از ديدگاه وحي، بين اعمال انسان و حوادث زندگاني او، ارتباطي تكويني برقرار است. دستگاه آفرينش بنابر ارادهالهي، به تناسبِهر يك از اعمال انسان، عكسالعملي در خور نشان ميدهد و به فراخور آن عمل، آثار و نتايجي را در همين دنيا به صاحب عمل ميرساند. آري، چه بسيار افعالي كه باعثِ ريزش خيرات، بركاتِ مادّي و معنوي فراوان در زندگي انسان ميشود و چه بسيار افعالي كه باعث فرو باريمحنتها، بلاها، و گرفتاري ها ميشود.
قرآنِ كريم، انسانها را به نگريستن از افقي برتر و توجّه به اين رابطهها فرا ميخواند؛تا با تمسّك به افعال خير و تركافعال شرّ، به سعادتِدنيا و آخرت نايل شوند. در اين سلسله نوشتار، به مددِنازل كننده قرآن، برانيم تا عوامل فزوني دهندهروزي و بركت را از منظرِ قرآن به نظاره بنشينيم.عواملي چون: استغفار، ايمان، تقوا، دُعا، توكّل، شكر، ازدواج، قرض دهي و….
بدان اميد كه اين تلاش، گشايشِ راهي باشد به سوي توسعه همهجانبه و ايجاد قابليتي براي بارشِ خيرات و بركاتِ الهي. انشاءَ اللّه.
توبه از گناهان و آمرزش خواهي از خداوند غافر، امري است كه بسيار مورد تأكيد قرآن و پيشوايان دين قرار گرفته است. در كلام پيشوايان معصوم(ع)، استغفار به عنوانِبهترين دُعا و عبادت، ارزشمندترين توسّل، موثّرترين سلاح گناهكاران و نجاتبخشترين شفيع، به گونهاي كمنظير، مورد تأكيد واقع شده و آثاري براي آن، ذكر شده است.
در اينجا، استغفار و توبه را به عنوان عامل ريزش روزي و بركت در گستره قرآن و روايات مورد توجّه و تحقيق قرار ميدهيم. در قرآن كريم، سه آيه بسيار عجيب وجود دارد كه به روشني اثر استغفار را در فزوني روزي بيانگر است:دو آيه اول از زبان حضرت هود(ع) خطاب به قومِبيايمان و گناهكار عاد وارد شده است:
«وَأنِ استََغفِرُوا رَبَّكُم ثُمَّتُوبوا إِلَيهِ يمَتِّعكُم مَتاعاًحَسَناً إلي أجَلٍ مُسَمّي ويؤتِكُلَّذِي فَضلٍ فَضلَهُُ…؛ و اينكه از پروردگار خود آمرزش بطلبيد؛سپس [با ايمان ناب و عمل صالح] به سوياو بازگرديد تا شما را تا مدّت معيني [از مواهبِ زندگي اين جهان] به خوبي بهرهمند سازد و به هر صاحب فضيلتي، به مقدارِفضيلتش ببخشد…». (سوره هود، آيه 3)
قوم عاد، مردمي بلند قامت، درشت هيكل و سخت نيرومند بودند. اين قوم، تمدني بسيار پيشرفته و عظيمي داشتند كه به فرمودهقرآن:«لَم يخلََق مِثلُها في البلاد؛ در هيچ عصري مثلِ آنان آفريده نشده است». (سوره فجر، آيه 8) اين مردمان هميشه، غرقِ در نعمتخدا و آباداني و فزوني بركات الهي بودند تا اين كه به تدريج وضع خود را تغيير دادند و به بُتپرستي و عصيان روي آوردند. خداي تعالي به خاطر انحرافشان از راه حقّ، برادرشان هود(ع) را مبعوث كرد تا به سوي حقّ، دعوت و ارشادشان كند. با اين كه هود(ع) در هدايت آنان نهايت استعداد و سعيخود را به كار گرفت، امّا جز عدّهاندكي به او ايمان نياوردند و بيشتر مردمان بر دشمني و لجبازيهاي خود اصرار ورزيدند و نسبت سفاهت و ديوانگي به آن حضرت دادند. در نتيجه خداوند هم «سنّتِتغيير» را بر آنان جاري فرمود، چرا كه: «اِنَّ اللّه لايغيرُما بقومٍ حتّي يغيروا ما بانفُسِهِم؛ خداوند، احوال و سرنوشتِهيچ قومي را تغيير نميدهد مگر آن كه خودشان، تغيير كنند. (سوره رعد، آيه 11) به خواستِالهي، آسمان تا هفت سالِتمام از باريدن، دريغ كرد تا آن كه قوم عاد دچار، قحطي، گراني، خشكسالي و ضعف و ناتواني شدند. در اين احوال هم، هود(ع) مثل هميشه از درِخيرخواهي و مهرباني به سوي ايشان روي آورد و راهِ چاره را «طلبِ مغفرت از پروردگار»، «توبه از شرك و بتپرستي» و «ايمان به خداوند و عمل صالح» دانست.
طبق آنچه در تفسير گرانسنگِالميزان در ذيل دو آيه فوق آمده است:منظور از «توبه» كه بعد از «استغفار»با جمله«ثمَّتوبوا اليه» بدان تأكيد شده است، «بازگشتِ حقيقي به سوي خدا با ايمان و عمل صالح» ميباشد.1
آيهسوم از زبان حضرت نوح(ع) خطاب به مردمِمجرم و گناهكار زمانهاش وارد شده است:
«اِستَغفروا ربَّكم اِنَّه كانَغَفّاراً يرسِلِ السَّماءَ عليكُم مِدراراًويمدِدكُم بِاَموال وبنين وَيجعَل لَكُم جَنّاتٍ ويجعَل لكم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است؛ تا بارانهاي مفيد و پربركت را از آسمان بر شما پيوسته دارد و شما را با مال بسيار و فرزندان متعدّد ياري رساند و باغهاي خرّم و نهرهاي جاري به شما عطا فرمايد». (سوره نوح، آيه 1210)
امام صادق(ع) با استناد به آيه فوق ميفرمايند:«هنگامي كه رسيدنِ روزيات را همراهِ سختي و كندي ديدي، زياد استغفار كن، چرا كه خداوند عزّوجلّ در كتابش ميفرمايد: از پروردگارتان، طلبِ مغفرت نماييد كه او بسيار آمرزنده است تا از آسمان پيوسته بر شما بباراند و با اموال و فرزندان فراوان ياريتان رساند (يعني در دنيا) و باغهاي خرّم و نهرهاي جاري عطايتان فرمايد (يعني در آخرت)».2
در آيه فوق براي اثر استغفار سه بهرهارزشمند در دنيا معرفي شده است:«بارشِ پيوسته بارانهاي مفيد»، «وسعت و مال فراوان» و «نعمتِبرخورداري از فرزندان».
روايت شده كه شخصي خدمتِامام رضا(ع) آمد و از «خشكسالي» شكايت كرد. حضرت در بيان راهِچاره فرمودند: «استغفار كن». شخص ديگري به پيشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداري»شكايت كرد. حضرتش فرمودند:«استغفار كن» فرد سومي به محضرش شرفياب شد و از حضرت خواست تا دعايي فرمايد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. حضرت، به او فرمودند:«استغفار كن». حاضران باتعجّب پرسيدند:سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصيه فرموديد؟! فرمود:من اين توصيه را از خود نگفتم. همانا در اين توصيه از كلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آيهفوق را تلاوت فرمودند.3
بهترين وقت استغفار، سحرگاهان بهويژه سحرِ شب جمعه ميباشد تا جايي كه استغفار كنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالميان قرار ميگيرند:
«… المستغفرينَ بِالأَسحارِ». (سوره آل عمران، آيه 17)
«وبالأَسحارِهُم يستَغفِرونَ». (سوره ذاريات، آيه 18)
امام صادق(ع) در تفسير آيه فوق ميفرمايند: «هر كس در وقت سحر، هفتاد مرتبه استغفار كند از اهلِ اين آيه خواهد بود».4
امام صادق(ع) ميفرمايد:«هر كه در نماز وتر و در حالي كه به قيام ايستاده است، هفتاد مرتبه بگويد: اَستَغفِرُ اللّهَ واَتُوبُ إلَيه؛ و تا يكسال تمام بر آن مواظبت كند (و در صورت عدم موفقيت به نماز شب، قضاي آن را به جا آورد) خداوند او را در زمره «استغفار كنندگان در سحرگاه» مينويسد و آمرزش و مغفرت خويش را بر او واجب ميگرداند».5
و آن حضرت در روايت ديگري ميفرمايند:
«هر كه دو ماه پياپي هر روز چهارصد مرتبه اين ذكر استغفار را بخواند، خداوند او را گنجي از دانش يا مالِ فراوان كرامت فرمايد: «اَستَغفرُ اللّه الّذي لاإله الاّهُوَ الحَي القَيومُ الرَّحمنُالرَّحيمُ بَديعُالسّمواتِ والأَرضِ مِن جميعِ ظُلمي وجرمي واِسرافي عَلي نفسي واَتوبُ إِليهِ».6
1. تفسير الميزان، ترجمهموسوي همداني، ج10، ص209 و210.
2. بحار الانوار، ج78، ص201، روايت29.
3. مجمع البيان، ذيل تفسير آيه 12 10 سوره نوح.
4. نورالثقلين، ج 5، ص 123، روايت 15.
5. خصال، ص 581، روايت 3.
6. وسايل الشيعه، ج 7، باب 48.