انفاق

پدیدآورحسین دانش

تاریخ انتشار1390/02/31

منبع مقاله

share 1275 بازدید
انفاق

حسين دانش

كلمات كليدي :

قرآن، انفاق، صدقه، بخشش، مال
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چيز و از بين رفتن آن با تمام شدن آن چيز است.[1] و در اصطلاح "انفاق" بيرون كردن مال از ملك و قرار دادن آن در ملك ديگرى است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مال‏هاى خويش در راه جهاد و دين و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است میباشد.[2]

انواع انفاق

انفاق واجب:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ... » (بقره/254)
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از آنچه به شما روزى داده‏ايم، انفاق كنيد! پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن، نه خريد و فروش است و... »
جمله "مِمَّا رَزَقْناكُمْ" (از آنچه به شما روزى داده‏ايم) مفهوم وسيعى دارد كه هم انفاقهاى مالى واجب و مستحبّ را شامل مى‏شود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور ديگر، ولى با توجه به تهديدى كه در ذيل آيه آمده، بعيد نيست منظور، انفاق واجب يعنى زكات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است كه بنيه بيت المال و حكومت را تقويت مى‏كند، ضمنا از تعبير "مما" استفاده مى‏شود كه انفاق واجب هميشه بخشى از مال را در بر مى‏گيرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرين جمله آيه كه كافران را ظالمان مى‏شمرد، اشاره‏اى است كه ترك انفاق نوعى كفر و ظلم است و اين جز در انفاقات واجب، تصور نمى‏شود.
سپس مى‏افزايد: امروز كه توانايى داريد انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه خريد و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت، اشاره به اينكه راه‏هاى نجاتى كه در دنيا از طرق مادى وجود دارد هيچكدام در آنجا نيست، نه بيع و معامله‏اى مى‏توانيد انجام دهيد كه سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخريد و نه دوستيهاى مادى اين جهان كه با سرمايه‏هاى خود كسب مى‏كنيد در آنجا نفعى به حال شما دارد زيرا آنها نيز به نوبه خود گرفتار اعمال خويش‏اند و از خود به ديگرى نمى‏پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد زيرا شفاعت الهى در سايه كارهاى الهى انجام مى‏گيرد كه انسان را شايسته شفاعت مى‏كند و شما آن را انجام نداده‏ايد و اما شفاعتهاى مادى كه با مال و ثروت در اين دنيا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر اين شما با ترك انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به ديگران تمام درهاى نجات را به روى خود بسته‏ايد.[3]

پاداش انفاق

انفاق، سبب آمرزش:

«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ »
«اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشكار سازيد خوب است و اگر آن را پنهان داريد و به فقرا بدهيد به سود شما است و از گناهانتان مى‏بخشد » (بقره271)

انفاق، معامله پر سود با پروردگار:

«إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ »
«كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‏كنند، و نماز را بر پا مى‏دارند، و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم در پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند، آنها اميد تجارتى دارند كه نابودى و فساد و كساد در آن نيست.» (فاطر/ 29)
بديهى است كه "تلاوت" در اينجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفكر و انديشه نيست، خواندنى كه سرچشمه فكر باشد، فكرى كه سرچشمه عمل صالح گردد، عملى كه از يك سو انسان را به خدا پيوند دهد كه مظهر آن نماز است، و از سوى ديگر به خلق خدا ارتباط دهد كه مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فكر نيرومندش از اخلاق و تجربياتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادى.
اين انفاق گاهى مخفيانه صورت مى‏گيرد تا نشانه اخلاص كامل باشد «سرا» و گاه آشكارا تا مشوق ديگران گردد و تعظيم شعائر شود «علانية».[4]

انفاق مايه فزونى نه كمبود

«قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ »
«بگو: پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد توسعه مى‏دهد و براى هر كس بخواهد تنگ (و محدود) مى‏سازد، و هر چيزى را (در راه او) انفاق كنيد جاى آن را پر مى‏كند و او بهترين روزى دهندگان است.» (سبأ /39)
در روايتى از پيغمبر گرامى اسلام مى‏خوانيم كه فرمود:
« مَن اَيقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه!»
«كسى كه يقين به عوض و جانشين داشته باشد در انفاق كردن سخاوتمند خواهد بود.»[5]

آثار فردی انفاق:

«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ...»
«...منافع انفاق به خود شما بازگشت مى‏كند...» (بقره/272)
به اين وسيله انفاق كنندگان را تشويق به اين عمل انسانى مى‏نمايد، مسلما انسان هنگامى كه بداند نتيجه كار او به خود او باز مى‏گردد بيشتر به آن كار علاقه‏مند خواهد شد. ممكن است در ابتدا چنين به نظر برسد كه منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق كننده، همان پاداش و نتائج اخروى آن باشد؛ البته اين معنى صحيح است ولى نبايد تصور كرد كه سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلكه از نظر اين دنيا نيز به سود آنها است هم از جنبه "معنوى" و هم از جنبه "مادى" از نظر معنوى، روح گذشت و بخشش و فداكارى و نوع دوستى و برادرى را در انفاق كننده پرورش مى‏دهد و در حقيقت وسيله مؤثرى براى تكامل روحى و پرورش شخصيت اوست.[6]

آثار اجتماعى انفاق:

جامعه انسانى به منزله تن واحد و داراى اعضاى مختلف است، و اعضاى آن هر چند اسامى و اشكال مختلف دارند، اما در مجموع، يك تن را تشكيل مى‏دهند، و در غرض و هدف زندگى متحد هستند، از حيث اثر نیز همه مربوط به هم هستند، وقتى يكى از اعضا، نعمتى را از دست مى‏دهد مثلا فاقد صحت و سلامتى شده و در عمل خود كُند مى‏گردد، همين عارضه هر چند كه در نظر بدوى، متوجه يك عضو است، ولى در حقيقت تمام بدن در عملكرد خود كند و سست مى‏گردد، و به خاطر نرسيدن به اغراض زندگى خسران و ضرر مى‏بيند.
پس يك فرد از جامعه كه عضوى از يك مجموعه است، اگر دچار فقر و احتياج شد، و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح كرديم، هم دل او را از رذائلى كه فقر در او ايجاد مى‏كند پاك كرده‏ايم، و هم چراغ محبت را در دلش ايجاد نموده‏ايم، و هم زبانش را به گفتن خوبيها به راه انداخته‏ايم، و هم او را در عملكردش نشاط بخشيده‏ايم، و اين فوائد عايد همه جامعه مى‏شود، چون همه افراد جامعه به هم مربوط هستند، پس انفاق يك نفر، اصلاح حال هزاران نفر از افراد جامعه است.[7]

انگيزه‏هاى انفاق‏

1-   كمك به موضوع جهاد يا انفاقهاى ديگر به نيازمندان عاملى براى حركت به سوى اين هدف باشد.
2-   مساله استخلاف و جانشينى مردم از يكديگر، يا از خداوند در اين ثروتها است كه مالكيت حقيقى را مخصوص خدا مى‏شمرد، و همه را نماينده او در اين اموال، که اين بينش مى‏تواند دست و دل انسان را در انفاق باز كند و عاملى براى حركت در اين زمينه باشد.
3-   ناپايدارى اموال و سرمايه‏ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها حكايت از عاملی دیگر برای تشویق میباشد.
4-   خدا را وام گيرنده، و انسانها را وام دهنده مى‏شمرد، وامى كه مساله تحريم ربا در آن راه ندارد و چندين برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته مى‏شود.[8]
5-   بهتر است انفاق اظهار گردد، و در مواردى كه افراد آبرومندى هستند كه حفظ آبروى آنها ايجاب مى‏كند انفاق به صورت مخفى انجام گيرد و در صورتی که بيم رياكارى و عدم اخلاص مى‏رود مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود.[9]
در بعضى احاديث تصريح شده كه انفاقهاى واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاقهاى مستحبّ بهتر است مخفيانه انجام گيرد.
«از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: زكات واجب را به طور آشكار از مال جدا كنيد و به طور آشكار انفاق نمائيد اما انفاقهاى مستحبّ اگر مخفى باشد بهتر است.»[10]

شرایط انفاق

1-   از بهترين قسمت مال انتخاب شود نه از اموال كم ارزش:
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از اموال پاكيزه‏اى كه به دست آورده‏ايد، يا از زمين براى شما خارج ساخته‏ايم انفاق كنيد، و به سراغ قسمتهاى ناپاك براى انفاق نرويد در حالى كه خودتان حاضر نيستيد آنها را بپذيريد مگر از روى اغماض، و بدانيد خداوند بى نياز و شايسته ستايش است.» (بقره- 267)
2-   از اموالى كه مورد نياز انسان است باشد:
«آنها ديگران را بر خود مقدم مى‏دارند هر چند شخصا شديدا نيازمند باشند.» (حشر- 9)
3-   به كسانى انفاق كند كه سخت به آن نيازمندند و اولويتها را در نظر گيرد:
«انفاق شما (مخصوصا) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا در محاصره قرار گرفته‏اند.» (بقره 273)
4-   انفاق اگر پنهان باشد بهتر است:
«هر گاه آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد براى شما بهتر است.» (بقره 271)
5-   هرگز منت و آزارى با آن همراه نباشد:
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد انفاقهاى خود را با منت و آزار باطل نكنيد.» (بقره 264)
6-   انفاق بايد توأم با اخلاص و خلوص نيت باشد:
«كسانى كه اموالشان را براى جلب خشنودى خداوند انفاق مى‏كنند.» (بقره 265)
7-   آنچه را انفاق مى‏كند كوچك و كم اهميت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد:
«به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر.» (مدثر 6)
8-   از اموالى باشد كه به آن دل بسته است و مورد علاقه او است:
«هرگز به حقيقت نيكوكارى نمى‏رسيد مگر اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد.» (آل عمران92)
9-   هرگز خود را مالك حقيقى تصور نكند، بلكه خود را واسطه‏اى ميان خالق و خلق بداند:
«انفاق كنيد از آنچه خداوند شما را نماينده خود در آن قرار داده است.» (حديد 7)
10-  قبل از هر چيز بايد انفاق از اموال حلال باشد، چرا كه خداوند فقط آن را مى‏پذيرد:
«خداوند تنها از پرهيزگاران قبول مى‏كند.» (مائده 27)[11]

پی نوشت ها:

[1] - راغب اصفهانى‏، حسين بن محمد؛ المفردات في غريب القرآن، دارالعلم الدار الشامية، تحقيق صفوان عدنان داودى‏ ، دمشق‏، 1412 ق ‏ چاپ اول‏
‏[2] - طبرسى، فضل بن حسن؛ ‏مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515
[3]   - مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج‏2، ص 257
[4]   تفسیر نمونه، پیشین، ج‏18، ص 251 -
[5] - عروسى حويزى، عبد على بن جمعه؛ تفسير نور الثقلين، انتشارات اسماعيليان،‏تحقيق سيد هاشم رسولى محلاتى‏، قم،‏ 1415 ق،‏ چاپ چهارم، ج 4 ص 340.
[6] - همان ج2، ص 354.
[7] - علامه طباطبائی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ترجمه سید محمد باقرموسوی همدانی، چاپ5، سال1374 ، ج‏2، ص 595
[8] - تفسیر نمونه، پیشین، ج‏23، ص 322
[9] - همان ج2 ص 346
[10] - ‏مجمع البيان فى تفسير القرآن، پیشین، ج‏2، ص662
[11] - تفسیر نمونه، پیشین، ج‏23، ص 323

مقالات مشابه

اولویّت سنجی‌ انفاق در قرآن و حدیث

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهرضا شکرانی, طاهره سادات سیدناری

بررسي تطبيقي دو مفهوم انفاق و نفاق در قرآن كريم

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهالهه شاه پسند, هدی تیزابی مشهدی

وقف های قرآنی

نام نشریهپژوهشنامه علوم و معارف قرآن

نام نویسندهمرتضی رحیمی

سخاوت و انفاق

نام نویسندهمحمد مؤذنی, محبوبه محجوب

احسان و انفاق از منظر آیات و روایات

نام نشریهمجله کیهان فرهنگی

نام نویسندهمحمدحسین مردانی نوکنده

سیمای انفاق در قرآن

نام نشریهمجله کوثر

نام نویسندهسیدمهدی سلطانی

انفاق قرآني، انفاق فاطمي

نام نشریهکیهان

نام نویسندهمرکز فرهنگ و معارف قرآن, مهدی رضوانی‌پور

انفاق

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهحسین احمدی, سعید بندعلی

آثار انفاق در جامعه

نام نشریهروزنامه کیهان

نام نویسندهمحمد آصف عطایی