بروج/سوره: نام هشتاد و پنجمين سوره قرآن كريم
سوره بروج بيست و هفتمين سوره در ترتيب نزول و هشتاد و پنجمين در ترتيب مصحف است[35] و بعد از سوره شمس و قبل از سوره تين نازل شده است.[36] زركشى نزول آن را پس از العاديات مىداند.[37] اين سوره داراى 22 آيه و 109 كلمه است[38] و به اتفاق مفسران، مكى[39] و در فاصله ميان هجرت مسلمانان به حبشه و معراج پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)نازل شده است.[40]اين سوره از مجموعه سورههاى مفصَّل (سورههاى كوتاه آخر قرآن[41]) است و با سه سوره انفطار/82؛ انشقاق/84 و طارق/ 86 به سُور «سماوات» معروف و با سوگندآغاز شده است.
نام سوره از آيه نخست آن گرفته شده است.[42] بروج جمع برج است و به مجموعه ستارگانِ درخشان و نورانى گفته مىشود و به جهت ظهور و آشكار بودنشان كه معناى اصلى برج است بروج ناميده مىشوند[43]؛ اما در برخى روايات از اين سوره به «والسَّماءِ ذاتِ البُروج» و «السَّماءِ ذاتِ البُروج» يادشده است.[44]
سوره بروج در شرايطى نازل شده است كه مشركان مكه مؤمنان را براى بازگشتن از ايمانشان، با انواع شكنجههاى روحى و جسمى بهشدت مىآزردند.
غرض و محتواى سوره:
با توجه به فضاى نزول و محتواى سوره به نظر مىرسد هدف اصلى سوره آرامش دادن به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و تقويت روحيه مؤمنان و تشويقِ آنان به پايدارى در برابر شكنجههاى مشركان بوده است.[45] اين سوره براى توجه دادن انسانها به عظمت پروردگار و زمينهسازى براى مطالب بعدى با سوگند به آسمان داراى ستارگان، روز قيامت و شاهد و مشهود (گواهو گواهى شده) آغاز مىشود. سپس براى تسلّى دادن به پيامبر(صلى الله عليه وآله)و يارانش كه به سبب ايمانبه خداوند، به دست مشركان به شدت شكنجه مىشدند، داستان اصحاب اُخدود را بيان مىكند. بر پايه يك نظر (روايت) اصحاب اخدود گروهى از يهوديان بودند كه مسيحيان مؤمن را فقط به سبب ايمانشان به خداوند در گودالهايى از آتش مىسوزاندند تا از ايمانشان دست بردارند.[46] (=>اصحاب اُخدود)در بخش ديگر (آيات 10 ـ 12) آتش سوزان دوزخ را جزاى كسانى مىداند كه مردان و زنان مؤمن را شكنجه دادند و توبه نكردند و به كسانى كه ايمان آورده، كارهاى شايسته انجام دادند بشارت مىدهد كه پاداش آنها باغهاى بهشتى است كه نهرها زير درختانش جارى است و تأكيد مىكند كه انتقام الهى از ستمگران سخت خواهد بود. در آيات بعد (13 ـ 16) براى نفى هرگونه ترديدى درباره وقوع قيامت مىفرمايد: خداوند است كه آفرينش را آغاز كرده و نيز هموست كه آن را باز مىگرداند. سپس 5 صفت از اوصاف خداوند را بيان مىكند.[47] در بخش بعدى (17 ـ 20) براى تسلّى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و عبرتگيرى مشركان مكه، به داستان فرعون و ثمود اشاره مىكند كه با وجود قدرت فراوان در برابر فرمان عذاب الهى به زانو در آمدند و نابود شدند وبه مشركان هشدار مىدهد كه خداوند بر آنها احاطه دارد. در آيات پايانى سوره به عظمت قرآنمجيد اشاره مىكند.
فضيلت سوره:
درباره فضيلت سوره بروج نقل است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) آن را در نماز عشا مىخواندند[48] و به مسلمانان فرمان مىدادند تا 4سوره سماوات را كه بروج نيز از آنهاست در نماز عشا بخوانند.[49] جابربن سمره مىگويد: آن حضرت سوره بروج و طارق را در نماز ظهر و عصر مىخواندند.[50] از امام صادق(عليه السلام)منقول است كه بروج سوره پيامبران است و هركس آن را در نمازهاى واجب بخواند با پيامبران و رسولان و شايستگان محشور مىشود.[51]منابع
الاختصاص؛ بحار الانوار؛ البرهان فى علوم القرآن؛ تفسير التحرير والتنوير؛ تفسير القرآن العظيم، ابنكثير؛ التفسير الكبير؛ تفسير نمونه؛ التمهيد فى علومالقرآن؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ جامع البيان فى تفسير آى القرآن؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبى؛ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى؛ الدرالمنثور فى التفسير بالمأثور؛ روحالمعانى فى تفسير القرآن العظيم؛ روضالجنان و روحالجنان؛ السيرةالنبويه، ابنهشام؛ قاموس قرآن؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن؛ المعجم الاحصائى لالفاظ القرآن الكريم؛ مفردات الفاظ قرآن؛ الموسوعة القرانية خصائص السور.رحمت اللّه ايمانى مقدم
[35]. مجمعالبيان، ج10، ص612؛ المعجم الاحصائى، ج1، ص309.
[36]. مجمعالبيان، ج10، ص612؛ التمهيد، ج1، ص136؛ الموسوعةالقرآنيه، ج11، ص171.
[37]. البرهان فى علوم القرآن، ج1، ص280.
[38]. روضالجنان، ج20، ص207؛ روحالمعانى، مج16، ج30، ص152؛ التحرير والتنوير، ج30، ص236.
[39]. مجمعالبيان، ج10، ص612؛ المعجم الاحصائى، ج1، ص309.
[40]. الموسوعة القرآنيه، ج11، ص171.
[41]. ر. ك: البرهان فى علوم القرآن، ج1، ص342.
[42]. جامع البيان، مج15، ج30، ص159؛ تفسير قرطبى، ج19، ص187؛ دانشنامه قرآن، ج2، ص1263.
[43]. مفردات، ص115، «برج»؛ روحالمعانى، مج16، ج30، ص152ـ153؛ قاموس قرآن، ج1، ص174.
[44]. تفسير ابنكثير، ج4، ص524؛ الدرالمنثور، ج8، ص461؛ التحرير و التنوير، ج30، ص236.
[45]. التفسير الكبير، ج31، ص114؛ نمونه، ج26، ص324؛ الموسوعة القرآنيه، ج11، ص171.
[46]. السيرة النبويه، ج1، ص35ـ36؛ مجمعالبيان، ج10، ص709.
[47]. نمونه، ج26، ص347.
[48]. تفسير ابنكثير، ج4، ص524؛ الدرالمنثور، ج8، ص461.
[49]. تفسير ابنكثير، ج4، ص524؛ الدرالمنثور، ج8، ص461.
[50]. الدرالمنثور، ج8، ص461.
[51]. ثواب الاعمال، ص262؛ الاختصاص، ص224؛ بحارالانوار، ج89، ص321.