استاد «شحات محمد انور» قاري بزرگي است كه هم از نظر تاريخي و سني و هم از نظر سبكي، جزء طلايهداران و پيشگامان قراء جديد مصر و جهان اسلام به شمار ميرود.او به كشورهاي مختلفي سفر كرده و محبوبيت زيادي را به دست آورده است.
استاد شحات محمد انور تا نه سالگي قرآن را به طور كامل حفظ نمود و تعاليم اوليه قرآني را فرا گرفت.پس از آن، علم تجويد را نزد «علي سيد احمد الفرغچي » آموخت و آن چنان كه در قرائتهايش هم ديده ميشود، تجويد قابل قبولي دارد.
همچنين از نظر«وقف و ابتدا» نيز در بيشتر موارد، وقف و ابتداي مناسبي دارد؛امّا درباره اختلاف قراءات، به خلاف قاريان گذشته كه يكي از بديهيترين نكات درباره آنها تسلط كامل بر «قراءات سبعه» و يا حتي «قراءات عشرة» بود،شخصي مانند شحات محمد انور،با اين شهرت
و مقبوليت، علاوه بر روايت حفص از عاصم، تنها بر روايت از نافع تسلط دارد و قراءات و روايات ديگر را فرا نگرفته است كه ظاهراً اين دو روايت را نيز از همان «علي سيد احمد الفرغچي» ياد گرفته است.در قرائتهايش هم ميبينيم كه معمولاً مطابق با روايت حفض از عاصم است و گاهي هم به روايت ورش از نافع به قرائت قرآن ميپردازد.و از روايتهاي ديگر خبري نيست؛شحات در مصاحبهاي كه در فروردين سال 1370 توسط راديو قرآن كشورمان با وي ترتيب داده شده بود.
پس از آنكه گفت:تنها همين دو روايت را ميداند به اين نكته اشاره كرد كه اساتيد به من گفتند:از آنجا كه تو صداي خيلي خوبي داري، نيازي نيست كه بيش از اين به تحصيل علم قرائت و آشنايي با اختلاف قراءات بپردازي و برو براي مردم به قرائت قرآن بپرداز.به همين جهت، تحصيل شحات در دانشگاه الازهر تنها به مدت دوسال به طول انجاميد و بعد از طي اين زمان از دانشگاه خارج شده و به صورت جدّي و حرفهاي به كار قرائت پرداخت.
به راستي كه اساتيد شحات درست تشخيص داده بودند و او واقعاً داراي صوت دلنشين وصداي بسيار زيبايي بود و با دو سال تحصيلي كه آن را هم در «معهد الموسيقي» گذرانده بود با دستگاههاي موسيقي و حتي نواختن آنها آشنايي زيادي پيدا كرد و بعد از يادگيري خوب الحان و آهنگها، موفق به ارائه صوت و لحن كم نظيري شد كه همگان را مجذوب خود ساخت و همين صوت و لحن عالي، نقطه قوّت قرائت شحات به شمار ميرود.البته خود او معتقد است تلاوت قرآن، چيز ديگري است و ربطي به موسيقي ندارد.و به تمامي قاريان توصيه ميكند كه بر اساس تقواي الهي تلاوت كنند.
اين بسيار جالب و اثر گذار است كه فردي پس از طي عاليترين سطوح و مدارج علمي و عملي در زمينه نغمات، الحان ، دستگاههاي موسيقي، اساس قرائت قرآن را امري فنّي نميداند؛بلكه تقواي الهي و پرهيزگاري را به عنوان عامل اساسي در قرائت و تلاوت قرآن معرّفي ميكند.
شحات از معدود قارياني است كه علاوه بر بهرهبرداري از شيوه قرائت قرّاء نسل گذشته، با ذوق و سليقه عالي و به مدد حنجره كم نظير و صوت زيبايي كه خداوند به او عنايت فرموده است، مؤفق به ساختن سبكي جديد و دلپذيري شده است.
سبك شحات از آن جهت كه از قرائت شيوخ و اساتيدش استفاده كرده است، «تأليفي و تركيبي» است و از آن جهت كه ذوق و ابتكار وي نقش به سزايي در ساختن آن داشته است، «بديع و ابتكاري» است.
قرائتهاي شحات معمولاً از ارتقاع زيادي برخوردار است و همين امر، زيبايي قرائت وي را به نحو چشمگيري افزايش داده است.و حتّي ميتوان گفت اوجهاي زيباي شعّات كه تشويق فراوان حضّار و مستمعين را موجب ميشود از مشخّصههاي بارز قرائت وي ميباشد.
اين اوجهاي كم نظير با اينكه در بالاترين سطح خود با آزاد كردن كامل صدا همراه است؛ليكن با تسلط خوبي كه اين قاري بزرگ در كنترل و جهت دهي به صوت و لحن خود دارد، عموماً به خارج صوتي و ايجاد يك صداي ناخوشايند و يا خارج لحني، منجر نميشود.
از جمله خصوصيات سبك شحات اين است كه او برخلاف اساتيدي همچون:عبدالباسط و منشاوي و برخي ديگر از قارياني كه قرائتهاي محزوني دارند، از نغمات و الحان شاد استفاده بيشتري كرده و بدين سبب قرائتهاي زيبا و شادي را ارائه كرده است.
و اساساً يكي از فرقهاي سبك نسل جديد قاريان مصري ـ كه شحات نيز جزو آنان ميباشد ـ نسبت به سبك قاريان قديمي، اين است كه قرائت قاريان جديد، شادتر بوده و قاري دست خود را براي به كارگيري دستگاهها و گوشههاي شاد و گوشنواز، بازتر ميبيند.و لذا به عكس قرائت پيشينيان كه تا حدودي خشك و تحت ضابطه به نظر ميرسد اين قرائتها،آزاد ميباشند.
شحات براي آنكه بتواند قرائتي با دو خصوصيت پيش گفته(مرتفع و شاد) داشته باشد از «بياتي» كه در آغاز تلاوتهايش ميخواند مسير قرائت خويش را تعيين ميكند و به همين خاطر ميبينيم نوع «بياتي» كه براي شروع قرائت از آن استفاده ميكند با بياتي كه مثلاً مصطفي اسماعيل يا عبدالباسط براي ابتداي قرائت انتخاب ميشود بسيار متفاوت است؛زيرا «بيات» شحات كاملاً با قرائت بلند و شاد خويش هماهنگ و متناسب است و او را به راحتي به دستگاه زيباي «رست» منتقل ميكند.
همچنان كه ميدانيد براي اجراي نغمات قرآني در طول يك قرائت، رديفها و ترتيبهاي مختلفي وجود دارد كه اساتيد و قاريان با توجه به مسائل و عوامل گوناگون، رديف مطلوبشان را برميگزينند و شحات محمد انور نيز بر اساس مشخصات و ويژگيهاي سبكش(مانند شاد بودن) در بيشتر قرائتها از رديف آهنگي زير استفاده ميكند:
بيات ـ رست ـ چهارگاه ـ سه گاه ـ حجاز و…
البته علاوه بر اين مقامات اصلي،مقامات فرعي و گوشههايي را نيز در ميان برخي از اين دستگاهها به اجرا در ميآورد، كه از جمله ميتوان به اجراي «رمل» در دستگاهي مانند «سه گاه» اشاره كرد كه استاد شحات، اين كار لحني را به زيبايي هر چه تمامتر انجام ميدهد.
در قرائتهاي قاريان بزرگ ميبينيم كه هر قاري، متناسب با سليقه و علاقه خود و يا به خاطر تسلّط ويژهاي كه بر روي يك لحن دارد، از آن لحن استفاده بيشتري ميبرد و يا آن مقام را از مقامات ديگر، زيباتر اجرا ميكند.اگر بخواهيم چنين لحني را درقرائتهاي شحّات پيدا كنيم قطعاً بايد به سراغ نغمههاي چهارگانه برويم؛زيرا نغمه چهارگانه در قرائت اين استاد مصري از جايگاه خاصي برخوردار است و او تبحّر زيادي در اجراي اين لحن دارد و به صورت گسترده از اين دستگاه استفاده ميكند.تا آنجا كه شايد نتوان قرائتي از اين استاد مصري را يافت كه مقام چهارگاه در آن وجود نداشته باشد.
جالب آنكه حتّي قرائت معروف سوره «حمد» را به جاي آن كه به مقام بيات ختم كند، با نغمه چهارگاه به پايان ميبرد و فرود ميآيد.با اين اوصاف به خوبي آشكار شد كه اگر كسي بخواهد تكههاي بسيار زيبايي از چهارگاه شنيده و يا اين مقام را با قسمتهاي مختلف آن فرا گيرد قطعاً بايد از قرائتهاي استاد شحات بهره ببرد.همچنين تركيبهاي زيبايي از چهارگاه با الحان يا گوشههاي ديگر مانند تركيب چهارگانه با «رست»، «صبا»، «ماهور» و يا «عجم» از بخشهاي مهمّ اجراي اين لحن به وسيله شحات است.
به دليل استقبال بينظير مردم قرآن دوست ميهن اسلاميمان از قرائت قرّاء بزرگ و تشويقهايي پي در پي و فراوان مستمعين كه در پايان هر قسمت با فريادهاي انفجاري «الله ـ الله» تمامي قراء مصري را شگفت زده كرده،به وجد ميآورد، استاد شحات نيز متأثر از همين تشويقها و استقبال مستمعين ايراني و بنابر مثل معروف «مستمع صاحب سخن را برسر ذوق آورد»، قرائتهايش در ايران به صورتي عموم پسندتر، زيباتر و متنوعتر از قرائتهايش در كشور مصر ميباشد و در عوض، قرائتهاي مصري او، فنّيتر است.