قرآن كريم در بسياري از آيات خود تصويري از ويژگيهاي بهشت و اوصاف زندگي بهشتيان ارائه ميدهد كه مطالعه در اين آيات ـ كه در جايجاي آنها خداوند موءمنان پرهيزكار را به چنين پاداشي بشارت ميدهد ـ علاوه بر نمودار ساختن هدف باريتعالي از خلقت و دوستي بيكرانش نسبت به انسان، ميتواند موجب انگيزه در انتخاب راهي باشد كه انسان هماره و بهطور فطري در پي آن بوده است. همچنين درك درست اين آيات ميتواند راهنمايي باشد كه پيش از مرگ نيز انسان را از يك زندگي بهشتي بهرهمند نمايد. در نوشتهاي كه هماينك پيش روي خوانندگان گرامي است نامهاي بهشت و مراتب مختلف آن در قرآن مورد بررسي قرار گرفته و نكتههايي درباره اين نامگذاريها بيان شده است.
بهشت موعود داراي مراتب و درجاتي مانند جنت نعيم، مأوا، عدن و فردوس است ولي علاوه بر مراتب، اوصاف و القابي كلي دارد كه جا دارد قبل از ورود به اين مراتب با بعضي از آن اوصاف مثل دارالسلام، دارالارث، دارالرضا، دارالمقام و فوز عظيم آشنا شويم.
در قرآن آيات بسياري بر وجود نعمتهاي مادي تصريح دارد كه نقطه شروع آن نعمتها، صحراي محشر است كه از آنجا بهشتيان به دارالسلام كه يكي از القاب بهشت است خوانده ميشوند: و الله يدعوا الي دارالسلام و يهدي من يشاء الي صراط مستقيم (يونس، آيه 25). دارالسلام نمايانگر محيطي آرام و امن است كه سراسر صفا و صميميت بوده و صلح و آرامش در آن موج ميزند. اين رستگاران با هدايت نوري كه جلو روي آنها ميدرخشد و مسير را براي آنها روشن ميكند به سوي بهشت ميشتابند و در همان حال بشارتِ بهشتهايي به آنها داده ميشود كه از زير درختانش نهرها جاري است يومتري الموءمنين و الموءمنات يسعي نورهم بين أيديهم و بأيمانهم بشريكم اليوم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ذلك هو الفوز العظيم: (حديد، آيه 12) و آثار بشارت كه حاكي از مسرت باطني آنهاست در چهرههاي آنها كاملاً نمايان است وجوه يومئذ ناعمه لسعيها راضيه (غاشيه، آيات 8و9). در مدخل بهشت، فرشتگان نگهبان با پيام ادخلوها بسلام آمنين (حجر، آيه 46) به آنها خوشآمد ميگويند و آرامشي كامل را كه نمايانگر خروج هرگونه كينه و كدورتي از سينههاي آنهاست به آنها بشارت ميدهند و نزعنا ما في صدورهم من غل اخواناً (حجر، آيه 47). نكته لطيف اين كه كلمه نزع از معناي خاصي برخوردار است و آن اين است كه چنان از دلهاي آنان غل و غش و كينه و كدورت را بيرون ميكشيم كه گويي هرگز آلودگي و كدورتي نداشتهاند.
«بهشت را به پرهيزگاران به ارث ميدهند»: تلك الجنه التي نورث من عبادنا من كان تقيّاً (مريم، آيه 63). ارث در دنيا مالي است كه بدون هيچ رنج و زحمتي به دست ميآيد و در مالكيت آن هيچ جاي شك و شبهه نيست ولي بهشت، ارثي است كه موءمنان در مقابل اعمال صالحي كه در دنيا انجام دادهاند از آن بهرهمند ميشوند.
بهشت، عالم تجرد و اطلاق است و براي موءمنان به مجرد درخواست باطني و مشيت دروني هرچه بخواهند موجود ميشود لهم ما يشآءون عند ربهم (شوري، آيه 22). در حقيقت اراده انسان در بهشت مظهر اراده الهي شده و معدومات را لباس وجود ميپوشاند بنابراين همهچيز براي او مهياست و به رضايت كامل ميرسد. از طرفي راهيافتن به بهشت، نتيجه اطاعت و رسيدن بنده به مقام عبوديت است و از آنجا كه رسيدن به مقام عبوديت هدف خداوند از خلقت انسان است، رضاي الهي را به دنبال دارد، يعني بهشت دارالرضاست چون خداوند از بنده، راضي و بنده از خداوند راضي است: رضيالله عنهم و رضوا عنه (مائده، آيه 119).
بهشت، دارالمقام يا دارالخلد است و اين وصف، بيانگر اين نكته است كه رستگاران بهشتي براي هميشه در آنجا مخلدند چون بهشت جايگاهي است كه كسي از آن بيرون نميرود و به مكان ديگري كوچ نميكند و هيچگونه رنج و مشقتي به او نميرسد و از همينروست كه بهشتيان زبان به حمد و ستايش حق ميگشايند و شكرگزار خداوندي ميشوند كه هرگونه حزني را از آنها برطرف كرده است: و قالوا الحمدالله الذي أذهب عنّا الحزن ان ربنا لغفور شكور، الذي احلّنا دارالمقامه من فضله لا يمسنا فيها نصب و لا يمسنا فيها لغوب (فاطر، آيات 35 و 34). مسئله خلود در بسياري از آيات مربوط به بهشت و جهنم آورده شده و اين سوءال را در ذهن مطرح ميكند كه با آن كه عمر انسان محدود است و ميزان اعمال و فعاليت انسان نيز محدود، پس انسان چگونه در بهشت مخلّد است؟ پاسخ اين است كه انسان موءمن اگر در دنيا هم مخلد بود هميشه با همين خصوصيات زندگي ميكرد. سوءال ديگر اينكه آيه تخليد حتي در نعمت، خستهكننده نيست؟ در پاسخ بايد گفت، عالم آخرت متنوع است و انسان بهشتي، پوياست نه ايستا زيرا دائماً در معرض تجليات گوناگون قرار دارد، از تجليات مادي به رضوان الهي صعود ميكند و در فضاي ربوبيت حق به تماشاي آفرينش مينشيند بنابراين بهشت جايگاهِ ماندگارِ متنوع است.
نكته ديگر اينكه انسان بُعدي جاودانه دارد كه جز به جاودانگي قانع نميشود چون انسان در ساحت جسم و نفس محدود و در ساحت روح، نامحدود است زيرا روح از عالم خلق نيست بلكه از عالم امر است. قل الروح من امر ربي (اسري، آيه 85) و عالم امر آغاز و انجام ندارد.
بهشت "فوز عظيم" است يعني جامع بين نعمتهاي مادي و معنوي است و مژدهاي است به موءمنان به جهت معاملهاي كه با خدا كردهاند و نشاندهنده اين است كه خداوند، تنها خريدار مال و جان موءمنان است: فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم (توبه، آيه 111).
اولين مرتبه از مراتب بهشت جنت نعيم است كه همان بهشت افعال است. پوينده راه حق در اين بهشت با نعمتهايي چنان وسيع روبهرو ميشود كه در تصور نميگنجد: فيها تشتهيه الانفس و تلذ الاعين (زخرف، آيه 71). توضيح اينكه واژه نعيم هفده بار در قرآن كريم آورده شده كه همه درباره نعمتهاي عظيم بهشت است، غير از آيه لتسئلن يومئذٍ عن النعيم (تكاثر، آيه 8) كه همه مفسران بر اين عقيدهاند كه منظور از نعيم در آيه مذكور، نعمت ولايت است. چون مراد از نعيم، مطلق نعمتهاست كه خداوند به انسان ارزاني فرموده و مسلماً نعمت ولايت اهل بيت (ع) ارزندهترين مصاديق نعمت است چون با راهنمايي آنهاست كه نعمتها هركدام در جاي خود به كار گرفته شده و شكر آن گزارده ميشود. معصومين(ع) واسطه فيض خالق به مخلوق هستند بنابراين هر انساني در برابر اين نعمت عظيم مورد سوءال قرار خواهد گرفت.
جنت مأوا مرتبه ديگري از بهشت است كه با تمام نعمتها و بر كاتش نخستين وسيله پذيرايي از ميهمانان الهي است: أما الذين ءامنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات المأوي نزلاً بما كانوا يعملون (سجده، آيه 19) زيرا كلمه نُزُل به معناي نخستين چيزي است كه با آن از مهمان پذيرايي ميكنند و تقدم كلمه لهم بر جنات المأوي نيز اشاره دارد به اينكه خداوند اين باغهاي بهشت را مخصوص بهشتيان قرار داده و عاريتي نيست و احتمال زوال نعمتها هرگز آرامش فكر آنها را برهم نميزند.
جنات عدن از عاليترين مراتب بهشت است و با توجه به معناي لغوي كلمه عدن، اين مكان، در وسط و متن بهشت قرار دارد. فرشتگان از هر دري براي تهنيت وارد شده و به جهت صبر و استقامتي كه رستگاران بهشتي از خود نشان دادهاند سرانجامِ زيبا و نيكويي را به آنها بشارت ميدهند و هريك از نزديكان آنها را كه شايسته باشند با آنها وارد بهشت ميكنند: جنات عدن يدخلونها و من صلح من ءابائهم و أزواجهم و ذرياتهم والملائكة يدخلون عليهم من كل باب، سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبيالدار (رعد، آيات 23 و 24). آيه اشاره دارد به اينكه افراد صالح يك خانواده در بهشت نيز در كنار يكديگرند و از مصاحبت يكديگر لذّت ميبرند. با توجه به اينكه ذكر عنوان بعضي از افراد خانواده مثل پدر، همسر و فرزند دلالت بر خصوصيتي ندارد و شامل همه افراد خانواده ميشود، عدم ذكر نام مادر به جهت آوردن كلمه ازواج است كه پدر و مادر هردو را شامل ميشود. همچنان كه برادران و خواهران و عموها و داييها و اولاد آنها هم در واقع ذريههاي پدراناند كه كلمه آبائهم شامل آنها ميشود.
يكي از امتيازات قرآن كريم بيان پرمحتواترين مطالب در كوتاهترين كلمات است كه يكي از آن كلمات سلام است. سلام يكي از نامهاي خداوند و تهنيت خداوند بر پيامبران است: سلام علي نوح فيالعالمين (صافات، آيه 79) سلام علي موسي و هارون (صافات، آيه 120). سلام، تبريك الهي بر بهشتيان است، سلام، زمزمه فرشتگان است، سلام، كلام بينالمللي تمام مسلمانان است، سلام، پيامي است كه سلامتي، احترام، دعا و امنيت را به ارمغان ميآورد.
نكته بسيار جالب آيه كه جمله بما صبرتم به آن اشاره دارد اين است كه در نظام الهي همهچيز حتي به كاربردن كلمات، بر مبناي ايمان و عمل صالح است. چنانچه سلام فرشتگان نيز به جهت صبري است كه اهل ايمان در مصيبت و معصيت و طاعت كردهاند.
فردوس بالاترين مراتب بهشت است. اين كلمه دوباره در قرآن كريم آورده شده و وسعت نعمتهاي بهشتي را نشان ميدهد و چنين به نظر ميرسد كه مقامي فوق بهشت و جهنم و ثواب و عقاب است زيرا با وجود اينكه تمام مراتب و درجات عالم ملكوت چه نعمتهاي مادي و چه نعمتهاي معنوي مطلق و غير مشوب به نواقص هستند ولي خداوند متعال براي بعضي از بندگان خاص خود نعمتهايي را مخفي نگه داشته كه از سعه افهام نفوس و ادراك اذهان خارج است چنانچه در روايت صحيح از رسول خدا(ص) وارد شده است كه: " خداوند فرمود: من براي بندگان صالح خود چيزهايي را مهيّا كردهام كه هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و بر هيچ دلي خطور نكرده است، از اين نعيم بهشتي كه من شما را آگاه كردهام سخن نگوييد و دست از كنجكاوي برداريد و اگر ميخواهيد اجمالاً در اين ارتباط چيزي بدانيد، اين آيه را قرائت كنيد: فلا تعلم نفس ما أخفي لهم من قرّة أعين (سجده، آيه 17). (تفسير مجمعالبيان، الشيخ ابي عليالفضل بن حسنالطبرسي طبع صيدا، ج4، ص33). اين روايت را بخاري و مسلم هر دو بيان كردهاند.
در سير مواهب و نعمتهاي بهشت به اينجا ميرسيم كه فردوس بهترين و برترين مراتب بهشت است و با اينكه طبع تحولطلب انسان دائماً تقاضاي دگرگوني و تنوع ميكند ساكنان فردوس هرگز تقاضاي نقل مكان و تحول نخواهند كرد: انالذين ءامنوا و عملوا الصالحات كانت لهم جنات الفردوس نزلاً. خالدين فيها لا يبغون عنها حولاً (كهف، آيات 107 و 108).
يكي ديگر از مراتب والاي بهشت كه آيات مباركه به تصريح بيان ميكند غرفههاي آن است. غرفه در لغت به اتاق فوقاني گويند كه بر روي اتاقهاي ديگر ساخته شده است و محل عالي و مرتفع از خانه و قصر است و در روايات نيز كنايه از درجه عالي در بهشت است كه به افراد خاصي عنايت ميشود: لكنالذين اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف مبنيه تجري من تحتها الانهار وعدالله لايخلفالله الميعاد (زمر، آيه 20). غرفههاي بهشت هم از نظر جايگاه و هم از نظر پايگاه در اعلي مراتب بهشت است زيرا اهل تقوا از نظر جايگاه در عمارات بلندي كه به اطراف اشراف دارد، قرار دارند و از نظر پايگاه نيز در مقام والايي قرار دارند.