پوشش و راهکارهای ترویج فرهنگ عفاف وحجاب
گروه: فرهنگنامه های قرآنی
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین عیسی عیسیزاده
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین محمدمهدی فیروزمهر
دبیر علمی: حجت الاسلام و المسلمین محمد سحرخوان
زمان برگزاری: 1396
بخش
اول: ارائه بحث
تنقیح
موضوع نشست
-آقای
سحرخوان: با توجه به اینکه یکی از رسالتهای پژوهشگران و اندیشمندان،
ارائه راهکارهای اجرایینمودن آموزههای دینی در جامعه است و از سوی دیگر یکی از
مشکلات مراکز درمانی و دیگر مراکز جامعه، فاصلهگرفتن فرهنگ حجاب و عفاف از فرهنگ
اسلامی میباشد ضرورت دارد تا فرهیختگان جامعه نسبت به حل این مشکل راهکارهای عملی
را ارائه نمایند. بر همین اساس، پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با همکاری مرکز
همکاریهای علمی پژوهشگاه این نشست را با حضور اندیشمندان حاضر به خصوص ارائه
کننده بحث، جناب دکتر عیسی زاده و ناقد محترم جناب دکتر فیروزمهر در این فضای
معنوی نمایشگاه بینالمللی قرآن برگزار نموده است. این اساتید از پژوهشگران برجسته
پژوهشکده فرهنگ و معرف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که در کارنامه
پژوهشی خویش آثار فاخر قرآنی را تولید و به جامعه قرآنی کشور ارائه نمودند که امروز
در حاشیه این نشست شاهد رونمایی از نسخه دیجیتالی بعضی از آثار این بزرگواران
خواهیم بود.
ضرورت مقابله ترویج فرهنگ برهنگی و ابتذال
-آقای
عیسیزاده: یکی ازآرمان های مقدس انقلاب اسلامی تغییر فرهنگ برهنگی
حاکم در دوره طاغوت به سمت فرهنگ حجاب و عفاف اسلامی بود که برای تحقق این آرمان
تلاشهایی صورت گرفته است اما این تلاشها برای نهادینهکردن فرهنگ عفاف و حجاب در
مقابل تهاجم بیوقفه دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی و ابتذال کافی نبودهاست، زیرا
پس از این همه سال، متاسفانه شاهد رواج روزافزون برهنگی و بدپوششی در سطح جامعه
هستیم و اگر با این وضعیت، تصمیمات جدی از سوی متصدیان اصلی در این امرصورت گرفته
نشود، طولی نخواهد کشید که فرهنگ برهنگی و بیبندباری تمام فضای جامعه را فراخواهد
گرفت که دیگر برای تغییر یا اصلاح آن دیر خواهد شد، زیرا اگر فسادی در جامعه
عمومیت پیدا کند به این سادگی نمیتوان کاری کرد.
بنابراین
قبل از این که فرصتها از دست برود، بر دل سوختهگان این تنها نظام شیعی در عالم،
تکلیف است تا هر کس به اندازه توان خویش به پاس حرمت آن خونهای پاکی که برای
نهادینه شدن فرهنگ عفاف و حجاب اسلامی در این کشورریخته شده است، برای مبازه با
ابتذال و فرهنگ برهنگی، تمام تلاش را بکار گیرد.
این جانب نیز در راستای انجام رسالت خویش تلاش
نمودم تا برای عملیاتینمودن آموزههای دینی در عرصه فرهنگ عفاف و حجاب نکاتی را
در باره سبک پوشش اسلامی و همچنین راهکارهای نهادینه کردن و ترویج عفاف و حجاب در
مراکز درمانی در این جلسه ارائه نمایم.
عناوین اصلی موضوع پوشش
عناوین
اصلی در موضوع پوشش که مورد بررسی قرار گرفتهاست، عبارتند از:
1.
تعریف پوشش.
2. اهمیت و جایگاه پوشش در آموزههای قرآن و
اهلبیت(ع).
3. آداب پوشش.
4. آثار پوشش.
5. حد پوشش زنان در برابر نامحرم و محرم در
عبادت و....
6. حد پوشش مردان.
7. پوشش کودک.
8. پوشش مساکین.
9. پوشش میت.
10. پوشش در مناسبتها.
مفهومشناسی «حجاب»
تعریف لغوی«حجاب»
برای واژه
«حجاب» در میان زبان شناسان عرب، دو معناي اصلي ذکر شده است:
1. حجاب،
به مفهوم مانع وحايل ميان دو چيز است، خواه آن دو چيز از امور مادي و اشياي محسوس باشد
ويا از امور معنوي و غير محسوس.
راغب چنين
ميگويد: «حجب و حجاب به معناي منع از وصول و رسيدن دو چيز به همديگر است.»[1]
صاحب مقاييس
اللغه نيز مي آورد: «حجب، داراي يک معناي اصلي است وآن منع است. گفته ميشود: حجبته،
يعني او را منع کردم.»[2]
همچنين در
«مصباح» آمده است: «حَجَبَ به معناي منع است و از همين رو به پوشش حجاب گفته ميشود،
زيرا پوشش مانع از مشاهده ميشود و به دربان حاجب گفته مي شود چون مانع و بازدارندة
از ورود ديگران است. اصل معناي حجاب، جسمي است که بين دوجسد حائل ميشود و گاه بر امور
معنوي نيز بهکار ميرود؛ از اين رو گفته شدهاست: «عجز» حجاب ميان انسان و مراد اوست
و «معصيت» حجاب بين بنده و پرورد گار اوست.»[3]
2. حجاب
به معناي ستر وپوشش
«حجاب يعني
پوشش و حجاب درون انسان، يعني آن چه که بين قلب وسايرآن حائل مي شود.»[4]
چنان که
ابن منظور نيز در لسان العرب، حجاب را به معناي ستر دانسته وگفته است: «حجاب به معناي
ستر و پوشش است؛ «حجبه» يعني آن را پوشانيد، زن محجوب، زني است که پوشيده باشد.»
به نظر میرسد جمعبندی خوبی را در میان دو معنای
یاد شده در کتاب التحقیق ارائه کرده شده است: «حجاب در اصل به معناي مانع از تلاقي
دو چيز يا اثرآن دو است؛ چه هر دو چيز مادي باشند يا معنوي، يا يکي مادي و ديگري معنوي
و نيز بدون تفاوت از اين ناحيه که آن مانع و حجاب، شيء مادي باشد يا امر معنوي»[5]
واژه حجاب در آیه «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا
فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ...»[6] و آیه
«وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ...»[7] نیز به
معنای منع و مانع است و به پوشش نیز از این رو حجاب گفته میشود که مانع از دیدن است.
تعریف اصطلاحی «حجاب»
حجاب دراصطلاح
فقه، به معنای پوشش ويژهاي براي زنان است که مانع و بازدارنده نگاه نامحرمان به او
و يا مانع انگيزش تمايل جنسي مردان باشد.[8]
مفهومشناسی «عفاف»
معنای لغوی «عفاف»
«عفاف» واژهاي
عربي است که با فرهنگ اسلامي وارد زبان فارسي شدهاست.
راغب در
مفردات ميگويد: «عفّت حالت نفساني است که مانع تسلّط شهوت بر انسان ميگردد و انسان
عفيف کسي است که با تمرين و تلاش مستمر و پيروزي بر شهوت، به اين حالت دست يافته باشد.»[9]
ابن منظور
نیز در لسان العرب مي گويد: «عفّت خود نگهداري از غير حلال، کارهاي حرام و طمعهاي
پست است، عفت پيشگي يعني خود نگهداري.»[10]
در قاموس
قرآن آمده است: «عفّت به معناي مناعت است در شرح آن گفتهاند: حالت نفساني است که از
غلبه شهوت باز دارد. پس بايد عفيف به معناي خود نگهدار و با مناعت باشد.»[11]
معنای اصطلاحی«عفاف»
«عفاف» اصطلاحی
اخلاقي است. صفت عفاف در علم اخلاق از مهم ترین فضایل اخلاقی شمرده شده است، ملاصدرا
عفاف رادر «اسفار» اینگونه تعریف کرده است: «عفاف، مَنِشي است که منشأ صدور کارهاي
معتدل ميشود نه پردهدري ميكند و نه گرفتار خمودگی شود.[12]
خواجه نصير
الدين طوسي در تعريف آن مي نويسد: «عفاف آن است که نيروي شهوت مطيع عقل باشد تا تصرف
او به اقتضاي رأي او بود و اثر خيريت در او ظاهر شود و از تعبد هواي نفس و استخدام
لذات فارغ شود »[13]
سيدمحمدحسين طباطبايي، عفاف را از اصول سهگانه فضيلتهاي
اخلاقي ميداند که صبر، حيا، ايثار، سخاوت، و... برشاخه آن ميرويد. او پس از آن که
قواي شهواني، غضبي و فکري را منشأ و خاستگاه تمامي اخلاق انساني برميشمرد، ميگويد:
حد اعتدال در قوة شهواني «عفاف» و افراط و تفريط در آن «شره» و «خمود» ناميده ميشود.[14]
بر اساس
معانی یادشده عفاف معنايي وسیعتر از پاکدامني از فحشاء دارد.
عفاف در قرآن
در قرآن
کريم نيز عفاف به همین معنای وسیع بهکار رفته است که میتوان به دو نمونه زیر اشاره
کرد:
1-«وَلْيَسْتَعْفِفِ
الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[15] «وکساني
که زمينهاي براي ازدواج نمييابند، بايد پاکدامني (عفت) پيشه کنند تا خداوند از فضل
خود آنان را بينياز گرداند.»
2- «لِلْفُقَرَاءِ
الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الأرْضِ يَحْسَبُهُمُ
الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لا يَسْأَلُونَ
النَّاسَ إِلْحَافًا...»[16] «(انفاق
شما،مخصوصا بايد) براي نيازمنداني باشد که در تنگنا قرارگرفتهاند، نميتوانند مسافرتي
کنند (و سرمايهاي بهدست آورند) و از شدت خويشتنداري (عفت)، افراد نا آگاه، آنان
را بينياز ميپندارند اما آن ها را ازچهرههايشان ميشناسي و هرگز با اصرار چيزي از
مردم نميخواهند» در اين آيه واژة عفاف در معنايي فراتر از عفاف جنسي بهكار رفتهاست،
كه عبارت است از عفاف معيشتي و اقتصادي میباشد.
رابطه حجاب و عفاف
با توجه
به معانی حجاب و عفاف میتوان به این نکته اشاره نمود که عفاف یک نیروی باز دارنده
درونی است و حجاب یک مانع و حافظ بیرونی است که وجود هر یک از آن دو میتواند بهنوعی
در پدید آمدن و تداوم دیگری نقش داشته باشد و به تعبیر دیگر شاید بتوان گفت، حجاب
نشانه و بازتاب بیرونی عفاف است و از سوی دیگر، به تعبیر قرآن رعایت حجاب ظاهری میتواند
سبب طهارت درونی که همان عفاف است باشد.[17]
راهکارهای نهادینه کردن و ترویج حجاب و عفاف
به نظر
حقیر میتوان با اجرایینمودن این چهارده راهکاری راکه به حضور شما فرهیختگان حاضر
در جلسه ارائه میشود، فرهنگ حجاب و عفاف را در مراکز درمانی و همچنین در دیگر
مراکز کشور نهادینه نمود.
که در
این بخش به اختصار سر فصلهای آن چهارده مورد را اشاره میکنم.
1.
تدوین مقررات مناسب با فضای مراکز درمانی؛
2. انتخاب مدیران متعهد و متخصص و دغدغهمند؛
3. بهکارگیری نیروهای آگاه و معتقد به
مبانی حجاب و عفاف اسلامی؛
4. ارتقای سطح آگاهی نیروها در باره ارزش و
آثار رعایت حجاب و عفاف، درباره پیامد ناگوار بیتوجهی به پوشش اسلامی؛
5. تقویت و تحکیم ایمان و باورهای درونی
وکاربست راهکارهای تقویت باورهای دینی؛
6. استفاده از خاطرات زنان محجبه تازه
مسلمان؛
7. اجرای توصیههای شهیدان؛
8. ترویج فرهنگ نماز؛
9. احیای فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر؛
10. ترویج فرهنگ غیرت؛
11. همکاری دیگر مراکز فرهنگی آموزشی در
مسئله عفاف و حجاب همچون آموزش و پرورش، دانشگاهها، رسانه ملی ، وزارت ارشاد،
حوزههای علمیه و...
12. همکاری خانوادهها؛
13. استفاده از الگوهای عفاف و حجاب؛
14.نظارت دقیق بر عملکرد مراکز در اجرای
قوانین عفاف و حجاب.
بخش دوم: نقد مباحث ارائهشده
-آقای فیروزمهر: در نقد
و تکمیل مباحث آقای عیسی زاده به مطالبی اشاره میکنم.
کتاب
پوشش، مزایای زیادی دارد مانند: کاربردیبودن، گستردگی آیات و روایات مربوط به
مسئله پوشش و رجوع به مصادر و منابع دست اول.
نکاتی
را برای تکمیل مباحث بیان می شود.
- به نظر
میرسد این اثر نشان نمیدهد که چرا باید سبک پوشش اسلامی را انتخاب کرد.
- مناسب
بود آداب پوشش در دو مرحله مورد بحث قرار گیرد: آداب پوشش بهصورت کلی که میان
بانوان و آقایان مشترک است و آداب پوشش خاص بانوان و آداب پوشش خاص آقایان. با این
تفکیک از برخی تکرارها مانند: پرهیز از پوشش جنس مخالف؛ شبیه نبودن به پوشش مردان؛
پرهیز از لباس شهرت و مشهور و انگشتنما نبودن آمده، جلوگیری میشد.
- عنوان شرایط پوشش زنان با آنچه ذیلش آمده،
تناسب ندارد.
- مناسب
بود عنوان پوشش در نماز و طواف به عنوان زیر مجموعه عنوان پوشش در عبادت آورده
شود.
اما در
مورد راهکارهای ارائهشده در باره نهادینهکردن فرهنگ حجاب و عفاف، باید عرض کنم
که یکی از کاربردیترین شیوهها است که اجرای آن میتواند نقش بسیار مهمی در عملیشدن
پوشش اسلامی در مراکز درمانی و کل جامعه داشتهباشد که جا دارد از همین جا از
ارائهکننده آن جناب دکتر عیسی زاده تشکر نمایم.
اما برای تکمیل این مباحث نکاتی را عرض میکنم:
-مناسب
بود راهکارهای نهادینهکردن حجاب و عفاف توسط کارگروهی که دارای تخصص گوناگون
هستند، مانند تخصص در روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و دینشناسی، تهیه و
تدوین میشد.
-
راهکارهای بیان شده کلی هستند، مانند تهیه مقررات مورد نیاز و ارتقای آگاهی.
- تقدیم
و تأخیر در بهکارگیری این راهکارها مشخص نیست.
- مناسب
است راهکارهای چون عادتسازی، ارائه الگوهای مناسب، استفاده از نمادها مورد توجه
قرارمیگرفت. نیز نقش خانواده در مسئله حجاب و عفاب مناسب بود موردتوجه بیشتر قرار بگیرد.
- مسایل
زندگی زنجیروار بههم مرتبطند بنابراین ارائه راهکار برای نهادینهکردن عفاف و
حجاب بدون دیدن مشکلاتی مانند فقر، تبعیض فساد مالی و... تا چه میزان میتواند
مفید باشد.
[2]. ابن
فارس، مقاییس اللغه، ج2ص147.
[3]. احمد فيّومي، مصباح المنیر، ص47.
[4].
جوهری، صحاح اللغه، ج1ص298.
[5]. حسن
مصطفوی، التحقیق، ج2، ص177.
[6]. احزاب: 53.
[7]. اعراف:46
[8]. فتح الله،1415ق ص454.
[9]. حسین
راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، ص573.
[10]. ابن
منظور، لسان العرب، ج9، ص253.
[11].
سیدعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج5، ص18.
[12].
ملاصدرای شیرازی، الاسفار الاربعه، ج2، ص38.
[13]. سجادي، فرهنگ معارف اسلامی،ج3، ص296.
[14].
طباطبایی، المیزان، ج1، ص137.
[15]. نور،
آیه 33.
[16]. بقره،
آیه 273.
[17]. نور،
آیه 30 و احزاب، آیه 53.