سوره ابراهيم(ع) چهاردهمين سوره قرآن مجيد در ترتيب تلاوت سورهها و هفتادودومين سوره در ترتيب نزول مشهور است1. اين سوره به مناسبت ذكر نام حضرت ابراهيم(ع) در ضمن دعاهاي ايشان (آيات 22-27) به اين نام خوانده شده است2 و در روايات فضائلالسور و نيز اقوال مفسران و علماي علوم قرآني تنها بدين نام معروف است3؛ اين سوره در پايان جزء سيزدهم از اجزاي سيگانه قرآن مجيد قرار گرفته است.
سوره ابراهيم(ع) داراي هفت واحد موضوعي(ركوع)، 52 آيه در مصحف رايج بنابر عدد كوفي و در شمارشهاي ديگر 51، 54 و 55 آيه، 831 كلمه4 و 3هزار و 434 حرف5 است. اين سوره به اجماع علوم قرآني در مكه نازل شده به جز در آيه 28 و 29 كه در مدينه و در شأن مشركان كشتهشده در جنگ بدر نازل شده است6.
سوره ابراهيم(ع) كه پس از سوره رعد و قبل از سوره حجر قرار گرفته است، داراي مشابهتها و همبستگيهاي مشهوري با سوره حجر است كه در ديدگاه زوجيت سورهها زوج سوره ابراهيم ميباشد؛ از جمله اين همبستگيها ميتوان به اين موارد اشاره كرد:
- پايان سوره ابراهيم با وصف قرآن و آغاز سوره حجر با همين وصف7.
- در هر دو سوره به اصل رسالت الهي و مخالفت كافران با آن و تحقق و ثبوت سنت الهي در اقوام گذشته پرداخته شده است8، با اين تفاوت كه در سوره حجر بيان مصداق و تفصيل بيشتري دارد.
- در هر دو سوره، از حضرت ابراهيم(ع) در چندين آيه ياد شده است9.
- در سوره ابراهيم(ع) كه به اغوا و اغراي شيطان اشاره شده است10 سوره حجر به ريشهيابي و پيجويي زمينه و سبب آن پرداخته و در اينباره بياني تفصيلگونه دارد11.
- در روايتي از امام صادق(ع) قرائت دو سوره ابراهيم(ع) و حجر در يكي از نمازهاي هفته داراي خاصيتي ويژه معرفي شده است12، اين روايت در صورت صحت با توجه به همراهي اين دو سوره در آن ميتواند موءيدي بر زوجيت و همبستگي اين دو سوره باشد.
سوره ابراهيم(ع) جزء پنج سوره الراءات (سورههايي كه با الر آغاز ميشوند) يعني يونس(ع)، هود(ع)، يوسف(ع)، ابراهيم(ع) و حجر است و در ترتيب مصحف رايج و ترتيب تلاوت پشت سرهم آمدهاند جز اينكه سوره رعد كه با المر آغاز ميشود بعد از يوسف(ع) و قبل از ابراهيم(ع) در ميان آنها قرار گرفته است13. سيوطي به نقل از برخي علماي گذشته "الراءات" را بساتينالقرآن ناميده است14؛ همچنين اين سوره در دستهبندي الهام گرفته از روايت نبوي كه قرآن مجيد به چهار قسم "سبعطوال، مثاني، مئين و مفصل "تقسيم ميشود، در شمار سورههاي مثاني محسوب شده است15.
"رسالت" رسولان الهي، محور موضوعي سوره ابراهيم(ع) است16: كه در حجم قابلتوجهي از سوره بدون مشخصكردن پيامبري خاص گفتوگوها و رويارويي رسولان با مخالفان ايشان را ارائه داده است. اصول و مواضع كلي رسولان الهي و عكسالعمل منكران ايشان در اين سوره جمعبندي شده است بهطوريكه ارائه چنين دورنما و تصويري كلي از رسالت پيامبران و واكنش منكران آنها در سور ديگر قرآن كمتر ديده ميشود. تكرار قابلملاحظه كلمه "رسل" و مشتقات آن (10 بار) و كلمه ناس (نه قومي خاص) (6 بار) با توجه به حجم سوره و نيز ارائه تقابلهاي نمادين و كلي، نه مختص به پيامبر يا قومي خاص، مناسبتي جالب و تدبر برانگيز با محور موضوعي اين سوره دارد.
تقابلهايي مانند نور و ظلمت17، كلمه طيبه و كلمه خبيثه18، قرار و زوال، ثبات و بيقراري19. براين اساس ياد كرد ابراهيم(ع) نيز كه در نگاه قرآني، رسولي نمونه شناخته ميشود، با اين محور موضوعي هماهنگي و مناسبت دارد و گزارش كوتاهي كه از مقابله و برخورد موسي(ع) با قوم خود آمده است20 حالتي استطرادي خواهد داشت.
دورنماي ديگري از سوره كه بيارتباط با محور موضوعي مذكور سوره نيست و خود ميتواند بهعنوان محور موضوعي سوره ديده شود و مسئله رسالت و تقابل رسولان و منكرانشان وابسته بدان مطرح گردد همان "تقابل ثبات و زوال" است؛ براين اساس در اين سوره، بينشها و عقايد، عملها و كردارها، گفتارها و اقوال، اعتمادها و تكيهگاهها، پيرويها و رهبران، فرجامها و عواقب با اين نگاه و با اين تقابل نگريسته شده و ارائه ميگردد، مثلاً يادآوري توكل بر خداوند و چهاربار تكرار مشتقات آن در دو آيه 11 و 12 در مقابل اعتماد و اتكال كافران بر اعمال و رهبران مستكبر خود21 از جمله شواهد بارز اين موضوع محوري است. انبيا و دعوت آنان و فرجام موءمنان و منكران رسل و سخن و فرجام ايشان مصاديق روشني از حق و قرار و ثبات از يكطرف22 و باطل، زوال، بوار و هلاك23 از طرف مقابل نمايانده ميشوند. ابراهيم(ع) نيز در تصويري كه از او داده ميشود يعني "بشري متصل و متكي به حق" و "داعي پروردگار" بهعنوان نمونه كاملي از ثابتان و قراريافتگان و سخنان و دعاهاي او بهعنوان نمونه بارزي از قول ثابت و در تعبيري رساتر مصداق كامل و بارز آيه 27 اين سوره است24: يتبتالله الذين بالقول الثابت فيالحيوة و فيالاخرة: «خداوند موءمنان را با گفتار ثابت و حق در زندگي دنيا و آخرت ثبات و قرار ميبخشد».
اين سوره با حروف مقطعه الر و اشاره به انزال كتاب و هدف از آن و مالكيت فراگير الهي و گمراهي و فرجام بد كافران آغاز شده و پس از اشاره به همزباني رسولان الهي با قوم خويش و اينكه هدايت و گمراهي به مشيت خداوند عزيز حكيم است، رسالت موسي(ع) را يادآور ميشود سپس به پندگيري از سرگذشت اقوام گذشته فرا ميخواند و در اين ميان گفتار رسولان الهي و پاسخ منكرانشان بدون مشخصكردن رسول و قومي خاص آورده شده است. در ادامه بيثمربودن اعمال كافران و فرجام دردناك آنان در قيامت و گفتوگوي پيروان گمراهشده با رهبران گمراهكننده مانند مستكبران و شيطان و فرجام خوش موءمنان صالح بيان گرديده است. پس از مقايسه كلمه طيبه با كلمه خبيثه با تمثيل آن دو به دو درخت يكي استوار و باردار و ديگري از جابركنده و بيقرار و اشاره به هلاكت و زوال كافران و مشركان و ثبات و قرار موءمنان و دعوت ايشان به نماز و انفاق و بيان مظاهري از ربوبيت الهي، دعاهاي ابراهيم(ع) براي خود، فرزندانش و موءمنان آمده است. در ادامه سوره با تأكيد بر عدمغفلت و خلفوعده خداوند و ارائه تصويري از مناظر نزول عذاب الهي و روز قيامت، همه مردم به خصوص ظالمان را هشدار ميدهد و سرانجام، اين سوره با وصفي زيبا از قرآن خاتمهاي به يادماندني به ذهن ميسپارد: هذا بلاغ للناس و لينذروا به وليعلموا أنما هو اله واحد و ليذكر اولواالالباب: «اين پيامي است براي همه مردم تا اينكه بدان بيم يابند و بدانند كه او معبودي يگانه است و تا صاحبان خرد پند گيرند».
هركس بخواهد حضرت ابراهيم(ع) را با معرفي قرآن بشناسد در اولين مرحله، اين سوره ابراهيم(ع) است كه او را بهسوي خود ميكشاند. سورهاي كه تنها با نام "ابراهيم" خوانده ميشود. حضرت ابراهيم(ع) را با دعاهايش شناسانده است و اين تنها سورهاي است در ميان سورههاي قرآن كريم كه در يادكرد ابراهيم(ع) تنها دعاهاي او را آورده است25. در ميان دعاهاي قرآني رايج ميان مسلمانان برخي دعاهاي ابراهيم(ع) در اين سوره مشهور است از جمله: رب اجعلني مقيمالصلوة و من ذريتي ربنا و تقبل دعاء: «پروردگارا! مرا برپادارنده نماز قرار ده و نيز از فرزندانم. پروردگارا و دعاي مرا بپذير»(آيه 40)
ربنا اغفرلي و لوالدي و للموءمنين يوم يقومالحساب: «پروردگارا، روزي كه حساب برپا ميشود بر من و پدر و مادرم و بر موءمنان ببخشاي»(آيه 41).
و از جمله امثال قرآن كريم سه مثلي كه در اين سوره آمده است26 در زيبايي و تأثير نمونهاند.
سوره ابراهيم(ع) كه تمام فضاي آن را مباني معرفتي، بينشي و عقيدتي فرا گرفته است27، تنها دستور و سفارش عملي كه براي موءمنان و البته وابسته به بينش و عقيده را بيان ميكند، در ميانه سوره و در خصوص اقامه نماز و انفاق آشكارا و پنهان است28.
در برخي روايات فضائلالسور "رفاقت و همنشيني ابراهيم(ع)" در بهشت ثمره قرائت (موءثر و مداوم) اين سوره بيان شده است29 كه محتواي سوره و اثر وضعي قرائت موءثر آن در شخصيت قاري ميتواند موءيدي بر صحت مضمون اين روايت باشد.
1 - تاريخ قرآن، محمود راميار، ص584 و 694.
2 - نك: بصائرذويالتمييز فيلطائف كتاب العزيز، فيروزآبادي، ج 1، ص 266.
3 - نك: بصائرذوي التمييز، ج 1، ص 268 و 271؛ تاريخ قرآن ص 584؛ الاتقان، سيوطي، ج 1، صص 187-197.
4 - تاريخ قرآن، ص 584.
5 - همان.
6 - مجمعالبيان طبرسي، ج 13، ص 193.
7 - همان.
8 - آيات: 4 و 9-15 و 44-47 از سوره ابراهيم و آيات: 4 و 5 و 10-13 و 51-84 از سوره حجر.
9 - سوره ابراهيم آيات 35-41 و سوره حجر آيات 51-60.
10 - ابراهيم، 22.
11 - حجر، 26-50.
12 - مجمع البيان، ج 13، ص 193.
13 - تاريخ قرآن، ص 597.
14 - الاتقان، ج 1، ص 201.
15 - تاريخ قرآن، ص 595.
16 - مقايسه كنيد با مطلب تفسير فيظلالالقرآن، سيدقطب، ج4، ص 2077.
17 - آيههاي 1 و 5.
18 - آيههاي 24 و 26.
19 - آيات: 27، 28، 29، 44، 26 و 24.
20 - آيات 5-8.
21 - آيات نمونه: 18، 21 و 22.
22 - آيات نمونه: 14، 23 و 27.
23 - آيات نمونه: 15، 18، 28، 29، 30، 43، 44 و 46.
24 - مقايسه كنيد با مطلب تفسير فيظلالالقرآن، ج 4، ص 2077.
25 - سورههايي كه از حضرت ابراهيم(ع) سخن به ميان آوردهاند: بقره، آلعمران، نساء، انعام، توبه، هود(ع)، يوسف(ع)، ابراهيم(ع)، حجر، نحل، مريم(ع)، انبيا، حج، شعرا، عنكبوت، احزاب، صافات، ص، شوري، زخرف، ذاريات، نجم، حديد، ممتحنه، اعلي.
26 - يكي در آيه 18 و دو مثل ديگر در 24-26.
27 - فيظلالالقرآن، ج4، ص 2077.
28 - آيه 31.
29 - بصائرذوي التمييز، ج1، ص 271.