محورهاي انديشه در آموزه هاي قرآن

پدیدآورمحتشم مومنی

نشریهروزنامه کیهان

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1227 بازدید
محورهاي انديشه در آموزه هاي قرآن

محتشم مومني

يكي از اصولي كه دين اسلام به پيروان خويش بسيار تأكيد كرده است، انديشه و تفكر در آفرينش و نيز در زندگي روزمره آنان است. در قرآن كريم آيات متعددي وجود دارد كه انسان ها را به انديشه و تعقل فراخوانده است. همچنين در احاديث ائمه اطهار(ع) نيز دعوت به تفكر و تعقل فراوان است.
نويسنده مقاله سعي كرده است كه به محورهاي انديشه در قرآن نگاهي تحقيقي داشته باشد. اينك مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:

جايگاه و اهميت تفكر و تعقل

عنصر «فكر و انديشه» از جمله عناصري است كه در رأس تعاليم عاليه دين مقدس اسلام قرار دارد و قرآن كريم به عنوان قانون اساسي اين آئين ارجمند پر از آياتي است كه عموم انسان ها (و نه تنها مسلمانان) را به «تفكر» و «تعقل» فرا مي خواند. و روايات و احاديث اسلامي نيز به عنوان يكي از منابع اربعه فقه اسلامي و يادگارهاي گرانسنگ پيشوايان معصوم (عليهم السلام)، بيشترين تأكيدات را درباره اين موضوع يعني «فكر و انديشه» در خود نهفته دارند. و اين امر آنچنان مورد عنايت و توجه بزرگان دين ما واقع گرديده كه از آن به عنوان «برترين عبادت» ياد شده است، همچنانكه علي(ع) در كلام والاي خود چنين مي فرمايند:
«بالاترين عبادت به كار انداختن نيروي تفكر و تعقل است.» (الحديث، روايات تربيتي، ص 325) اصولا هرگاه بدانيم كه مهمترين وجه تمايز آدمي با ساير موجودات، همانا در دارا بودن گوهري به نام «عقل» و «خرد» مي باشد و هويت واقعي و اصيل او در گرو اين امانت عظيم الهي و بهره جويي از آن مي باشد، به رمز و راز عنايت ويژه آئين آسماني اسلام به عنصر «فكر و انديشه» كه محصول و ميوه شجره طيبه «عقل» مي باشد، بهتر پي خواهيم برد.
آري، آدميت آدمي به دارا بودن و برخورداري از «انديشه» مي باشد و الا جداي از عنصر «انديشه» اين موجود به جز تعدادي اعضاء و جوارح مادي كه وجه اشتراك او با ساير حيوانات است چيز ديگري نخواهد بود، همانگونه كه عارف گرانمايه مسلمان، مولوي در اين بيت زيبا بدان اشاره نموده است:
اي برادر تو همه انديشه اي
مابقي خود استخوان و ريشه اي
و اما اگرچه تا بدينجا از ارجمندي «عقل» و «انديشه» و بكارگيري نيروي «فكر» و «خرد» سخن گفتيم، اما آنچه مسلم است اينكه شايسته نيست آدمي اين «وديعه الهي» را در هر جهتي بكار گيرد و اين نيروي عظيم الهي را صرف اموري نمايد كه به جز «خسران» نتيجه اي دربرنخواهد داشت. مخصوصا با عنايت به اين حقيقت كه عمر آدمي و فرصتي كه براي تأمين سعادت دنيوي و اخروي خود دراختيار دارد بسي كوتاه و زودگذر مي باشد و به همين دليل بايد به نيكوترين وجهي مورد بهره برداري قرار گيرد، فلذا سزاوار، آن است كه نيروي تعقل را در مسيري فعال سازد كه به سعادت دوسرا و نيز تقرب به ذات اقدس الهي منتهي گردد. و براي نيل به چنين مقصود والايي بايد اموري را «محور انديشه» خود قرار دهد كه به نتايج مبارك و ارزشمند آن اطمينان داشته باشد و اينگونه امور هم شناخته نمي شوند مگر با كسب ياري و هدايت و رهنمايي از خداوند عزيز كه خود آفريننده «عقل» و توصيه كننده انسان به بهره گيري از آن مي باشد، و از همين رو در اين نوشتار برآنيم كه «محورهاي انديشه» را از منظر قرآن كريم كه كلام خداوند و يكتا كتاب آسماني غير محرف مي باشد مورد كنكاش و جستجو قرار دهيم و به اين سؤال اساسي پاسخ دهيم كه: «محورهاي انديشه در قرآن كريم چه اموري هستند؟»
و به عبارت ديگر چه اموري شايستگي آن را دارند كه آدمي نيروي «عقل» و «خرد» خود را صرف تأمل و تعمق در آنها نمايد؟
بايد دانست كه بعد از مراجعه به آيات قرآن كريم و ملاحظه و تدبر در آياتي كه در آنها به نوعي سخن از انديشه و تفكر به ميان آمده است درمي يابيم كه مهمترين امور ي كه خداوند عزيز در اين آيات، آدمي را به تعقل پيرامون آنها دعوت مي نمايد در محورهاي هشت گانه اي خلاصه مي شوند كه ذيلا ضمن اشاره به هر يك از آنها، درباره يكايك شان شرحي مختصر ارائه مي دهيم:
1- انديشه در آثار خلقت به منظور اثبات وجود و يكتايي پروردگار
نخستين اصل از اصول آئين آسماني اسلام و تمامي اديان الهي، همانا اصل «توحيد» مي باشد.
و توحيد يعني اعتقاد و اعتراف به اين حقيقت كه «جهان را آفريدگاري است خدا نام» و اين آفريدگار «يكتاست و مبرا از هرگونه شريك و همتا»، كه وجود او براي واصلان به مرتبه والاي يقين و آنانكه پرده ها و حجاب هاي مادي و خوديت را دريده اند، كاملا آشكار و واضح است و از همين رو عاشقانه و عارفانه فرياد برمي آورند كه:
يار بي پرده از در و ديوار
در تجلي ست يا اولي الابصار
چرا كه در نظر ايشان هر ذره اي از ذرات بيكران و بي شمار عالم وجود، نشانه اي است بر حضور و وجود خداوند و نيز يكتايي او:
هر گياهي كه از زمين رويد
وحده لاشريك له گويد
ولي از آنجا كه عده كثيري از انسانها محصور در حصار محسوسات ميباشند و «خداي ناديده» براي آنها قابل قبول و باور نمي باشد(!!)، پروردگار حكيم در كتاب كريم خود اين گروه ديرباور را به تفكر و انديشه در مخلوقات و آفريده هاي خود و نيز پديده هاي عالم آفرينش فرا مي خواند، تا از اين طريق و به اصطلاح عرفاء «سير در آفاق و انفس» به وجود و نيز وحدانيت او پي ببرند. در قرآن كريم آيات فراواني را مي توان مشاهده كرد كه عهده دار چنين مأموريتي هستند، يعني «دعوت انسانها به انديشه در آثار و عجايب خلقت»، كه از باب نمونه مي توان به آيه 164 از سوره مباركه بقره اشاره نمود كه در آن خداوند عزيز آدميان را به انديشه در خلقت آسمانها و زمين، پيدايش شب و روز، حركت كشتي در درياها، نزول باران از آسمان، زنده شدن زمين مرده در بهار، وزش بادها و حركت ابرها دعوت مي نمايد:
«ان في خلق السموات والارض و اختلاف الليل و النهار و الفلك التي تجري في البحر... لايات لقوم يعقلون».
و البته همانطور كه گفته شد آيات بسياري از قرآن كريم را مي توان ذكر نمود كه اين چنين ما را به انديشه در عالم آفرينش و مخلوقات خداوند فرا مي خوانند كه از آن جمله اند: آيات .191 آل عمران، 3و .4 رعد، 11و .12 نحل، .13جاثيه، 69و 80 مؤمنون، 21و 24و .28 روم، و... كه چون ذكر همه آنها ما را از مقصود اصلي نوشتار كه اشاره اجمالي به محورهاي انديشه در قرآن كريم است بازمي دارد تنها به ذكر نمونه اي از هر يك از محورهاي هشت گانه اكتفاء مي كنيم.
2- انديشه در برخي از پديده هاي طبيعي به منظور اثبات معاد و رستاخيز
پس از اصل توحيد، مهمترين موضوعي كه در سرلوحه دعوت تمام انبياء الهي قرار داشته، بطوري كه از آدم(ع) تا خاتم(ص) هيچ نبي و رسولي نيامده مگر اينكه انسانها را بدان دعوت نموده، اصل «معاد» و اعتقاد به جهان پس از مرگ و وقوع قيامت ميباشد. ولي مع الاسف همچنانكه اكثريت مخاطبان انبياء در برابر دعوت ايشان به توحيد و يكتاپرستي، راه استنكاف و سرپيچي را پيمودند، در برابر پذيرش اصل معاد نيز به انكار برخاسته و حتي مقاومت بيشتري به خرج دادند، چرا كه براي آنها جاي بسي شگفتي بود كه آدمي پس از مرگ و نابودي بدن مادي، دوباره لباس حيات بپوشد و خلقت دوباره پيدا كند. و در اين راستا پيامبر گرامي اسلام(ص) نيز در امر رسالت خويش با اين اظهار استبعاد و شگفتي و عدم پذيرش از جانب قوم خود مواجه بودند و به همين دليل خداوند متعال در قرآن كريم به منظور اثبات معاد، انسانها را به انديشه در برخي از پديده هاي طبيعي فرا مي خواند كه به خوبي اثبات كننده «معاد و رستاخيز» مي باشند، كه از آن جمله مي توان به پديده زنده شدن زمين در فصل بهار پس از مرگ و ممات زمستاني اش اشاره كرد كه در قرآن كريم بارها مورد تذكر قرارگرفته است. مثلا در آيه 50از سوره مباركه روم چنين مي خوانيم:
«فانظر الي اثار رحمت الله كيف يحيي الارض بعد موتها ان ذلك لمحي الموتي و هو علي كل شي قدير: پس بنگر به سوي نشانه هاي رحمت پروردگار كه چگونه زمين را پس از مرگش زنده مي كند، همانا او زنده كننده مردگان است و بر هر چيز تواناست.»
در اين آيه شريفه، سخن از نگاه كردن به كيفيت زنده شدن زمين مرده در فصل بهار به ميان آمده است و از آنجا كه نگاه بدون انديشه و تفكر، عملي پوچ و بيهوده و بي ثمر مي باشد و خداوند عزيز هرگز آدمي را به سوي عملي تهي از فايده دعوت نمي نمايد، نتيجه گرفته مي شود كه در اين آيه و آياتي نظير آن كه از نگاه به مخلوقات سخن به ميان رفته است (همچون آيه17 سوره مباركه غاشيه:افلا ينظرون الي الابل كيف خلقت و...) همانا نگاه و نظري، مد نظر است كه همراه با بكارگيري قواي عقلاني و انديشه و تفكر باشد و بدين ترتيب درمي يابيم كه در آيه صدرالاشاره نيز مقصود انديشه در كيفيت زنده شدن زمين مرده است تا از اين طريق به توانايي خداوند در زنده ساختن مردگان و به تبع آن وقوع معاد و رستاخيز پي ببريم، همچنانكه «مولوي» نيز با عنايت به اين آيات و انديشه در حيات مجدد زمين به آن حقيقت غيرقابل انكار پي برده و مي گويد:
اين بهار نو زبعد برگ ريز
هست برهان وجود رستخيز
از مجموع آنچه در اين قسمت گفتيم نتيجه گرفته مي شود كه دومين محور انديشه در قرآن كريم را تفكر در امر معاد و رستاخيز تشكيل
مي دهد و البته آياتي كه متضمن اين حقيقت و موضوع مي باشند بسيارند كه در اين راستا
مي توان به آيات .73بقره، .24روم، .5جاثيه، .42زمر و... نيز اشاره و مراجعه كرد.
3- انديشه در حقانيت رسالت پيامبر اكرم(ص)
انبياء الهي در طريق انجام مأموريت توحيدي خويش، همواره با تكذيب و انكار مخالفان و دشمنان متعصب و لجوج روبرو بوده اند و اين معارضان نابخرد با دست و پا كردن بهانه هاي واهي و بيهوده، به مخالفت با سفيران وحي الهي برخاسته و آن حضرات را با انواع و اقسام تهمت ها و اكاذيب مورد اذيت و آزار قرار مي دادند. گاه به آنها نسبت هاي ناروا نظير كاهن و مجنون مي دادند و گاه به تمسخر و استهزاء برخاسته و زبان به طعنه و كنايه و ملامت مي گشودند و زماني نيز معجزات باهره آن حضرات (عليهم صلوات الله) را سحر و جادوگري مي خواندند، حال آنكه بقول حافظ:
سحر با معجزه پهلو نزند دل خودش دار
سامري كيست كه دست از يد بيضا ببرد
و در اين راستا پيامبر گرامي اسلام(ص) نيز از اين قاعده مستثني نبوده و از آغاز رسالت خويش با مخالفت جاهلان و دشمنان مواجه بوده اند و امروزه نيز با كمال تأسف تبليغات منفي بسياري را متوجه ايشان مي بينيم كه بارزترين نمونه آن را مي توان در كتاب موهن «آيات شيطاني» مشاهده كرد. و درست به سبب همين معارضات و اشكالتراشي هاي جاهلانه و به منظور اثبات صحت و حقانيت دعوت آن حضرت(ص) خداوند عزيز در كتاب خويش در آيات متعددي، انسانها را به انديشه پيرامون اوضاع و احوال زندگي آن حضرت(ص) و محتواي پيام و رسالتش دعوت مي نمايد، تا با اين انديشه و تفكر، انصاف دهند كه هرگز نمي توان چنان تهمتهاي سخيف و بي پايه اي را متوجه ايشان نمود. در آيه 184 از سوره مباركه اعراف آمده است:
«اولم يتفكروا ما بصاحبهم من جنه ان هوالا نذير مبين: آيا نمي انديشند كه مصاحب ايشان (پيامبر اكرم(ص)) جنون ندارد و اوجز بيم رساني آشكار نيست.»
در اين آيه شريفه خداوند عزيز مخالفان متعصب و بي ادب پيامبر اكرم(ص) را به انديشه و تفكر فرا مي خواند كه بينديشند براستي چگونه مي توان به كسي كه ساليان متمادي قبل از امر رسالت در ميان آنان به خوشنامي و صداقت زندگي كرده و هيچگونه نقطه تاريكي در زندگي او مشاهده نكرده اند و حتي خود ايشان او را «امين» مي ناميدند، به يكباره نسبت «جنون» داد!! و او را مجنون و يا ساحر قلمداد كرد؟! و امروزه نيز آنانكه كوچكترين ترديدي در حقانيت دعوت آن حضرت(ص) داشته باشند كافي است تا با مطالعه و انديشه در تاريخ زندگي ايشان و محتواي دعوت و پيام ارجمندي كه مأمور ابلاغ آن بودند به صدق دعوت و حقيقت حيات مباركشان پي ببرند.
و ناگفته نماند كه نظير اين معنا را در آيات ديگر قرآن كريم و از جمله در آيه 46 از سوره مباركه سباء نيز مي توان مشاهده كرد.
4- انديشه در عظمت قرآن و حقانيت آن:
در ميان تمامي معجزاتي كه در طول تاريخ نبوت از جانب پيامبران خداوند ظهور و بروز يافته اند، تنها معجزه اي كه باقي مانده و بنا به وعده الهي «انانحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون (حجر9.)» براي هميشه باقي خواهد ماند، «قرآن كريم» است.
كتابي كه دربردارنده تمامي حوائج و نيازمندي هاي مادي و معنوي، فردي و اجتماعي و دنيوي و اخروي بشر بوده و براستي مي تواند سعادت ابناء انسان را به اعلاء درجه تأمين نمايد: ولي بايد اذعان كرد كه متأسفانه علي رغم گذشت بيش از پانزده قرن از نزول قرآن كريم، هنوز
همانگونه كه شايسته و بايسته است قدر اين كتاب و عظمت مفاهيم و محتواي آن براي ما شناخته نشده و حتي در ميان پيروان خود يعني مسلمانان «مهجور» است! چرا كه تمامي همت شان صرف قرائت و حفظ آيات آن شده و در عرصه عمل و پياده نمودن دستورات آن در سطح جوامع اسلامي چندگامي بيش برنداشته اند! و از همين رو خداوند عزيز در آيات بسياري از اين كتاب بي بديل براي آنكه مخاطبان آن را متوجه عظمت و حقانيت آن نمايد و بدنبال آن شوق فراگيري و عمل به تعاليمش را در درون جان انسانها برانگيزد، با شيوه هاي متعددي درصدد اثبات و بيان اين موضوع برآمده و مخاطبان قرآن را به انديشه در عظمت آن فرا مي خواند. از جمله در آيه 21 از سوره مباركه حشر مي خوانيم:
«لو انزلنا هذا القران علي جبل لرايته خاشعا متصدعامن خشيه الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون: اگر اين قرآن را بر كوهي نازل مي كرديم مي ديدي كه در برابر آن خشوع مي كند و از خوف خدا مي شكافد! و اينها مثالهائي است كه براي مردم مي زنيم تا در آن بينديشند.»
همانگونه كه از مفاد اين آيه برمي آيد خداوند عزيز با ذكر مثالي گويا و زيبا مردمان را به انديشه درباره عظمت قرآن كريم دعوت فرموده و در حقيقت بيان مي فرمايد كه: اي انسانها! اين قرآن كتابي است كه اگر بر كوه نازل مي شد آن را با تمامي عظمت و صلابتي كه دارد از هم فرو مي پاشيد.
پس شما را چه شده است كه بر دلهايتان تأثير نمي گذارد! كمي بينديشيد و سر به جيب تفكر فروبريد كه همين تفكر و انديشه شما را به سوي عظمت و حقانيت آن رهنمون خواهد شد. همچنين در آيات بسيار ديگري از قرآن كريم سخن از نزول قرآن به زبان عربي و ذكر بودن قرآن به ميان آمده است و سبب اين امور را نيز همان انديشه و تفكر در آيات آن ذكر فرموده كه از آن جمله مي توان به آيه .3 زخرف، آيه 44 .نحل، آيه .2 يوسف اشاره نمود.
5-انديشه در حقانيت و صحت احكام دين مبين اسلام:
آئين آسماني اسلام، به عنوان آخرين مكتب آسماني كه بايد در برگيرنده تمامي حوائج دنيوي و اخروي انسانها باشد، در زمينه هاي گوناگون فردي و اجتماعي داراي قوانين و احكام بوده و كوچكترين حالات بشري را از نظر دور نداشته است و تمامي اين احكام و قوانين نيز در نهايت درجه از صحت و استحكام برخوردار بوده و كوچكترين خللي در آنها مشاهده نمي شود، ولي با اين همه خداوند عزيز آنان را كه از ذهني دير باور برخوردارند و هر پديده و حكمي را با ديده شك و ترديد مي نگرند، در قرآن كريم به انديشه درباره برخي از اين احكام و قوانين دعوت نموده تا با تفكر پيرامون علل و اسباب حرمت و حليت آن احكام، به درستي و قوام آنها پي ببرند. مثلا در آيه 219 از سوره مباركه بقره كه متضمن پاسخگويي به سؤال اعراب از حكم شراب و قمار مي باشد، چنين آمده است:
«يسئلونك عن الخمر والميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما... كذلك يبين الله لكم الايات لعلكم تتفكرون:
از تو درباره شراب و قمار سؤال مي كنند بگو در آن دو گناهي بزرگ و منافعي براي مردم وجود دارد، و گناهشان بزرگتر از نفعشان است... اين چنين خداوند آياتش براي شما روشن مي سازد شايد كه بينديشيد.» و نيز در آيه 242 از همين سوره و در پايان بحث از برخي قوانين مربوط به طلاق، خداوند عزيز با ذكر عبارت «كذلك يبين الله لكم اياته لعلكم تعقلون» مردمان را به انديشه درباره اين قوانين و مقررات توصيه مي فرمايد. و همچنين است در آيه 61 از سوره مباركه نور، آنجا كه پس از ذكر برخي از احكام مربوط به «آمد و شد در خانه ها» و «تصرف در اموال نزديكان» خداوند متعال مجددا با تكرار عبارت فوق، ما را به انديشه و تعقل پيرامون اين احكام فرا مي خواند. و همه اينها نشانگر آن است كه از منظر دين مبين اسلام، پذيرش هر حكم و گردن نهادن به آن بايد همراه با انديشه و تفكر باشد.
6-انديشه در بي ثباتي دنيا و زينت هاي آن و برتري زندگي اخروي بر حيات دنيوي
درسوره مباركه يونس آيه 24 آمده است:
«انما مثل الحيوه الدنيا كماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض مماياكل الناس والانعام حتي اذا اخذت الارض زخرفها و ازينت وظن اهلها انهم قادرون عليها ايتها امرناليلا اونهارا فجعلنها حصيدا كان لم تغن بالامس كذلك نفصل الايات لقوم يتفكرون: زندگي دنيا همانند آبي است كه از آسمان نازل كرده ايم كه بر اثر آن گياهان گوناگون كه مردم و چهارپايان از آن مي خورند، مي رويد، تا زماني كه روي زمين زيبايي خود را از آن گرفته و تزيين مي گردد و اهل آن مطمئن مي شوند كه مي توانند از آن بهره مند گردند ناگهان فرمان ما شب هنگام يا در روز فرا مي رسد و آنچنان آنرا درو مي كنيم كه گوئي هرگز نبوده است اينچنين آيات خود را براي گروهي كه تفكر مي كنند شرح مي دهيم.»
با نگاهي از روي تعمق و انديشه در مضمون اين آيه شريفه، درمي يابيم كه در آن خداوند متعال با ذكر مثالي زيبا، بي ثباتي دنيا و زينت هاي آن را به انسانها يادآور شده و در پايان آن نيز تأكيد مي فرمايد كه اين مثالها و توضيح و تشريحات تنها براي كساني سودمند خواهد بود كه اهل انديشه و تفكر باشند چرا كه اينان هستند كه با بهره گيري از نيروي خرد و عقل در اين تمثيلات انديشه نموده و در نتيجه راه را از چاه و آب را از سراب تشخيص مي دهند:
سبز است در و دشت بيا تا نگذاريم
دست از سر آبي كه جهان جمله سراب است
حافظ
و اما نظير آنچه در آيه فوق آمده است را مي توان در سوره مباركه انعام و آيه 32 اين سوره نيز پيدا نمود: «و ما الحيوه الدنيا الا لعب و لهو و للدار الاخره خير للذين يتقون افلا تعقلون: و نيست‌زندگي دنيا مگر بازيچه و بيهوده و سراي آخرت براي كساني كه پرهيزگارند بهتر است آيا نمي‌انديشيد؟»
در اين آيه شريفه بي ثباتي دنيا و بيهوده بودن زندگي دنيوي و دلمشغولي به ذخاير و زخارف آن، در مقايسه با جهان پس از مرگ و زندگي اخروي مورد اشاره قرار گرفته و باز در پايان آيه دعوتي از جانب خداوند به سوي انديشه و تعقل صورت گرفته است. اصولا يكي از مهمترين تعاليم عاليه دين مبين اسلام، يادآوري اين نكته است به آدمي كه هدف از خلقت او تنها بهره گيري از تمتعات دنيوي و سرگرم شدن به لذايذ اين جهاني نمي باشد بلكه اين دنيا و آنچه در آن است مقدمه اي است براي حياتي جاويدان و برتر كه با مرگ آدمي آغاز خواهد شد.
ولي از آنجا كه انسان، موجودي است فراموشكار، خداوند عزيز در قرآن كريم ضمن بيان تمثيلات و توضيحات فراوان او را به اين امر يادآوري فرموده و به انديشه درباره اين حقيقت غيرقابل انكار دعوت مينمايد، كه دو نمونه از آياتي را كه بيانگر اين موضوع هستند ذكر نموديم.
7-انديشه در سرگذشت پيشينيان و عبرت آموزي از احوال آنان
خداوند متعال در كتاب گرانسنگ خويش، در كنار توضيح و تبيين و تشريح احكام و قواعد و قوانين شرع مقدس اسلام، به منظور سازندگي روحي و اخلاقي انسانها و آگاه ساختن ايشان از علل و عوامل ابتلاء به شقاوت و عذاب الهي، داستانهاي بسياري را از اقوام و ملل گذشته نقل فرموده است تا مخاطبان قرآن كريم با انديشه در اوضاع و احوال زندگي آنان، راه سعادت را از شقاوت بهتر باز شناخته و به طاعت پروردگار گردن نهند. به عنوان نمونه در سوره مباركه عنكبوت آيات 26 تا 34، سرگذشت قوم فاسد و فاسق لوط پيامبر عليه السلام و گرفتار آمدن آنان به مجازات و كيفر الهي به علت كج رفتاري و مخالفت با قوانين فطري و تشريعي خداوند ذكر گرديده و در ضمن بيان سرنوشت شوم آنان، چنين مي خوانيم: « و لقد تركنامنها ايه بينه لقوم يعقلون: ما از آن آبادي (شهر و قوم لوط) نشانه روشني و درس عبرتي براي كساني كه تعقل مي كنند باقي گذارديم.»
همچنين در سوره مباركه اعراف آيات 175 و 176، پس از ذكر سرگذشت يكي از كساني كه پا را از حدود الهي فراتر نهاد و به دشمني با خدا و رسول او يعني حضرت موسي(ع) و همراهي با دشمنان پروردگار يعني فراعنه پرداخت و درنتيجه به عذاب الهي گرفتار آمد (ماجراي بلعم باعورا)، به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمان داده مي شود كه:
«فاقصص القصص لعلهم يتفكرون: اين داستان ها را براي آنها بازگو كن شايد در باره آن بينديشند.»
نيز در آيه 111 سوره مباركه يوسف و پس از اتمام سرگذشت عبرت آموز و جذاب اين عبد صالح خداوند آمده است: «لقد كان في قصصهم عبره لاولي الالباب: در سرگذشت هاي آنان (اقوام گذشته و علي الخصوص يوسف و خاندانش) درس عبرتي براي صاحبان انديشه است.» زيرا «(اين داستان هاي حقيقي و سرگذشت ها) آئينه اي است كه مي توانند در آن، عوامل پيروزي و شكست، كاميابي و ناكامي، خوشبختي و بدبختي، سربلندي و ذلت و خلاصه آنچه در زندگي انسان ارزش دارد و آنچه بي ارزش است ببينند... و تنها صاحبان مغز و انديشه هستند كه توانايي مشاهده اين نقوش عبرت را بر صفحه اين آئينه عجيب دارند. (ص100، تفسير نمونه ج10)».
قرآن كريم علاوه بر آنچه گفتيم در آيات متعددي ما را به سير و سفر در پهنه كره زمين امر فرموده، و در اين كتاب آسماني آياتي نظير اين آيه شريفه در سوره مباركه انعام فراوان است: «قل سيروا في الارض ثم انظروا كيف كان عاقبه المكذبين: بگو (اي انسانها) در زمين گردش كنيد سپس ببينيد كه چگونه بود سرانجام تكذيب كنندگان (11، انعام)». در اينگونه آيات با استفاده از افعالي نظير «انظروا»، مخاطبان قرآن كريم به مشاهده آثار باقيمانده از گذشتگان دعوت شده اند و از آنجا كه «مشاهده» و «نگاه» زماني به عبرت آموزي مي انجامد كه همراه با بكارگيري نيروي «تعقل» و «تفكر» باشد و اصولاً نگاه خالي از انديشه، نگاهي بيهوده و حيواني مي باشد و خداوند عزيز هرگز آدمي را به سوي عمل بيهوده و بي فايده فرانمي خواند، نتيجه مي گيريم در آيات مشابه آيه اي كه آورديم هدف از نگاه و نظر، همانا «انديشه» و «تفكر» در عاقبت امر گذشتگان است، چراكه همين نگاه و انديشه به خوبي آدمي را به حقيقت زندگي دنيوي و ناپايداري آن واقف مي سازد و همين وقوف به فنا و ناپايداري زينت هاي حيات مادي، سرچشمه اجتناب از معاصي كبيره و التزام به تقوي و پرهيزگاري و رعايت حدود الهي و حقوق انساني خواهد بود كه آدميت آدمي و رمز سعادت دنيا و آخرت او در همين نكته نهفته است. و با اين اوصاف درمي يابيم كه يكي ديگر از مهمترين محورهاي «انديشه و تعقل» در قرآن كريم، همانا انديشه در سرنوشت گذشتگان و عبرت آموزي از ماجراهايي است كه برآنان گذشته است، همانگونه كه در مطلع قصيده مشهور خاقاني شاعر بلندآوازه كشورمان در وصف «ايوان مدائن» مي خوانيم:
هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان
ايوان مدائن را آئينه عبرت دان...
8-انديشه در اعمال و توشه اي كه براي رستاخيز خود اندوخته ايم
در آيه 18 از سوره مباركه حشر آمده است:
«يا ايهاالذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوالله...
اي كساني كه ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و هركس بايد ببيند كه چه چيز براي فرداي خود فراهم آورده و از خدا بترسيد...»
در اين آيه شريفه به مؤمنان فرمان داده شده است كه ضمن پرهيزگاري و اتصاف به صفت كريمه «تقوي» در آنچه از اعمال و رفتار كه براي روز رستاخيز اندوخته اند، بيانديشند، زيرا مطابق وعده خداوند عزيز مبني بر حتمي بودن وقوع قيامت، آدمي سفري بس پرمخاطره درپيش رو دارد كه براي طي نمودن مسير آن، نيازمند توشه اي درخور وشايسته است و هرچه در فراهم آوري زاد راه خود تلاش نمايد بايسته است و از همين رو در آيه شريفه فوق الاشاره خداوند متعال ما را به انديشه و تعقل پيرامون آنچه گردآورده ايم دعوت مي فرمايد و نظير اين آيه شريفه در قرآن كريم بسيار است كه با تعابير و عبارات مشابه و متناسب، همين پيام عظيم را ابلاغ مي فرمايند. همچنانكه قبلاً نيز گفتيم اگرچه اين آيه و آيات مشابه از افعالي نظير «تعقلون» و يتفكرون» نشاني نمي يابيم، و به جاي آنها از صيغه هاي گوناگون فعل «نظر» استفاده شده است، ولي چون بر «نگاه» بدون تفكر، فايده اي مترتب نمي باشد و خداوند عزيز، نيز منزه است از اينكه اشرف مخلوقات خود را به امور بيهوده دعوت نمايد، لذا در اين آيات غرض از «نگاه و نظر»، نگاهي است از روي تفكر و همراه با انديشه، كه نتيجه اش عبرت آموزي و شوق بيشتر بر عمل خواهد بود.
از مجموع آنچه در اين مقاله يادآور شديم به اين نكته مهم كه در مقدمه نيز بدان اشاره نموديم، مي رسيم كه عمده ترين و مهمترين محورهاي انديشه و تفكر را در قرآن كريم بايد در موضوعات هشت گانه فوق جستجو نمود. به عبارت ديگر «امهات انديشه» كه في الواقع زيربناي ساختمان فكري يك انسان سعادتمند را مي سازند، در اين هشت موضوع خلاصه مي شوند كه با اندك تعمقي در آنها درمي يابيم كه سعادت دنيوي و اخروي آدمي وابسته به آنها مي باشد. البته ناگفته نماند كه در قرآن كريم علاوه بر اين محورهاي هشت گانه برخي ديگر از امور نيز يادآور شده اند كه شايسته است آدمي به انديشه و تعقل پيرامون آنها بپردازد، اموري نظير عدم تساوي خوبي و بدي (نابينايي و بينايي) كه در آيه 50 سوره مباركه انعام مورد اشاره قرار گرفته و يا قبيح بودن دعوت ديگران به نيكي و فراموش كردن خود كه در آيه 44 از سوره مباركه بقره مورد تذكر واقع گرديده، ولي از آنجا كه محورهاي هشت گانه موردتوجه در اين مقاله به كرات و به انحاء گوناگون مورد يادآوري واقع گرديده اند، به اهميت و ارجمندي آنها پي مي بريم فلذا به توضيح و تبيين آنها پرداخته شد.

مقالات مشابه

تفكر سياسي در قرآن

نام نشریهبینات

نام نویسندهزکیه عبداللهیان

جايگاه تفكر در روش تفسيري بانو منيره گرجي

نام نشریهبینات

نام نویسندهمعصومه ریعان

عوامل و زمینه های بصیرت در قرآن وروایات

نام نشریهمعارف قرآن و عترت

نام نویسندهمصطفی آتشکار, محمد اخوان دردشتی

الگوی تفکر قرآنی بر اساس معناشناسی همزمانی

نام نشریهذهن

نام نویسندههادی صادقی, شعبان نصرتی

موانع تفكر صحيح از ديدگاه قرآن كريم

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهابراهیم کلانتری

بصیرت از منظر قرآن و روایات

نام نشریهقرآنی کوثر

نام نویسندهسیدحسین حر

بررسی مفهوم تفکر در قرآن کریم

نام نشریهعلوم و معارف قرآن کریم

نام نویسندهمحمدعلی لسانی فشارکی, ابوذر پورمحمدی

بصیرت خواص از منظر قرآن کریم

نام نشریهقرآنی کوثر

نام نویسندهمحمدرضا ستوده, سیدهاشم سادات‌پور