share
1403/07/29
سبک رفتار با مؤمنان از منظر قرآن/ ۱۲
توصیه‌ قرآن در پرهیز از گمان‌های بد به برادران ایمانی

از توصیه‌های مهم قرآن در نوع رفتار با برادر ایمانی و همکیش پرهیز از گمان‌های بد است، آنجا که فرموده است: «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد، چراكه بعضى از آن‌ها گناه است.»


حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی نوشت: از توصیه‌های خداوند در قرآن، پرهیز مؤمنان از همکاری با همکیشان در انجام گناه و تجاوز از حدود الهی است. (مائده ۵)

بی‌توجهی مؤمنان به توصیه الهی از مهم‌ترين موانع سعادت و كمال فردی و اجتماعی و مايه شقاوت و حرمان‌اند و بر اثر اين دو، هماهنگی و همگرايی از ميان می‌رود و نظام گسيخته و مختل می‌شود و روح انتقام و كينه‌توزی حاكم می‌شود و در نتيجه، درون و ضماير آدميان فاسد می‌شود و فروغ فطرت به خاموشی و ندای دعوت‌گر عقل به ضعف و كاستی می‌گرايد و در نتيجه، هيچ كس بر جان و آبرو و مال خود ايمن نخواهد بود و از زندگی جز دشواری و ناگواری نمی‌ماند. (سیدعبدالاعلی سبزواری، مواهب الرحمان، ج۱۰، ص ۲۶۳-۲۶۵)

رسول خدا(ص) درباره پیامد همکاری در گناه فرمودند: «روز قيامت منادی ندا می‌دهد كجايند ستمگران و ياران و همسان‌هايشان؟ حتی كسانی كه قلمی را برايشان تراشيده يا دوات و مركبی را آماده كرده‌اند؟ آن‌گاه فرمود: آنان را در تابوتی آهنين گرد می‌آورند و در دوزخ افكنده می‌شوند.» (محمد بن‌ حسن حر عاملی، وسائل الشيعه، ج ۱۲، ص۱۳۱)

صفوان جمال، از ياران امام كاظم(ع) می‌گويد: خدمت امام رسيدم، فرمودند: ای صفوان، همه كارهايت خوب است، جز يک كار، عرض كردم: فدايت شوم، آن چيست؟ فرمودند: اين است كه شترانت را به هارون كرايه می‌دهی. گفتم: به خدا سوگند آن‌ها را در راه عياشی و هوسبازی و شكار حرام به او كرايه نمی‌دهم و تنها در سفر به مكه به او كرايه می‌دهم. افزون بر اينكه خودم نيز همراه شتران نمی‌روم، بلكه برخی فرزندان و كسانم را با آن‌ها می‌فرستم. امام(ع) فرمودند: آيا از آنان كرايه می‌گيری؟ گفتم: آری. فرمودند: آيا دوست داری آنان زنده بمانند و بر سر كار باشند تا كرايه تو را بپردازند؟ گفتم: آری. فرمودند: كسی كه بقای ستمگران را دوست بدارد از آنان است و هر كه از آنان باشد در آتش دوزخ خواهد بود.

صفوان می‌گويد: من بی‌درنگ شتران خود را فروختم و هارون كه از اين كار آگاه شد، مرا احضار كرد و گفت: شنيده‌ام شترانت را فروخته‌ای؟ گفتم: آری. گفت: چرا؟ گفتم: پير شده‌ام و فرزندان و كسانم نيز نمی‌توانند از عهده اداره آن‌ها برآيند. گفت: چنين نيست، چنين نيست. من می‌دانم چه كسی به تو فرمان داده است. آری، موسی بن جعفر(ع) به تو فرمان چنين كاری داده است. گفتم: مرا با موسی بن جعفر چه كار؟ هارون گفت: اين سخن را رها كن، به خدا سوگند اگر سوابق نيک تو نبود تو را می‌كشتم. (محمد بن‌ حسن حر عاملی، وسائل الشيعه، ج ۱۲، ص۱۳۱-۱۳۲)

این نکته در این بحث قابل توجه است که اسلام از يک سو با تعصب قبيله‌گرايی مبارزه كرد و از سوی ديگر شعار «تعاون بر برّ و تقوا و ترک همکاری در گناه» را جايگزين شعار جاهلی «انصر أخاك، ظالماً أو مظلوماً» كرد و از سوی سوم همان شعار جاهلی را با معنا و تفسيری متفاوت عرضه كرد، چنان‌كه انس بن مالک از پيامبر(ص) نقل می‌كند كه فرمودند برادرت را ياری كن؛ ظالم باشد يا مظلوم. پرسيدند: ای رسول خدا، ياری رساندن به مظلوم رواست؛ اما ظالم را چگونه ياری كنيم؟ فرمود: او را از ستم بازداريد و اين ياری اوست» (ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج ۴، ص ۲۵۳، محمد بن سلامه، قضایی، شهاب الاخبار، ج ۱، ص۳۱۱)

از توصیه‌های مهم قرآن در نوع رفتار با برادر ایمانی و همکیش پرهیز از گمان‌های بد است آنجا که فرموده است: «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد چرا كه بعضى از آن‌ها گناه است.» (حجرات/ ۱۲‌)؛  شايد تعبير به‌ «كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ(بسيارى از گمان‌ها)» از اين نظر باشد كه قسمت مهم يا بيشتر گمان‌هاى مردم درباره يكديگر «گمان بد» است و به اين ترتيب قرآن مجيد، مردم را متوجه خطر بزرگى كه امنيت آن‌ها را در افكار يكديگر از بين مى‌برد، ساخته است و مسئله را به‌عنوان يک مسئله «محل ابتلاى عمومى» معرفى کرده است.

اما جمله‌ «بَعْضَ الظَّنِّ اثْمٌ؛ بعضى از گمان‌ها گناه است» با توجه به جمله قبل از آن، شايد اشاره به اين باشد كه گمان‌هاى بد مردم درباره يكديگر گرچه ممكن است قسمتى مطابق واقع باشد، ولى مسلماً قسمتى از آن‌ها بر خلاف واقع و گناه و معصيت است، بنابراین عقل حكم مى‌كند كه به خاطر عدم ابتلاى به اين قسمت، از همه اقسام آن اجتناب شود.

در احاديث اسلامى نيز درباره اجتناب از سوءظن نسبت به مؤمنان به قدرى تأكيد شده است كه در حديثى از پيغمبر اكرم(ص) آمده است: «خداوند خون، مال، آبرو و بدگمانی به برادر مسلمان و همکیش را حرام نموده است.» (فيض كاشانى، محجة البيضاء، ج ۵، ص ۲۶۸) اين روايت مخصوصاً از اين نظر قابل توجه است كه امنيت در جهات چهارگانه(مالى، جانى، آبرويى و فكرى) را در رديف يكديگر قرار داده و همه را در عبارت واحدى تحريم فرموده است.

امیرمؤمنان علی(ع) در پیامد بدگمانی نسبت به دوستان و همکیشان می‌فرماید: «سوءظن و بدگمانى بر تو چيره نگردد كه ميان تو و هيچ رفيقى جاى صلح و صفا باقى نمى‌گذارد.» (ابن شعبه حرانی، تحف‌العقول، ص۷۷) در اين فراز از سخن، حضرت امير(ع) ما را با يكى از آفات معاشرت، به نام سوءظن، آشنا و از پيامدهاى سوء و ناخوشايند آن بر حذر مى‌دارند. شايد بتوان گفت كه سوءظن بزرگ‌ترين آفت دوستى، همسايگى، رفاقت، برادرى، همكارى و هر شكل از اشكال معاشرت است. 

اگر سوءظن در جامعه رخنه كند آن را از پاى‌بست ويران مى‌كند و ريشه‌هاى آن را مى‌سوزاند. بى‌ترديد آفت‌زدايى از پيكره جامعه از لازم‌ترين كارهاست كه يكايک اعضاى اجتماع بايد مسئوليت خود را در قبال آن انجام دهند تا هم خود و هم جامعه را مصونيت بخشند. (محمدتقی مصباح یزدی، پند جاويد، ج ۲، ص ۵۳)

امام صادق(ع) نیز در خوش گمانی درباره برادران ایمانی فرمودند: «در حق برادران خود حسن‌ظن داشته باشيد که برای شما صفای دل و پاکيزه‌طبعی به دنبال خواهد داشت.» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۹۶) و در سخنی دیگر نیز فرمودند: «سخن برادرت را مادامی که حمل بر خيرخواهی توانی کرد هيچ‌گاه آن را بر بدبينی و غرض‌ورزی حمل مکن.» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۲۵۱)

امام کاظم(ع) نیز فرمودند: «چشم و گوش خود را نسبت به برادر دينی‌ات تكذيب كن آن چنان كه اگر ۵۰ نفر درباره او حرفی زدند و او خلاف آن‌ها را گفت تو حرف او را قبول كن و ديگران را تكذيب نما(به او كمال خوش‌بينی داشته باش)» (شیخ عباس قمی، سفينه البحار، ج ۲، ص ۱۱۱) چنان که پیداست مضمون همه روایات پیش گفته، داشتن خوش گمانی درباره برداران دینی است. از این روایات لزوم خوش‌گمانی درباره همه افراد؛ هر چند اگر سابقه گناه و پلشتی داشته باشند، استفاده نمی‌شود.

از سویی دیگر، باید توجه داشت که عموم عالمان اهل سنت با همین استدلال که چه بسا ممکن است گناهکاران پس از گناه توبه کرده باشند، حتی حاضر شده‌اند، جنایت یزید بن معاویه که طبق روایات بزرگی و زشتی آن بر سراسر هستی سنگینی می‌کند را توجیه کنند و بگویند شاید او توبه کرده باشد. بنابراین، نه بدگمانی نسبت به مؤمنان رواست و نه خوش‌گمانی نسبت به گناهکاران.

البته اگر انسان به گناهکاری که دچار استغراق در گناه نشده است، به چشم توبه نگاه کند، امر ستوده‌ای است. این که نباید به گناهکاران به چشم ماندگاری در گناه نگریست و احتمال توبه درباره آنان بدهیم، سخن خوبی است، اما نباید به حد خوش بینی‌های جاهلانه و غافلانه برسد؛ به حدی که حتی خود آن گناهکاران در دل خود از سادگی ما بخندند. نظیرآن فرد ساده دلی که گفته بود اگر فلانی شب سرقت کرد؛ پس کی موفق به خواندن نماز شب شد.

از دیگر نکات مورد توجه درباره این مسئله این است که در چه شرایطی باید از بد گمانی نسبت به دیگران مخصوصاً همکیشان پرهیز کرد؟ امیرمؤمنان علی(ع) در پاسخ این پرسش فرمودند: «اگر در زمانى اغلب مردم صالح بودند و صلاح در جامعه غالب بود و بيشتر مردم آن زمانه آدم‌هاى خوبى بودند، در چنين زمانى انسان حق ندارد نسبت به اشخاص سوءظن داشته باشد. اگر يكى دو نفر و يا اقليتى عمل خلاف مرتكب مى‌شوند، نبايد آدم نسبت به همه سوءظن پيدا كند؛ بلكه صرفاً ازهمان جايى كه مى‌داند جاى فساد است، بايد اجتناب كند؛ چون جو حاكم بر زمان، جو صلاح و خوبى‌هاست. در برابر، اگر در زمانى اكثر مردم فاسد بودند و يا جو و محيط آلوده بود، در آن‌جا ديگر نبايد انسان حسن ظن داشته باشد. اگر در آنجا حسن ظن داشته باشد فريب خورده است.» (نهج‌البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۱۴)

نکته دیگری که درباره پرهیزاز بدگمانی نسبت به برادران دینی و همکیش مورد توجه قرار داد این است كه ما اين حق و اجازه را نداريم كه شخصى را فاسق بشماريم و از عمق دل و انديشه خود، وى را فردى گناه‌كار، فاسق و متخلف بدانيم؛ ولى حسن ظن قلبى موجب حسن ظن عملى و سپردن مسئوليت مهم به او نمى‌شود. از همين رو بايد به هنگام سپردن مسئوليت، صلاحيت اخلاقى، علمى، اجتماعى و فردى و... احراز گردد. حسن ظن قلبى و ذهنى كه مورد عنايت و توصيه روايات است غير از حسن ظن عملى و حسن اعتماد عملى مى‌باشد كه بايد به هنگام سپردن مسئوليت‌ها احراز شود؛ بنابراین حسن ظن قلبى مجوز سپردن مسئوليت به ديگران نمى‌شود. (محمدتقی مصباح یزدی، پند جاويد نویسنده، ج ۲، ص ۶۶)


منبع: خبرگزاری ایکنا