اخلاص: نام يكصد و دوازدهمين سوره قرآنكريم
اخلاص از سور مكى است كه پس از سوره ناس و پيش از سوره نجم نازل شده و در رتبه بيست و يكم نزول قرار گرفته است.[1] بهدليل برخى رواياتِ اسباب نزول، احتمال نزول آن در مدينه نيز داده شده[2]، يا حتى از سورههاى مدنى شمرده شده است.[3] بنا بر روايتى از ابنمسعود و ابىّبنكعب و ابنعباس، اين سوره در پاسخ گروهى از مشركان مكه نازل شد كه از رسولخدا(صلى الله عليه وآله)خواستند تا نَسَب پروردگارش را بيانكند.[4] اما طبق رواياتى ديگر، نزول اين سوره در پاسخ برخى از دانشمندان يهود دانسته شده، كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)چنين درخواستى داشتند.[5] در روايتى از امام صادق(عليه السلام)نيز، نظر اخير تأييد شده است.[6] در اين دسته دوم از رواياتِ سبب نزول، بيان نشده كه پرسش يهود از پيامبر در مدينه صورت گرفته، بلكه حتى در پارهاى از آنها آمده كه شمارى از عالمان يهود به مكه آمده، و در آنجا از رسولخدا(صلى الله عليه وآله)درباره نسب خدا سؤال كردهاند;[7] اما همين روايات سبب شده است كه برخى مفسران نزول سوره اخلاص را در مدينه بدانند.[8] گروهى ديگر نيز بدون استناد به دليلى معتبر، براى جمع اين دو دسته از روايات، به نزول مكرّر سوره اخلاص در مدينه نظر دادهاند.[9]اين سوره 4 آيه دارد; اما قاريان مكه و شام شمار آيات آن را 5 آيه دانستهاند; به اين صورت كه هريك از «لَم يَلِد» و «لَم يُولَد» را آيهاى جدا بهشمار آوردهاند[10]; همچنين اين سوره داراى 17كلمه و 47 حرف است و در روايات و منابع قديمىتر از آن به سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» يادشده است;[11] با اين حال مجموعاً 20 نام كه اكثر آنها اوصافى بر گرفته از مضمون سوره يا رواياتِ آثار و فضايل است، براى آن يادشده: توحيد (زيرا مضمون سوره فقط مشتمل بر معارف توحيد است[12])، اخلاص (چون معتقد به اين سوره مؤمن مخلص است، يا آن كه خداى تعالى قارى آن را از دوزخ خلاصى مىبخشد، يا براى آن كه اين سوره بر صفات سلبيه خدامشتمل است; ازاينرو خدا را از صفات نقص خالص مىگرداند)[13]، نسبةالرب (برگرفته از رواياتى چند منقول از رسولخدا(صلى الله عليه وآله)، ائمه معصومين و نيز صحابه كه اين سوره را نسب و صفت پروردگار معرفى كردهاند) بنا به روايتى از امام صادق(عليه السلام)، خداوند در معراجِ پيامبر خطاب كرده است: «اقراء قل هو اللّه أحد كما أنزلت فإنّها نَسَبى و...»[14]، مُقَشْقَشَه (باسوره كافرون مُقَشْقَشان ناميده شدهاند; از آن رو كه اين دو سوره قارى را از شرك و نفاق دور مىكنند[15])، مُحضَرَه (زيرا هنگام قرائت، فرشتگان براى استماع آن حاضر مىشوند)، مُنفِّره (چون قرائت آن، شيطان را دور مىكند)، نور (برگرفته از روايتِ «إِن لكل شىء نوراً و نور القرآن قل هو الله أَحد»)، اساس (براى آن كه بر توحيد، يعنى اساس دين مشتمل است،[16]يا برگرفته از حديثى از رسولخدا(صلى الله عليه وآله)كه آسمانهاو زمينهاى هفتگانه را بر «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» استوار مىداند)، امان (زيرا اعتماد به آن، امان از عذاب الهى است)، برائت (براى آن كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)شخصى را كه اين سوره را قرائت كرده بود، از شرك مبرا دانست)، مانعه (بر گرفته از روايتى از ابنعباس كه اين سوره مانع از عذاب قبر و شعلههاى آتش است)، جمال (در حديث آمده: «إِنّ الله جميلو يحبّ الجمال»، و رسول خدا(صلى الله عليه وآله)در تفسير جميل، صفات ذكر شده در اين سوره را بيان كرده است)، ولايت (قارى آن عارف به خداوند با صفات ذكر شده در اين سوره و از اولياى الهى مىشود)، معرفه (برگرفته از حديث رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كه درباره تلاوتكننده اين سوره فرمود: اين بنده پروردگارش را شناخت)، نجات (چون موجب نجات از اعتقاد به تشبيه و كفر، در دنيا و نجات از آتش، در آخرت مىشود)، مُعوّذه (در پارهاى روايات اين سوره با دو سوره فلق و ناس «معوذات» خوانده شدهاند و نقل شده كه رسولخدا(صلى الله عليه وآله) با قرائت اين سه سوره، شمارى از اصحاب خود را تعويذ كرده است)، مُذكِّره (براى آن كه قرائت آن توحيد خالص را به ياد مىآورد)، شافيه، تجريد، تفريد و صمد.[17]
«صمد» پس از دو نام «اخلاص» و «توحيد» و نيز «نسبة الرب»، مشهورترين نام سوره است كه از يك سو اين نام تنها در همين سوره از قرآن آمده[18] و از سوى ديگر مهمترين واژه اين سوره است كه توجه مفسران به آن جلب شدهاست.
اين سوره يكى از 5 سورهاى است كه با فعل امرِ «قل» شروع شده، اما از نظر حجم با سه سوره كافرون فلق و ناس ارتباط بيشترى دارد. اين سوره از يك سو با سوره كافرون پيوند دارد; زيرا هر دو سوره در جهت تحكيم پايههاى توحيد معرفى شدهاند و از سوى ديگر با دو سوره فلق و ناس پيوند دارد و با عنوان معوّذات به قرائت آن سفارش شده و براى آنها خاصيت تعويذ در مقابلِ بعضى بيمارىها و خطرها و اساساً در امان خدا قرار گرفتن بيان شده است.
محتواى سوره:
سوره اخلاص خداوند را به يكتايى در ذات وصف كرده: «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» و خدا را تنها مرجع رفع همه نيازهاى مخلوقات معرفى كرده است: «اَللّهُ الصَّمَد» و هرگونه صفت نقصى، مانند تركيب و داشتن اجزا وبه وجود آمدن از شيئى ديگر را از او نفى مىكند: «لَم يَلِد وَ لَم يُولَد» و او را از هرگونه شريك داشتن مُبرّا مىداند: «ولَم يَكُن لَهُ كُفُواً اَحَد». مهمترين وصف خدا در اين سوره پس از بيان يگانگى در ذات، صَمَد بودن است كه روايات متعددى از معصومين(عليهم السلام)در تفسير آن نقل شده و مجموع آنها يگانگى خدا در افعال (توحيد افعالى) را ثابت و هرگونه نقص و صفات سلبى را از خداوند نفى مىكند.[19] (=>صمد)احكام فقهى سوره:
به قرائت اين سوره در نمازهاى واجب روزانه سفارش ويژهاى شده است. با اينكه سفارش شده در يك نماز واجب، پس از حمد، قرائت يك سوره از قرآن در هر دو ركعت آن تكرار نشود، اين امر در مورد سوره اخلاص استثنا شده است[20]. روايت شده كسى كه در هيچ يك از نمازهاى واجب روزانهاش سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» را نخواند، به او خطاب مىشود: تو از نماز گزاران نبودى;[21] يعنى نماز تو كامل نبوده است. نيز به قرائت اين سوره بعد از نماز جمعه[22] و در نماز طواف و نماز وتر و تعقيب نماز واجب[23] سفارش شده است. برخلاف ديگر سورههاى قرآن كه نمازگزار مىتواند پيش از رسيدن به نصف، از آن عدول كرده به قرائت سوره ديگر بپردازد، در مورد سوره اخلاص و كافرون اين اجازه استثنا شده و نمازگزار بايد كه با شروع به قرائت اين دو سوره، آن را به پايان برساند.[24]سوره اخلاص بر اثر معارف بلند توحيدى آن، در ميان ساير سورههاى قرآن جايگاهى ممتاز دارد. روايتى منقول از امام سجاد(عليه السلام)بيانگر عمق معارف اين سوره است; كسى از آن حضرت درباره توحيد پرسيد و آن حضرت در پاسخ گفت: خداوند مىدانست در آخرالزمان گروههايى ژرف انديش خواهند آمد; ازاينرو سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» و 5 آيه آغازين سوره حديد را نازل كرد.
در روايتى از امامرضا(عليه السلام)آمده است كه هر كس اين سوره را قرائت كند، توحيد را شناخته است. در اين روايت سفارش شده كه پس از اتمام قرائت سوره، قارى سه بار بگويد: «كذلك الله ربى».[25]
فضائل و آثار:
اين سوره از معدود سورههاى قرآن است كه براى آن فضايل و آثارى ويژه و فوقالعاده بيان شده است.درباره فضيلت قرائت اين سوره از طريق فريقين روايات فراوانى نقل شده است. مهمترين و مشهورترين فضيلت سوره اخلاص برابرى ثواب قرائت آن با ثواب قرائت ثلث قرآن است; رواياتى پيامبر(صلى الله عليه وآله)،[26] پيشوايان معصوم(عليهم السلام)[27] و نيز صحابه بر اين فضيلت دلالت دارد. تنها در يك روايت از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، به نقل اَنَس، ثواب آن برابر ربع قرآن دانسته شده است.[28] نيز به قرائت آن همراه با دو سوره فلق و ناس در هر شب پيش از خوابيدن توصيه و صد بار قرائت آن، كفاره گناهان شمرده شده است همچنين گفته شده: قرائت آن پس از نمازهاى واجب، خير دنيا و آخرت و مغفرت الهى را براى قارى و پدر و مادرش جلب مىكند.[29] در روايات، خواندن آن را سبب ايمنى از شر حاكم ستمگر و مردم نيز بر شمردهاند. مفضلبنعمر از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است: باقرائت «بِسمِاللّهِ الرَّحمـنِ الرَّحيم» و «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» ميان خود و مردم، حايل ايجاد كن و آن را در طرف راست، چپ، پيشرو، پشت سر، بالا و پايين خودت بخوان.[30] نيز رسول خدا(صلى الله عليه وآله)به يكى از اصحابش توصيه كرده است كه براى رفع فقر و تنگدستى، اين سوره را پس از ورود به خانه، قرائت كند[31] و نقل شده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)در وقتى كه او را عقربى گزيده بود با قرائت اين سوره و معوّذتين، خود را تعويذ كرده است.[32] در حديثى آمده است كه هرگاه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بيمار مىشد، سوره «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد» را بر خود مىخواند.[33]
سفارشهاى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام)به قرائت اين سوره (با توجه به مضمون آن) مىتواند تلاشى براى هدايت مردم بهسوى اعتقاد صحيح به خداى تعالى بهشمار آيد; بهويژه براى مردمى كه به بتپرستى خو گرفته بودند; ازاينرو هرگاه يكى از صحابه به قرائت اين سوره مداومتمىكرد به شدت مورد تشويق و محبت رسولخدا(صلى الله عليه وآله) قرار مىگرفت.[34]
منابع
الاتقان فى علومالقرآن; الاحاديث والآثار الواردة فى فضائل سور القرآن الكريم; البرهان فى تفسيرالقرآن; البرهان فى علوم القرآن; بصائر ذوى التمييز فى لطائف الكتاب العزيز; بيان السعاده فى مقامات العباده; التفسيرالكبير; تفسير القرآن العظيم، ابنكثير; تفسيرنورالثقلين; جامعالبيان عن تأويل آى القرآن; الجامع لأحكام القرآن، قرطبى; خواص القرآن و فوائده; الدرالمنثور فى التفسير بالمأثور; روحالمعانى فى تفسير القرآن العظيم; سنن الدارمى; سنن النسائى; صحيح البخارى; فضائل سورة الاخلاص; الكافى; مجمعالبيان فى تفسير القرآن; مستمسك العروة الوثقى; الميزان فى تفسير القرآن; نظم الدرر فى تناسب الآيات والسور، بقاعى.سيد محمود دشتى
[1]. البرهان فى علوم القرآن، ج1، ص280; الاتقان، ج1، ص19.
[2]. الميزان، ج20، ص387.
[3]. الاتقان، ج1، ص27.
[4]. مجمعالبيان، ج10، ص859; تفسيرابن كثير، ج4، ص604ـ605; الدرالمنثور، ج8، ص670.
[5] مجمعالبيان، ج10، ص859.
[6] مجمعالبيان، ج10، ص859.
[7] مجمعالبيان، ج10، ص859.
[8]. الاتقان، ج1، ص26.
[9]. الاتقان، ج1، ص26.
[10]. مجمعالبيان، ج10، ص854; بصائر ذوى التمييز، ج1، ص553.
[11]. صحيح البخارى، ج6، ص115; سنن الدارمى، ج2، ص459ـ461; روح المعانى، مج16، ج30، ص476.
[12]. بيان السعاده، ج4، ص281.
[13]. الكافى، ج1، ص91; نورالثقلين، ج5، ص707.
[14]. الكافى، ج1، ص91; نورالثقلين، ج5، ص707.
[15]. مجمعالبيان، ج10، ص854.
[16]. الاتقان، ج1، ص122.
[17]. التفسير الكبير، ج32، ص175ـ176; تفسير بقاعى، ج8، ص575; روح المعانى، مج16، ص477.
[18]. تفسير قرطبى، ج20، ص169.
[19]. الميزان، ج20، ص388ـ391.
[20]. مستمسك العروه، ج6، ص285.
[21]. البرهان، ج5، ص793; الكافى، ج2، ص622.
[22]. الاحاديث والآثار، ص424.
[23]. سنن نسائى، ج3، ص68; فضائل سورة الاخلاص، ص153; الاحاديث و الاثار، ص284 و 391.
[24]. الكافى، ج3، ص317.
[25]. نور الثقلين، ج5، ص700.
[26]. تفسير ابنكثير، ج4، ص606ـ607; الدرالمنثور، ج8، ص678ـ680.
[27]. نورالثقلين، ج5، ص702; خواص القرآن، ص204ـ205.
[28]. نورالثقلين، ج5، ص699.
[29]. مجمعالبيان، ج10، ص855; تفسيرابنكثير، ج4، ص605 و 609.
[30]. نورالثقلين، ج5، ص703.
[31]. نورالثقلين، ج5، ص705; تفسيرابن كثير، ج4، ص608.
[32]. نورالثقلين، ج5، ص704.
[33]. الاحاديث والآثار، ص419.
[34]. نورالثقلين، ج5، ص701; تفسير ابنكثير، ج4، ص605.