پرواضح است پس از گسترش اسلام ملتهاي شرق اعم از فارس و ترك با اصلاحات عقيدتي، اخلاقي و فرهنگي و گرويدن به پرستش خداي واحد توانستند در مدت زمان كوتاه خود را با اسلام و مسلمين همرنگ كنند و قدرت تازهاي كسب كرده از هر حيث پيشرفت چشمگيري داشته باشند. قبل از گرويدن تركان به اسلام قبائل ترك به صورت پراكنده زندگي ميكردند.1 و به گفته مورخين تركان توتمپرست قبل از اسلام و شمنيست بودهاند. گرچه اين نظريه در سالهاي اخير توسط تحليلگران و توركولوژيستهاي معاصر مانند ابراهيم قفس اوغلو موردانتقاد قرار گرفته و درستي آن مورد ترديد قرار گرفته است، ولي قدر مسلم آنست كه تركان اعتقاد به گؤگ تانري (خداي آسماني) داشته و در عين حال به بعضي حيوانات نيز مثل عقاب و گرگ قداست قائل بودهاند.2 شايان ذكر است كه دليل گرويدن دسته جمعي و بدون خونريزي و جنگ و جدال تركان به اسلام نيز بايد در سنخيّت اعتقاد مسلمين و تركان در پرستش خداي واحد آسماني جستجو كرد. به شهادت اغلب توركولوژيستها تركان هيچگاه به ثنويت معتقد نبودهاند. برخورداري از چنين اعتقادي سبب شد كه تركان بدون هيچ تعصب جاهلانه دين اسلام را قبول كنند و پس از گرويدن به دين اسلام و آشنا شدن با فرهنگ و تمدن ايراني ــ اسلامي از تأثير فرهنگ تمدن چين و هند خارج شده و تحت تأثير فرهنگ و تمدن اسلام و ايران درآيند.د
پس از اينكه تركان به اسلام گرويدند، از پراكندگي و قبايل متفرقه رهايي يافته تحت دين واحدي زير لواي اسلام جمع شده و به تمدن از هم گسسته خويش جهت دادند و سامان بخشيدند. از اين جهت قبول دين اسلام از هر حيث به خير و صلاح تركان انجاميد. ادبيات، موسيقي، زبان و در يك كلام فرهنگ تركان جان گرفت و به حيات جاودانگي خود دوام بخشيد.
مشرف شدن تركان به دين اسلام نيز به خير و صلاح مسلمين تمام شد. تركان پس از داخل شدن به اوردوي خليفه عباسي مرزهاي امنيتي آنها را مستحكم كردند. موقعي كه مسلمين از طرف بيزانس از مرز سوريه مورد تهديد قرار گرفتند، اردوي تركان جلوي تهاجم بيزانس را گرفت.3
پس از آنكه سلجوقها ايران را تسخير كردند، طغرل و آلپ ارسلان در مدت 25-20 سال با هجوم به مملكت روم توانستند، بر آناتولي استيلا يابند و آن را به يك مملكت اسلامي تبديل كنند.4 تركان در جنگهاي صليبي نيز در مقابل مسيحيت ايستاده و از اسلام محافظت كردند.
در تشريح مرحله سوم از اين رويارويي چنين آمده است:
«برخلاف نظر ويل دورانت، پايان جنگهاي صليبي شروع دوران ترقي تمدن غرب و افول تمدن و نهضت اسلامي نبود. مسلمانان حركت وسيع و نيرومندي را عليه غرب سازمان دادند.
نقطه اوج مرحله سوم فتح قسطنطنيه در سال 1453 توسط محمد فاتح بود. روز فتح، روز استثنايي در تقابل شرق و غرب بود. مؤلف ادامه پيروزي مسلمانان (تركان) را چنين بيان ميدارد.
«1ــ در سال (1456 م / 861 هـ ) آتن را تصرف كردند.
2ــ در سال (1492 م / 898 هـ ) بايزيد دوم مجارستان را تصرف كرد.
3ــ در سال (1499 م / 905 هـ ) جنگ با ونيز بود. تركها در ساپينزا ونيزيها را شكست دادند.
4ــ در سال (1521 م / 928 هـ ) سليمان اول بلگراد را گرفت.
5 ــ در سال (1529 م / 936 هـ ) تركها وين را محاصره كردند و...»5
با عنايت به گفتههاي فوق تركان، بيشتر از اقوام و ملتهاي ديگر اسلامي با غرب رودررو قرار گرفته است. در تقابل غرب و اسلام اين تركان بودهاند كه يا با پيشرفت خود اسلام را تا قلب اروپا گسيل داشتند و يا با شكست و خودباختگي در مقابل غرب ضربه سختي بر پيكره فرهنگ اسلامي وارد ساختند. در خط مقدم تقابل اسلام و غرب تركان قرار دارند. در رويارويي اسلام وغرب تركان آنچنان به غرب مستولي شده بودند كه اساسا اروپاييها اسلام را به تركان ميشناختند. آندره دورييه6 در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوي مطلبي تحت اين عنوان دارد كه «تركان به خدايي يگانه كه خالق زمين و آسمان است و به روز رستاخيز نيكوكاران را پاداش ميدهد و تبهكاران را به كيفر ميرساند، معتقد هستند.»7
دكتر جواد حديدي در توضيح اين مطلب ميگويد: فرانسويان قرون وسطا همه مسلمانان را «عرب» ميناميدند. سپس از 1453 كه تركان عثماني قسطنطنيه را فتح و امپراتوري بزرگي تأسيس كردند، اعراب جاي خود را به تركان دادند. تنها از اواخر قرن هجدهم به بعد بود كه فرانسويان، رفته رفته، اقوام و مليتهاي مختلف اسلامي را از هم باز شناختند.8
خدمات تركان به اسلام تنها در فتوحات جغرافيايي خلاصه نميشود. در ساحت علم و ادب نيز تركان خدمات ارزندهاي در راه گسترش و ترقي فرهنگ و تمدن ايران ــ اسلام داشتهاند. دانشمنداني چون ترخان فارابي (فيلسوف بزرگ اسلامي) ابوريحان بيروني، جارالله زمخشري، سقراط آسياي ميانه يعني محمود كاشغري كه آثارشان را به زبان دينيشان (عربي) نگاشتهاند، در رشد و تعالي علم و ادب اسلامي خدمات شايان توجهي داشتهاند. علاوه بر دانشمندان فوق دانشمندان ترك زبان ديگر آثارشان را به تركي نگاشته و فرهنگ اسلامي را در ميان تركان تبليغ كردهاند. خواجه احمد يسوي كه به نام پير تركستان در منابع اسلام از آن ياد ميشود، از عارفان بزرگ اسلامي به شمار ميرود.
اين عارف وارسته كه به عنوان مركز ثقل فرهنگ عرب، فارس و ترك ميباشد، شاگرداني را تربيت كرده و به اقصي نقاط ممالك اسلامي رهنمون ساخت. خواجه احمد يسوي پدر فرقههاي تصوف همچون بكتاشيان در آناتولي، نقشبنديه در آسيا ميباشد.
ديوان حكمت يسوي در عرفان، قصص الانبياء رابغوري در منقبت انبياء (131 م / 689 هـ . ش) توسط برهانالدين ناصر رابغوزي به لهجه كاشغر نگاشته شده است) فقه مفتاحالعدل در فقه، نهجالفراديس در احكام و اخلاق، معين المريد در عرفان (سال 1313 م / 692 هـ . ش / 713 هــ . ق)، محبتنامه خوارزمي، مقدمةالادب زمخشري به سه زبان فارسي، تركي، عربي در لغت، رونق الاسلام در اسلامشناسي و همچنين ترجمه و تفسير دو جلدي محمدبن حمزه در سال 827 هـ . ق به زبان تركي اوغوز ميباشد و همچنين ترجمه تركي قرآن مربوط به دوران تيموري از جمله آثار اسلامي يادگار مانده از انديشمندان ترك به شمار ميرود.
زبان تركي از زبانهاي آقلوتيناتيو (التصاقي) و از گروه زبانهاي آلتاي بشمار ميرود. اين زبان از همان ابتدا در اصل به دو گروه تركي شرقي و تركي غربي تقسيم ميشود.
در بين زبانهاي تركي، زبان تركي آذري و تركي عثماني سهم بيشتري در ميراث مكتوب اسلامي دارند. آثار اسلامي به زبان تركي عمدتا به زبان تركي قديم بوده است كه اين آثار را ميتوان جزء آثار مشترك زبانهاي تركي كاشغري، جغتايي، تركي اوغوز به حساب آورد. و برخي به زبان تركي آذري و عثماني ميباشد. گرچه قرآنپژوهي، ترجمه و تفسير قرآن از دوران قديم به زبان تركي وجود داشته است، ولي آثار باقيمانده از آن دوران جزء ميراث مشترك كشورهاي آسياي ميانه، قفقاز، آناتولي به شمار ميرود. مقصد ما در اين مقاله تحليل قرآن پژوهي معاصر به زبان تركي آذري و تركي عثماني (استانبولي) در ميان تركان است و ديگر زبانهاي تركي همچون زبانهاي تركي قزاقي، قرقيزي، تركمني، ازبكي، كاشغري، اويغوري و ديگر زبانهاي تركي به دليل عدم رشد پژوهشهاي قرآني در آنها از بحث ما بيرون است. در اين بخش از گفتارمان قرآنپژوهي در آذربايجان و تركيه را مورد بررسي قرار ميدهيم.
ترجمه قرآن به زبان تركي آذري از قرن 9 هجري به دستور اوزون حسن آق قويونلو شروع شده است. اين ترجمه در بخش نسخههاي خطي كتابخانه آستان قدس رضوي در مشهد نگهداري ميشود. بعد از آن ميرمحمد كريم موسوي باكويي ترجمه و تفسيري به نام كشفالحقائق عن نكت الآيات و الدقائق به رشته تحرير درآورده است. اين ترجمه و تفسير بينظير در سه مجلد به شكل رحلي بزرگ و با چاپ زيبا و وزين به همت حاج زينالعابدين تقي اوف در سال 1322 در تفليس به چاپ رسيده است. مؤلف كه از مجتهدين طراز اول آذربايجان و قاضي شهر باكو بوده است، درباره انگيزه نگارش ترجمه و تفسير كشفالحقائق به زبان تركي آذري چنين بيان ميدارد.
«از آن جا كه ملتهاي مختلف اسلامي نميتوانند آنچنان كه سزاوار است، از مفاهيم قرآني به جهت عربي بودن آن استفاده كنند، لذا ترجمه قرآن به زبانهاي مختلف ملتهاي اسلامي لازم و ضروري است. اگرچه از هر ملتي چون فارس، ترك، هند، بربر و غيره دانشمنداني وجود دارند كه احكام قرآن را به آنان تفهيم ميكنند، ليكن ميان شنيدن از عالم و خواندن قرآن و درك مفاهيم قرآني به زبان مادري خود شخص تفاوت زيادي وجود دارد»9
مفسر براي آشنا ساختن خوانندگان با معاني عبارات قرآني با سبك خاصي آيات را ترجمه و تفسير كرده است كه مخاطبان آذربايجاني بتوانند علاوه بر درك معاني و مفاهيم قرآن معاني و معادل كلمات قرآن را نيز ياد بگيرند. اين ترجمه و تفسير به كرّات به چاپ رسيده است و توسط عبدالمجيد صادق نوبري به زبان فارسي برگردانده شده است.
اين ترجمه و تفسير توسط مفتي قفقاز شيخالاسلام محمدحسن موليزاده شكوي در دو جلد به قطع وزيري در سال 1326 هجري قمري برابر با 1284 هجري شمسي در مطبعه غيرت تفليس چاپ شده است. اين ترجمه و تفسير به كرات در ايران و آذربايجان به چاپ رسيده است.
يكي از ويژگيهاي مهم و خاص اين ترجمه و تفسير آنست كه براي هريك از واژههاي قرآني معادل دقيق تركي آورده شده است.
مؤلف با استفاده از تفاسير معتبر، موارد اختلاف مفسرين شيعه و سني را بيان ميدارد و با اجتهاد بينظيري نظر مفسرين شيعه را ترجيح ميدهد. مفسر بدون اين كه سخنان تفرقهانگيز بيان دارد، با شيوه عالمانه نظريات هر دو دسته را (شيعه و سني) بيان ميكند و آنها را مورد بررسي قرار داده صحت و سقم آنها را تعيين مينمايد.
اين دو ترجمه و تفسير از مهمترين آثار قرآنپژوهي در آذربايجان به شمار ميرود. پس از استيلا يافتن بلشويكها تا انقراض شوروي سوسياليستي باب قرآنپژوهي بسته شد.
پس از فروپاشي شوروي اولين ترجمه قرآن به زبان تركي آذري معاصر و به الفباي كريل توسط دو نفر از علماي طراز اول و آكادميك آذربايجان پرفسور واسيم محمدعلي اوف و مرحوم پروفسور ضياء بنيادوف10 به چاپ رسيد و عملاً باب قرآنپژوهي مجددا در آذربايجان باز شد. پس از اين ترجمه نريمان قاسمزاده قرآن را به شكل ادبي بديعي ترجمه نمود. و تا آنجا كه نويسنده اطلاع دارد ترجمههاي ديگري نيز در دست هست كه هنوز به چاپ نرسيدهاند. انتشار چنين ترجمههايي از قرآن بعد از فروپاشي شوروي و آنهم در مدت زمان كوتاه نشانگر قدمت قرآنپژوهي و اهتمام دانشمندان آذري به قرآنپژوهي است.
در دويست سال اخير تاريخ آذربايجان فراز و نشيبهاي زيادي داشته است. در روزگاري كه تمدن غرب در حال پيشرفت سريع در صنعت بود مسلمانان بيشتر درگير فئودالها، خانخاني و درگيريها و تضادهاي اجتماعي داخل خود بودند. در اين دوره از تاريخ بعضي انديشمندان مسلمان در مقابل غرب خود را باخته بودند و اعتقاد راسخ به تقليد كوركورانه از غرب و پشت پا زدن به تمام مباني خود داشتند. آنها براي رهايي سريع از خرافاتي كه گريبانگير مذهب و دين شده بود و فلاكت و نابساماني اجتماعي ــ سياسي و عقبماندگي علمي، داروي غربزدگي را تجويز ميكردند. پيشروان اين نظريه همچون ميرزا فتحعلي آخوندزاده، ميرزا ملكم خان، سيدحسن تقيزاده وكمال آتاتورك كه حتي نظريه تغيير الفبا را به پيش كشيدند و از اين طريق سعي كردند ضربه مهلكي به پيكره وحدت اسلامي مسلمين وارد سازند. اين توطئه آن چنان كارساز بود كه تركيه و آذربايجان با تغيير الفبا از جامعه بزرگ اسلامي جدا گشته و تخم شوم پان تركيسم، پان عربيسم، پان ايرانيسم و ناسيوناليسم و شوونيسم در ميان مسلمين كاشته شد. از طرف ديگر انديشمنداني نيز بودند كه به فكر تجديد حيات اسلامي در تمام زمينهها با استمداد از مفاهيم و انديشههاي قرآني افتادند. دانشمنداني چون اقبال لاهوري در پاكستان، سيد قطب در مصر، محمد عاكف در تركيه، ميرزا علي اكبر صابر در آذربايجان با اشعار و آثار خود مسلمين را از خواب گران بيدار ميساختند.
در آذربايجان انديشمندان مسلمان از چندين ناحيه مورد تاخت و تاز بودند. از طرفي روسزدگان نجات را در تقليد بيچون و چرا از تمدن غربي (روسيه) ميدانستند كه انديشمندان اسلامي جبههاي در مقابل اين روشنفكران روسپرست گشوده بودند و از طرف ديگر موردتهاجم و تكفير روحاني نمايان سودجو و بيسواد بودند كه هرگونه پيشرفت علمي و سوادآموزي جامعه را به ضرر منافع خويش ميديدند. بنابراين انديشمندان مسلمان كه به فكر تجديد حيات اسلامي و بازشناسي قرآن و اسلام افتاده بوده و درصدد دفاع از دين به شكل علمي برآمده بودند و پيشرفت علمي را براي دين و دينداري مفيد ميدانستند، در دو جبهه ميجنگيدند.
در اين دوره از تاريخ آذربايجان، تدريس و تحصيل در مدرسه به سبك جديد، تحصيل و تدريس جغرافيا و حتي امر كتابت براي شاگردان از طرف عدهاي از روحانيون ممنوع بود. مجله ملانصرالدين كه در آذربايجان به چاپ ميرسيد و تقريبا شرق را (ايران ــ مصر، هندوستان و آسياي ميانه) تحت پوشش بيدارگري خويش قرار داده بود؛ پايهگذار يك مكتب نويني در شرق بود و وضعيت فلاكتبار مسلمين را به طور گسترده در شمارههاي مختلف منعكس كرده است.
متفكران و قرآنپژوههاي مسلمان در برابر جهالت، بيسوادي و عقبماندگي فرهنگي ايدئولوژي نوين اسلامي را مطرح كردند و به بازشناساندن سيماي حقيقي اسلام پرداختند. متفكراني چون سيدعظيم شيرواني11 ميرزا علي اكبر صابر12 عباسقلي آقا باكيخانوف13 و مفسريني چون ميرمحمدكريم موسوي و ملامحمد حسن شكويزاده پيشروان بينش جديد از توحيد، اسلام و قرآن و نخستين پايهگذاران بازآموزي مفاهيم قرآني بودند. ميرزاعلي اكبر صابر با اشعار خود به تقبيح جهالت حاكم و به بيدارسازي مسلمانان و تشويق و ترغيب آنان به سواد و علمآموزي ميپرداخت. انديشمندان، روشنفكران را به بازآموزي مفاهيم قرآني دعوت ميكرد و توجه آنان را به محتوا، مضمون و معاني قرآن جلب مينمود.
عباسقلي آقا باكيخانوف و سيدعظيم شيرواني با الهام گرفتن از قرآن، آثار متعدد علمي، اخلاقي و اعتقادي به جاي گذاشتند. روحانيوني چون ميرمحمدكريم موسوي و ملامحمدحسن شكويزاده در بيداري روحانيت معاصر خود و فقهاي آن سامان سهم بسزايي داشتهاند. علماي اسلام در اين دوره بيش از پيش متوجه ضرورت فهم دقيق معاني قرآن شده و به مقتضاي شرايط مختلف فكري و سياسي و اجتماعي درصدد تأليف آثار علمي، اخلاقي، اعتقادي و تفسيري برآمدند و علاوه بر اينكه مسلمين را به يادگيري علوم اسلامي چون كلام، فلسفه، منطق، ادبيات، تفسير، فقه و اصول دعوت كردند؛ فراگيري علوم طبيعي، جغرافيا، نجوم، رياضيات، هندسه و زبان اقوام ديگر را ضروري دانستند. اين در حالي است كه اين روحاني مترقي و روشنفكر آذربايجاني از طرف بعضي از روحانيهاي خشك مذهب و مقدسنما مورد تكفير قرار ميگرفتند. مرحوم ميرمحمد كريم موسوي باكويي با درك موقعيت همت خويش را به كار بست و با نگاشتن آثار علمي در راه وحدت مسلمين خدمات ارزندهاي را ارائه نمود.
ايشان در مقدمه تفسير خود در اين خصوص چنين ميگويد:
«در بعضي از تفاسير موجود، مخصوصا تفاسير موجود به زبان فارسي تنها به الفاظ و قواعد صرفي و نحوي اكتفا شده است و برخي مفسران به سخناني كه موجب تفرقه بين ملتهاي اسلامي ميشود، مبادرت ورزيدهاند و حال آن كه اين تفرقهآفريني دور از مفاهيم قرآني است
هرچه هست از قامت ناساز بياندام ماست
ورنه تشريف تو بر بالاي كس كوتاه نيست
نوشتههاي چنين دانشمندان دروغين، ملت اسلامي را در نظر ملتهاي غيراسلامي عقبمانده و حقير جلوه ميدهد. حاشا ثم حاشا كه در اساس اسلام هيچ قصوري نيست، نقصان از ناحيه ما مسلمين است»14
مؤلف در رابطه با جعل احاديث، رسوخ افكار ارتجاعي، تشويق و ترغيب ملتها به جهل و بيسوادي از ناحيه برخي مؤلفان، مطالب مفصلي را بازگو و با استناد به آيات قرآن و احاديث نبوي ملت اسلامي را به كسب علم و سوادآموزي دعوت ميكند.
وي فقها را علاوه بر يادگيري علوم اسلامي و قرآني به يادگيري علوم طبيعي و انساني دعوت ميكند:
«عجبا فقها در كتابهاي خود وقتي از ميراث و سهمالارث بحث ميكنند، آن را منوط به علم حساب ميدانند. در حالي كه اغلب طلاب علوم ديني از علم حساب بيخبرند.
همچنين فقها وقتي در باب صلاة از قبله بحث ميكنند، زيربناي بحث را علم هيئت (هندسه، نجوم و جغرافيا) قرار ميدهند، متأسفانه در اين زمان اغلب طلاب و مدرسين علوم ديني وقتي به مبحث قبله ميرسند، عاجز و مبهوت ميمانند...»15
در اين دوره از تاريخ آذربايجان دانشمندان آذري با پرداختن به علوم قرآني در تجديد حيات معنوي جامعه آذربايجان و در مبارزه با جهل و بيسوادي و خودباختگي انقلاب فكري ايجاد كردند. شعاع اين انقلاب فكري از طريق مكتب ملانصرالدين به ايران، تركيه و هندوستان تابيدن گرفت.
نتيجه اين بازآموزي علوم قرآني و بيدارسازي متفكرين اسلامي، ارائه ترجمهها و تفسيرهاي نوين از قرآن كريم و نگارش كتب سياسي، اجتماعي، اخلاقي و علمي با استناد به آيات قرآني ميباشد.
تاريخ قرآنپژوهي در آناتولي ــ تركيه
چنانچه قبلاً ذكر شد درخصوص اولين ترجمه تركي قرآن نظرهاي مختلفي وجود دارد. پروفسور زكي وليد طوغان بر اين عقيده است كه در ميان گروه مترجمان تفسير طبري عالمان ترك نيز بودند كه همزمان با ترجمه فارسي، آن را به تركي نيز ترجمه كردهاند. اين ترجمه نيز مانند ترجمه فارسي ترجمهاي تحتاللفظي بوده است.16
اما پروفسور محمد فؤاد كؤپرولو و استاد عبدالقادر اينان بر اين باورند كه ترجمه تركي يك سده پس از ترجمه فارسي يعني در سده پنجم هجري (يازدهم ميلادي) پديد آمده است.17
هيچ يك از ترجمههاي فوق اكنون در دست نيست. تنها مهمترين ترجمه تركي كه به تركي خاوري ميباشد در موزه هنري تركي ــ اسلامي استانبول نگهداري ميشود و ليكن شش ترجمه تركي متعلق به سالهاي سده 12 تا 16 ميلادي كه به صورت تحتاللفظي و تفسيرگونه موجود است. نخستين ترجمه چاپي قرآن كريم تفسير البيان است كه در سال 1842 ميلادي در قاهره به چاپ رسيده است. پس از آن به ترجمه و چاپ ترجمههاي تركي در آناتولي به طور گسترده مبادرت شده است. ما در اين مقاله، تحقيقات و پژوهشهاي قرآني را به دو مرحله: دوره عثماني و مرحله دوره جمهوريت تقسيم ميكنيم:
عثمانيها به خاطر اينكه خود را پرچمدار اسلام قلمداد ميكردند و مدتي طولاني بر اكثر كشورهاي اسلامي عربي، اروپايي حاكم بودهاند و الحق كارهاي ارزندهاي نيز درخصوص معرفي اسلام و گسترش معارف اسلامي انجام دادهاند، به پژوهشها و معارف قرآني اهميت ميدادند. عثمانيها عليرغم اينكه به دور از تعصبات قومي و نژادي و اختلاف زبان فعاليتهاي ارزشمندي در آموزش و گسترش زبان عربي و زبان فارسي داشتند. و براي زبان عربي به عنوان زبان دين قداست خاصي قائل بودند، با اين وجود به ترجمه و تفسير قرآن به زبان تركي از خود علاقه نشان نميدادند و آن به دلايل زير بود:
1ــ متن عربي قرآن كريم از جانب خداوند به شكل اعجازآميز تنظيم شده است و در ترجمه، جنبه اعجاز آن از بين ميرود.
2ــ ترجمه هرچه هم قوي باشد در حد متن اصلي نيست و تنها برداشتهاي فردي مترجم از قرآن است.
3ــ بسياري از واژههاي قرآن معادل ندارند.
4ــ قرآن پايه و اساس دين است و ترجمه نميتواند جايگزين آن گردد.
5ــ زبان عربي زبان اسلام و قرآن است و ترجمه قرآن، به تدريج زبان عربي را كم فروغ ميكند واز شدت احساس لزوم فراگيري آن ميكاهد.
6 ــ پيامد ترجمه قرآن محروم ساختن مردم از درياي بيكران معارف اسلامي و مفاهيم قرآني است.
به دلايل فوق سالها ترجمه قرآن ممنوع بود تا آن كه در اواخر دوران عثماني به تدريج اين ممنوعيت برداشته شد و ترجمه قرآن رو به افزايش گذاشت و ترجمههاي متعددي انجام پذيرفت كه قديميترين آنها عبارتنداز:
1ــ ترجمه خضربن شاهين كه در عهد سلطان مراد دوم (824-855 ق) انجام يافته است.
2ــ ترجمه حسين بن حسن، مربوط به سال 965 قمري
3ــ ترجمه محمدبن يوسف آغري مربوط به سال 968 قمري18
پس از آن نيز به تدريج در طول دوره حكومت عثماني ترجمههاي فراوان ديگري پديد آمد كه در جمع به بيش از 60 ترجمه ميرسد.19
انگيزه اصلي ترجمه قرآن كريم در اين دوره بيشتر آموزش مفاهيم قرآن به تركها بوده است. به همين جهت بيشتر اين ترجمهها در مناطقي دور از مركز خلافت عثماني (استانبول) انجام يافته است. زيرا در استانبول، به علت رواج آموزش زبان عربي چندان نيازي به ترجمه قرآن احساس نميشده است.
به هرحال علاوه بر ترجمههاي ذكر شده مهمترين ترجمههاي دوران عثماني عبارتنداز:
1ــ ترجمه اسماعيل فرخ، مربوط به سال 1865
2ــ ترجمه محمد وهبي، مربوط به سال 1920
3ــ ترجمه جميل سعيد، مربوط به سال 1924
4ــ ترجمه احمد جودت پاشا، مربوط به سال 1927
5 ــ ترجمه اسماعيل حقي از ميرلي، مربوط به سال 1927
6 ــ ترجمه حمدي بارز، مربوط به سال 1935
7ــ ترجمه عمر رضا دوغرول، مربوط به سال 1943
2) تحقيقات و پژوهشهاي قرآني در دوره جمهوريت
ظهور كمال آتاترك، پايان حكومت عثماني و آغاز دوره جديد در تاريخ تركيه محسوب ميشود. برخلاف تصور ظاهري گرچه با ظهور كمال آتاترك پيوند تركان مسلمان با ديگر مسلمانان و همچنين با تاريخ و گذشته خود گسست وحكومت لائيك و ضدديني بر مسند قدرت نشست و عرصه بر مسلمانان و عالمان دين توسط حكومت لائيك تنگ گرديد، با اين وجود مردم تركيه بخصوص دينداران عالم و روشنفكران مذهبي همچون محمد عاكف ارصوي» كه همتاي محمداقبال پاكستاني و ميرزا علي اكبر صابرآذربايجاني است، با تجديدقوا و آگاهي از لطائفالحيل غربگرايان در راه اعتلاي تفكر ديني بسيار كوشيدند. روشنفكران مذهبي تركيه با شناخت وضع موجود و با آگاهي از نواقص و عيوب گذشتگان از يك طرف تفكر ديني را ترميم كردند و از طرف ديگر در مقابل تبليغات وسيع و فشارهاي سخت حكومت لائيك و روشنفكران غربزده كه از اسلام و دين، تصوير غلطي ارائه ميدادند و عقب ماندگي صنعتي و اقتصادي را ناشي از دين و اسلام قلمداد ميكردند و براي رهايي از فلاكتهاي گريبانگير چاره درد را در غربزدگي و حتي گرايش به مسيحيت ميدانستند20، با فعاليتهاي روشنگرانه، اشعار، خطابهها و نوشتههاي علمي و تحقيقي خود با قدرت و شجاعت ايستادگي ميكردند.
ماامروزه شاهد نتايج آن مقاومتها و روشنگريها در تركيه هستيم كه عليرغم حكومت ضدديني تركيه و عليرغم تبليغات سوء و گسترش فرهنگ غربزدگي و بيبندوباري تفكر اسلامي، انديشههاي قرآني روز به روز گستردهتر و عميقتر ميگردد.
برخلاف تصور ظاهري تحقيقات قرآني، ترجمهها و تفسيرهاي قرآن در تركيه امروز هم از حيث كيفيت و هم از حيث كميت نسبت به دوران حكومت اسلامي عثماني در حد بالايي قرار دارد. اگر در حكومت عثماني تنها خليفه عثماني به گسترش معارف اسلامي اهتمام ميورزيد در دوران جمهوريت اكثريت قاطع مردم تركيه به دفاع از ارزشهاي اسلامي و گسترش فرهنگي اسلام اهتمام ميورزند. بعد از جمهوريت جامعه تركيه نسبت به قرآن، انديشههاي قرآني، ترجمه و تفاسير قرآن به چنددسته تقسيم شدند.
1ــ گروهي به گذشته اسلامي و فرهنگ ديني پشت پا زده و كاملاً به غرب گرايش پيدا كرده و تكامل و ترقي را در سايه غربي شدن قلمداد كردند كه اين گروه را روشنفكران لائيك نام نهادند.
لائيكها عليرغم اينكه 99 درصد جامعه تركيه مسلمان بوده و فرهنگ اسلامي در آن ريشه دوانده است، به آن هيچ اهميتي نداده و هيچگونه آگاهي از اسلام و قرآن نداشتهاند.
لائيكها درخصوص آخرين پيغمبر حضرت محمد (ص) اطلاعات دقيقي ندارند. آنها در اين خصوص به آراء و نظرات متشرقين غربي اتكا كردهاند.
لائيكها عادات و رسوم بعضا غلط جامعه را كه اغلب از جهل و بيسوادي و خرافات رايج در قشر عوام جامعه نشأت ميگيرد، به حساب دين ميگذارند و بدين طريق كمال استفاده را از آن ميبرند. اين گروه حوصله گفتوگو و بحث را نيز نداشته و فقط با قلم و زبان خود و ظاهري علمي و مدرن به تبليغات سوء ميپردازند.
2ــ روشنفكران مذهبي: عدهاي از عالمان و روشنفكران جامعه تركيه با درك صحيح از وضعيت موجود پايبند فرهنگ و تاريخ اسلامي خويش بوده و با تجديد قواي فكري و ترميم انديشههاي ديني درصدد تجديد حيات معنوي جامعه تركيه برآمدند. اين گروه از روشنفكران كه به عبارتي نسل جمهوريت محسوب ميشوند، از گذشته خود نبريدند بلكه با مطالعه و بررسي آثار گذشتگان موارد ضعف و قوت انديشه و تفكرات ديني را يافتند و به بازسازي آن پرداختند. اين گروه از روشنفكران در دانشكدههاي الهيات دانشگاههاي تركيه و همچنين در مدارس امام خطيب به تحصيل در زمينه قرآن، كلام، صرف، نحو، الهيات، تجويد، قرائت و غيره پرداختند و هم از طريق تربيت شاگردان ديني و نوشتن كتب و مقالات ديني در راه گسترش فكر ديني فعاليت كردند كه مهمترين نتيجه و حاصل آن پديد آمدن دهها نوع ترجمه، تفسير و پژوهشهاي قرآني، قرائت، حفظ و تلاوت قرآني است كه به طور مختصر به شرح آنها ميپردازيم.
الف: ترجمه: پس از انقراض خلافت عثماني و ظهور جمهوريت، حركت ترجمه در تركيه به علل مختلف رشد چشمگيري داشته است؛ به گونهاي كه تعداد ترجمههايي كه پس از اعلان جمهوريت از سال 1923 تاكنون نگارش يافته بيش از ترجمههاي دوران عثماني است. خود اين پروسه معلول عوامل متعددي است. كه از آنجمله است نياز شديد نسل جوان به گذشته درخشان خود. از اينرو براي رفع اين نياز مترجمين زبردست، قرآن را به تركي ترجمه و با خط لاتين به چاپ رساندند. نهضت ترجمه رونق يافت و دهها ترجمه نوين پا به عرصه ظهور گذاشت. استقبال گرم و شايسته مردم تركيه نيز مهمترين مشوق مترجمان و عالمان ديني در ارائه ترجمههاي بهتر و زيباتر شد. از طرف ديگر محدوديتهاي قانوني كه در دوران عثماني بود، تماما برداشته شد و اين امر نيز سبب شد مترجمان مختلف با سبك و روشهاي گوناگون در ساحت ترجمه رقابت كنند و روز به روز ترجمهها هم از حيث كميت و هم از حيث كيفيت رشد يابند. اگر به سير ترجمه قرآن در تركيه نظري بيفكنيم، خواهيم ديد از آغاز تاكنون ترجمه قرآن سير صعودي داشته است. به عنوان مثال در عرض 8 سال اخير در حدود سي و چهار نوع ترجمه ارائه شده است كه چاپ بعضي از ترجمهها به چهاربار (با تيراژ بالا سي هزار) رسيده است. و يا از سال 1841 تا سال 1927 چهار ترجمه و تفسير، در دهه 30 يك دوره تفسير ده جلدي، در دهه 40 يك ترجمه دو جلدي، از 1951 تا 1960 هشت ترجمه، از 1961 تا 1970 شش ترجمه، از 1971 تا 1980 هفت ترجمه از 1981 تا 1989 نه ترجمه و از 1990 تا 1997 بيست ترجمه ارائه شده است. اين افزايش كمي همراه با رشد كيفي بوده است. يعني ترجمههاي اخير سليس، ساده، روان با معادل يا بيدقيق و با جملات محكم، رسا و زيبا به چاپ رسيده است.
به هرحال تاكنون بيش از هشتاد نوع ترجمه به زبان تركي عثماني و استانبولي در دست هست كه هركدام به نوبه خود ارزش خاصي دارند و بزرگترين ميراث علمي، ديني و ادبي و فرهنگي جامعه تركيه ميباشد. مهمترين ترجمههاي فوق عبارتند از ترجمههاي: [دكتر عبدالوهاب اؤزترك مربوط به سال 1994، طلعت قوچ ييغيت سال 1993، ياشار نوري اؤزترك در سال 1993، خانم مدينه بالجي در سال 1992، علي ارسلان در سال 1990، عثمان كسكي اوغلو در سال 1988، علي بولاچ مربوط به سال 1983، جلال ييلدريم مربوط به سال 1982 و حسن كاراكارايا مربوط به سال 1981 ميباشد. از ترجمههاي ياد شده ترجمه خانم مدينه بالجي به خاطر برخورداري از، سبك خاص جايگاه ويژهاي دارد. خانم مدينه، با مهارت كامل متن قرآن را به صورت تحتاللفظي بدون اين كه به ساختار نحوي جملات تركي خللي برساند ترجمه كرده است. اين سبك خود در يادگيري زبان قرآن و معادليابي كلمات قرآني بسيار مفيد است. از طرف ديگر خانم بالجي بدون واسطه قراردادن ترجمه ثالثي مستقيما به ترجمه پرداخته است.
اگر ما هريك از ترجمههاي يادشده را مورد بررسي قرار ميدهيم خواهيم ديد كه حقا كار قرآنپژوهي در تركيه از رشد كمي و كيفي برخوردار بوده و قابل تحسين است و گرچه معايب و نواقص زيادي در ترجمه وجود دارد، ولي با درك موقعيت كشور تركيه تلاش مترجمان ارزشمند است.
تفسير قرآن به زبان تركي نيز همراه با ترجمه رشد نسبتا خوبي داشته است. از مهمترين تفاسيري كه به زبان تركي چاپ شده است ميتوان تفاسير زير را نام برد.
1. ترجمه تفسيرالميزان مرحوم علامه طباطبايي (سه جلد اول) كه توسط وحدالدين اينجه و در سال 8-1995 ترجمه شده است.
2. ترجمه تفسير قرطبي در 6 جلد توسط بشير اريار سوي كه در سال 8-1997 به انجام رسيده است.
3. تفسير قرآن كريم در 6 مجلد (تا سوره مائده) توسط محمود اوستا عثمان اوغلو در سال 8-1991 نگاشته شده است.
4. ترجمه تفسير مختصر مودودي كه توسط آيكوت دوغان در سال 1996 چاپ شده است.
5 . تفسير و ترجمه قرآن كريم در 7 جلد كه توسط محمود چانتاش در سال 1993 تدوين شده است.
6 . تفسير قرآن در 12 جلد كه توسط سليمان آتش در سال 1988 نگارش يافته است.
7 . تفسير قرآن كريم در 16 جلد كه توسط علي ارسلان در سال 1987 نگارش يافته است.
8. ترجمه تفسير فيظلال القرآن سيدقطب كه توسط م. امين ساراچ و الف حقي شن گولر كه در سال 79-1970 ترجمه چاپ شده است.
9 . تفسيري در 10 جلد توسط عمر نصوحي بيلمن در سال 1962 نگارش يافته است.
10. تفسير قرآن در 7 جلد كه توسط شمسالدين يشيل در سال 59-1957 به نگارش درآمده است.
11. تفسير كامل قرآنكريم كه توسط محمد وهبي در سال 22-1920 در 16 جلد با خط عربي نگارش يافته و به كرات با حروف لاتين به چاپ رسيده است.
غير از تفسيرهاي فوق تفسيرهاي مختصر ديگري نيز موجود است كه در جدول مربوط به ترجمه و تفسير قرآن ذكر كردهايم.
ب: پژوهشهاي قرآني: قرآنپژوهان تركيه فعاليت علمي خود را آغاز كردهاند و فعاليتهاي خود را در چند زمينه شكل دادهاند.
روشنفكران غرب زده به طرق مختلف قرآن را مورد هجوم قرار ميدهند. آنها باالقاء اينكه قصههاي قرآن يك سري افسانه و خرافات است يا قرآن فقط يك كتاب خشك تاريخي است و نميتوان از آن به عنوان يك كتاب راهنما استفاده كرد و يا وحي همان روياي پيغمبران است و يا اينكه قرآن نميتواند پاسخگوي نيازهاي امروزين جامعه باشد، سعي در كم رنگ جلوه داده و از اعتبار انداختن اين كتاب هدايتگر هستند. روشنفكران و نويسندگان مذهبي با اقدامات علمي به پاسخگويي به اين شبهات برآمدند. نويسندگاني چون بهاءالدين ساغلام و ياشار نوري اؤزتورك به شبهات القاء شده پاسخ مناسب دادند. بهاءالدين ساغلام طي يك سلسله مقالات علمي درخصوص زبان سمبولهاي قرآن و داستانها و قصههاي قرآني را تفسير كرد. ياشار نوري اؤزتورك نيز به تناسب خلأهاي موجود به تفسير موضوعي قرآني پرداخت.
پروفسور دكتر ياشار نوري اؤزتورك درخصوص مفاهيم قرآني بيش از ده اثر علمي به چاپ رساند. مهمترين اثر ايشان «به سوي فهم قرآن» ميباشد. دكتر اؤزتورك21 در اين اثر مفاهيم مختلف قرآني را بهطور مختصر توضيح داده است.
علاوه بر اين روشنفكران مذهبي با اشعار و آثار ادبي به مقابله با هجمات غربزدهها همت گماشتند. پرچمدار مبارزه غرب و غربزدگي در تركيه محمدعاكف ارسوي ميباشد. محمدعاكف از شعراي بزرگ آناطولي محسوب ميگردد. كليات اشعارش تحت عنوان صفحات بارها به چاپ رسيده است. هر بيت و مصرع اين شاعر از مفاهيم قرآني الهام گرفته و در افشاء ماهيت تمدن غرب ميباشد. ايشان تمدن غرب را به گرگ تك دندان تشبيه ميكند. عاكف با اشعار حماسي و بيدارگر خود حركت بازگشت به خويشتن و از خود بيگانه نشدن در مقابل زور و تزوير غرب در جامعه تركيه به وجود آورد. اگر بگوييم كه محمدعاكف پدر معنوي و انقلابي جامعه تركيه محسوب ميشود سخني به گزاف نگفتهايم.
روشنفكران مذهبي با يك سري اقدامات علمي و مقالات و آثار روشنگرانه سعي كردند كه قرآن را از قبرستانها به محافل علمي بكشانند. در تركيه قرآن را بيشتر بر سر مرده در قبرستانها و براي كسب ثواب و بدون توجه به معنا و مفهوم آن تلاوت ميشد. نويسندگان ترك اين را مورد انتقاد قرار دادند.
در اين ساحت نيز دانشمندان زيادي قلمفرسايي كردند و با چاپ كتاب و مقاله كوشش نمودند.
در اين زمينه ترجمه كتابهاي مرحوم دكتر علي شريعتي بينهايت كارساز بود. تقريبا اكثر آثار مرحوم شريعتي در مدت خيلي كم به زبان تركي ترجمه و چاپ گرديد و شديدا آن آثار مورد استقبال خوانندگان ترك قرار گرفت. اين به خاطر درد مشترك ايران و تركيه بود كه دكتر شريعتي درد را به خوبي تشخيص داده بود و به مهارت و كاملاً دقيق به درمان آن پرداخته بود.
به هرحال جامعه تركيه بخصوص تحصيلكردههاي دانشگاهي به اسلام و معارف اسلامي روكرده است. كثرت ترجمه و تفسير قرآن كريم در تيراژ بالا و تجديد چاپهاي ترجمه در اندك زمان هم نشان از گرايش گسترده قشر تحصيل كرده ترك به قرآنآموزي و درك معنا و مفاهيم قرآني است. فشارهاي حكومتي نه تنها هيچ تأثيري در رشد فرهنگ اسلامي نداشته است، حتي خود سبب گسترش اسلامخواهي نيز شده است.
1. توركلرين تاريخ و فرهنگينه بيرباخيش ــ دكتر جواد هيئت، ضميمه مجله وارليق سال 1378.
2. خدمات متقابل اسلام و ايران ــ شهيد مطهري ــ انتشارات صدرا ــ چاپ دهم ــ تهران.
3. سيري در علوم قرآن ــ يعقوب جعفري، انتشارات اسوه ــ 1373.
4. تفسير مجمعالبيان ــ طبرسي ــ انتشارات مديريت ترجمه و نشر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ــ تهران.
5. تفسيرالبيان ــ ملامحمد حسن شكويزاده، چاپ سوم 1369 هجري شمسي، سازمان تبليغات اسلامي.
6. كشف الحقائق عن نكت الآيات و الدقائق، ميرمحمدكريم موسوي باكوئي، 1904 ــ تفليس ــ مطبعه بخاريه.
7. جنوبي آذربايجان تاريخي. انتشارات علم ــ 1985 ــ باكو.
8. ترجمه قرآن ضياء بنيادوف و واسيم محمدعلي اوف، انتشارات آذرنشر، باكو 1998.
9. عباسقلي باكيخانوفون سئچيلميش اثرلري ــ باكي، يازيجي نشرياتي ــ 1984.
10. هوب نامه ميرزا علي اكبر صابر. انتشارات فرزانه ــ تهران.
11. ملانصر الدينچي شاعيرلر ــ باكو.
12. مجله البينات. شمارههاي متعدد ــ فصل نامه مؤسسه معارف اسلامي امام رضا (ع) دفتر تبليغات اسلامي قم.
13. مجله ترجمان وحي ــ شماره يك تا پنج ــ مركز ترجمه قرآن به زبانهاي خارجي ــ قم.
14. نقد توطئه آيات شيطاني ــ عطاءالله مهاجراني. انتشارات اطلاعات چاپ شانزدهم 1378 ــ تهران.
15. سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي. دكتر جواد هيئت. تهران.
16. صفحات. محمدعاكف ــ انتشارات آقپينار ــ استانبول 1989.
17. ترجمهها و تفسيرهاي چاپي قرآن مجيد ـ ـ عصمت بين آرق، خالدأرن ــ ترجمه محمد آصف فكرت انتشارات آستان قدس رضوي ــ 1373.
üylzöS mirek - na'ruK kidepolkisnA
5991 .lubnatSI .iveniyay IIMAS .krützÖ A.D .lralniyay gileT .malgaS.B .igillasnerve ni'na'ruK 7991 .lubnatsI
.krützÖ iruN rasaY .urgoD ayamalnA l'na'ruK .3991 iksaB ücnücÜ .lubnatsI .tuyoB ineY
,namuD ikeZ.M.rD .forP .rlnamülsüM ev naruK .ecraknA 7991 iralmyay rcef iksaB .2
1. قبل از اسلام قبايل ترك چندان انسجامي نداشتند و هركدام تحت تأثير اديان يهود، مسيحيت و مانيزم و بوديزم بودند كه اين مانع وحدت تركان و مانع تشكيل يك تمدن و دولت مستحكم بود.
2. توركلرين تاريخ و فرهنگينه بير باخيش ــ دكتر جواد هيئت. ضميمه مجله وارليق ــ بهمن و اسفند 1365. د. همان منبع
3. همان منبع
4. همان منبع
5. مهاجراني، عطاءالله، نقد توطئه آيات شيطاني
6. آندره در سال 1580 در شرق فرانسه به دنيا آمده پس از تحصيلات مقدماتي به تركيه عثماني روانه شد. در آنجا پس از آموختن زبانهاي عربي تركي و فارسي به عنوان كنسول فرانسه عازم مصر شد. ايشان قرآن را از متن عربي به فرانسه ترجمه كرد و همچنين نخستين ترجمه فرانسوي گلستان سعدي در سال 1634 نيز از اوست.
7. دكتر جواد حديدي ترجمان وحي ــ شماره 1 سال 1376 ــ شهريور، مقاله نخستين ترجمه قرآن به زبان فرانسه.
8. همان منبع.
9. ميرمحمد كريم موسوي باكويي، تفسير كشفالحقائق عن نكتالايات و الدقائق، جلد اول چاپ تفليس، گنجينه ترجمههاي قرآن، مركز ترجمه قرآن به زبانهاي خارجي ــ قم
lubnatsI .ihiraT itayibedE krüT :.F.M 'ulurpoK .17 ec- krüT nimireK -i- naruK.A .narI :921 .P 6291 araknA .emelecni rib edninrezÜ irelemücreT 8.P .1691
10. پروفسور ضياء بنيادوف عضو آكادمي علوم آذربايجان و مسلط به زبانهاي تركي، عربي، انگليسي و نماينده مجلس آذربايجان بود كه در اثر ضربات چاقوي فرد ناشناس دارفاني را وداع گفت.
11. سيدعظيم شيرواني از شعرا و علماي برجسته آذربايجان است به زبانهاي عربي، فارسي، روسي و تركي مسلط بوده است و با جهل و خرافات مبارزه كرده و در ماه مبارك رمضان روز نوزدهم هنگام خروج از مسجد با ضرب چاقو به شهادت رسيده است.
12. ميرزاعلي اكبر صابر از روشنفكران و شاعران مشهور آذربايجان است. اكثر اشعارش به صورت طنز و در موضوعات اجتماعي است و با جهل و خرافات مبارزه كرد. ديوانش هورهورنامه توسط سيداشرفالدين گيلاني به فارسي ترجمه شده است.
13. عباسقلي آقاباكيخائوف از علماي بزرگ آذربايجان بوده و داراي تأليفات عديدهاي به زبانهاي فارسي و عربي و تركي است در موضوعات اخلاقي، ديني، اجتماعي، علمي و جغرافيايي آثار ارزشمندي دارد. ديوان شعري نيز دارد. اولين گرامر زبان فارسي را نيز ايشان نوشته است.
14. ميرمحمد كريم موسوي باكوئي ــ كشفالحقائق عن نكت الآيات و الدقائق. مقدمه جلد اول.
15. ميرمحمد كريم موسوي باكوئي تفسير كشفالحقائق عن نكت الآيات و الدقائق، چاپ تفليس ــ مطبعة غيرت مقدمه جلد اول.
16. Togan Z.V. Londra va Tahran'daki islami Yozmalardan bazilarina dair. Islami tetkikler Enstitusu Dergisi (Istanbul) III (1959-1960). P.135.
18. تاريخ ترجمه قرآن در جهان ــ دكتر جواد سلماسزاده ــ چاپ اول تهران ــ اميركبير 1369. صفحه 81
19. Kuran - Kerim Bilgileri - D.O.Keskioglu Seh. 215.
20. پروفسور دكتر زكي دومان در كتاب قرآن و مسلمانان صحنهاي از مذاكرات سال 1923 در آنكارا در خصوص اصول تشكيلات را چنين بازگو ميكند كه توفيق رشدي در سخنان خود گفت: «من نظر خويش را از كرسي ملت اعلان ميدارم... از هيچ كس نميترسم. در اصول تشكيلات ما بايد نام دين ذكر گردد.» من وقت گرفته و از ايشان پرسيدم: «در اصول تشكيلات دين ما اسلام نوشته شده است. شما ميخواهيد كدام نظر را اعلان كنيد، ديگر در اصول تشكيلات كدام دين را ميخواهيد بگنجانيد، آيا مسيحيت را ميخواهيد؟» توفيق رشدي گفت: بله مسيحيت را، چونكه اسلاميت مانع ترقي است. ما با اين دين محو خواهيم شد كسي به ما اهميت نخواهد داد.»
21. پروفسور دكتر ياشار نوري اؤزتورك در سال 1945 چشم به جهان گشود در 9 سالگي حافظ قرآن گرديد. در رشته الهيات و حقوق فارغالتحصيل شد ــ در سال 1980 موفق به اخذ درجه دكتراي فلسفه اسلامي شد. تاكنون بيش از 20 اثر علمي از ايشان به چاپ رسيده است.