ابتكار: نوآورى و اختراع
ابتكار
از ريشه بكر و در اصطلاح جديد[25]
به معناى «نوآورى و اختراع» است. در قرآن دو واژه «ابداع و انشاء*» به اين معنا به
كار رفته است: «بَديعُ
السَّمـوتِ والأرضِ» (بقره/2،117)، «قُلْ هُو الَّذى أَنشأَكُم» (ملك/67،23)
كه بيانگر آفرينش* بىسابقه آسمان، زمين، انسان و... است؛ بنابراين، نخستين نوآور
خداوند است؛ همچنين كلمه «ابتداع» در قرآن به معناى «افزودن حكمى جديد در شريعت»
استعمال شده است: «ورُهبانِيَّةً
ابْتَدَعوها ما كَتَبنها عَلَيهم». (حديد/57،27)همه ابتكارهاى انسان، برآمده از تفكّر و برخاسته از گرايش فطرى او به خلاّقيت است[26] كهاز سوى خداوند، در او به وديعه نهاده شده؛ زيرا خداوند با اعطاى نيروى عقل و توانايى تسخير طبيعت: «وسَخَّرَ لَكُم ما فىالسَّمـوتِ و ما فِىالأرضِ جَميعاً مِنه» (جاثيه/45، 13) زمينه هرگونه نوآورى و ابداع را براى او فراهم ساخت: «إِنَّ فى ذلِك لأيـت لِقوم يَتَفكّرونَ» (جاثيه/45،13) و او را جانشين خود بر زمين كرد: «إنّى جاِعلٌ فىالأرضِ خَليفَةً» (بقره/2،30) كه او با يادگيرى اسما، مظهر همه صفات الهى از جمله اسم «بديع» شده است: «وعَلَّم ءادمَ الأسْماءَ كلَّها.» (بقره/2،31)
انبياى الهى، نخستين مبتكران تاريخند كه به دليل ارتباط با خدا از طريق وحى، به معلوماتى دست يافتهاند كه از راههاى حسّى و طبيعى قابل دسترس نبوده است: «وعلَّمكَ ما لَم تَكُن تَعلَم» (نساء/4، 113) و آن را به ديگران آموختهاند: «ويُعلِّمُكم ما لَم تَكونوا تَعلَمونَ» (بقره/2، 151) و جامعه را به سوى سعادت و كمال سوق دادهاند. پيامبران، جوامع بشرى را به كمك وحى، براى نخستين بار، با قانون و قانونمندى آشنا ساخته، براى رفع نابسامانىهاى اجتماعى و اختلافهاى قومى و به منظور برقرارى عدالت اجتماعى، «حقوق فردى و اجتماعى» را تبيين و احكامى چون حدود، ديات و قصاص وضع كردند و طبق قوانين مستحكم الهى به قضاوت پرداختند: «كانَ النَّاسُ أمّةً وحِدةً فبَعَثَ اللّهُ النَّبيّينَ مُبَشِّرينَ و مُنذِرينَ و أَنزَلَ مَعَهم الكتـبَ بِالحقِّ لِيَحكمَ بين النَّاسِ فيما اختَلَفوا فِيه.» (بقره/2، 213) براى بهبود اوضاع اجتماعى و اقتصادى، خمس و زكات و تحريم ربا را تشريع كردند: «وَ أَوحَينا إِليهِم فِعلَ الخَيرتِ وإِقامَ الصَّلوةِ وإيتاءَالزَّكوةِ» (انبياء/21،73)، «وأحلَّ اللّهُ البَيعَ و حَرَّم الرِّبواْ» (بقره/2، 275) و به اين ترتيب، پايههاى ترقّى و تعالى بشر را گذاشتند و با آموزش ابداعى خويش، به جامعه حياتى نو بخشيدند: «يأَيُّها الَّذِين ءامَنوا اسْتَجيبوا لِلّهِ و لِلرَّسولِ إذا دَعاكُم لِمَا يُحييكُم.» (انفال/8، 24) اسلام كه كاملترين و جامعترين دين است، در اين زمينه از ديگر اديان الهى پيشى گرفته است.
در قرآن، مواردى را مىتوان يافت كه ابتكارىبودن آن به كمك روايات فهميده مىشود. ساخت كعبه* (نخستين ساختمان[27] يا عبادتگاه)[28] كه بنابر بعضى روايات[29] به دست آدم(عليه السلام)صورت گرفته است: «إنَّ أوّلَ بَيت وُضِعَ لِلنّاسِ» (آلعمران/3،96)، خاكسپارى مردگان كه خداوند با فرستادن كلاغى آن را به قابيل آموخت: «فَبَعَث اللّهُ غُراباً يَبحَثُ فِىالأرضِ لِيُريَه كَيفَ يُورى سَوءَةَ أَخيهِ» (مائده/ 5، 31)، ساخت خانه با تراشيدن و كندن كوه: «وَكانوا يَنحِتون مِن الجِبال بُيوتاً ءَامِنين» (حجر/15، 82) و «تَنحِتونَ الجِبالَ بُيوتاً.» (اعراف/7، 74) گفته شده: نخستين كسانىكه از تراشيدن كوهها و صخرهها خانه ساختند، قوم ثمود بودند.[30] باغ عاد (ارم*) كه برخى آن را بهشت شدّاد دانستهاند و با توجّه به بيان قرآن، بديع و بىمثل بوده است: «إرَمَ ذاتِ العِمادِ * الّتى لَم يُخلَق مِثلُها فى البِلـد» (فجر/89،7 و 8)، هجرت در راه خدا كه طبق نقلى، نخستين بار، ابراهيم(عليه السلام)به آن اقدام كرد[31]:«وَقالَ إِنّىِ ذاهِبٌ إلى ربّى سَيَهدين» (صافات/37، 99)، ساخت منجنيق براى افكندن ابراهيم(عليه السلام)در آتش: «قالوا ابنوا لَه بُنيـناً فألقُوهُ فى الجَحِيم.» (صافات/37، 97) گفته شده: براى انداختن حضرت ابراهيم در آتش انبوه، شيطان آنها را راهنمايى كرد و بدينسان نخستين منجنيق ساخته شد.[32]ساخت سد* به شيوهاى خاص به دست ذوالقرنين به منظور جلوگيرى از حمله يأجوج و مأجوج: «فأعِينونى بقوّة أَجعَل بَينَكُم و بَينَهم رَدْماً» (كهف/18، 95) كه براى ساخت آن، از پارههاى آهن كمك گرفت: «ءَاتونِى زُبَرَ الحَديدِ» (كهف/18، 96) و براى استحكام آن از مس گداخته استفاده كرد: «قال ءاتونى أُفرِغ عليهِ قِطراً» (كهف/18، 96) و به اين ترتيب، سدّ نفوذ ناپذيرى ساخته شد: «فَما اسطَـعُوا أن يَظهَرُوهُ و ما استَطَـعوا لَه نَقباً» (كهف/18، 97) كه باتوجّه به شيوه ساخت سد و مصالح به كار رفته در آن و زمانساخت آن، بهنظر مىرسد اين عمل، كارى بديع و بىنظير بوده است. باقى گذاشتن گندم در خوشه براى محفوظ ماندن از آفت[33] به پيشنهاد يوسف(عليه السلام): «فَما حَصَدتّم فَذَرُوه فى سُنبُلِه إلاّ قَليلا مِمّا تَأكُلونَ» (يوسف/12، 47)، طرح ساخت آجر* به دستور فرعون به منظور ساختن برج* مرتفع براى رسيدن (دستيابى) به خدا: «فَأَوقِد لى يـهـمـن عَلَى الطّينِ.» (قصص/28، 38) بر پايه برخى روايات، فرعون نخستين كسى بوده كه به فكر ساختن آجر افتاده است.[34] ساخت گوساله* صدادار به دست سامرى كه با توجّه به ارزش و قداست گاو نزد بنىاسرائيل[35] آن را ساخت تا بنىاسرائيل بر گِردش جمع شوند و به پرستش آن بپردازند: «فَأَخرَجَ لَهم عِجلا جَسَداً لَه خُوارٌ» (طه/20،88)، «ثُمَّ اتَّخَذتم العِجلَ مِن بَعدِه و أنتم ظـلمونَ * ... و أُشرِبُوا فى قُلُوبِهم العِجلَ بِكفرِهِم» (بقره/2،92و93)، ساخت حوضچههايى براى صيد ماهى:«وَ لَقد عَلِمتُم الَّذين اعتَدَوا مِنكُم فِى السَّبتِ.» (بقره/2،65) چون يهود از صيد ماهى در روز شنبه منع شده بودند و دريا روزهاى ديگر از ماهى خالى بود، باايجاد حوضچههايى، روزهاى شنبه ماهىها را به دام مىانداختند و روز بعد آنها را صيد مىكردند.[36] ساخت زره* به دست داود(عليه السلام)كه پيش از آن در جنگها ازصفحههاى فلزى براى محافظت استفاده مىشد[37]:«وعَلَّمنـه صَنْعةَ لَبوس لَكُم» (انبياء/21،80)، استخراج مرواريد* از دريا:[38]«والشَّيـطينَ كلَّ بَنّاء و غوّاص.» (ص/38،37)
منابع:
پرتوى از قرآن؛ التبيان فى تفسير القرآن؛ جامعالبيان عن تأويل آى القرآن؛ الجامع لأحكام القرآن، قرطبى؛ فرهنگ فارسى، معين؛ مجموعه آثار، مطهرى؛ مجمعالبيان فى تفسير القرآن؛ المعجمالوسيط.حسين شفيعى
[25] المعجم الوسيط، ص67؛ فرهنگ فارسى، معين، ج1، ص118.
[26] مجموعه آثار، ج3، فطرت، ص 498.
[27] مجمعالبيان، ج2، ص797؛ جامعالبيان، مج3، ج4، ص12.
[28] همان؛ جامعالبيان، مج3، ج4، ص11.
[29] قرطبى، ج4، ص89.
[30] التفسير الكبير، ج14، ص164 و ج19، ص205.
[31] جامعالبيان، مج11، ج10، ص175.
[32] مجمعالبيان، ج7، ص87.
[33] جامعالبيان، مج7، ج12، ص301؛ التبيان، ج6، ص149.
[34] جامعالبيان، مج11، ج20، ص96.
[35] پرتوى از قرآن، ج1، ص191 و 192.
[36] . جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص1 47 و 472.
[37] همان، مج10، ج17، ص72؛ مجمعالبيان، ج2، ص464؛ قرطبى، ج11، ص212.
[38] قرطبى، ج 15، ص 134.