قرآن، ترتيل، قرائت، تدبر، الفاظ و معاني، آداب ظاهري و باطني
ترتیل از ریشهی "رتل" به معنای زیبایی چینش و هماهنگی به بهترین وجه است.[1] واژهی "ترتیل" نیز در لغت، به معنای جمع كردن، هماهنگی و نظامبخشی به چیزی است.[2] این نظم بخشیدن و هماهنگی نسبت به هرچیزی معنایی متناسب با خود را خواهد داشت؛ همانطوركه دندانها با نظمی خاص برای خردكردن و هضم غذا كنار هم چیده شدهاند؛ آیات قرآن نیز با بهترین بیان و چینش برای هدایت بشر، در كنار یكدیگر قرار گرفتهاند كه به آن ترتیل گفته میشود.[3] ترتیل به سه بخش الفاظ، محتوا و معانی قرآن بیان میگردد؛ در واقع بخش الفاظ، مقدمهای برای ورود به حوزهی معانی قرآن كریم است تا با توجه به چینش و نظم خاص آیات و غور در آن، به پیام و هدف اصلی آیه پی ببریم.[4]
ترتیل قرآن در اصطلاح علم تجوید به زیبایی و روانی در قرائت همراه با اداء واضح كلمات و تأنی و تدبر در آیات گفته میشود.[5]
در تعریف دیگری میخوانیم:
كمال ترتیل، تفخیم الفاظ و آشكار كردن حروف است، بهطوریكه حروف در یكدیگر ادغام نشوند.[6]
امام علی(ع) در معنای ترتیل فرمودهاند:
«كلمات را واضح و روشن ادا نما و پیاپی و پشت سر یكدیگر مخوان؛ یعنی حروف آن را مانند مو متصل به یكدیگر مگردان و شبیه ریگ پراكنده مساز؛ لكن به وسیلهی آن دلهای سخت را بكوب؛ یعنی حروف و كلمات آن را طوری ادا نما كه حتی در دلهای سخت جای گیرد و مؤثر افتد. پس نباید همت شما این باشد كه به آخر سوره برسید.»[7]
واژهی ترتیل و مشتقات آن فقط در دو آیه از قرآن كریم به كار رفته است. در مورد اول خداوند آن را به خود نسبت داده و میفرماید:
«...كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً»[8]
«...این بخاطر آن است كه قلب تو را بوسیلهی آن محكم داریم، و (از این رو) آن را به تدریج بر تو خواندیم.»
در این آیه، ترتیل قرآن به معنی نظم و چینش خاص آیات، به منظور تأمین نیازهای فكری و روحی انسان و نیز هدایت مؤمنان و ثبات قلب آنان بیان شده است.[9]
هدف از تعلیم،فراگرفتن علم و ثبت و ضبط آن در ذهن است؛ لذا در هنگام تدریس،هیچگاه مطالب به صورت دفعی و یكجا از سوی معلم به آموزنده القا نمیشود؛ بلكه برای یادگیری كامل مطالب، آموزگار آنها را كم كم و در طی روزهای متعددی به متعلم یاد داده و وی نیز پس از فراگیری، با تمرین و بهكارگیری معلومات، آنها را در ذهن خود تثبیت مینماید. قرآن كریم نیز كه كاملترین كتاب برای سعادت و كمال بشریت است و نیز جامع تمام مطالب از قبیل فقهی، اخلاقی، عبرتآموزی، قوانین فردی و اجتماعی و... است، خداوند آیات آن را به صورت دستهبندی شده و جزء جزء طبق شرائط همان زمان، همچنین منطبق با حوادث احتمالی و پیشآمده، و نیز متناسب با جریان فكری و روحی حاكم بر مؤمنین، بر پیامبر اکرم(ص) القاء نمود تا تبلیغ و تدریس این كتاب آسمانی توسط رسول خدا(ص)، بهترین اثر را در تربیت افراد جامعه دارا باشد.[10]
در آیهی بعدی ترتیل به پیامبر اکرم(ص) نسبت داده شده که خدای تبارک از رسول خدا(ص) میخواهد تا قرآن را به صورت ترتیل قرائت نماید:
«...وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»[11]
«...و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان»
مقصود از ترتیل در این آیه، حضور قلب و كمال معرفت است. پس از اینكه خدای متعال پیامبر(ص) را به نماز و قیام شب امر نمود، به ایشان فرمان ترتیل آیات قرآن را داد تا بدین وسیله با تأمل در حقایق آن به عظمت پروردگار متعال پی برده و دلش به نور معرفت الهی روشن گردد.[12]
بنابراین تدبر در قرآن و كمال انسان به شیوهی ترتیل صورت میپذیرد؛ چراكه از پیامبر عظیمالشأن خواسته شده كه برای تقویت روحیهی خود قرآن را به شیوهی ترتیل تلاوت نماید و حضرت نیز كمال انس با قرآن و تدبر در آیات را در قرائتش بهكار میبست.[13]
برای بهرهگیری بیشتر و بهتر خواندن كلام الله مجید، آداب و دستورالعملهایی در قرآن و روایات معصومین برای آن بیان شده كه به آداب ظاهری (با وضو بودن،رو به قبله نشستن، مسواك زدن، رعایت ترتیل و...) و آداب باطنی (حالتهای روحی قاری از قبیل تدبر در معانی، تأثیرپذیری روحی از قرائت و...) تقسیم میگردد.[14]
تلاوت قران به صورت ترتیل، به دو دسته تقسیم میشود:
مقصود از آن درست خواندن قرآن و قرائت آن به صورت شیوا و شمرده شمرده است[15] كه مصادیق بسیاری را در بر میگیرد:
1. رعایت مخارج حروف؛ این بخش قدم اول در ترتیل قرآن است.[16]
امام علی(ع) در اینباره میفرمایند: «ترتیل، رعایت مخارج حروف و حفظ وقفها است.»[17]
عدم رعایت مخارج حروف، موجب تغییر در معنای كلمه گردیده[18] و بیمعنا شدن واژگان و از بین رفتن و مستهجن شدن مفهوم آیه و حتی كفرآمیز گشتن آن را در پی دارد؛ لذا دقت در تلفظ صحیح حركات، جزء مباحث مقدماتی ترتیل به حساب میآید.[19]
2. توجه به آهنگ كلمات و موسیقی قرآن؛ دومین قدم در بخش ترتیلخوانی است.[20]
امام صادق(ع) در اینباره میفرمایند: «ترتیل آن است كه در آیات مكث، تأمل و وقف نمایی و آن را با صدای زیبا بخوانی.»[21]
از آنجا كه صوت زیبا تحول و دگرگونی بسیاری را در روحیهی انسان ایجاد میكند،[22] خداوند نیز در آیات كتاب خویش موسیقی خارقالعاده و اعجازگونهای قرار داده كه تأثیر شگرفی در روح و جان انسان ایجاد نموده و وی را شیفتهی خود ساخته است.[23] انسان نیز، مستانه به سیر و سلوك در آیات آن میپردازد که این دگرگونی از تلفظ صحیح حروف و كلمات شروع شده و با رعایت آهنگ بیانی (لحن سخن) و موسیقی خاص تركیبات، درهم آمیخته و فصاحت كلمات و تعبیرات آن را به اوج خود میرساند.[24] این تأثیرپذیری شگرف در زمان پیامبر اسلام(ص) به حدی بود كه كفار به خاطر ترس و وحشتی كه از آن داشتند، سعی میكردند در هنگام تلاوت قرآن، آنچنان هیاهویی به راه بیاندازند تا صدای قرآن به گوش مردم نرسد.[25]
3. تقطیع آیات؛ قرآن كریم سفرهی الهی است كه هر كس باید به قدر ظرفیت خود از آن بهرهبرداری كند و سهم ما در این سفرهی با بركت الهی لقمههایی است كه باید با تأنی و تكتك گرفته شده و در وجود انسان جذب و هضم گردد؛ بنابراین برای درك این نعمت باید آیات قرآن را به اندازهی نفس و نیز متناسب با كشش ذهنی خود از یكدیگر تقطیع نماییم تا با تفكر و تدبر بهتر آنان، فهم بیشتری در مطالب آن داشته باشیم.[26]
نمونهی آن روایتی از عایشه در مورد شیوهی قرائت قرآن پیامبر عظیمالشأن(ص) است: «پیامبر پیوسته قرائت خود را به صورت آیه آیه تقطیع مینمود.»[27]
همچنین در روایات مربوط به ترتیل، به مكث و تأنی در آیات نیز تأكید شده كه تقطیع از لوازم آن به شمار میآید. رسول خدا(ص) در این زمینه میفرمایند:
«ترتیل این است كه در هنگام خواندن قرآن مانند شعر صدای خود را ترجیح ندهی که نه مانند بحر طویل، یكسره باشد و نه مانند شعر، پاره پاره...»[28]
فهم و درك معانی آیات و شناخت مقاطع تقطیع بر اساس آن، نیاز به آشنایی علم صرف و نحو دارد؛ علاوه بر آن انسان باید به فصاحت و بلاغت قرآن آگاهی كافی داشته باشد.[29]
4. پرهیز از شتابزدگی در قرائت؛ عدم سرعت و شتاب در تلاوت قرآن، قدم چهارمی است كه در حین ترتیل باید آن را رعایت نمود.[30]
امام صادق(ع) میفرمایند: «به یقین قرآن، به سرعت قرائت نمیگردد و لیكن به شیوهی ترتیل خاص تلاوت میشود.»[31]
قرآن كریم مانند كتب معمولی نیست تا با خواندن سریع آیات، معنیشان فهمیده شود و نیز این كتاب عظیم مانند كلمات قصار نیست كه هر قطعهی آن معنا و مفهوم منحصر به فردی داشته باشد؛ پس اینکه به مؤمنان، قرائت به صورت ترتیل هشدار داده شده تا نه آن را با سرعت بخوانند و نه مطالب آن را از هم پراكنده و متشتّت سازند؛ لذا مقداری درنگ و تأنی در آیات، با توجه به تفاوت قدرت و اندیشه و نیز تواناییهای مختلف افراد متفاوت است.[32]
5. تداوم و پیوستگی در قرائت؛ تداوم قرائت و تلاوت همیشگی آیات، اصل پنجمی است كه ترتیل در لفظ را تكمیل و شرائط مناسبی را برای ورود به ترتیل در معنا فراهم میآورد.[33]
خداوند در قرآن كریم در این زمینه میفرماید:
«...فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآن»[34]
«...اكنون آنچه براى شما میسّر است قرآن بخوانید.»
قرآن كریم رزق روحی انسان است؛ چون جریان تكامل و رشد روحی انسان به تدریج صورت میپذیرد؛ بنابراین تداوم و پیوستگی تلاوت، به عنوان عامل اساسی فراهم نمودن زمینهی كمال در این مسیر باید وجود داشته باشد و این امر، با مداومت و عادت در تلاوت قرآن شكل میگیرد.[35]
ترتیل قرآن علاوه بر دقت در الفاظ آیات، به عامل معنوی دیگری نیز نیاز دارد كه از آن به ترتیل در معنا نام برده میشود و در سه حوزه صورت میپذیرد:[36]
1. توجه به معانی و طرح سؤال؛ طرح سؤال انگیزهی قوی برای تدبر در قرآن به وجود میآوردو نقشی اساسی در تمركز فكر و جهتدهی آن در پیگیری آیات و مفاهیم آنها به عهده دارد. اساسا ذهن بدون سؤال، انگیزهای برای كنكاش و جستجو در جهت تأمین احتیاجات فكری نخواهد داشت؛ بنابراین انسان باید حین قرائت، در سه حوزهی ترجمه، تفسیر و تأویل قرآن كریم سؤالاتی را برای خود طراحی نماید.[37]
2. تأنی در آیات؛ پس از اینكه انسان در سه زمینهی ترجمه، تفسیر و تأویل برای خود سؤالاتی طرح نمود، لازم است برای آنان پاسخ مناسبی بیابد كه از طریق توقف در آیات جهت تدبر و تفكر در آنها تحقق گرفته و نیازمند صبر و حوصلهی فراوان برای یافتن پاسخ مناسب میباشد.[38]
در قرآن مجید نیز تأمل در آیات، دلیل نزول تدریجی قرآن معرفی شده است:
«وَ قُرْءَانًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلىَ النَّاسِ عَلىَ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً»[39]
«و قرآنى كه آیاتش را از هم جدا كردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را بتدریج نازل كردیم.»
از آنجا كه تأنی در آیات و مرور آهسته، فرصت و زمینهی مناسبی را برای پیدایش انگیزهی تفكر در آنها پدید میآورد، لذا خداوند با در نظر گرفتن استعدادهای مختلف افراد، نزول تدیجی قرآن را موقعیت گرانبهایی برای تأنی و تأمل در آیهها معرفی میكند.[40]
امام سجاد(ع) در این زمینه میفرمایند: «آیات قرآن گنجینه هستند؛ پس بر تو سزاوار است، با دقت بنگری كه در آن چه چیزی نهفته است.»[41]
در این راه انسان باید علاوه بر بهرهگیری از علوم مرتبط، به خداوند متعال توسل نموده و از او طلب علم نماید تا آیات قرآن برایش مكشوف گردد.[42]
3. تدبر در آیات؛ تدبر به معنای اندیشیدن است كه ژرفاندیشی و عاقبتاندیشی انسان را به همراه داشته و به كشف حقایقی میانجامد كه در ابتدای امر و با نگاه ظاهری به چشم نمیآیند. مسیر تدبر در قرآن كریم، همان ترتیل است كه از قرائت آیات شروع و با اندیشیدن در آن، به عمل ختم میشود.[43]
خداوند در قرآن میفرماید:
«الَّذینَ آتَیناهُمُ الْكِتابَ یتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ یؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون»[44]
«كسانى كه كتاب آسمانى به آنها دادهایم [یهود و نصارى] آن را چنان كه شایستهی آن است مىخوانند؛ آنها به پيامبر اسلام ايمان مىآورند و كسانى كه به او كافر شوند، زيانكارند.»
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «مقصود از این افراد كسانی هستند كه آیات قرآن را با ترتیل قرائت میكنند و در معانی آن تفكر و بدان عمل میكنند.»[45]
از این حدیث و احادیث دیگری كه از ائمهی اطهار -علیمالسلام- در باب ترتیل و تلاوت قرآن بیان شده به خوبی درمییابیم كه تلاوت راستین، همان تلاوت به شیوهی ترتیل است.[46]
همانطوركه در روایت دیگری از آن حضرت میخوانیم: «حق تلاوت قرآن، توقف در برابر آیات بهشت و جهنم است؛ بهطوریكه جنت را از خداوند درخواست کنیم و در برابر آتش الهی به او پناه ببریم.»
بنابراین پس از قرائت آیات و قرار گرفتن در مسیر پرسش، نوبت به تفكر و تدبر در این كلام الهی میگردد تا با سیر و سلوك در آیات آفاقی و انفسی و نیز مرور مكرر آنها، به پاسخهای صحیح و عمیقی دست بیابیم.[47]
[1]. مصطفوى،حسن؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1360ش، ج4، ص46.
[2]. مركز فرهنگ و معارف قرآن؛ پرسمان قرائت قرآن، قم، بوستان كتاب، 1384ش، چاپ اول، ص34، نقیپورفر، ولیالله؛ پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، قم، اسوه، 1371ش، چاپ اول، ص383.
[3]. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج4، ص46.
[4]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص383.
[5]. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج4، ص46.
[6]. زركشی، عبدالله؛ البرهان فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفة، 1415ق، چاپ دوم، ج2، ص82.
[7]. ملكى میانجى، محمدباقر؛ بدایع الكلام فى تفسیر آیات الأحكام، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1400ق، چاپ اول، ص237.
[8]. فرقان/32.
[9]. پرسمان قرائت قرآن، ص34.
[10]. طباطبایی(علامه)، سیدمحمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، 1417ق، چاپ پنجم، ج15، ص211.
[11]. مزمل/4.
[12]. فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1420ق، چاپ سوم، ج30، ص683.
[13]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص395.
[14]. پرسمان قرائت قرآن، ص34.
[15]. همان، ص42.
[16]. مفاتیح الغیب، ج1، ص69.
[17]. رشیدالدین میبدى، احمد بن ابىسعد؛ كشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیر كبیر، 1371ش، چاپ پنجم، ج10، ص266.
[18]. بلاغى، سید عبدالحجت؛ حجة التفاسیر و بلاغ الإكسیر، قم، حكمت، 1386ق، چاپ دوم ، ص325.
[19]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص401.
[20]. همان.
[21]. بروجردى، سیدحسین؛ تفسیر الصراط المستقیم، قم، موسسۀ انصاریان، 1416ق، چاپ اول، ج2، ص419.
[22]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد؛ تفسیر اثنا عشرى، میقات، 1363ش، چاپ اول، ج10، ص331.
[23]. شریعتى، محمدتقى؛ تفسیر نوین، تهران، شركت سهامى انتشار، 1346ش، ص49.
[24]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم ص401.
[25]. طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1372ش، چاپ سوم، ج9، ص278.
[26]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم ص431.
[27]. ابن كثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم(ابن كثیر)، بیروت، دارالكتب العلمیة، 1419ق، چاپ اول، ج8، ص261.
[28]. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، كتابخانۀ آیة الله مرعشى نجفى، 1404ق، ج6، ص277.
[29]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص432.
[30]. همان، ص435.
[31]. قمى مشهدى، محمد بن محمدرضا؛ تفسیر كنزالدقائق و بحرالغرائب، تهران، وزارت ارشاد اسلامى، 1368ش، چاپ اول، ج13، ص497.
[32]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص435.
[33]. همان، ص441.
[34]. مزمل/20.
[35]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص441.
[36]. پرسمان قرائت قرآن، ص42.
[37]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص469.
[38]. همان، ص474.
[39]. اسراء/106.
[40]. كاشانى، ملا فتحالله؛ تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، تهران، كتابفروشى محمدحسن علمى، 1336ش، ج5، ص311.
[41]. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1365ش، ج12، ص329.
[42]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص474.
[43]. همان.
[44]. بقره/121.
[45]. كاشانى، محمد بن مرتضى؛ تفسیر المعین، قم، كتابخانۀ آیة الله مرعشى نجفى، 1410ق، چاپ اول، ج1، ص7.
[46]. پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن كریم، ص376.
[47]. همان، ص479.