در گفتوگویی تبیین شد
مفهوم تقدیر و ارتباط آن با شب قدر
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم واضح است که خود انسان در ایجاد سرنوشت خویش نقش دارد. بله وقتی خداوند تقدیر انسان را در لوح محفوظ ثبت کرده، شرایطی نیز برای آن آورده که اگر انسان هر کدام را انجام دهد، سرنوشتش جور دیگری رقم میخورد.
شبهای قدر بهعنوان شبهایی که تقدیر انسانها نوشته و تقدیر امور تعیین میشود، جایگاه ویژهای در فرهنگ اسلامی و آموزههای قرآنی دارند. بررسی مفهوم تقدیر در قرآن و تأثیر دعا و استغفار در شبهای قدر نه تنها درک عمیقتری از این شبهای پر برکت را فراهم میکند، بلکه نقش بیبدیل ارتباط بندگان با خداوند در تغییر سرنوشت و طلب مغفرت الهی را آشکارتر میسازد.
تقدیر، یکی از مفاهیم مهم در قرآن کریم است که بهطور گستردهای در آیات مختلف به آن پرداخته شده است. این مفهوم بهطور خلاصه به معنای تعیین سرنوشت و آنچه برای انسان مقدر شده است. در حالی که برخی آیات قرآن به وضوح بیان میکنند که تقدیر از پیش تعیین شده، سؤالاتی در ارتباط با نقش انسان در تغییر این تقدیر و اراده الهی نیز مطرح میشود. در این مطالعه، به بررسی این موضوعات و چگونگی رابطه آنها خواهیم پرداخت. همچنین، تفاوت بین تقدیر و قضا از دیدگاه تفکر شیعی نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت.
شبهای قدر، بهعنوان لحظات خاص و مقدس در نظر گرفته میشوند که براساس آموزههای قرآن، فرصتی منحصر بهفرد برای دعا و استغفار و تغییر سرنوشت فراهم میکنند. در این شبها، اعمال خاصی توصیه شدهاند که میتوانند تأثیر بیشتری بر تقدیر انسانی داشته باشند. بررسی ارتباط دعا با «لیلةالقدر» و نقش استغفار در تقویت ارتباط با خداوند، درک بهتری از این شبهای مبارک و اهمیت آنها در زندگی انسان ارائه خواهد داد.
توجه به این جوانب خواهد توانست نگاهی عمیقتر و جامعتر به مفهوم تقدیر و تأثیرات آن در زندگی مؤمنان فراهم کند.
در این مصاحبه، قصد داریم با بررسی تفصیلی این موضوع از منظر آموزههای قرآنی و نگاه تخصصی ابعاد مختلف تقدیر و تأثیر اعمال عبادی همچون دعا و استغفار را مورد کاوش قرار دهیم. امیدواریم این بحث، چشماندازهای جدیدی برای فهم معنای عمیق شبهای قدر و تأثیرات عملی آن در زندگی انسانها ارائه دهد.
از همین رو حجتالاسلام والمسلمین علی اسدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره مفهوم تقدیر و ارتباط آن با شبهای قدر گفتوگویی داشته است که متن این مصاحبه را میخوانیم:
مفهوم تقدیر چیست و جایگاه آن در آیات و روایات به چه صورت است؟
یکی از مباحثی که در آیات، روایات و معارف دینی مورد بحث قرار میگیرد، تقدیر و ارتباط تقدیر انسان با شب قدر است. تقدیر در لغت از ریشه قدر گرفته شده است. قدر در زبان عربی در دو معنا بهکار میرود؛ یک معنا ارزش، قدر و منزلت که در زبان فارسی نیز در این معنا استفاده میشود. معنای دیگر، اندازه است.
درباره اینکه تقدیر از کدام ریشه گرفته است، باید بگویم که اغلب معتقدند که تقدیر از ریشه قدر، به معنای اندازه گرفته شده است. وقتی مطرح میشود که خداوند مُقَدَّر کرد، یعنی حوادثی که در دنیا اتفاق میافتد، خداوند برای انسان سرنوشت در نظر میگیرد. به این دلیل به آن تقدیر میگویند که حدود و ثغورش معين است و اندازه از لحاظ کم و کیف مشخص است.
برای نمونه، خداوند برای انسان مشخص میکند که چند سال و چگونه عمر میکند. در مورد پدیدههای دیگر هم بحث تقدیر مطرح میشود و فقط به انسان اختصاص ندارد.
رابطه بین تقدیر و اراده الهی چگونه تبیین میشود؟
تقدیر را در ادبیات دینی ما ۲ نوع مطرح کردهاند. یک تقدیر علمی یعنی علمی که خدا از ازل و قبل از پیدایش موجودات دارد که همه این سرنوشتها به تعبیر قرآن کریم در موجودی بهنام لوح محفوظ ثبت شده که هنوز هم ماهیت لوح محفوظ برای ما روشن نیست.
یک نوع دیگر تقدیر، تقدیر عینی است. تقدیر عینی مربوط به تحقق خارجی تقدیر علمی است. وقتی سرنوشتی که خدا برای انسان مقدر کرده، تحقق میشود، در قسمت تقدیر عینی قرار میگیرد.
همچنین تقدیر مراتبی دارد. یکی از مراتب تقدیر، تقدیر ازلی است که همان ثبت یا صورت علمی است که در علم الهی در لوح محفوظ وجود دارد. به عنوان مثال، هر اتفاقی که از تولد یک انسان تا زمان مرگش که قرار هست اتفاق بیوفتد، در این لوح ثبت شده است.
مرتبه دوم، تقدیر عمری است. در روایات آمده که وقتی انسان در شکم مادر است، خدا را مقدراتی باتوجه به شرایط، مینویسد. برای نمونه، رنگ پوست افراد که تابع وراثت اوست، ممکن است در طول حیاتش تغییر کند.
مرتبه سوم، تقدیر سالانه است. براساس روایات، تقدیر سالانه در شب قدر رقم میخورد. بنابراین اعمال و عباداتی که در شب قدر صورت میگیرد، مؤثر است. این نکته لازم به ذکر است، ممکن است تقدیری که خدا برای انسان در شب قدر مینویسد، بسته به عملکرد آینده انسان داشته باشد.
مرتبه چهارم، تقدیر روزانه است. اینطور نیست که در شب قدر مقدراتی اتفاق بیفتد و تمام شود بلکه هر روز خداوند در زندگی آدمی تدبیر میکند و در ارتباط کامل با رفتار، عقاید و عملکرد ماست. برای نمونه مواردی از قبیل صدقه دادن، انفاق، صله رحم و همیشه با وضو بودن در زیاد شدن روزی انسان اثر دارد.
طبق آیه صریح قرآن که در آیات ۷ و ۸ سوره مبارک زلزال آمده: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ، پس هر كه هموزن ذره اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد و هر كه هموزن ذره اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد.» انسان هر قدر کار نیک و بد در طول روز انجام دهد، روی تقدیراتش اثرگذار خواهد بود.
آیا تقدیر از پیش تعیین شده است یا انسان در تغییر آن نقش دارد؟
البته واضح است که خود انسان در ایجاد سرنوشت خویش نقش دارد. بله وقتی خداوند تقدیر انسان را در لوح محفوظ ثبت کرده، شرایطی نیز برای آن آورده که اگر انسان هر کدام را انجام دهد، سرنوشتش جور دیگری رقم میخورد.
برای نمونه نوزادی که با بیماری دیابت به دنیا میآید، اگر رژیم غذاییاش از سوی مادر و بعداً از سوی خودش رعایت نشود و در اثر کمتحرکی این بیماری عود کند، یک سرنوشت دارد و اگر هم برعکس این شود و از بیماری جلوگیری شود میتواند بیشتر زندگی کند. همچنین انسان میتواند با دعا کردن بعضی مقدراتی که خدا برایش رقم زده را عوض کند. البته نیز بعضی مقدرات هستند که غیرقابل تغییر هستند.
یکی از نشانههای اینکه قدرت تعیین سرنوشت انسان به دست خود اوست آیههای سوره مبارکه عصر است که انسان را در معرض خطر خسران معرفی میکند که این خسران به سبب از دست دادن زمان و عمر اوست که میتواند با انتخابها و تصمیمگیریهای نادرست آن را به راه منحرف بکشد. همه انسانها این سرمایه را از دست میدهند به غیر از افرادی که اهل ایمان و عمل صالح هستند زیرا فردی که با ایمان و عمل صالح هستند میتواند از زندگی دنیوی خود توشه بردارد.
انسان در دنیا فقط و فقط نتيجه تلاش خود را میبیند که مصداق قرآنی آن در آیه سوره مبارکه آمده است که خداوند میفرماید: «وَ اَن لیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعی» بله درست است که ممکن است شرایط خانواده و یا ثروت در نتیجهبخش باشد اما در نهایت چیزی که اهمیت دارد، تلاش خود انسان است. مصداق آیه ۱۱ سوره مبارکه رعد است که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ، در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمى دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.»
کدام آیات در قرآن کریم مفهوم تقدیر را ثابت میکند؟
گاهی تقدیر، بهصورت خاص است که نمونهاش در زندگی انبیا و اولیای خدا وجود دارد. این نوع تقدیر، یک برنامهریزی و مدیریت خاص است. تقدیر عام نیز مخصوص همه بندگان است. مصداق این نمونه از تقدیر، آیه ۴۹ سوره مبارکه قمر است که میفرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ، ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.»
هر چیز، شامل همه موجودات و مخلوقات خداوند اعم از انسان، زمین، آسمان، حیوان و گیاه میشود. گاهی معانی در فارسی راهزن است و اندازه در اینجا به معنای عرض و طول نیست بلکه به معنای همه چیز است که با حساب و کتابی آفریده شده است.
آیه دیگری که شاید درکش برای ما آسانتر باشد، درباره حضرت موسی(ع) است که در آیه ۴۰ سوره طه آمده است: «إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْنَاكَ إِلَى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى، آنگاه كه خواهر تو مىرفت و مىگفت آيا شما را بر كسى كه عهدهدار او گردد دلالت كنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانيديم تا ديدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را كشتى و [ما] تو را از اندوه رهانيديم و تو را بارها آزموديم و سالى چند در ميان اهل مدين ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى.»
خداوند در این آیه به نوعی خطاب به فرعون میخواهد ثابت کند که «ربکم الاعلی» کیست. خداوند متعال میخواهد به فرعون ثابت کند که صحنهگردان دنیا، خودش است. بنابراین کاری میکند که کودکی که فرعون قصد کشتن او را داشت، در دامان خودش پرورش مییابد. همه این صحنهها، نشاندهنده ربوبیت و تقدیر الهی است.
این قسمت از این آیه مبارکه نشاندهنده آن تقدیر و مقدرات خدا دارد که به حضرت موسی(ع) فرمود: «ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ يَا مُوسَى، سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى.» این نشان از نهیب خداوند به حضرت موسی است که ای موسی گمان نکنی همه این امور بدون حساب و کتاب انجام شده، بلکه همه از جانب مدبری است که حساب همه کس و همه چیز دست اوست.
همه حوادثی که در جریان حضرت موسی(ع) اتفاق افتاد، با وجود اینکه تقدیر الهی است اما علل و اسباب عادی و طبیعی دخیل است و نقشآفرینی میکند.
مصداق بارز دیگر تقدیر الهی که برای آدمی بسیار محسوس است، خورشید است. تعبیری که در آیه ۳۸ سوره مبارکه یس است: «وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ، و خورشيد به [سوى] قرارگاه ويژه خود روان است تقدير آن عزيز دانا اين است.» براساس حرکت منظم خورشید باعث پیدایش پدیدههای دیگر نیز میشود که همه از علم و تقدیر الهی است.
چرا شب قدر اهمیت ویژهای در تغییر سرنوشت دارند و ارتباط آنها با یکدیگر چیست؟
ارزش مضاعف شب قدر باعث این میشود که بسیاری از دعاها و استغفارها در این شب مورد قبول درگاه حق قرار گیرد. ارزش مضاعف این از آیه ۳ سوره مبارکه قدر مشخص است: «لیله القدر خیر من اَلفِ شَهر» که قدر و ارزش این شب از هزار ماه برتر است. با یک حساب ساده متوجه میشویم که هزار ماه، ۸۴سال است که میتواند عمر مفید یک انسان باشد.
بنابراین ارزش خوشحال کردن دل یک انسان، قرائت قرآن و یا خواندن نماز و عبادت کردن خداوند در این شب، به ارزش ۸۴ سال است که در درگاه خداوند با ارزش است. بنابراین دعا خواندن و استغفار گفتن نیز بسیار ارزش دارد و احتمال قبولی آن در محضر خداوند از ارزش بیشتری برخوردار است.
البته انسان صرفاً نباید به دعاکردن بسنده کند و باید دست از تلاش و حرکت برای تقرب به خدا و جلب رضایت وی برندارد. برآورده شدن دعا و استجابت آن توسط خدا، مخصوص انبیا و معصومین نیست و هرکسی از عوام و انسانهای عادی نیز میتواند از دعا کردن و همچنین تلاش کردن به خواسته خود برسد.
لذا «لیله القدر» شبی است که در آن سرنوشت آدمی رقم میخورد. شبی که فرشتگان الهی بر زمین نازل میشوند و ارزش آن برتر و بهتر از هزار ماه است. اعمال آن اختصاص به دعا و استغفار هم ندارد و هر عملی در این شب، در مقدرات الهی اثرگذار خواهد بود.
نکاتی درباره ارزش شب قدر با باتوجه به نزول دفعی قرآن کریم نیز بفرمایید.
قطعاً ارزش شب قدر بدلیل اتفاقاتی است که در آن افتاده است. یک دیدگاهی که برای شب قدر مطرح است، قدر را به معنای ارزش و منزلت گرفتهاند. یکی از آن حوادث نزول قرآن کریم است. باتوجه به اینکه قرآن کلام الهی است و در طول تاریخ منشا هدایت بشر است، خود نزول آن باعث عظمت پیدا کردن این شب شده است.
این اتفاقات صرفاً اختصاص به نزول قرآن ندارد بلکه طبق روایات ما، کتابهای دیگر انبیا نیز از جمله صحف ابراهیم، موسی و تورات و انجیل بهصورت دفعی و تدریجی در شب قدر نازل شده است. همچنین فعل «تنزل» در آیه ۴ سوره مبارکه قدر که فعلی مضارع است، نشان از تداوم هرساله نزول ملائکه در شب قدر است.