ماه رمضان، بهار قرآن است. اين بدان معنا نيست كه تنها قرآن چون در اين ماه نازل شده است مورد تكريم و احترام قرار گيرد و چندين ختم قرآن داشته باشيم؛ بلكه بدان معناست كه در مدرسه رمضان، هر كسي مي بايست خود را بسازد و آموزش و پرورش ببيند.
خداوند دو دوره آموزشي يكي در طول عمر آدمي و ديگري در هر سال زندگي برگزار مي كند. شرايط ورود به اين دوره هاي كوتاه مدت متفاوت است. در يكي كه خصوصي و شخصي تر و هر ساله برگزار مي شود، جز شرط بلوغ و توانايي جسمي، هيچ شرط ديگري مطرح نمي باشد.
در دومي شرايط كمي سخت تر است و مسئله استطاعت از جهات مختلف مطرح است و جنبه آموزشي آن فراگيرتر و مباحث آن اجتماعي تر مي باشد.
نخستين دوره آموزشي كوتاه مدت در هر ماه رمضان برگزار مي شود و دوره ديگر در مراسم و كنگره جهاني حج برقرار مي گردد. هدف در هر دو دوره، مسئله تقواي الهي به دو شكل فردي و اجتماعي است. آنچه در پي مي آيد بايسته هاي قرآني ماه رمضان و ضرورت توجه به مفاهيم قرآن در اين ماه است كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
ماه رمضان كه آن را بهار قرآن نام نهاده اند از آن به ربيع القرآن ياد مي كنند، ماه مهجوريت زدايي از قرآن مي باشد. شخص مي بايست در اين دوره كوتاه مدت آموزشي و پرورشي شرايط را به گونه اي فراهم آورد تا از همه برنامه هاي آن سربلند و موفق بيرون آيد.
اگر كسي بخواهد قوانين راهنمايي و رانندگي را به عنوان نمونه از مهجوريت به در آورد، مي بايست آن را به درستي بياموزد و در رانندگي خويش به كار گيرد.
هر كسي كه بخواهد گواهي نامه راهنمايي و رانندگي را در اختيار داشته باشد، مي بايست نخست در كلاس هاي آموزشي كوتاه مدتي كه از سوي نهادهاي خاص برگزار مي شود شركت كرده و آن را به درستي بياموزد و امتحان دهد. هرگاه از آزمون آن سربلند بيرون آمد، در همان دوره كوتاه مدت مي بايست در كلاس هاي عملي رانندگي شركت كند و با بهره گيري از قوانين آموخته، رانندگي كند و نشان دهد كه تا چه اندازه مي تواند راننده خوبي باشد. پس از برگزاري آزمون و موفقيت در اين دوره است كه گواهي نامه رانندگي به وي داده مي شود.
هر مومني، نيز در اين كلاس هاي رمضاني نشان مي دهد كه تا چه اندازه از تقواي الهي و فطري برخوردار مي باشد و با تمرين علمي و عملي و آموزش و پرورش مستقيمي كه در ضيافت الهي برگزار مي شود و بسياري از شرايط ويژه براي هر روزه داري فراهم مي آيد، -به دليل آنكه دست هاي شيطان و پاهاي ياران و ياوران وي در بند مي شود- مي تواند همانند يك كارآموز در كلاس هاي راهنمايي از تابلوهاي خاص و امكانات و جاده ها و راه هاي ويژه بهره گيرد.
در اين دوره است كه زمينه رشد و تعالي آموزشي و پرورشي براي هر كسي فراهم مي آيد و مي تواند پس از گذراندن آزمون به عنوان مومن وارد جامعه ايماني و قرآني و امت اسلامي شود.
همان گونه كه پس از پايان دوره موقت و آزمايش ها و آزمون ها و صدور گواهي نامه رانندگي، شخص مي تواند وارد جرگه رانندگان شود و خود به تنهايي در جاده هاي گوناگون خطرساز براند و نشان دهد كه در كلاس هاي رانندگي چه آموخته است؛ هم چنين هر انسان رمضاني مي بايست پس از پايان يك ماه رمضاني و گرفتن گواهي نامه «لعلكم تتقون» ، وارد جرگه امت شود. اين بدان معناست كه از اين پس آن چه در دوره كوتاه مدت به شكل علمي و عملي آموخته است مي بايست در سرتاسر زندگي خويش مراعات كند.
هرگاه راننده اي از عمل به قوانين و انجام آن خودداري كند، براي خود و ديگران خطرساز مي شود، هم چنين هركسي كه در دوره رمضاني، آنچه را آموخته در پس از آن عمل نكند، براي خود و امت اسلامي خطرساز خواهد بود.
مهجوريت زدايي از قوانين رانندگي به معناي عمل و پاي بندي بدان است. هم چنين مهجوريت زدايي از قرآن نيز عمل به قرآن و مفاهيم و آموزه هاي آن مي باشد.
اگر قرآن در زماني كه بسياري از مردمانش حافظ قرآن بوده اند، سخن از مهجوريت قرآن مي كند، به اين معناست كه قرآن در زندگي و رفتار مردم راه نيافته بود.
دانستن و در حافظه داشتن مقررات و قوانين رانندگي بي آن كه آن را در عمل مراعات كنند، به معناي مهجوريت قوانين و مقررات رانندگي است، هم چنين بي توجهي به مفاهيم و آموزه هاي قرآن در زندگي به معناي مهجوريت قرآن مي باشد.
از اين رو لازم است كه هر دانش آموز و كارآموز رمضاني در ماه رمضان بياموزد كه چه مقررات و قوانين انسان سازي در آيات قرآني موجود است و در عمل، آن را تحت شرايط ويژه رمضاني به كار گيرد و سپس در جاده هاي پر خطر ماه هاي ديگر سال نشان دهد كه در ماه رمضان چه آموخته است.
قرآن، كتاب راهنماي زندگي است و مفاهيم و آموزه هاي آن نيز اين گونه مي باشند. مشكل جامعه ما اين است كه تنها قرآن و آموزه هاي آن را ياد مي گيريم و در عمل آن را به كار نمي بنديم. بسياري از مفاهيم قرآني را نمي شناسيم و حتي در فرصت رمضاني به خود اجازه نمي دهيم تا وقت بيش تري براي آن بگذاريم و آن ها را بياموزيم و در زندگي خويش به كار بنديم و مشكلات گوناگون مادي و معنوي و نيز دنيوي و اخروي خود را بدان حل و فصل كنيم.
اگر قرآن كتاب درمان و شفاي انسان است و اگر كتاب راهنماي زندگي به سوي سعادت و خوشبختي است، چرا به آن به ديده يك كتاب مفيد و سازنده نمي نگريم و از آن به درستي درس زندگي نمي آموزيم؟
اگر چه دانشمندان و انديشمندان جامعه ما به عنوان نخبگان، مسئول اين معنا هستند كه مفاهيم قرآني را استخراج و به شكل ساده در اختيار گروه هاي مختلف سني و علمي جامعه بگذارند و با عيني و ملموس سازي آن در جامعه، مشكلات و گرفتاري هاي شخصي و اجتماعي مردم را حل و فصل كنند، ولي هر يك از رمضاني ها نيز مكلف و موظف هستند تا هر آن چه را مي دانند عمل كنند و هر مفهوم آشناي قرآني را در زندگي روزمره خويش به كار بندند.
تحت اين عنوان بايسته هاي رمضاني بسيار مي توان نوشت، ولي آن چه منظور اين نوشتار مي باشد، بايسته هايي است كه لازم است هر رمضاني براي زندگي قرآني خويش آن را مورد توجه قرار دهد. البته اين بايسته در دو بخش مي تواند دسته بندي شود؛ زيرا برخي از آن ها از امور فردي و در حوزه مسايل شخصي است و برخي ديگر در حوزه اجتماعي مي باشد كه مسئول اصلي آن نظام و دولت اسلامي است.
هر فردي در كلاس آموزش رمضان مي بايست در كنار آموزش وپرورش و تهذيب نفس بياموزد كه انسان چگونه مي تواند به آرامش و آسايش دست يابد و مشكلات فردي و روحي خويش را حل و فصل كند.
دولت مردان نيز مي بايست بياموزند كه چگونه مي توانند شرايط را براي تعالي و تكامل جامعه فراهم آورند و مشكلات كليدي و اساسي جامعه را با برنامه ها و آموزه هاي قرآني حل نمايند.
به نظر مي رسد كه راه رمضاني شدن و بهره گيري درست از شرايط ويژه و اختصاصي اين ماه بزرگ قرآني آن است كه مفاهيم قرآني را بشناسيم و در توسعه همه جانبه آن مشاركت كنيم و آن را در عمل به كار گيريم و خود را براساس آن تربيت كنيم تا پس از قبولي در ماه رمضان، در طول سال از آن بهره گيريم و كم تر چه كنيم چه كنيم؟ داشته باشيم.