در نشستی علمی صورت گرفت:
بررسی کاربست نظریه نشانهشناسی مایکل ریفاتر در پژوهشهای قرآنی بینامتنی آنجلیکا نویورت
نشست علمی با عنوان «بررسی کاربست نظریه نشانهشناسی مایکل ریفاتر در پژوهشهای قرآنی بینامتنی آنجلیکا نویورت (مطالعه موردی: سوره توحید)» روز سهشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۴ از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در تالار شیخ طبرسی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، قم، برگزار شد.
به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن، نشست علمی با عنوان «بررسی کاربست نظریه نشانهشناسی مایکل ریفاتر در پژوهشهای قرآنی بینامتنی آنجلیکا نویورت (مطالعه موردی: سوره توحید)» با حضور دکتر سید حامد علیزاده موسوی، استادیار پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن به عنوان ارائه دهنده؛ حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید محمد سلطانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان ناقد و دکتر حسن عبدیپور، دبیر علمی نشست و عضو گروه تفسیر پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد.
محور علمی نشست
این نشست بر تحلیل و ارزیابی نحوه استفاده آنجلیکا نویورت، قرآنپژوه آلمانی، از نظریه نشانهشناسی مایکل ریفاتر متمرکز بود. ریفاتر با مفاهیمی چون Ungrammaticality (بیقاعدگی دستوری) و دو مرحله خوانش متن، ابزاری برای کشف لایههای پنهان معنا در آثار ادبی ارائه میکند.
نویورت با تکیه بر این نظریه، قرآن کریم را متنی ادبی چندلایه دانسته و برخی آیات سوره «توحید» را دارای بیقاعدگی مشابه زبان شعر معرفی میکند. این تحلیل از نظر برخی پژوهشگران میتواند ظرفیتهای بلاغی قرآن را روشن کند، اما در عین حال خطر تقلیل قرآن به متن ادبی صرف و نادیده گرفتن جنبه وحیانی آن را در پی دارد.
نقدهای مطرحشده
در نشست، ناقد علمی و سایر حاضران به نکات قوت و ضعف این رویکرد اشاره کردند:
نقاط قوت: ساختار منظم بحث، تسلط بر مبانی نظری، انتخاب سوره توحید بهعنوان نمونه تحلیلی، و ایجاد امکان گفتوگوی بینرشتهای.
نقاط ضعف و کاستیها: نبود ارجاع دقیق و صفحهمحور به آثار اصلی ریفاتر و نویورت؛ فقدان مثالهای عینی از تحلیل نویورت بر آیات سوره توحید؛ ابهام در چگونگی بومیسازی و تطبیق نظریه با سنت بلاغت عربی؛ عدم پیوند منظم و شفاف با سنت تفسیری اسلامی
پیشنهادهای ارائهشده
شرکتکنندگان توصیه کردند برای تقویت پژوهش:
نمونههای روشن از تحلیل نویورت ارائه و با تفاسیر معتبر مانند المیزان، مجمعالبیان و طبری تطبیق شود.
ارجاعدهی صفحهمحور در متن رعایت گردد.
تفاوت مفهوم Ungrammaticality با مفاهیم سنتی مانند «عدول» تبیین شود.
مدل واضحی برای بومیسازی نظریه ریفاتر در چارچوب علوم قرآنی ارائه گردد.
جمعبندی
نشست نشان داد که کاربست نظریههای نوین غربی در مطالعات قرآنی، هم میتواند به توسعه ابزارهای تحلیل بلاغی منجر شود و هم نیازمند احتیاط، نقد علمی، و تطبیق دقیق با مبانی وحیانی و سنتی است. این رویکرد بهعنوان الگویی از تلفیق روششناسی بینرشتهای، ظرفیت کاربردی در فضای دانشگاهی و پژوهشهای علمی دارد.