آموزش قرآن، از مهم مسائل حوزه استفاده از قرآن و ارتباط با سخن خداست. در اين باره يكي از شيوههاي مهم در تحقيق و پژوهش پيرامون روششناسي آموزش قرآن، مطالعه قرآن كريم و روايات اسلامي در راستاي استخراج و استنباط شيوهها و روشهاي آموزش و ترويج قرآن است.
از اين ميان، شناخت و تحليل شيوه انتقال قرآن به پيامبر - كه خود نوعي آموزش به شمار ميآيد - از يك سو، و شناخت و تحليل شيوه آموزش قرآن توسط پيامبر اكرم(ص) به ياران خود از سوي ديگر، بسيار مهم به نظر ميرسد.
در اين مقاله كوشيدهايم چگونگي آموختن قرآن توسط خود پيامبر اكرم(ص) و چگونگي آموزش قرآن به وسيله ايشان را به ياران خود و مسلمانان صدر اسلام طرح و شرح نماييم. آنچه در اين مقاله بيشتر توجه ما را به خود جلب كرده است، نظام آموزش شنيداري (سمعي) قرآن است كه به عنوان روش آموزش قرآن - و با نام اقراء - در سيره پيامبر اكرم(ص) جاي داشته و همواره بر آن تاكيد ميشده است
قرآن آموختن پيامبر اكرم(ص) با نزول قرآن كريم آغاز شد. اين كه نزول قرآن چگونه بوده است و وحي الهي چيست، امري است كه چه بسا نتوان آن را تصور كرد و ماهيت و چگونگي آن را فهميد، ولي از آنجا كه وحي الهي و نزول قرآن عاملي در انتقال قرآن كريم از لوح محفوظ بر قلب پيامبر اكرم(ص) بوده است، نوعي آموزش شمرده ميشود. زيرا آياتي از قرآن كريم كه به مسأله نزول قرآن كريم پرداختهاند، تصويري از آموزش قرآن ارائه ميدهند كه براي ملموس نمودن پديده وحي، اين صحنه آموزشي، بسيار شبيه صحنههاي آموزشي بشري ارائه شده است. اين آيات كه به مسأله نزول قرآن پرداختهاند، شيوه آموزش سخن خدا را توسط اولين معلم آن كه خداي رحمان است، بر اوّلين آموزنده آن، بيان كردهاند. از جمله: سنقرئك فلا تنسي1؛ لا تحرك به لسانك لتعجل به، ان علينا جمعه و قرآنه. فاذا قراناه فاتبع قرآنه، ثم ان علينا بيانه2؛ ورتلناه ترتيلا3؛ انا نحن نزلنا عليك القرآن تنزيلا4.
وحي الهي به هر كيفيت كه بر قلب پيامبر اكرم(ص) نازل شده است، امري است خاص و ويژه، ولي نكته مهم اين است كه آموزش قرآن در مرتبه بعد از نزول قرآن اگر بخواهد "دنبالهرو وحي" باشد و از الگوهاي وحياني تبعيّت كند، حتي المقدور بايد به شيوه دريافت وحي، توسط پيامبر اكرم(ص) نزديك باشد. و اساساً يكي از علتهاي بيان آياتي مانند آيات مذكور در قرآن كريم، اين است كه در مقام آموزش و ترويج قرآن از اين آيات، استفاده روششناختي نموده، و با تدبر در آيات مذكور بتوان شيوهها و روشهاي آموزش، ترويج، تلاوت، انس و استفاده از قرآن را استنباط و استخراج كرد.
اين مسأله با بررسي عملكرد پيامبر(ص) در آموزش قرآن بسيار واضح ميشود، زيرا آن حضرت در مقام آموزش قرآن، قدم به قدم از الگوهاي وحياني آموزش كلاماللّه بهره جستهاند و قرآن نازل شده، بر خودشان را، نزولي دوباره داده و با همان شيوههاي نزول قرآن، مبادرت به آموزش آن نمودهاند. بنابراين شيوهها و روشهاي آموزش و ترويج قرآن در مكتب پيامبراكرم(ص) خود، نزول ديگري بود كه توسط پيامبر اسلام در مورد آموزش قرآن اجرا ميشد و محصول آن، شباهت بسيار آموزش قرآن، به وحي الهي بود.
پيامبر اكرم(ص) كه با دقت بسيار از اين شيوهها بهره ميجستند و به آموزش قرآن ميپرداختند، به محصولات اين آموزش بسيار اميدوار بودند و ميفرمودند: كسي كه حامل قرآن شود، گويي پيامبري را در دل خود جاي داده است و تفاوت آن با پيامبر در اين است كه به او وحي نميشود و بس5، و اين يعني، شباهت بسيار آموزش قرآن با وحي الهي.
براي درك بهتر مطابقت آموزش وحياني و نبوي قرآن، كافي است، اشاره كنيم كه خداي تعالي به پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: سنُقرنك فلا تنسي يعني، در مقام انتقال قرآن، ما بر تو اقراء ميكنيم به گونهاي كه ديگر فراموش نميكني، دقيقاً، بازتاب اين مطلب در سيره نبي اكرم(ص) چنين است كه آن حضرت نيز براي آموزش قرآن، شيوه اقراء آيات را برميگزينند: يتلوا عليهم آياته و اصرار داشتند كه همگان در آموزش قرآن و از همان شيوه اقراء آيات، استفاده كنند و بارها ميفرمودند: بهترين شما كسي است كه قرآن را بياموزد و به ديگران ياد بدهد6. در كنار آن و در توضيح شيوه آموختن و آموزش دادن قرآن ميفرمودند: «خيركم من قرأالقرآن و اقرأه»7! يعني بهترين شما كسي است كه قرآن بخواند و آيات را بر ديگري اقراء كند.
از سوي ديگر، اگر خداوند چگونگي نزول و قرآن را ورتلناه ترتيلا8 بيان نموده است، پيامبر اكرم(ص) را نيز امر مينمايد كه: ورتل القرآن ترتيلا9 كه بازتاب آن در رفتار پيامبر، تلاوت ويژه ايشان است؛8 از سوي ديگر، در برابر آيه ونزلناه تنزيلا10 - كه اشاره به نزول تدريجي قرآن دارد - آيه و قرآنا فرقناه لتقرأه علي الناس علي مكث11 - و قرآن را بخش بخش فرستاديم تا تو آن را به آرامي براي مردم بخواني - قرار دارد كه ناظر به توصيه و سفارش به آموزش و ترويج تدريجي قرآن است و بازتاب آن در سيره، آموزش پنج آيه پنج آيه و سوره به سوره و تقسيم سورههاي طولاني به ركوعات است.
بنابراين، نكته كليدي آموزش قرآن اين است كه در آن، از الگوها و روشهاي وحياني، كه توسط پيامبر اكرم(ص) تنزيل يافته و بشري شده است و تا حد زيادي شبيه همان الگوها و شيوههاست بايد بهره برده و از آياتي كه به اين مهم پرداختهاند با تدبر شايسته، روش و شيوه ارتباط با قرآن را استنباط نماييم.12
به همين منظور، در تفاسير و كتابهاي علوم قرآني به اشارهها و تفسيرهايي برميخوريم كه بسيار جالب است؛ مرحوم مولي محسن فيض در تفسير سنُقرنك فلا تنسي، معناي نقرئك را نعلّمك بيان نموده است،13 و بدين وسيله "اقراء" را همان تعليم و شيوه آموزش دانستهاند. به تعبير درستتر روش آموزش قرآن را مساوي با اقراء آيات الهي، و اقراء آيات الهي را مساوي با روش آموزش قرآن بيان نمودهاند.
بنابراين، اساس و اسلوب آموزش وحياني قرآن «اقراء» بوده است. در تبيين معناي اقراء و بيان كيفيت و شيوه آن اقراء، آيه ديگري در سوره قيامت وجود دارد كه عبارت است از: فاذا قراناه فاتبع قرآنه، (يعني پس هرگاه بر تو خوانديم از خواندن ما پيروي كن). "قرائت بر كسي" يا "تلاوت بر كسي" دقيقاً به معناي اقراء است، يعني، اگر آيات الهي بر كسي خوانده شود به قصد اينكه او نيز آنها را بشنود و تكرار كند، اين عمل «اقراء» ناميده ميشود، كه همان تبعيت از قرائت مقري است، و در اين آيه به همين نكته اشاره شده است.
در تفسير آيه ان علينا جمعه و قرآنه - يعني بر ماست جمع قرآن [در قلب تو] و خواندن آن [براي تو [- كه خود محصول اجراي آيه فاذا قراناه فاتبع قرآنه است، از ابن عباس نقل شده است كه سنقرئك فلا تنسي يعني جمع قرآن به وسيله خواندن آيات قرآن براي قرآنآموز (اقراء) باعث عدم فراموشي (لاتنسي) ميشود14.
بنابراين، شيوه قرآن آموختن پيامبراكرم(ص) چنين بوده است كه آيات الهي را ميشنيده و تكرار مينمودهاند، تا در سينه مباركشان جمع و حفظ گردد. در همين رابطه مولي محسن فيض در تفسير آيه فاذا قرآناه فاتبع قرآنه ميگويند: يعني، هنگامي كه قرآن را بر تو قرائت ميكنيم، به وسيله تكرار، از قرائت ما دقيقاً تبعيت كن تا آيات الهي در ذهن و قلبت جاي گيرد و مستقر شود.15 در تفسير شبّر نيز در اين زمينه ميخوانيم كه فاذا قرآناه فاتبع قرآنه يعني، هنگامي كه ما به واسطه جبرئيل بر تو قرآن را تلاوت ميكنيم، پس از شنيدن آن قرائت، دقيقاً تبعيت نما و آنرا تكرار كن.16 علامه طباطبايي(ره) نيز در بيان معناي اين آيه، فرآيند اقراء را با زيبايي بيان مينمايند و ميفرمايند «فاذا قراناه فاتبع قرآنه» يعني، هنگامي كه به وسيله وحي، قرائت آيات الهي انجام شد و به پايان رسيد از اين قرائت، تبعيت نما و پس از اتمام قرائت ما، بخوان و تكرار كن.17
ملاحظه ميشود كه علماي اسلامي، همه جا اسلوب قرآنآموختن توسط شخص پيامبراكرم(ص) را به صورت اقرائي (سمعي) بيان نمودهاند كه البته، اين فرآيند در عالمي به دور از حس و ماده صورت ميپذيرفته، ولي همين فرآيند توسط آن حضرت به صورت «تنزيلي و تنزلي» در پيش گرفته شده، و آموزش اقرائي و سمعي تشكيل شده است.
چنانچه پيش از اين نيز گفتيم، پيامبر اكرم(ص) براي آموزش قرآن كريم، نظام سمعي (اقراء) را برگزيدند و كوشش نمودند كه اين روش آموزش، به عنوان "تنها راه آموزش قرآن" جا بيفتد و رايج گردد.
از جمله قرائن متعدد اين مسأله، روايت جالبي است كه در تفسير نورالثقلين آمده است كه در آن حضرت علي(ع) به روش قرآن آموختن خود نزد پيامبراكرم(ص) اشاره كرده و بيان ميكند: «هيچ آيهاي نازل نميشد مگر آنكه حضرت رسول(ص) آنرا بر من اقراء ميفرمود و ميخواند و من ميشنيدم و تكرار ميكردم و پس از آن، همان آيه يا آيات را بر من املاء ميفرمودند و من با خط خود آنها را مينوشتم...»18
در كتابهايي مانند: جمال القراء و كمالالاقراء، المرشد الوجيز، مناهل القرآنية، القراءات القرآنية و... ميتوان به قرائن بسياري، مبني بر اينكه روش آموزش قرآن در سيره پيامبر اكرم(ص)، «اقراء آيات الهي» و «آموزش سمعي» بوده است، دست يافت. از جمله آنها، روايتي از عبدالله بن مسعود است كه ميگويد: «هفتاد سوره از قرآن كريم را كه خود از دهان پيامبر اكرم(ص) شنيده و ياد گرفته بودم بر آن حضرت عرضه كردم و دوباره خواندم»19، و يا اينكه ابي شامه مقدسي ميگويد: «اصحاب رسول الله به همان قرائتي كه پيامبر اكرم(ص) آيات را بر آنها اقراء نموده بودند، آيات را تلاوت ميكردند».20
سخاوي در بيان گوشهاي از فرهنگ آموزش قرآن در عهد نزول ميگويد: معلمين قرآن در صدر اسلام، با اقتدا به شخص پيامبر اكرم(ص)، آيات قرآن را بر متعلمين ميخواندند [تا بشنوند و تكرار كنند، و بدين شيوه قرآن را بياموزند[ چنان كه شخص پيامبر اكرم(ص) نيز كتاب خداي عزّوجلّ را همان گونه كه امر شده بود بر مردم تلاوت ميفرمودند، و دقيقاً به اين شكل بود كه جبرئيل، قرآن را به آن حضرت عرضه ميكرد، چنان كه خداي تعالي فرموده است: «فاذا قراناه فاتبع قرآنه»، و معلمين قرآن در زمان رسول خدا(ص) به كسي كه قصد يادگيري قرآن را داشت آيات را به صورت پنج آيه پنج آيه آموزش ميدادند و ميگفتند كه جبرئيل نيز به همين شكل آيات را به پيامبراكرم(ص) تلقين و تعليم نموده است.21
در مناهل العرفان نيز آمده است پيامبر اكرم(ص) براي آموزش قرآن به كساني كه از جامعه مسلمين دور بودهاند، كساني را ميفرستاد تا براي ايشان قرآن را اقراء كنند و با بهرهگيري از نظام سمعي، قرآن را آموزش دهند، چنان كه مصعب بن عمير و ابن ام مكتوم را، قبل از هجرت به مدينه فرستادند، و معاذبن جبل را نيز پس از هجرت براي اقراء آيات به مكه فرستادند.22
در همان كتاب از عبادة بن صامت نقل شده است كه هنگامي كه فردي به مدينه مهاجرت مينمود و به جمع مسلمانان وارد ميشد، پيامبر اكرم(ص) او را به يكي از ما ميسپرد تا به وي قرآن را آموزش دهيم.23 در جمالالقراء روايت ديگري آمده است كه حاكي از رشد و گسترش فرهنگ آموزش سمعي و اقرائي در بين صحابه و تشويق نبوي از آن، ميباشد. ابو عبيد از سهل بن سعد انصاري نقل ميكند كه روزي رسول خدا بر ما وارد شدند در حالي كه ما مشغول اقراء و آموزش آيات به يكديگر بوديم و سورههايي را كه ياد گرفته بوديم اقراء ميكرديم، در اين لحظه رسول خدا فرمودند: «الحمدلله، كتاب الله عزّوجل واحد فيه الاحمر و الاسود اقروءاالقرآن، اقروالقرآن قبل ان يجيء اقوام يقيمونه كما يقام القدح...».24 الحمدالله! كتاب خداي عزوجل براي سرخ و سياه يكي است. قرآن بخوانيد. قرآن بخوانيد پيش از آن كه گروهي بيايند كه قرآن را مانند كولهپشتي به پشت خود بيندازند.
1 - سوره اعلي، آيه 6
2 - سوره قيامه، آيات 16 تا 19
3 - سوره فرقان، آيه 32
4 - سوره دهر، آيه 23
5 - اصول كافي، ج 2، ص 136
6 - كنزالعمال، خ 2353
7 - كنزالعمال، خ 2355
8 - سوره فرقان، آيه 32
9 - سوره مزمل، آيه 4
10 - سوره اسراء، آيه 106
11 - همان
12 - ن ك. جمالالقراء و كمال الاقراء، ج 2، صص 215-213
13 - تفسير صافي، ج 2، ص 809
14 - علوم القرآن عندالمفسرين، ج 1، ص 22
15 - تفسير صافي، ج 2، ص 766
16 - تفسير شبر. ص 541
17 - الميزان، ج 2، ص 195
18 - تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 318
19 - بحارالانوار، ج 89، ص 49
20 - المرضد الوجيز، ص 68
21 - جمال القراء، ج 2، صص 215-213
22 - مناهل العرفان، ج 1، ص 242
23 - همان
24 - جمال القراء، ج1، ص 269 و 270