فرض كنيد تلفني مي خريد كه مجهز به پيغام گير است و مي توانيد با آن نمابرهاي خود را نيز ارسال كنيد. اينكه شما بدانيد اين تلفن چيست و چه تواناييهاي دارد در چگونگي استفاده شما از آن بسيار موثر است. اگر شما همان تلفن را بخريد ولي از امكان ارسال نمابر آن باخبر نباشيد طبيعي است كه هيچگاه انتظار ارسال نمابر را از آن نداريد و بالطبع نمي توانيد از تلفن خود به خوبي استفاده كنيد.
ارتباط با قرآن نيز دقيقاً پيرو همين قاعده يعني شناخت آن است. " قرآن شناسي " عنوان مجموعه بحث هايي است كه مي خواهد معرفي هاي مختلف از قرآن را عرضه كند ، چرا كه هرگونه معرفي از قرآن ، تأثيري مستقيم بر نحوه ارتباط با آن خواهد گذاشت.
مثلاً اگر كسي قرآن را به عنوان كتابي بشناسد كه براي خواندن و ثواب بردن نازل شده است ، انتظارش از قرآن رسيدن به ثواب است ، از اين رو مي كوشد كه بيشتر و بيشتر قرآن بخواند. در مقابل اگر كسي قرآن را كتابي مي داند كه حاوي سخن زنده خداست و براي اين نازل شده است تا خداوند با دل و روان قاري قرآن سخن بگويد و فرهنگ اين زبان آسماني را در وجود او به تدريج گسترش دهد ، قطعاً به دليل بالارفتن سطح انتظارات او از قرآن ، به گونه اي ديگر با آن ارتباط برقرار مي كند.
صفحه قرآن شناسي و قرآن شناسان درصدد است تا شناخت هاي متفاوت از قرآن را معرفي كند و ديدگاه مخاطبان را در شناخت قرآن به چالش بكشد.
قرآن شناسي حضرت علي (ع) شناخت قرآن با نهج البلاغه :
يكي از بهترين منابع شناخت قرآن سخنان و گفته هاي حضرت علي (ع) درباره قرآن شناسي است. اين سخنان به ما مي آموزد كه ايشان چه تعريفي از قرآن داشته اند و در نظر ايشان قرآن چه جايگاهي داشته است. براي رعايت اختصار تنها به جملات نهج البلاغه مولا مراجعه كرده ايم و توصيف هاي ايشان را از قرآن به نگارش درآورده ايم.
نكته مهم در سخنان حضرت علي (ع) اين است كه ايشان از منظري بسيار جالب توجه به قرآن مي نگرد و قرآن را به گونه اي مي شناسد و معرفي مي كند كه انسان باور مي كند كه آنچه حضرت علي (ع) توصيف مي كند ، "سخن خدا"ست.
قرآن را بياموزيد كه بهترين سخن [براي آموختن و به خاطر سپردن] است و در [سخنان] آن بينديشيد چرا كه بهار دلهاست [و انديشيدن در آن باعث طراوت و تازگي دل مي شود] و با نور آن [تاريكي ها [خود را درمان كنيد ، زيرا درمان بيماريهاي درون است و آن را چنانكه شايسته است بخوانيد زيرا سودمندترين داستانهاست.
[قرآن] كتاب خداست كه با آن بينش پيدا مي كنيد ، گويا و شنوا مي شويد ، كتابي كه هر جمله آن با كمك جمله هاي ديگر [با انسان] سخن مي گويد و هر بخش ، گواه [عظمت و حقيقت] بخش ديگر است. قرآن در مسير حركت به سوي خدا ، هيچ انحرافي ايجاد نمي كند و همراه و همنشين خود را از [راه رسيدن به خدا] منحرف نمي كند. (2)
بدانيد كه قرآن نصيحت گري است كه نصيحت خود را به خيانت نمي آلايد و راهنمايي است كه هرگز كسي را گمراه نمي كند و سخنگويي است كه هرگز دروغ نمي گويد. امكان ندارد كسي با قرآن همنشين شود مگر اينكه اين همنشيني باعث شود كه بهترين راه هدايت را بجويد و از كوري و كوربينياش كم مي شود. اين حقيقت را بدانيد كه بعد از [آشنايي با] قرآن [قرآن به گونه اي افراد را بي نياز مي كند كه] ديگر هيچ نوع از نيازمندي باقي نمي ماند و كسي قبل از [آشنايي با [قرآن ممكن نيست كه مزه بي نيازي را بچشد.
پس بياييد و درمان دردهايتان را از قرآن بخواهيد و با ياري قرآن برمشكلات سخت خويش پيروز شويد ، زيرا درمان بزرگترين دردهاي شما ـ از جمله كفر ، نفاق ، بي راهه روي و گمراهي ـ همه در قرآن است. به وسيله قرآن هر آنچه مي خواهيد ، از خدا بخواهيد و با دوستي قرآن [ است كه مي توانيد] به سوي خدا روكنيد. اما مبادا كه آن را وسيله گدايي از خلق خدا قرار دهيد. [ زيرا قرآن وسيله اي براي توجه و رسيدن به خداست] و بندگان با هيچ وسيله اي نمي توانند مانند استفاده از قرآن به سوي خداوند حركت كنند.
بدانيد كه قرآن شفاعتگري است كه شفاعت او قطعاً پذيرفته مي شود و سخنگويي است كه سخن او [ در درگاه الهي [پذيرفته است ، بنابراين هر كس كه قرآن در روز قيامت از او شفاعت كند ، پذيرفته مي شود، همانگونه كه اگر از كسي شكوه كند [ بي چون و چرا] پذيرفته است.
در روز قيامت كسي فرياد مي زند كه " امروز جز آنها كه به كشت و زرع قرآن مشغول بودند ، تمامي كشاورزان درگير كشت و عاقبت كار خويش اند" پس [اي مردم] بياييد و از كشاورزان قرآن و پيروانش باشيد و در مسير حركت به سوي پروردگارتان آن را به عنوان راهنما انتخاب كنيد و قرآن را نصيحت گر خود بدانيد و در مقام مقايسه و انتخاب ميان نظر خود و نظر قرآن به نظرها و افكار خود بدگمان باشيد [نه قرآن] (3)
خداوند كتابي نازل كرده است پر از نور ؛ نوري كه روشنايي آن هيچگاه برطرف نمي شود و چراغ هاي آن ابداً به خاموشي نمي گرايد ، اقيانوسي كه كسي به ژرفاي آن دست نمي يابد ، راهي كه [آن چنان روشن و سرراست است كه [رهروان آن گم نمي شوند ، درخششي كه تابش آن از بين نمي رود ، سند و دليلي كه دلالت آن هميشگي است ، توضيح و تشريحي [براي امور مورد نياز شما] كه پايه هاي او هيچ گاه ويران نمي شود ، درماني كه از عوارض آن جاي نگراني نيست ، عزتي است كه ياوران قرآن را عزيز و شكست ناپذير مي كند ، حقي كه ابداً ياران خود [در وقت كوشش در راه رسيدن به حق [تنها نمي گذارد. آري ، معدن ايمان است و مايه فراواني آن ، چشمه هاي علم است و درياهاي دانش ، باغ هاي عدالت است و آبگيرهاي آن ، زيربناي اسلام است و ساختار آن ، دريايي است كه هر چه از آبش بردارند تمام نمي شود ، چشمه ساري است كه هر چه آبش مصرف شود ، نمي خشكد ، آبشخوري كه هر چه قدر كه تعداد آبنوشان زياد باشد از آب آن كم نمي شود. منزلگاهي است كه مسافران آن را گم نمي كنند ، علائم راهي است كه با ديدن آن مسافران بي راهه نمي روند ، جايجاي راهش به نرده ها و حفاظ هايي مجهز است تا رهروان را از انحراف از جاده حفظ كند ، خداوند آن را براي تشنگي دانشمندان ، گوارا و براي قلب انسان هاي جوياي دانش ، بهار پرطراوت و براي حركت صالحان راهي روشن قرار داده است. قرآن دارويي است [كه با استفاده از آن] هيچ دردي بر جاي نمي ماند ، نوري است كه هيچ تاريكي در آن راه ندارد ، ريسماني است كه به جاي بسيار امني بسته شده است ، قلعه اي كه تسخيرناپذير است ، براي كسي كه دنباله رو اوست مايه عزت است ، براي كسي كه به خانه آن وارد شود موجب امنيت است.
هر كه آن را راهنماي خود قرار دهد هدايتش مي كند ، هر كه آن را انتخاب كند ، براي او عذري موجه است [كه چيز ديگري انتخاب نكند] براي كسي كه بخواهد با منطق قرآن سخن بگويد ، دليل و برهان است و براي كسي كه با تكيه به قرآن [با هر چه خلاف قرآن است ]مشاجره مي كند ، شاهد [ي محكم] است و براي كسي كه به آن استناد كند ، موجب پيروزي است. هر كه قرآن را در سينه خود جاي دهد قرآن نيز او را در سينه خود جاي مي دهد ، كسي كه بخواهد قرآن را به كار بندد و از آن استفاده كند ، قرآن براي او مركبي راهوار است [خود زمينه به كار بستن آن را فراهم مي كند] و براي هر كه در پناهش درآيد سپر است. قرآن براي اهل دانش ، علم است ، براي روايتگران ، سخن و براي قاضيان و داوران حكم است. (4)
اين كتاب خداست كه در ميان شماست ، سخنگويي كه لكنت زبان ندارد ، خانه اي كه پايه ها و ستون هاي آن خراب نمی شود و عزتي كه يارانش هيچگاه شكست نمي خورند. (5)
خداوند سبحان به هيچيك از امت هاي پيشين ، كتابي چون قرآن عطا نكرده است ، چرا كه بيگمان قرآن ريسمان محكم و وسيله مطمئن ارتباطي خداست. بهار دلها و چشمه هاي دانش در قرآن است و دل جز با قرآن [ از زنگارها] صيقل نمي يابد. (6)
به كتاب خدا بازگرديد كه ريسماني است محكم و نوري است ويژه و روشنگر ، درماني است سودمند ، چشمه اي است سيراب كننده و كساني را كه به قرآن دست يابند از هر خطايي يا مصون مي دارد و براي هر كس كه به قرآن دست پيدا كند و با آن ارتباط برقرار كند ، مايه نجات است. كتابي كه هرگز در آن انحرافي به وقوع نخواهد پيوست كه نياز به اصلاح كردن آن باشد ، تغيير جهت نمي دهد كه موجب انحراف شود تكرار و شنيدن پياپي كهنه اش نخواهد كرد ، هر كه با الهام از قرآن سخن بگويد سخن راست و درست مي زند و هر كه بر مبناي قرآن كار كند پيشتاز است. (7)
ظاهر [جمله ها و عبارت هاي] قرآن بسيار زيبا و باطن آن بسيار عميق است. شگفتي هاي آن پايان نمي پذيرد و ناشناخته هاي آن تمام نمي شود و جز با نور قرآن تاريكي ها را نمي توان زدود. (8)
از قرآن بخواهيد كه با شما سخن بگويد ... بدانيد كه دانش آينده و سخن از گذشته و درمان دردهايتان و راز نظم و نظام يافتن شما همه و همه در قرآن است. (9)
1ـ نهج البلاغه ، خطبه 109
2ـ همان ، خطبه 133
3ـ همان ، خطبه 175
4ـ همان ، خطبه 189
5ـ همان ، خطبه 133
6ـ همان ، خطبه 175
7ـ همان ، خطبه 155
8ـ همان ، خطبه 18
9- همان ، خطبه 157
نهج البلاغه ، ترجمه عبدالمحمد آيتي ، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي ؛ بنياد نهج البلاغه ، 1377