امروزه نسخههاي فراواني از قرآن به خط كوفي اوليه در موزهها و مجموعههاي داخل و خارج ايران با رقم الحاقي (1)، منسوب به ائمه اطهار عليهم السلام ـ به ويژه حضرت علي (ع) ـ وجود دارد كه تا كنون برخي از آنها به طور پراكنده در كتابها، مقالهها و مراجع علمي معرفي شده يا مورد اشاره قرار گرفتهاند. با اين همه، اين نسخهها چنانكه بايد و شايد بررسي نشده و دلايل علمي محكم و متقني ـ حداقل از ديدگاه باستانشناسي و تاريخ هنر ـ در خصوص دلايل انشعاب و يا جعلي بودن رقم قرآنهاي مذكور ارائه نگرديده است، چرا كه اين گونه نوشتهها بيشتر به ذكر برخي روايات تاريخي صرف و نيز توجيهات مذهبي قناعت كردهاند. در برخي موارد، ارائه اطلاعات غلط يا ناقص درباره اين نوع قرآنها باعث تشكيك، سردرگمي، خرافات و تبعاتي از اين دست شده است، حال آنكه اصل وجود چنين مباحثي در طول تاريخ اسلام، گواه بنياد واقعي آن است.
خوشبختانه در سالهاي اخير مطالعات قابل توجهي حول محور اين موضوع در قالب كتاب، پايان نامه، مقاله، ترجمه و...عرضه شده است اما به زعم نگارنده، اين آثار تحقيقي به دليل دوري از شيوههاي مطالعات فني و تجربي و تجزيه و تحليلهاي آزمايشگاهي و اكتفا به مباحث نظري صرف، كمتر توانستهاند ذهن كنجكاو و جستوجوگر مخاطبان خود را اقناع كنند؛ بنابراين معما همچنان باقي است. از سوي ديگر در مجامع و مراكز علمي غرب در اين حوزه نيز مانند بسياري از زمينههاي ديگر تلاش بيشتري صورت گرفته و از اين رهگذر تجربهها و اطلاعات ارزشمندي نيز به دست آمده است. فيالمثل كشف صدها نسخه قرآني متعلق به قرون اوليه اسلامي در مسجد جامع صنعا در يمن (در سال 1972م.) نظر بسياري از متخصصان و محققان غربي (اعم از اروپايي و امريكايي) را به خود جلب كرد، تا آنجا كه با بررسي و مطالعه گسترده علمي و آزمايشگاهي خود، اطلاعات سودمندي را به حوزه علوم قرآني، تاريخ و هنر عرضه كردهاند.(2) بديهي است كه در خصوص ميراث قرآني موجود در موزهها و مجموعههاي داخل ايران نيز ميتوان چنين پژوهشهاي عميق و دقيقي را صورت داد.
در اين نوشتار سعي نگارنده بر آن است كه ضمن معرفي مجموعهاي از نسخ قرآني منسوب به حضرت علي (ع) و ارائه اطلاعاتي درباره تعداد نسخههاي شناسايي شده منسوب به آن حضرت در موزههاي مختلف داخل و خارج از ايران، پيوند ملموسي ميان اطلاعات و دادههاي صرف نظري در متون تاريخي، و شواهد و مداركي كه اين روايات را سنديت ميبخشند، ايجاد كند و افزون بر اين باعث تبيين هر چه بيشتر هويت مصحف اميرالموءمنين، علي (ع)، و آثار منسوب به آن حضرت شود. ترديدي نيست ـ و اقرار ميكنيم ـ كه از اين جهت هنوز در آغاز راهيم و توفيق در اين راه سعي و تلاش بيشتر و گستردهتري ميطلبد.
معروف است كه پيامبر اكرم (ص) مجموع 114 سوره قرآنكريم را در طول 23 سال به مرور زمان و به صورت آيات و يا سورهها از سر منشأ وحي دريافته و بر كاتبان مخصوص قرآن عرضه ميداشتند. و كاتبان قرآن نيز كه از نزديكترين اصحاب و ياران پيامبر وامين و مورد اعتماد وي بودند، آيات قرآني را مينوشتند. در اخبار ديني و تاريخي مربوط به كتابت قرآن كريم، اشيائي كه به واسطه نبود كاغذ در آن دوران براي نگارش و ثبت و ضبط قرآن مورد استفاده قرار گرفتهاند بدين شرح ذكر شده است عسب، لخاف، اكتاف، اقتاب، رقاع، حرير.(3) از كاتبان وحي سه تن اهميت و شهرت بيشتري داشتند: علي بن ابي طالب (ع)، ابّي بن كعب و زيدبن ثابت. غير از اميرالموءمنين (ع) نام ساير خلفاي اربعه و طلحه و زبير نيز در اكثر مآخذ كهن آمده است.(4)
مؤلف نامه هدايت (دكتر ركني / 1363) به استناد منابع و متون معتبر تاريخي مينويسد. «از آنچه كاتبان وحي مينوشتند نسخهاي در خانه پيامبر اكرم (ص) قرار ميدادند. بنابراين تمام قرآن زير نظر مستقيم حضرت رسول (ص) تحرير شد و نسخهاي از آن نزد حضرت باقي ماند.» از كاتب معروف قرآن، زيدبن ثابت، اين روايت نقل شده است كه گفت: ما در حضور رسول خدا بوديم و قرآن را از رقعهها و ورق پارهها گردآوري ميكرديم.(5)
از علماي اهل سنت حارث محاسبي (م 243 هـ) چنين نقل شده كه: «اوراقي در خانه رسول خدا (ص) يافته شد كه قرآن در آن برگها پراكنده بود. پس گردآورندهاي آن برگها را گردآوري و با نخي به هم پيوست كه چيزي از آن گم نشود.(6)
علاوه بر شيعه، روايات اهل سنت نيز در خصوص اين كه جامع قرآن حضرت علي (ع) بود، تصريح دارند.
در بحارالانوار نيز آمده است: «چون زمان رحلت نبي اكرم (ص) فرا رسيد به علي (ع) فرمود كه آيات قرآني در پشت بسترم بر روي صفحات و رقعههايي پراكنده است، آن را گردآوريد كه از ميان نرود».(8)
در روايتي از امام صادق نقل شده است كه رسول اكرم (ص) به علي (ع) فرمود: «قرآن پشت خوابگاه من در صحيفهها و حرير و كاغذ است آن را جمع كنيد و نگذاريد كه قرآن ضايع شود، چنان كه يهود تورات را ضايع كرد».(9)
همچنين از ابن عباس نقل است كه: «خداوند قرآن را در قلب علي حفظ كرد و او پس از فوت پيامبر (ص) در مدت شش ماه قرآن را گردآورد».(10)
علي (ع) از كودكي در دامان حضرت رسول (ص) و با بهرهمندي از رأفت و محبت و اخلاق و رفتار نبوي بزرگ شده و سيراب از چشمه سار زلال وحي و نيز انديشه و عرفان ناب نبوي، با كسب خصائص و فضائل بي بديل، در ميان بستگان و اصحاب و ياران حضرتش يكتا و بينظير جلوه ميكرد. تا آنجا كه او عزيزترين و ارجمندترين ايشان نزد رسول خدا بود. بسياري از علما بر اين باورند (11) كه حدود سه آيه از آيات شريفه الهي بر شمارنده فضائل و امتيازات علي(ع)اند و او مصداق اين آيه شريفه است كه ميفرمايد: «ويقول الذين كفروا لست مرسلا قل كفي بالله شهيدا بيني و بينكم و من عنده علم الكتاب»: «كافران ميگويند كه تو پيامبر نيستي. بگو خدا و آن كه دانش كتاب ـ قرآن ـ نزد اوست ميان من و شما گواهي بسنده است». (رعد / 43).
بسياري از صحابه و آشنايان با قرآن نظير ابن عباس، سلمان فارسي، ابوسعيد خدري، قيس بن سعد، محمدبن حنيفه، زيدبن علي و...، حضرت علي (ع) را مصداق «من عنده علم الكتاب» ميدانستهاند.(12)
از عبدالله بن مسعود نقل شده است كه: «در ميان اهل مدينه علي (ع) آگاهترين ايشان به قرآن بود». و عامر شعبي نيز گفته است: «بعد از رسول خدا (ص) آگاهترين از علي (ع) به آنچه در ميان اين دو لوح است ـ قرآن ـ نيافتم».(13)
محمدبن عبدالكريم شهرستاني (م. 548) در مقدمه تفسير مفاتيح الاسرار با لحني ملامتآميز كساني را كه مانع استفاده از مصحف امام علي (ع) شدند مورد خطاب قرار ميدهد و ميگويد: «چگونه آنان گردآوري علي بن ابي طالب را مطالبه نكردند، آيا زيدبن ثابت بهتر ميتوانست بنويسد؟! آيا سعيدبن عاص اديبتر و به فنون قواعد عرب آشناتر از علي بود؟! آيا آنان به پيامبر خدا نزديكتر بودند؟! آري همه آنان كار او را وانهادند، مصحفش را مهجور گذاشته و به آن پشت كردند و كاملاً به فراموشي سپردند، در حالي كه چون از تجهيز و تدفين و نماز بر رسول خدا فارغ شد، سوگند ياد كرد كه عباي خود را جز براي جمعه بر دوش نيندازد مگر آن كه قرآن را گردآوري كند. بيگمان او به اين كار مامور بود. قرآن را گردآوري كرد همان طور كه نازل شده بود؛ بدون تحريف و تبديل، كم يا زياد. پيامبر گرامي همواره او را از موضع آيات و سورهها آگاه كرده بود و جايگاه و تقدم و تأخر آنها را نشان داده بود».(14)
جبلة بن سعيم تميمي شيباني (م 125 ه••) از پدرش نقل ميكند: «امير مومنان درباره مصحف خود چنين فرمود: «اگر برايم فرصت و امكان و قدري فراهم و حقم شناخته ميشود مصحفي را كه نوشتهام، مصحفي كه پيامبر خدا آن را بر من املاء كرده بود براي مردم آشكار ميكردم».(15)
از ابن سيرين نقل شده است: «آن را [مصحف علي (ع)] را از مدينه خواستم و بدان دست نيافتم، اگر آن كتاب فراچنگ ميآمد بيگمان دانش بسياري در آن يافت ميشد».(16)
ابن جزي كلبي (م 741 ه••) نيز از مفسران اهل سنت در مقدمه تفسير التسهيل لعلوم التنزيل مينويسد: «قران در عهد رسول خدا در صحيفهها و در سينههاي مردم پراكنده بود، چون حضرت وفات كرد. عليبن ابي طالب ـ رضي الله عنه ـ در خانه نشست و قرآن را به ترتيب نزول گردآوري كرد. اگر مصحف او يافت شود، در آن دانستنيهاي بسيار وجود دارد، اما افسوس كه يافت نشد».(17)
همچنين از «محمدبن مسلم» روايت است كه: «اگر مصحف علي (ع) پيدا ميشد، سودمندترين مصحفها بود و سرشار از دانش و آن قرآن در خاندان حسن به توراث مانده بود».(18)
ابو عبدالله زنجاني (م 1319. ش) در توصيف مصحف حضرت علي (ع) مينويسد كه اين مصحف مركب از هفت جزء و حجم آن چنان بزرگ بود كه حضرت مجبور شد براي حمل آن از شتر استفاده كند».(19)
و در الفهرست آمده است: «ابن منادي گويد حسن بن عباس براي من نقل كرد كه وي از عبدالرحمن بن ابوحماد و او از حكم بن ظهير سدوسي و او از عبد خيبر و او از علي (ع) شنيده است كه وقت رحلت پيغمبر اسلام (ص) در مردم حالت بدبيني مشاهده نمود. از اين جهت سوگند ياد كرد كه جامه از تن برنگيرد مگر پس از جمعآوري قرآن و به همين منظور سه روز در خانه نشست و به جمع آوري قرآن پرداخت و او اول كسي است كه از حافظه خود قرآن را جمع كرد و آن قرآن در خانه جعفر نگهداري شد و من نزد ابويعلي حمزه حسني ـ رحمةالله عليه ـ قرآني به خط علي بن ابي طالب ديدم كه چند ورقي افتاده داشت».(20)
در اقدام به يكتا كردن مصاحف موجود عهد خليفه سوم و تدوين «مصحف امام» نيز نخستين گام، انتخاب كاتبان متبحر و داناي مورد قبول عموم بود. پس به دستور خليفه وقت، عثمان بن عفان، انجمني به رياست زيدبن ثابت تشكيل شد كه تعداد آنها را به تفاوت چهار يا پنج نفر نقل كردهاند (21). در هر صورت اين كار مهم از نظر ديگر اصحاب و ياران و حافظان قرآن نيز به دور نبود و چنان كه در كتب شيعه و سني آمده بخصوص حضرت علي (ع) بر كتابت مصحف امام اشراف داشته است. علامه حلي در تذكره باب قرائت نقل ميكند كه عثمان، قرآن (منظور مصحف امام) را به امضا ـ يعني تاييد و تصويب ـ حضرت علي (ع) رساند.(22)
امروز قرآنهاي زيادي در موزهها و مجموعههاي داخل و خارج كشور منسوب به ائمه اطهار عليهمالسلام و عثمان بن عفان خليفه سوم وجود دارند كه تقريباً همه آنها با توجه به شواهد و مدارك و دلائل كافي فاقد رقم اصيل بوده و رقمهاي موجود تماماً الحاقي و افزوده سالها و سدههاي متاخرتر هستند.
اهل سنت از دمشق گرفته تا سمرقند نسخههاي فراواني را به نام مصحف عثماني شناخته كه نشاني 16 نسخه آن را تاكنون دادهاند. (23)
ابن كثير از علماي قرن هشتم هجري ميگويد: «امروزه مشهورترين مصحف عثماني، در شام و در مسجد جامع دمشق نزديك ركن شرقي مقصوره است. اين نسخه سابقاً در طبريه بوده و آن را در حدود 518 هجري به دمشق آوردهاند. من آن را ديدهام كتاب گرانقدر بزرگ و ضخيمي بود به خطي نيكو و قوي در جلدي به گمانم از چرم شتر». (24)
درباره مصحف حضرت علي (ع) نيز روايات فراواني وجود دارد. زرقاني از مصحفي از امام علي (ع) در خزائن الاثار مسجد حسيني قاهره ياد ميكند كه نوشته شده «كتبه بخطه» (كذا). آنگاه توضيح ميدهد: اين مصحف از نوع خط كوفي قديم است. با اين تفاوت كه اين نسخه از نظر حجم از نسخه عثماني (معروف به مصحف عثماني موجود در همان جا) كوچكتر است و جاهاي خالي آن كمتر و رسمش موافق با رسمالخط غير مدني و غيرشامي است. و از اين رو محتمل است واقعاً امام علي آن را نوشته يا ايشان در كوفه دستور به كتابت آن داده باشد. (25)
مقريزي خبر ميدهد مامون بطائحي وزير فاطمي در سال 516 هجري مصحفي را كه گفته ميشد به خط اميرمومنان علي بن ابي طالب در جامعه مصري وجود داشت، زراندود (تذهيب) كرده است. (26)
جمالالدين داوودي معروف به ابن عتبه (م 828 ه••) از سادات حسني نيز از مصاحف چندي خبر ميدهد كه به خط علي (ع) نوشته شده است. (27)
علاوه بر قرآنهاي منسوب به حضرت علي (ع) كه در ادامه به معرفي آنها خواهيم پرداخت، قرآنهاي متعددي منسوب به ساير ائمه اطهار عليهم السلام در موزهها و مجموعهها وجود دارد كه برخي از آنها عبارتند از:
1ـ قرآن منسوب به امام رضا (ع) با رقم «كتبه علي بن موسي» به شماره 1586 در موزه قرآن و نفايس آستان قدس رضوي.(28)
2ـ قرآن منسوب به امام حسن (ع) به شماره 12 در موزه قرآن و نفايس آستان قدس رضوي.(29)
3ـ قرآن منسوب به امام حسن (ع) به شماره 1011 در كتابخانه كاخ موزه گلستان تهران.(30)
4ـ قرآن منسوب به امام حسن (ع) در موزه اسلامي بيت المقدس، فلسطين.(31)
5ـ قرآن منسوب به امام زينالعابدين (ع) موجود در موزه اصفهان.(32)
6ـ قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) در موزه هنرهاي اسلامي، قاهره.(33)
اين قرآنها كه اغلب به قرون دوم تا چهارم هجري تعلق دارند با يك رقم افزوده (الحاقي) احتمالاً براي تيمن و از سر عشق و ارادت به ائمه اطهار (ع) به يكي از امامان انتساب يافتهاند.
چنين رقمهايي ظاهراً از اواخر قرن چهارم هجري به اين مصاحف افزوده شده است، يعني زماني كه شيعيان در مقابله با فشار رواني اكثريت اهل سنت و در برابر شهرت قرآنهاي منسوب به عثمان قرار داشتند. مقارن همين دوران منابع تاريخي از نسخهاي به خط حضرت علي (ع) سخن ميگويند كه احتمالاً از همين نوع قرآنهاست. از جمله روايت شده است كه الملك العزيز، از امراي آل بويه در سال 415 هجري، قرآني به خط علي عليه السلام به نصرالدوله اهدا كرد.(34)
با اين مقدمه به سراغ نسخه هايي از قرآن ميرويم كه امروزه در موزههاي مختلف داخل و خارج از ايران به واسطه رقم و يا هر گونه دليل و نشانه ديگري به اميرالموءمنين علي (ع) منسوب شدهاند. البته در اين مقاله تنها به معرفي اجمالي آنها و در واقع ارائه نموداري از كميت و توزيع پراكندگي آنها در موزههاي مختلف جهان اكتفا ميكنيم. ان شاء الله در فرصتهاي آتي به بررسي و نسخهشناسي و معرفي كامل آنها خواهيم پرداخت.
در دارالكتب العلويه در نجف اشرف مصحفي به خط كوفي موجود است كه نام كاتب آن "علي بن ابي طالب(ع)" و سال تحرير 40 هجري ذكر شده است.(35) مرحوم ابوعبدالله زنجاني نيز در ذيحجه سال 1353 هجري اين نسخه را با همين مشخصات رويت كرده است.(36)
اين قرآن حاوي اوائل سوره بقره تا پايان سوره كهف و ابعاد آن 37×37 سانتيمتر و در هر صفحه قرآن 30 سطر نوشته شده است. اين قرآن بر روي پوست و به خط كوفي قديم بدون نقطه كتابت شده، اما نشانههاي اعجام به روش ابوالأسودي در آن ديده مي شود. در سال 1318 هجري قمري هشت نفر از علماي يمن و خبرگان، صحت انتساب اين قرآن را به امام علي (ع) و زيدبن ثابت و سلمان فارسي تأييد كردهاند.(37)
قرآن خط كوفي به شماره 6 موجود در موزه قرآن و نفائس منسوب به اميرالموءمنين علي (ع) است. اين قرآن داراي 68 برگ و در هر صفحه 15 سطر است كه از اول سوره مباركه هود تا آخر سوره كهف را شامل ميشود. اين قرآن همچنين داراي اعراب ابوالأسودي است و عدد آيات ده ده (تعشير) در دايرهاي زرين به صورت عشر و عشرون و ثلاثون و...(قيد شده) است در صفحه آخر قرآن رقم كاتب به عبارت «كتبه علي بن ابي طالب» به خط كوفي آمده است و حواشي آن ممهور به مهر توليتها و علماي وقت (جمعاً 19 اثر مهر) و از جمله مهر شيخ بهائي است كه انتساب آن را به حضرت علي (ع) تأييد كردهاند.(38)
اين نسخه شامل بخشي از قرآن كريم به خط كوفي اوليه شامل 50 ورق پوست آهو در قطع بياضي به ابعاد 9/18×28 سانتي متر و با 14 سطر در هر صفحه است. 4 صفحه آغاز و انجام قرآن مذهب و مزين و دو صفحه بعدي (از آغاز) داراي سر لوح مزدوج مذهب است. سرسورهها در اين نسخه به صورت يك قاب مذهب مزين است كه عنوان سوره و عدد آيات در آن به قلم زر و تحرير مشكي نوشته شده و داراي علائم پايان آيات، تخميس و تعشير مذهب و اعراب ابوالاسودي است. آغاز نسخه، سوره مباركه طلاق و پايان آن آخرين آيه از سوره «ناس» است و در صفحه آخر آمده است: «كتبه علي بن ابي طالب».
اين نسخه شريفه شامل جزء 29 قرآن كريم به خط كوفي اوليه بر پوست آهو و به ابعاد 23×4/31 سانتي متر (قطع بياضي) است. اوراق آن 77 و متن شريف به صورت 7 سطر در صفحه كتابت شده كه دو صفحه اول مذهب و نيز داراي سرلوحي مذهب و مزدوج است. سرسورهها به صورت قابي مذهب با تزئين گياهي (شجيره) در يك سوي آن و كتيبه عنوان سوره و عدد آيات به صورت محرور است. دو صفحه آخر نيز مذهب و مزين به نقوش هندسي ميباشد. علائم پايان آيات و «تخميس» مذهب و اعجام به صورت خطوط كوتاه مورب (متأخرتر) اند. آغاز نسخه، سوره مباركه «ملك» و پايان آن آخرين آيه از سوره «مرسلات» است.
رقم الحاقي اين نسخه عبارت از: «كتبه و ذهبه علي بن ابي طالب / السابع الهجرية»: «آن [نسخه] را كتابت و تذهيب كرد علي بن ابن طالب در سال هفتم هجري».
اين نسخه بخشي از قرآن كريم را به خط كوفي اوليه شامل ميشود كه بر روي پوست آهو نوشته شده و داراي 104 ورق به ابعاد 14×4/20 سانتي متر(قطع بياضي) و 5 سطر در صفحه است. دو صفحه اول و پايان آن مذهب، سرسورهها تماماً به قلم زر و به صورت محرور نوشته شده و متن شريف داراي اعراب ابوالأسودي است. از ويژگيهاي اين نسخه درشت بودن رسم الخط و جلد چوبي آن با روكش تيماج مشكي مزين به نقوش زنجيرهاي (به شيوه ضربي سوخت) است كه تاريخ آن را حداقل تا اواسط سده دوم هجري عقب ميبرد. اين نسخه شريفه با سوره مباركه حجر آغاز و با آخرين آيه از سوره نحل پايان، ميپذيرد. رقم اين نسخه در پايان، عبارت است از: «كتبه علي بن ابي طالب»
در پايان شايان ذكر ميداند كه اكثر نسخههاي مذكور (40) به ويژه نسخههاي ايراني ـ حداقل و حداكثر از ديدگاه نسخهشناسي قرآنهاي خط كوفي، به قرون دوم تا چهارم هجري تعلق دارند. بنابراين در الحاقي بودن رقم هر يك از اين نسخهها ترديدي نيست.(41) اما از اين نظر كه شايد اين آثار، نسخههايي از مصحف اصلي حضرتش بوده و يا به هر دليل نامعلوم ديگري، به آن حضرت انتساب يافته باشند، جاي تأمل و تحقيق و مطالعه و تدقيق شايسته دارد.(42)
1ـ عبدالله، قوچاني. «قرآنهاي سدههاي اوليه اسلامي با رقم الحاقي ائمه اطهار»، ميراث فرهنگي، سال سوم، ش 6 و 7 (1371).
2 - Masahif san'a(مصاحف صنعا),19 march - 19 may, Daral - Athar al - is lamiyyah, Kuwait, national museum. pp.10-12
3ـ دكتر محمد مهدي ركني، نامه هدايت (مقدمهاي برآشنايي با قرآن)، ناشر اداره امور فرهنگي آستان قدس رضوي، 1363، ص 8ـ67؛ «عسب جمع عسيب به معناي شاخهها و چوب خرماست كه برگهاي آن را ميكندند و در قسمت پهن آن آيات را مينوشتند. لخاف جمع لخفه به معني سنگهاي نازك و ظريف است. اكتاف جمع كتف كه استخوانهاي شانه است.
30ـ قوچاني، عبدالله، همان.
31ـ افروند، قدير (ترجمه)، نسخ خطي قرآن در موزهها، موءسسات، كتابخانهها و مجموعههاي جهان، گلستان قرآن، ش .
32ـ قوچاني، همان.
33ـ ملكي، امير حسين. اولين كاتب قرآن امام علي (ع) بود، گلستان قرآن، ش 94.
34ـ افروند، قدير. قرآنهاي خط كوفي ايران. فصلنامه «وقف ميراث جاويدان»، ش 8.
35ـ دكتر ركني، همان، ص 79.
36ـ پاكدشت، مرتضي. خوشنويسي در خدمت كتابت قرآن مجيد، موسسه انتشارات قدياني، تهران، 1379.
37ـ ملكي، امير حسين. همان.
38ـ از آقايان رحمتي و عالمي نژاد دانشجويان محترم رشته موزه داري (آستان قدس رضوي) به خاطر در اختيار قراردادن اطلاعات مربوط به قرآن منسوب به حضرت علي (ع) موجود در موزه قرآن و نفايس سپاسگزارم.
39ـ اطلاعات و عكسهاي مربوط به قرآنهاي موزه ملي ايران با مساعدت رئيس محترم موزه دوران اسلامي سركار خانم زهره روحفر تهيه شده كه از ايشان به خاطر اين همكاري قدرداني مينمايم.
4ـ دكتر ركني، همان، ص 67
40ـ در ص 190 كتاب مصحف امام علي (ع) آمده است: «همچنين مصحفهاي ديگري در كتابخانههاي ديگر جهان است مانند: اياصوفيه و...» كه نگارنده در هيچ كاتولوگ يا فهرست نسخ خطي به آنها برنخورده است.
41ـ در كتيبه رقم برخي از اين نسخهها به جاي «علي بن ابي طالب»، «علي بن ابوطالب» نوشته شده كه از نظر نحوي اشتباه است. در حالي كه در همين خصوص از قول صفدري (م 764) گفته شده است: «بعضي علي بن ابوطالب مينويسند ولي "ابو" را "ابي" تلفظ ميكنند».
42ـ برخي بر اين عقيدهاند كه شايد «علي بن ابي طالب» اسم كاتب متأخري غير از اميرالمؤمنين علي (ع) باشد و از جمله به شاعري به نام علي بن ابي طالب قيرواني اشاره ميكنند كه اشعار او در جايي به اشتباه به نام ديوان حضرت علي (ع) معرفي شده است.
5ـ دكتر ركني، همان، ص 70 و 71
6ـ همان
7ـ سيد محمد علي ايازي، مصحف امام علي (ع)، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1380، ص 29.
8ـ دكتر محمود راميار، تاريخ قرآن، شركت سهامي نشر انديشه، 1346، ص 71.
9ـ ايازي، همان، ص 35: «عن ابي بكر الحضرمي عن ابي عبدالله (ع) قال: ان رسول الله (ص) قال لعلي: يا علي القرآن خلف فراشي في الصحف و الحرير و القراطيس، فخذوه و اجمعوه و لا تضيّعوه كما ضيّعت اليهود التوراة، فانطلق علي (ع)، فجمعه في ثوب اصفر ثم ختم عليه في بيته و قال لاارتدي حتي اجمعه».
10ـ ايازي، همان، ص 27 (به نقل از ابن شهر آشوب «مناقب آل ابي طالب» ج 2/50).
11ـ محمدعلي مهدوي راد، «امام علي (ع) و تفسير قرآن»، هفته نامه «گلستان قرآن»، ش 93.
12و13ـ محمدعلي مهدوي راد، همان.
14ـ ايازي، همان، ص 54.
15ـ ايازي، همان، ص 30.
16ـ مهدوي راد، همان.
17ـ ايازي، همان، ص 56.
18ـ مهدوي راد، همان.
19ـ ايازي، همان. ص 65.
20ـ ابن نديم، همان، ص 47.
21ـ دكتر ركني، همان، ص 74.
22ـ دكتر ركني، همان، ص 79.
23و24ـ افروند، قدير. پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان «بررسي قرآنهاي خط كوفي ايران. از آغاز تا نيمه قرن ششم، دانشگاه تهران، 1373.
25و26و27ـ ايازي، همان، ص 188.
28و29ـ دكتر ركني، همان، (تصاوير رنگي)