خداوند متعال لباسهاي بهشتيان را از جنس پارچه نازك حرير و ابريشم توصيف مي كند در سوره كهف، آيه31 و حج،آيه23 در مقام تزئين غلمان بهشتي ميفرمايد:«من أساور من ذهب» دستبندهاي آنان از طلاست و در سوره فاطر ميفرمايد:«جنّات عدّن يدخلونها يحلّون فيها من أساور من ذهب و لولوء؛در بهشتهاي هميشگي كه به آنها در خواهند آمد در آنجا با دست بندهايي از زر و مرواريد زيور يابند».(سوره فاطر، آيه 34) اما در سوره انسان خداوند در توصيف جنس ظروف و دستبندهاي بهشتيان تنها از جنس نقره كه در زبان عربي فضّه است،ياد ميكند. و اين كلمه را در اين سوره در سه جا نام ميبرد:
ـ «و يطاف عليهم بآنية من فضّه و أكواب كانت قواريراً»(سوره انسان،آيه 15)
كلمه «آنية» جمع «اناء» به معناي ظرف.و «اكواب» جمع «كوب»،به معناي ظرف آب است؛البته ظرفي كه مانند ليوان نه دسته داشته باشد و نه لوله.
خدّام بهشتي (غلمان) براي اهل بهشت طعام و آب ميآورند. با چنين ظرفهاي نقره فام دور آنان طواف ميكنند
ـ «قوارير من فضّة قدّروها تقديرا؛ آن بلورين كوزههاي نقره فام و به اندازه و تناسب (اهلش) مقدّر كردهاند».(سوره انسان، آيه 16)
ـ «عليهم ثياب سندس خضر و استبرق و حلّوا اساور من فضّة و سقاهم ربّهم شراباً طهورا؛بر بالاي بهشتيان، ديباي سبز و حرير سطبر (زخيم) است و بر دستهايشان دستبند نقره فام و خدايشان شرابي پاك و گوارا بنوشاند».(سوره انسان، آيه 21)
بر اساس روايات؛ حسن و حسين (ع) بيمار شدند. پيامبر بزرگ اسلام (ص) با جمعي از ياران به عيادتشان آمدند.پيامبر (ص) به علي (ع) فرمودند:اي ابوالحسن! خوب بود براي شفاي فرزندان خود نذري ميكردي، علي (ع) و فاطمه (س) و فضّه نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند،سه روز،روزه بگيرند. بنابه روايت امام صادق (ع):نزد فاطمه (س) مقداري جو بود،آن را آسياب كرد و با آن غذايي تهيه كرد، همين كه آن را پختند و پيش روي خود نهادند تا تناول كنند، مسكيني آمد و گفت:سلام بر شما اي اهل بيت محمد (ص)! خدا رحمتتان كند، مسكيني هستم،علي (ع) برخاست و يك سوم آن طعام را به سائل داد، چيزي نگذشت كه يتيمي آمد و گفت:خدا رحمتتان كند، باز علي (ع) برخاست و يك سوم ديگر را به يتيم داد، پس از لحظهاي اسيري آمد و گفت خدا رحمتتان كند، باز علي(ع) ثلث آخر را هم به او داد، و آن شب حتي طعم آن غذا را نچشيدند و خداي تعالي اين آيات را در شأن ايشان نازل كرد و اين آيات در مورد هر مؤمني كه در راه خدا چنين كند، جاري است.
اين سوره به عنوان يكي از افتخارات و فضائل مهم علي (ع) و فاطمه (س) و فرزندانشان محسوب مي شود.1
نعمتهاي بهشتي كه در اين سوره بيان گرديده،عبارتند از:لباسهاي بهشتيان از جنس حرير و استبرق، انواع نوشيدنيها از جمله با طعم كافور و زنجبيل مخصوص و چشمه سلسبيل، درختان بهشتي و سهل الوصول بودن دست يابي به ميوههاي آنان، خادمان بهشتي(غلمان) كه به مرواريدهاي درخشان و پراكنده تشبيه شدهاند و در اطراف بهشتيان مشغول خدمتگزاري هستند و آنقدر چهرههايشان نوراني است كه نور رويشان به روي يكديگر ميتابد، و در دستهايشان دستبندي از جنس نقره است.
در اين سوره خداوند در آيه:«سقاهم ربهم شراباً طهوراً» همه واسطهها را حذف كرده، نوشاندن شراب طهور را مستقيماً به خود نسبت داده است.
جنس كليه ظروف طعام و آب را از جنس نقره بيان ميكند. و منظور از نقرهاي بودن آنها تشبيه رساي ظروف بهشتيان است كه از نظر صفا و زيبايي مانند نقره است، نه اينكه حقيقتاً از جنس نقره باشد.2
اين را هم بايد دانست كه در آيات مورد بحث جزو نعمتهاي بهشتي،حورالعين ذكر نگرديده، با اينكه در قرآن كريم هر جا سخن از نعمتهاي بهشتي شده،حورالعين جزو مهمترين آنها ذكر گرديده است. ممكن است از ظاهر آيات چنين فهميده شود كه علت آن اين بوده كه در بين افراد،كسي از زنان بوده، و خداي تعالي براي رعايت حرمت ايشان سخن از حورالعين به ميان نياورده است.در تفسير روح المعاني همين معنا را از لطائف قرآن دانسته و گفته:در صورتي كه آيات درباره اهل بيت (ع) نازل شده باشد، ذكر نشدن حورالعين از لطيفترين نكات خواهد بود.و به خاطر رعايت احترام انسيه حورا حضرت فاطمه (س) است.3 و نيز در بيان جنس ظروف و دست بندهاي آنان،اشاره به فضّه ميكند.
اين كنيز در خانه دختر پيامبر (ص) به عنوان يك همكار و يكي از اعضاي خانواده، مورد احترام بود و هرگز به چشم كنيز و خدمتكار به او نگاه نميشد.كارهاي خانه به طور عادلانه ميان حضرت زهرا (س) و فضّه خادمه،تقسيم شده بودوتا فاطمه (س) زنده بود، فضه او را خدمت كرد.پس از وفات او،در خدمت دخترش زينب كبري (س) باقي ماند.
در كربلا نيز به همراه اهل بيت (ع) بود. و از آن جايي كه در خانه عصمت و طهارت و در كانون مهبط وحي رشد و نمو كرده بود، آوردهاند كه قريب به بيست سال جز به قرآن تكلّم نميكرد.وي علاوه بر مقام علمي و احاطه بر قرآن و فضائل اخلاقي،همچون ديگر بانوان اهل بيت (ع) مصائب بزرگي را متحمّل شد.4 وي از پيروان صديق و از شيعيان واقعي خاندان نبوّت بود و خداي سبحان همانگونه كه به پاس و بزرگداشت از حضرت فاطمه (س) در اين سوره از حورالعين نامي نميبرد.با لطافت خاصي نام فضّه را بدون ذكر طلا در قرآن ميآورد.و اين گونه از تلاش نيكوكاران به صورت اشاره تشكر ميكند.
1. محمد حسين طباطبائي، الميزان، ترجمه:سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 3، ص 364.
2. همان.
3. بانو سيده نصرت امين، مخزن العرفان، ج 3، ص 240 ـ 244، ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 25، ص 342 ـ 348.
4. دكتر احمد بهشتي، زنان قهرمان،ص 146 ـ 152 و عبدالحسين دستغيب، زندگاني حضرت فاطمه زهرا(س) و زينب كبري،ص 150 به بعد.