share
1402/07/10
یادداشت
درس نامه سبک زندگی قرآنی حضرت محمد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم)

از نظر قرآن، پیامبر گرامی اسلام، اسوه حسنه زندگی است؛ زیرا تجسم همه آموزه‌های وحیانی قرآن است و خلق پیامبر (ص) همان خلق قرآنی نیکی است که خداوند انسان را برای خلافت الهی خود بدان خوانده است. 

به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن، حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در یادداشتی نوشته است: از نظر قرآن، پیامبر گرامی اسلام، اسوه حسنه زندگی است؛ زیرا تجسم همه آموزه‌های وحیانی قرآن است و خلق پیامبر (ص) همان خلق قرآنی نیکی است که خداوند انسان را برای خلافت الهی خود بدان خوانده است. به سخن دیگر، پیامبر (ص) آینه اخلاق خداوندی و مظهر اتم و اکمل آن است. شاید این کلی‌گویی نتواند حقیقت آن حضرت (ص) را بیان کند؛ بنابراین، لازم است تا با بررسی آیاتی که خداوند پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) را وصف می‌کند، دریابیم که پیامبر (ص) چگونه مظهر اخلاق خداوندی است تا بتوانیم بر اساس فلسفه و سبک زندگی آن حضرت (ص) زندگی شخصی و فردی و اجتماعی خود را تنظیم کنیم و در حوزه‌ها و ابعاد گوناگون ازجمله عبادی و اخلاق فردی و اجتماعی از ایشان پیروی کنیم و محبوب خداوند شویم.زیرا بر اساس فرموده رهبر فرزانه انقلاب دام عزه ،پیامبر نمونه‌ی کاملی است که خداوند در عالم وجود، موجودی کامل‌تر از او نیافریده است. فراخواننده‌ی همه‌ی بشریت به سوی خدا و چراغ نورافشان راه انسانهاست.( 1/1/1385)

درس یکم: دلیل قرآنی حجیت سبک زندگی رسول اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم)

تمام اعمال، و سبک زندگی  رسول خد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دستور وحی انجام می‌گیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، لذا اطاعت از سبک زندگیآن حضرت، اطاعت  ازخداوند است، «مَن یُطعِ الرَّسول فَقَد اَطاعَ الله.» (نساء/80)«کسی که از پیامبر پیروی کند همانا ااز خداوند  اطاعت کرده  است.» و هیچ زمانی اعمال، رفتار و گفتار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)از روی هوی و هوس نمی‌باشد، «و ما یَنطِقُ عَن الهَوی اِن هو اِلّا وَحیٌ یُوحی(نجم/2و3)» «هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آن چه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است».«اِن اَتَّبِعُ اِلّا ما یُوحی»(انعام/50) «تنها از آنچه به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم». بنا بر این چون آن حضرت برای همگان اسوه حسنه است «لَقد کان لَکم فی رَسولُ الله اُسوَةٌ حَسَنَةٌ»(احزاب/21)پس باید آنچه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) برای ما آورده است بگیریم و اجراء کنیم و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنیم. «ما آتاکم الرَّسولُ فَخُذوه و ما نَهاکم عَنه فَانتَهوا،(حشر/7) آنچه که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده از آن خودداری کنید.» اين جمله هر چند در ماجراى غنائم بنى نضير نازل شده، ولى محتواى آن يك حكم عمومى در تمام زمينه‌ها و برنامه‌هاى زندگى مسلمانها است، و سند روشنى است براى حجت بودن سبک زندگی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).

درس دوم: عطوفت و مهربانی

سبک پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)  با مومنان در قرآن عطوفت و مهربانی بود که رمز موفقیت آن حضرت شمرده شده است آنجا که خداوند فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ،(آل عمران/159) در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.»

در طول زندگی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) موارد بسیار زیادی از عطوفت و مهربانی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلا در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را انواع آزارها و اذیت‌ها کرده بودند اما وقتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را می‌بخشد.( سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۶، ص۲۴۵)

درس سوم: عفو و گذشت

سبک رفتار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با افرادی که در حقش بدی کردند گذشت و عفو بود، هر چه تکامل انسان بیشتر شود گذشت او بیشتر خواهد شد و چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رحمت برای عالمین است و از طرفی هم خدا می‌دانست که آن حضرت اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: «فَاعفُ عَنهُم»(آل عمران/159)«پس از آنها در گذر» پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد زیرا وقتی که غلام وحشی مسلمان شد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفت، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گریه کرد و او را بخشید.( صدر، سید رضی، محمد فی القرآن، ص۷۸) قرآن در جایی دیگر رمز نفوذ در مردم و قیام به وظایف رهبری را این‌گونه بیان می‌فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»(فصلت/34) «هرگز بدی و نیکی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، تا دشمنان سرسخت مانند دوستان گرم و صمیمی شوند»

درس چهارم: دغدغه هدایت و ودلسوزی برای اصلاح مردم

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن قدر برای  اصلاح مردم دلسوزی می کرد و در فکر هدایت آنها بود که قرآن آن را این‌گونه بیان می‌فرماید: « فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا»(کهف/6) «شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهید.»این نشان از دغدغه مندی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)  در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت کند.خداوند درآیه  دیگر می‌فرماید: « وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ »(نمل/70)«بر گستاخی کافران غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.»باز می‌فرماید: « أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ»(فاطر/8)«جان خود را به اثر شدت تاسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام می‌دهند آگاه است.» 

درس پنجم: ساده زیستی 

 عللامع جوادی آملی  در باره سبک تعامل رسول اکرم با دنیا گفته است: «رسول گرامی امور عادی و غیر عبادی زندگی خود را همانند مسایل عبادی بر اساس توجه به قرآن تنظیم می کرد. چنانکه در باره  سبک تعامل آن حضرت با دنیا بی توجهی به دنیا و ساده زیستی آن حضرت بود در این باره ، از امام باقر و صادق (علیهما السلام) نقل شده است که مخازن عالم و کلیدهای آن به رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ارائه شد واو را در انتخاب آنها مخیّر کردند بدون این که از مقام آن حضرت کاسته شود، ولی آن بزرگوار در بیان راز انتخاب زندگی ساده برای خود، و نیز عدم پذیرش آن پیشنهاد، فرمود: (اَلدُّنیا دارُ مَن لا دارَ لَه ولَها یَجمَعُ مَن لا عَقل لُه) .همچنین نقل شده است که بستر خواب رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حصیر زبری بود که هرگاه بر روی آن استراحت می کردند، آثار تار پود درشت و خضن حصیر در صورت مبارک آن حضرت نمایان می شد، به آن حضرت عرض شد: چرا قیصر وکسری باید در چنان آسایشی باشند و شما بر روی چنین حصیر زبری بخوابید تا آن که تار وپودش در رخسارتان اثر گذارد؟ پیامبر گرامی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: آیا نمی پسندید که دنیای زود گذر برای آنان باشد و سرای جاویدان آخرت برای ما، شکّی نسیت که من از آنان برترم و نزد خداوند گرامی تر، لیکن مر با تعلقات دنیوی کاری نیست، زیرا زندگی ما در دنیا به مسافری می ماند که لحظاتی در سایه درختی می آرمد و آنگاه که سایه زایل شد آن مسافر برخاسته، به سوی مقصد خود رهسپار می شود. این وارستگی بی رغبتی به مظاهر دنیا، نشان توجه تام رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به معارف قرآنی و از جمله آیاتی است که آن حضرت را به ساده زیستی ترغیب می کند، مانند دو آیه ذیل :

الف: « فلا تُعجِبک أموالُهم ولا أولادُهم»(توبه/55). یعنی دارییها و فرزندان کفّار و متکاثران دنیا زده تو را به شگفت در نیاورد، زیرا خدای سبحان عدّه ای را بامال و فرزند که فتنه اند عذاب می کند: «إنّما أموالُکم وأولادُکم فِتنَهٌ»(انفال/28). کسانی که در جمع مال و پیدایش و پرورش اولاد، حدود الهی را رعایت نکنند، گرفتار فتنه اند. از این رو خداوند سبحان به شیطان دستور می دهد تا با آنها درمال و اولادشان شریک باشد: « وشارِکهُم فِی الأموالِ و الأولادِ».(اسراء/64)

ب: « ولا تَمُدّنَ عَینَیکَ إلی ما مَتَّعنا بِه أزواجاً مِنهم زَهرَةَ الدُّنیا لِنَفتِنَهم فیه».(طه/131) یعنی ای پیامبر چشمانت به سوی متمکنان گشوده نشود، زیرا زرق و برق دنیا در حد شکوفه(زهزة) است و برای کسی میوه نخواهد شد. دنیا مانند منطقة سردسیری است که شکوفه اش به بار نمی نشیند، از این رو اگر کسی به متاعی یا مقامی نایل شود ناچار است بر اثر علل طبیعی، مانند مرض و کهنسال ومرگ، یا علل سیاسی و اجتماعی آن را به دیگری بسپارد.

با ساده زیستی، راه مستقیم به آسانی طی خواهد شد، از این رو رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: ( نَجی المُخَفّون)؛ سبکباران بهتر به مقصد می رسند واهل نجاتند. با توجه به این حقیقت است که امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرماید:(تَخَفَّفوا، تَلحَقوا) ؛ سبکبار شوید تا به واصلان ملحق شده و به مقصد برسید. سنگین بارها از فضایل اخلاقی بی بهره اند، زیرا دنیا طلبی با آخرت خواهی جمع نمی شود و فاصله آن دو مانند مشرق و مغرب است که اگر یک کفّه سنگین شد کفه دیگر سبک می شود .( جوادی آملی،سیره رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در قرآن، ج 9 ص313)

درس ششم: عبادت 

 در باره سبک عبادی آن حضرت آمده است که خداوند سبحان، رسول گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رابه شب زنده داری امر فرمود تا از این طریق یه مقام محمود باریابد:«والَّیلَ فَتَهَجَّد به نافلةً لَک عَسی أن یَبعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً محموداً»(اسراء/79). از آن پس، آن حضرت بدان حدّ در اقامه این عبادت به خود زحمت می داد که خداوند فرمود: «ما أنزلَنا علیک القرآن لِتَشقی»(طه/2) ؛ قرآن نیامده تا خودرا به زحمت بیندازی.

در کیفیت نماز شب رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است که وی آب وضو و مسواک خود را از قبل مهیا می فرمود ومانند یک رزمنده سنگر نشین خواب ممتد وطولانی نداشت وهمواره پاسدر حرم دل بود تا مبادا غفلت در آن راه پیدا کند. آن حضرت پس از خوابی کوتاه بیدار می شد، چهار رکعت نماز می خواند وسپس قدری موی خوابید و دوباره برمی خاست و به همین ترتیب عمل می کرد. ایشان هر بار که بیدار می شدند به آسمانها نگاه کرده، این آیات را تلاوت می کردند:« إن فی خَلقِ السَّمواتِ والأرض وا ختلاف اللیل والنهار لَایات لأولیِ الأباب* اَلَّذینَ یَذکرونَ اللهَ قیاماً و قُعُودا وعَلی جُنوبِهم و یَتَفَکَّرونَ فِی خَلقِ السَّمواتِ والأرض رَبّنا ما خَلقتَ هذا باطلاً سُبحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّار»(آل عمران/191) .

این گونه آیات هم انسان را به تفکر در نظام آفرینش تشویق کرده، ضمن بیان برخی اوصاف فرزانگان،دیگران را هم به فرزانه شدن تغیب می کند و هم هدف داری نظام خلقت را گوشزد می کند و هم روش نیایش مسبّحانه در پیشگاه خداوند را برای امن از عذاب دوزخ به سالکان می آموزد.

غرض آن که شب زنده دار واقعی کسی است که عبادت عملی او با عبادت فکری و ی هماهنگ باشد، از این رو پیامبر گرامی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که بر اساس آیات سوره آل عمران ، تفکر در معارف را با شب زنده داری توأم می کرد. (جوادی آملی،سیره رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در قرآن، ج 9 ص312)

درس هفتم:نفوذ‌پذیری در برابر رنج مردم

ازنظر قرآن انسان مو من همانند خداوند دارای صفت عزت است. عزت به معنای نفوذ‌ناپذیری و سخت و مقاوم بودن در برابر فشارهای بیرونی و درونی است. زمین عزاز به معنای زمین سفت و سختی است که هیچ‌چیزی نمی‌تواند شکافی در آن ایجاد کند و راه نفوذ و رخنه‌ای بیابد. ازآنجاکه چنین زمینی بسیار مقاوم و استوار است، به‌طور طبیعی مغلوب و مقهور کسی و چیزی نمی‌شود؛ ازاین‌رو عزیز را غالب غیر مغلوب و قاهر غیر مقهور نیز می‌دانند که لازمه چنین سرزمین و چیزی است و چون چنین سرزمین‌هایی کم است، به هر چیزی که نادرالوجود باشد نیز عزیز می‌گویند.

اما خداوند باآنکه پیامبرش را همانند خود دارای چنین عزتی می‌داند و می‌فرماید: لله العزه و لرسوله و للمومنین؛ عزت تنها برای خداوند و رسولش و مؤمنان است. (منافقون/ 8) بااین‌حال می‌فرماید همین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در برابر رنج مردم آن‌چنان نرم و لطیف است که به‌سادگی خود را وا می‌دهد و مورد نفوذ قرار می‌گیرد. او چنان لطیف و نرم است که وقتی با رنج مردم مواجه می‌شود دیگر طاقت ندارد و به‌سادگی و آسانی نرم می‌شود. خداوند می‌فرماید: عزیز علیه ما عنتم؛ هر چه شمارا رنج می‌دهد بر ایشان عزیز می‌شود (توبه/ 128)؛ یعنی به‌راحتی آن عزت و نفوذ‌ناپذیری‌اش کنار می‌رود و دیوار عزتش ترک می‌خورد و همانند سنگ خارا می‌ترکد و از ایشان آب نرم و لطیف محبت بیرون می‌زند. این پیامبری که در برابر دشمنان، سختگیر و شدید و همانند دژی استوار محکم و عزیز و نفوذناپذیر است، در برابر مؤمنان و رنج مردم چنان اهل رحمت ورافت است (فتح/ 29) که دیواره عزتش ترک می‌خورد و نرم و لطیف می‌شود. پس بر ایشان گران است تا رنج مردمان را ببیند و در برابر مشکلات انسان‌ها سخت می‌شکند و احساس ناراحتی می‌کند و از همدردی به همدلی می‌رسد و می‌کوشد به هر وسیله‌ای شده ازجمله شفاعت و استغفار برای مردمان راهگشای آنان باشد و باری از مشکلات و رنج‌‌‌های آنان بردارد و خود را در سختی و رنجی افکند که حتی مورد اعتراض خداوند قرار می‌گیرد. (شعراء، آی/3).(گنجینه معارف)

درس هشتم: استغفار برای همگان

از دیگر خصوصیات اخلاقی رسول خدا استغفار برای همگان بود. ازآنجاکه انسان‌ها دچار گناه و خطا می‌شوند و همین گناهان موجب فرود عذاب الهی است، ولی وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و استغفار ایشان، خود مهم‌ترین بازدارنده از عذاب الهی بود. (انفال/ 33) ازاین‌رو ایشان برای مردم استغفار می‌کرد تا پاک و پاکیزه شوند و ظرفیت پذیرش کار خیر را پیدا کنند. آن حضرت (ص) حتی برای دشمنان و منافقان استغفار می‌کرد که البته در برخی از موارد به سبب آنکه این استغفار مانع از عذاب می‌شد، خداوند از پیامبر می‌خواهد نسبت به برخی به‌طور استثنا استغفار نکند؛ زیرا آنان سزاوار و شایسته استغفار نیستند. (توبه/ 80) اما برای دیگران استغفار مجاز می‌بود و حتی ایشان مامور به استغفار بود و حضرت نیز این کار را می‌کردند. (آل‌عمران، آیه 159)(گنجینه معارف)

درس نهم: مشاوره و مشارکت با مردم

پیامبر (ص) باآنکه بااتصال به منبع و خاستگاه علم و دانش از همه‌چیز آگاه بود؛ ولی برای تربیت مردم و جامعه به اصل مشاوره می‌پرداخت و با مشارکت بخشی در امور اجتماعی تلاش می‌کرد تا عقول مردم را رشد دهد. این‌گونه است که در امور اجتماعی با مشارکت بخشی به مردم آنان را تشویق به فعالیت‌های اجتماعی و حضور فعال در جامعه می‌کرد. این صفت و اخلاق پیامبری موجب شد تا مردمانی در جامعه رشد کنند که جهان اسلام را در منطقه غرب آسیا مدیریت کنند و تمدن اسلامی را بسازند. پیامبر (ص) به‌حکم الهی در امور اجتماعی اهل مشورت بود و مردم را به مشارکت فعال در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی دعوت می‌کرد و این‌گونه نبود که از انتقاد بترسد و دیگران را به بی‌سوادی متهم کند؛ درحالی‌که خود اهل علم غیب بود. خداوند به پیامبرش می‌فرماید: شاورهم فی‌الامر (آل‌عمران/ 159). آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز در امور جنگی و غیرجنگی از مردمان مشورت می‌گرفت که ازجمله معروف‌ترین آن‌ها مشورت در جنگ احزاب و یا همان جنگ خندق است. (گنجینه معارف)

درس دهم: مهمان نوازی

از دیگر خصوصیات اخلاقی پیامبر (ص) مهمان‌پذیری و مهمان‌داری البته از قشر مستضعف و نادار بود، نه آنکه دارندگان را بر سر سفره خویش مهمان کند. ایشان باآنکه غذایی کم و ساده می‌خورد ولی همواره بر سر سفره خویش مردم ندار را دعوت می‌کرد و مهمان می‌نمود. در این مهمانی‌ها نه افراد پولدار و سرشناس بلکه فقیران و ناتوانان حضور داشتند که گاه هم مایه دردسر بودند ولی ایشان با بزرگواری با مهمان برخورد می‌کرد و باآنکه خسته بود به روی خویش نمی‌آورد و برخی مهمانان با گستاخی مزاحمت‌های کلامی و رفتاری را موجب می‌شدند که البته پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از روی حیا برخوردی نمی‌کرد. خداوند می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خانه پیامبر وارد نشوید مگر آنکه به شما اجازه داده شود برای خوردن غذا (به‌شرط آنکه قبل از موعد نیایید) و در انتظار وقت غذا نباشید؛ ولی هرگاه دعوت شدید پس داخل شوید و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید و (بعد از خوردن غذا) به گفت‌وگو نپردازید؛ همانا این (گفت‌وگوهای پس از غذا) پیامبر را آزار می‌دهد، اما او از شما شرم می‌کند (و چیزی نمی‌گوید) ولی خداوند از (گفتن) حق شرم ندارد. (احزاب، آیه 53) (گنجینه معارف)

آنچه بیان شد تنها بخشی از سبک زندگی قرآنی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. با بهره‌گیری از همین نمونه‌ها می‌توان سبک زندگی خود را اصلاح و جامعه را به‌سوی فرهنگ قرآنی سوق داد. باشد که با بهره‌گیری همه ما از سبک زندگی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جامعه ای سرشار از مهر و محبت و اسلامی داشته باشیم. زیرا به فرموده رهبر فرزانه انقلاب جامعه‌ی اسلامی ما آن وقتی به معنای واقعی کلمه جامعه‌ی اسلامیِ کامل است، که خود را بر رفتار پیامبر منطبق کند.( 5/7/1370)