گرچه تفسیر مدون و مستقلی به نام تفسیر علی علیه السلام وجود ندارد، اما مطالب تفسیری فراوان آن حضرت در لابلای کتب روائی و تفسیری از طریق شاگردان آن حضرت نقل شده و در دسترس است .
گروهی از صحابه و یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله چه در زمان حیات آن حضرت و چه پس از رحلت او در تفسیر قرآن از شهرت بسزائی برخوردار بودند از جمله امیر مؤمنان علی علیه السلام، عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، ابی بن کعب، زید بن ثابت، جابربن عبدالله انصاری و ... اما چنان که از شواهد تاریخی و کتب تفسیری به دست میآید، علی علیه السلام اعلم مردم پس از رسول گرامی اسلام به تفسیر قرآن و معارف اسلام بود و سنی و شیعه هر دو این معنی را در کتابهای تفسیری و تاریخی خود نقل کردهاند . چرا که آن حضرت در دامن پیامبر بزرگ شده و همیشه در کنار آن حضرت; هم در حضر و هم در سفر حاضر بود . او حتی در دوران تهجد و عبادت رسول خدا صلی الله علیه و آله در کوه حرا و نیز همراه او بود و از او جدا نمیشد .
در این مورد ابن ابی الحدید میگوید:
«در کتب صحاح روایتشده است که وقتی جبرئیل برای نخستین بار بر پیامبر نازل گردید، و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، علی علیه السلام در کنار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود» (1).
گرچه در حال حاضر کتاب مدونی به عنوان تفسیر از امیرمؤمنان علیه السلام به چشم نمیخورد، اما مطالب تفسیری علی علیه السلام در کتابهای حدیثی و لابلای روایات پراکنده است . چون اوضاع سیاسی و اجتماعی آن روز به نحوی نبود که هر کسی بتواند در گرداگرد وجود امام حلقه بزند و تفسیر قرآن را بیاموزد، بلکه عده خاصی از یاران آن حضرت سینه خود را سپر کرده و توانستند تفسیر قرآن را از مولی الموحدین مستقیما فراگرفته و به نسلهای بعد از خود انتقال دهند . آنهم به صورت نقل روایت که بعدها آرام آرام این کار توسعه یافت و روایت را با درایت درهم آمیختند و اخبار و احادیث تفسیری را به صورت مدون درآوردند .
یکی از فعالیتهای امام در دوران خلفا تربیتشاگرد بود چنانکه استاد پیشوائی مینویسند:
«یکی از فعالیتهای امیر مؤمنان در دوران خلفا; تفسیر قرآن و حل مشکلات بسیاری از آیات و تربیتشاگردانی مانند «عبدالله بن عباس» بود که بزرگترین مفسر اسلام، در میان اصحاب به شمار میرفت» (2).
محمد حسین ذهبی از ابن عباس نقل میکند: «چیزی از تفسیر یاد نگرفتم مگر از علی علیه السلام» (3) و همچنین از ابونعیم در «الحلیة» نقل میکند که علی علیه السلام فرمود: «به خدا آیهای نازل نشده مگر این که میدانم کجا نازل شده، درباره چه چیزی نازل شده، و ... چون خداوند به من قلب و فکری اندیشمند و زبانی جویا عطا کرده است» . و همچنین از ابن مسعود نقل شده که گفت: «قرآن براساس هفتحرف نازل شده، و هر حرفی هم ظاهری دارد و باطنی; و علی علیه السلام به ظاهر و باطن آن آگاه بود» (4).
از عطاء بن ابی رباح (یکی از بزرگان محدثان و فقهای اهل سنت) سؤال میکنند: آیا در میان اصحاب محمد صلی الله علیه و آله عالمتر از علی بوده است؟ در پاسخ میگوید: «نه، به خدا کسی را عالمتر از علی نمیشناختم» .
همچنین «سعید بن جبیر» (5) که خود یکی از مفسران بنام عصر تابعین و شیعی است، میگوید: «اذا ثبت لنا الشیء عن علی علیه السلام لم نعدل عنه الی غیره» ; «وقتی مطلبی از علی علیه السلام برای ما ثابت میشد، از آن عدول نمیکردیم» (6).
همچنین مرحوم کلینی در باب «انه کان شریکه فی العلم» (علی، شریک علم رسول خدا بود) آورده است:
«... لم یعلم الله محمدا صلی الله علیه و آله علما الا و امره ان یعلمه علیا» .
«... خدا هیچ علمی را به پیامبر نیاموخت مگر این که او را فرمان داد تا آن علم را به علی علیه السلام بیاموزد» (7).
پس کسی که باب مدینه علم است و کلید علم پیامبر; قلم و بیان عاجز از وصف آن حضرت و علم او است لذا با اشاره مختصر به بیوگرافی اجمالی یکی از شاگردان ممتاز تفسیری آن حضرت یعنی ابن عباس، اکتفا میکنیم، تا عظمت استاد روشن شود .
عبدالله بن عباس پسر عموی پیامبر و از مفسران بنام صدر اسلام و ملازم و شاگرد درجه یک امیرمؤمنان علی علیه السلام بود که به این شاگردی همیشه افتخار میکرد و اظهار میداشت من هرچه دارم از امیرمؤمنان است و سنی و شیعه به تفسیر او معتقدند . او گرچه هنگام رحلت پیامبر نوجوانی دوازده یا سیزده ساله بیش نبود (8) ، ولی چون در مکتب علی علیه السلام بزرگ شده و علم آموخته بود، لذا یکی از مفسران بزرگ عالم اسلام بشمار میرود (9).
مفسر بزرگ شیعه مرحوم طبرسی درباره ابن عباس مینویسد:
«عبدالله بن عباس حبر (10) امت و ترجمان قرآن و وارث دو سوم علم پیامبر بود که پیامبر در حق او دعا کرد و فرمود: «خدایا او را از آگاهان به دین و قرآن قرار ده» . لذا روایات مربوط به تفسیر (نزدیک به نصف احادیث تفسیری) به او مستند است» (11).
ابن عباس در باره علم امیرمؤمنان علی علیه السلام میگوید:
«علی علیه السلام علم علما علمه رسول الله صلی الله علیه و آله و رسول الله علمه الله فعلم النبی من علم الله و علم علی من علم النبی و علمی من علم علی علیه السلام و ما علمی و علم اصحاب محمد صلی الله علیه و آله فی علم علی الا کقطرة فی سبعة ابحر» (12).
«علی علیه السلام علمی را آموخت که پیامبر آن را تعلیم داد و و پیامبر را خدا تعلیم داد; پس علم پیامبر از علم خدا و علم علی علیه السلام از علم پیامبر و علم من از علم علی علیه السلام است و علم من و علم اصحاب محمد صلی الله علیه و آله نزد علم علی علیه السلام مانند قطرهای از هفت دریا است» .
1) استاد پیشوائی، مهدی، سیره پیشوایان، صفحه 29، به نقل از شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج13، ص 208 .
2) سیره پیشوایان، ص 71 .
3) التفسیر والمفسرون، ج1، ص 290 .
4) همان، ج1، ص 89 و 90 - مجمعالبیان، ج1، ص 7 .
5) به خاطر وفاداریش نسبتبه امیر مؤمنان علی علیه السلام به دستحجاج شهید شد .
6) التفسیر والمفسرون، ج1، ص 90 .
7) اصول کافی، ج2، ص 14، حدیث 1، چ1392ه ق .
8) معجم رجال الحدیث، ج10، ص 229 .
9) دکتر سید محمد باقر حجتی، «تاریخ تفسیر و نحو» ، ص 27 - 30 .
10) حبر: عالم صالح (المنجد) .
11) مجمع البیان، ج1، ص 7 .
12) بحار، ج89، باب 8، ح 83، ص 105، چاپ جدید .