مباني قرآني حكم امام خميني بر اعدام سلمان رشدي

پدیدآورمحمدرضا جواهری

نشریهروزنامه جمهوری

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1720 بازدید
« مباني قرآني » حكم امام خميني بر اعدام سلمان رشدي

دكتر محمد رضا جواهري
عضو هيات علمي دانشگاه فردوسي مشهد

امام خميني رضوان الله تعالي عليه در قرن پانزدهم هجري قمري و بيستم ميلادي با صدور حكم اعدام سلمان رشدي در 25 بهمن 1367 (1) بزرگ ترين دفاع را از شخصيت مقدس پيامبر خدا حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم انجام داد . صدور اين حكم الهي باعث تقريب مذاهب اسلامي و گسترش مذهب شيعه در جهان گرديد و تبليغات مسموم و گمراه كننده ي دشمنان شيعه كه ايمان شيعيان به رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را نفي مي كردند به چالش كشيد زيرا رهبر مذهبي ايرانيان و شيعيان به دفاع از پيامبر اسلام برخاست و در عصر خاموشي و سكوت مفتيان جهان اسلام خميني بزرگ يك تنه به صحنه آمد و با حكم اعدام سلمان رشدي جهان غرب را از تهاجم به مقدسات مسلمانان بازداشت . كيفر سلمان رشدي با نوشتن كتاب كفر آميز آيات شيطاني به دو جهت اعدام بود : « دشنام به پيامبر اسلام » و « ارتداد » . حكم قتل ساب النبي همانند تمام احكام الهي بر مصالح و دلايل معتبر شرعي و عقلي استوار است . « كتاب خدا قرآن » و « سنت معصومان عليهم السلام » و « حكم عقل سليم » و « اجماع علماي اسلام » دلايل چهارگانه اثبات كيفر اعدام ساب النبي است . در اين پژوهش تنها « دلايل قرآني » حكم پايدار امام خميني در اعدام سلمان رشدي ارائه مي گردد و « آيات قرآني » كه مباني و حياني كيفر سنگين ساب النبي را آشكار و اثبات مي كند بررسي مي شود.

اهانت به پيامبر در قرآن

گرچه فقيهان شيعه از استدلال هاي قرآني و استناد به كتاب خدا « ثقل اكبر » براي بيان حكم ساب النبي صلي الله عليه و آله و سلم غفلت ورزيده اند اما آيات قرآني از راه هاي متعدد احكام اهانت به پيامبران به ويژه آخرين پيامبر خدا حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را بيان مي نمايد. قرآن با بكارگيري برخي واژه ها در ارتباط با نبي و رسول برخي از رفتارها و گفتارهاي زشت و نامناسب در برخورد با پيامبر را نشان داده و آنها را به شدت محكوم مي نمايد و آثار و پيامدهاي دنيوي و اخروي آنها را گزارش كرده و وظايف پيروان پيامبر در برابر آنها را معين نموده و توضيح داده است . « آزار پيامبر » و « محاربه با پيامبر » « طعن در دين پيامبر » و « رفع اصوات فوق صوت پيامبر » و « استهزا پيامبر » و « تكذيب رسول » و تقدم بر رسول و « عصيان بر رسول » و « كفر به رسول » و « اعراض از رسول » و « محادده با رسول » و « مشاققه با پيامبر » نمونه هاي برجسته قول و فعل ناشايست و ناپسند مردم در روابط با پيامبر است .

حكم اذيت و آزار رسول خدا در قرآن

هر كاري كه پيامبر را رنج داده و به وي آزار برساند حرام است و انجام دهنده آن استحقاق عقاب و عذاب اخروي و مجازات دنيوي دارد. قرآن بسيار دقيق برخي سخنان جزئي كه موجب اذيت و آزار رسول الله بوده است و از جانب منافقان به كار رفته است را براي عبرت و هشدار ديگران مطرح و آن را نكوهش كرده است . در سوره توبه آمده است : منهم الذين يوذون النبي و يقولون هو اذن قل اذن خيرلكم يومن بالله و يومن للمومنين و رحمه للذين امنوا منكم و الذين يوذون رسول الله لهم عذاب اليم 2. از جمله منافقان كساني هستند كه پيامبر را آزار مي دهند و مي گويند : او (سراپا) گوش است . بگو : او گوش خوبي براي شماست به خدا ايمان دارد و مومنان را تصديق مي كند و رحمتي است براي كساني كه ايمان آورده اند و كساني كه پيامبر خدا را آزار مي رسانند عذابي دردناك خواهند داشت . در اين آيه به كارگيري تعبير اذن و سراپا گوش بودن از جانب افراد براي پيامبر از مصاديق پيامبر آزاري شناخته شده و به شدت مذمت گرديده است سب و شتم رسول الله قطعا از مصاديق بارز و برجسته آزار رسول الله است و به طريق اولي پيامدهاي آزار و اذيت را داراست . ابن تيميه اين آيه را در آياتي كه بر كفر و قتل شاتم النبي دلالت مي كند قرار داده است 3. قرآن به مومنان يادآوري مي نمايد : اي كساني كه ايمان آورده ايد به خانه هاي پيامبر وارد نشويد مگر اينكه براي خوردن غذايي به شما اجازه دهند كه در آن صورت هم نبايد منتظر پخته شدنش باشيد بلكه هنگامي كه دعوت شديد وارد شويد و زماني كه غذا خورديد پراكنده گرديده بي آنكه سرگرم سخني شويد. قطعا اين كار پيامبر را آزار مي دهد و از شما شرم مي كند ولي خدا از حق شرم نمي كند و هرگاه از همسران پيامبر متاعي طلب كرديد از پشت حجابي از آنان طلب كنيد كه براي دلهاي شما و دلهاي آنان پاكيزه تر است . و براي شما روا نيست كه پيامبر خدا را آزار دهيد و هرگز روا نيست كه پس از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين كار نزد خدا بزرگ است 4. در اين آيه ورود بي اجازه به خانه پيامبر ماندن پس از غذا خوردن و سرگرم سخن شدن طلب متاع از همسران پيامبر بي پروا و بي پشت حجاب و سرانجام ازدواج با همسران پيامبر پس از رحلت ايشان از موجبات آزار رسول الله تلقي شده و به شدت نفي گرديده و نزد خدا كارهاي بد بزرگ شناخته شده است . بنابراين كوچك ترين بي توجهي و بي ادبي كه عامل رنجش پيامبر باشد پيش روي پيامبر و پس از درگذشت ايشان روا نيست پس دشنام و ناسزاگويي قطعا حرام و از بزرگ ترين كارهاي بد نزد خدا بوده و مستوجب كيفر است . در آيه اي ديگر درباره آزار رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آمده است : ان الذين يوذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره و اعدلهم عذابا مهينا5. كساني كه خدا و پيامبرش را مي آزارند به يقين خدا آنان را دنيا و آخرت لعنت مي كند و بر ايشان عذاب خواركننده آماده كرده است . قاضي عياض اين آيه را در حجت براي قتل ساب الرسول قرار داده و مي نويسد : دليل از قرآن براي ايجاب قتل ساب الرسول لعنت خداي متعال بر آزاردهنده پيامبر در دنيا و آخرت و همراه نمودن خداوند آزار خويش را بر آزار نبي است خلافي نيست در قتل كسي كه خداوند را سب كند و همچنين خلافي نيست در اين كه تنها كافر مستوجب لعن الهي است و حكم كافر هم قتل مي باشد6. ابن تيميه نيز اعتقاد دارد آيه مذكور از چند جهت كيفر سنگين و شديد قتل را براي ساب الرسول روشن مي نمايد :
الف ) آزار پيامبر آزار خدا شناخته شده همانگونه كه اطاعت از پيامبر اطاعت از خداست پس هركس پيامبر را بيازارد خداوند را آزرده است و كسي كه خداوند را آزار دهد كافر است و ريختن خونش حلال است .
ب ) در اين آيه و آيه پس از آن كه درباره آزار مومنين و مومنان است 7. بين آزار خدا و رسول با آزار مرد و زن با ايمان فرق گذاشته است . آزار مومنان را بهتان و اثم مبين قرار داده و بر آزار رسول الله لعنت خدا در دنيا و آخرت و عذاب مهين و خواركننده تعيين نموده است و معلوم است آزار مومنان از گناهان كبيره است و تازيانه دارد و فوق و بالاتر از آن جز كفر و قتل نيست !
ج ) خداوند تصريح نموده كه آزاردهندگان به رسول الله را در دنيا و آخرت لعن كرده و عذاب مهين براي آنان فراهم نموده است . لعنت دور كردن از رحمت است و كسي جز كافر نيست كه خدا او را از رحمت در دنيا و آخرت دور كرده باشد او از محقوق الدم بودن كه رحمت بزرگ الهي است محروم مي باشد و ريختن خون ملعون الهي در دنيا و آخرت مباح و جايز است . وي سپس به اين اشكال كه افرادي لعنت شده اند ولي قتل آنان روا نيست پاسخ داده است : اولا در اين آيه لعنت در دنيا و آخرت هر دو وجود دارد و آزاردهنده نبي از رحمت الهي در دنيا و آخرت بي نهايت دور شده است و براي ساير ملعونان چنين وضعي نيست . فرق است بين كسي كه خدا او را لعنت كند با كسي كه مورد لعنت ابدي فراگير مطلق قرار گيرد. ثانيا ساير ملعونين در قرآن برخلاف برخي ملعونين در سنت همه مباح الدم اند. ثالثا جمله « لعنهم الله في الدنيا و الاخره » خبر از لعنت الهي بر آزاردهنده پيامبر مي دهد و به همين جهت « اعدلهم عذابا مهينا » را بر آن عطف مي كند و عموم ملعوناني كه كافر نيستند و كشته نمي شوند كساني اند كه به صيغه دعا و نفرين در قرآن و سنت لعنت شده اند8. در هر حال علي رغم برخي تاملات در اين استدلال هاي ابن تيميه اين آيه قرآني به صراحت و به روشني لعنت دنيوي و اخروي را همراه عذاب مهين براي آزاردهنده پيامبر تعيين كرده است . اگر لعنت اخروي و عذاب مهين براي زندگي پس از مرگ باشد لعنت دنيوي آزاردهنده نبي با كيفر وي توسط مومنان تحقق مي يابد. حتي عذاب خواركننده وي نيز مي تواند در همين دنيا صورت بگيرد. از طرفي آيه مطلق است و هر نوع آزاري را در برمي گيرد. سب النبي نمونه برجسته بي چون و چراي آزار نبي است و قطعا عنوان آزار خدا و رسول بر آن تطبيق مي كند.
برخي از مواردي كه افرادي به فرمان پيامبر به قتل رسيده اند در كيفر خواست و پرونده حكم قتل آنان جز اذيت و آزار خدا و رسول خدا وجود ندارد. كعب بن اشرف كه پيامبر فردي را فرستاد وي را به بدون دعوت به سوي اسلام بكشند دليل مجازاتش شركش نبود بلكه عدالت آن آزار پيامبر بود كه ايشان فرمود : من لكعب بن اشرف فانه يوذي الله و رسوله ! كيست كعب بن اشرف را كيفر دهد او خدا و پيامبرش را آزار مي رساند9.
قاض عياض در استدلال بر تحريم آزار نبي حديث فاطمه سلام الله عليها را آورده است كه پيامبر فرمود : انها بضعه مني يوذيني ما يوذيها الا و اني لااحرم ما احل الله ولكن لاتجتمع ابنه رسول الله و ابنه عدوالله عند رجل ابدا10. فاطمه عليهاالسلام پاره تن من است . آنچه او را بيازارد مرا مي آزارد. آگاه باشيد من آنچه را خدا حلال كرده حرام نمي كنم ولي دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا هرگز نزد هيچ كس با هم جمع نمي شوند. البته اين حديث دليلي بر حرمت آزار فاطمه زهرا و لزوم مجازات آزاردهندگان آن حضرت به كيفر آزاردهندگان پيامبر نيز هست . سعدي ابو حبيب در موسوعه الاجماع من الفقه الاسلامي مي گويد : آزار نبي كم يا زيادش به اتفاق حرام است . وي سپس به بيان اجماع علما بر قتل ساب النبي پرداخته است 11.

حكم محاربه با پيامبر

محاربه و نبرد با رسول خدا به صور گوناگون امكان پذير است . يك شكل آن سب و ناسزاگويي پيامبر است كه نبرد لفظي و جنگ رواني است . حتي ساختن مسجد نيز مي تواند براي محاربه با خدا و رسول باشد و قرآن از ساختن مسجد به عنوان پايگاه براي جنگ با خدا و رسول و مركز ضرر و زيان رساندن به مكتب پيامبر توسط منافقان خبر داده است و از پيامبر خواسته است در آن مسجد هرگز به نماز نايستد12.
حكم محاربه با رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در قرآن به روشني در سوره مائده آيه 33 تبيين گرديده است . خداوند مي فرمايد : انما جزاالذين يحاربون الله و رسوله و يسعون في الارض فسادا ان يقتلوا اويصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف او ينفوا من الارض ذلك لهم خزي في الدنيا و لهم في الاخره عذاب عظيم . جز اين نيست مجازات كساني كه با خدا و پيامبر او به جنگ برمي خيزند و در زمين به فساد مي كوشند اين است كه كشته شوند يا آنان را به دار بزنند يا دست و پايشان به خلاف يكديگر بريده شوند يا از آن سرزمين تبعيد گردند. اين در دنيا براي آنان مايه رسوايي است و در آخرت عذابي بزرگ خواهند داشت . بي ترديد ساب الرسول در طبقه محاربان رسول الله و ساعيان در گسترش فساد در زمين قرار دارد. مگر سب و شتم نبي محاربه با پيامبر و دشمني و عداوت با ايشان نيست و مگر وي با ناسزاگويي واهانت به پيامبر مانع پيشرفت دعوت الهي پيامبر نيست و مگر او با اهانت به پيامبر عامل توسعه فساد و تباهي در زمين نيست اگر ساب النبي محارب و مفسد باشد بايد حد الهي محاربه و افساد بر وي جاري گردد. ابن تيميه به اين آيه بر لزوم اقامه حد بر ساب النبي استدلال كرده است 13. شيخ حر عاملي نيز در وسائل الشيعه مباحث و روايات پيرامون اين آيه را در عنوان باب حد نفي المحارب و حكم الناصب آورده است 14.

حكم طعن در دين پيامبر

طعنه زدن بر پيامبر و دين الهي از امور حرام قطعي است . قرآن درباره طعن در دين مي فرمايد : وان نكثوا ايمانهم من بعد عهدهم و طعنوا في دينكم فقاتلوا ائمه الكفر انهم لاايمان لهم لعلهم بنتهون 15. اگر پس از عهدشان پيمان خود را شكستند و به دين شما طعنه زدند با پيشوايان كفر بجنگيد زيرا آنان هيچ پيمان (استواري ) ندارند. در آيه بعدي پيمان شكني مشركان مكه و برنامه آنان براي اخراج و بيرون راندن رسول الله و تهاجم به مسلمانان را يادآوري كرده است 16. آيا واقعا دشنام دهندگان به پيامبران پيشوايان وامامان كفار نيستند كفار ذمي با طعن در دين پيامبر كه سب وي از مظاهر آن است از عهد ذم خارج شده و كافر حربي مي شوند و قتل آنان رواست . مقاتله و جنگ با طاعنان به دين اسلام كه پيمان خويش با مسلمانان را شكسته اند لازم است و خون آنان احترامي ندارد و محقون و معصوم الدم نمي باشند. در هر حال طاعن در دين مسلمان مرتد باشد يا كافر پيمان شكن ريختن خونش مباح است . ابن تيميه اين آيه را نيز طريقه اي براي اثبات كفر ساب النبي قرار داده است و اعتقاد دارد : سنت رسول الله هدر دانستن خون هاي كساني است كه خدا و رسولش را آزار داده و طعن در دين بزنند17.

حكم رفع اصوات فوق صوت پيامبر

هرگونه بي احترامي عرفي نسبت به پيامبر محكوم است چون او همواره بايد در بهترين جايگاه معنوي و ارزشي قرار گيرد و هميشه محترم باشد تا با عزت پيام هاي الهي را به مردم برساند. بلند كردن صدا و فرياد زدن روياروي پيامبر از مظاهر بي احترامي و بي ادبي است كه قرآن از آن نهي كرده و مي فرمايد : يا ايهاالذين امنوا لاترفعوا اصواتكم فوق صوت النبي و لا تجهروا بالقول كجهر بعضكم لبعض ان تحبط اعمالكم و انتم لاتشعرون 18. اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگام گفتگو با پيامبر صداي خود را از صداي پيامبر بلندتر نكنيد و (آنگاه كه با وي سخن مي گوييد و او ساكت است ) آن گونه كه برخي از شما با برخي ديگر بلند سخن مي گوييد با او بلند سخن مگوييد مبادا اعمالتان حبط و تباه شود و خبر نداشته باشيد.
زماني كه حتي بلندتر از صداي رسول الله سخن گفتن و بلند حرف زدن در محضر پيامبر نهي شده است و پيامد آن حبط و نابودي اعمال باشد سب پيامبر خدا قطعا زشت است و عامل حبط اعمال نيك گذشته مي گردد. قاضي عياض همين آيه را دليل كيفر قتل ساب النبي قرار داده و مي نويسد : جز كفر چيزي عمل را حبط نمي كند و كافر نيز به قتل مي رسد19. قرآن حتي تحيت به پيامبر را از روي مكر و خدعه و به آنچه خداوند وي را با آن تحيت نگفته است مستوجب كيفر سوختن در آتش جهنم و سرانجام بد مي شمارد20.

حكم استهزاي پيامبر

مسخره نمودن و استهزاي پيامبر به هر صورت حرام است و در برخورد با پيامبر در حيات و پس از رحلت هميشه بايد از بهترين واژه ها و زيباترين جملات بهره برد كه همراه با تجليل تعظيم و تكريم همه جانبه ايشان باشد. در منطق قرآن كساني كه پيامبر را استهزا نمايند به عذاب دردناك ناشي از آنچه آن را مسخره مي كنند گرفتار خواهند شد21 و مسخره كردن آيات الهي وپيامبر خدا كفر است و سزاي آن جهنم است 22. خطاب به پيامبر در قرآن آمده است : و لقد استهز برسل من قبلك فامليت للذين كفروا ثم اخذتهم فكيف كان عقاب 23. بي گمان پيامبراني هم كه پيش از تو بودند استهزا شدند پس به آنان كه كفر ورزيدند مهلت دادم سپس آنان را به (عقوبت ) گرفتم . پس عقوبت من چگونه بود. استهزا و تمسخر پيامبر اهانت به پيامبر و كفر است . استهزا با اعتقاد به رسالت و پيامبري سازگار نيست . استهزاكننده ي بر پيامبر كه به وي ريشخند مي زند نبوت وي را منكر است و به همين علت كافر است . عقوبت الهي استهزاي پيامبر در دنيا نيز به دست پيروان پيامبر به خواست خداوند انجام مي شود.

حكم تكذيب رسول الله

ساب النبي صلي الله عليه و آله و سلم از تكذيب پيامبر تفكيك ناپذير است . تكذيب پيامبر و شخصيت مقدس الهي وي پايه سب و شتم است . بي ترديد ايمان آورنده به پيامبر با اختيار و آزادي و آگاهي پيامبر را دشنام نمي دهد. بدگويي و دشنام همپايه تكذيب است همان طور كه ستايش و تعظيم مبتني بر ايمان و اعتقاد به رسالت است . بنابراين هر آنچه كه براي تكذيب پيامبران الهي و به ويژه تكذيب رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم در قرآن وجود دارد بر ساب النبي جاري است . قوم نوح به علت تكذيب رسل غرق شدند و عقاب آنان مايه عبرت قرار گرفت و آنان با تكذيب رسل از ظالمان شدند كه خداوند عذابي دردناك براي آنان فراهم نموده است 24. قرآن به پيامبر اسلام خبر داده است كه اگر ايشان تكذيب شده اند پيامبران پيشين نيز تكذيب گرديده و تكذيب كنندگان مجازات و هلاك شده و عذاب مي شوند25. قرآن به تكذيب كنندگان پيامبر اسلام و كتاب ايشان هشدار داده كه به زودي نتيجه و پيامدهاي تكذيب خود را خواهند ديد26.

حكم تقدم بر رسول الله

پيرو پيامبر بايد در همه زمينه ها حد و مرزهاي بيان شده در فرمان هاي الهي پيامبر را رعايت نمايد عقب نماند و پيش روي نيز نكند. هيچ چيز را نبايد بر پيامبر مقدم شمرد و در هيچ كاري نبايد بر پيامبر پيشي گرفت . بنابراين احترام فوق العاده اي براي پيامبر لازم است و همراهي و هماهنگي همه جانبه با وي ضرورت دارد. قرآن به مومنان هشدار مي دهد : يا ايهاالذين آمنوا لا تقدموا بين يدي الله و رسوله و اتقوالله ان الله سميع عليم 27. اي كساني كه ايمان آورده ايد! چيزي را بر خدا و رسول مقدم نشمريد و از خدا و پيامبرش سبقت مگيريد . تقواي الهي را پيشه كنيد كه خداوند شنوا و دانا است . در خلوت نيز بايد حد و مرزهاي اعلام شده نبوي را محترم شمرد و هرگز نبايد از آنها پيشي گرفت . اهانت و سب رسول الله خيلي خيلي از اين حريم و چهارچوب دور است و عامل در هم ريختن حد و مرزها و در نتيجه عقاب اخروي و كيفر دنيوي است .

حكم اعراض از رسول الله

روي گرداني و پشت كردن به پيامبر اهانت به پيامبر است . قرآن از برگزاري چهره از چهره پيامبر و پشت كردن به آموزه هاي نبوي نهي كرده است و آن را ناشي از بيماري قلبي شك و ترديد در پيامبر و ستمكاري مي شمارد28. دشنام دادن به پيامبر بدترين شكل اعراض و روي گرداني از پيامبر است و شديدترين عقوبت را داراست .

حكم عصيان بر رسول الله

عصيان و نافرماني پيامبر خدا بسيار زشت و ناپسند و ريشه همه مشكلات انسان ها و جوامع بشري است . قرآن معصيت پيامبر را معصيت خدا مي داند و معصيت پيامبر خدا و سرپيچي و تجاوز از حدود وي را عامل عقوبت سخت و عذاب خواركننده الهي و ورود به جهنم و سوختن ابدي مي شمارد29. به گونه اي كه روز قيامت آرزو مي كنند كاش با خاك يكسان مي شدند30. دشنام دهندگان به پيامبر برجسته ترين نافرمانان پيامبرند كه با معصيت نبي و اهانت به وي به عذاب ابدي الهي گرفتار خواهند شد.

حكم كفر به رسول الله

كفر به نبي بدترين نوع كفر است . در قرآن كفر به نبي از كفر به خداي نبي جدا نيست و همواره با هم ذكر شده اند. كفر به رسول در قرآن كريم گمراهي دور (ضلال بعيد) كه از سعادت و راه كمال بسيار دور است ناميده شده 31 و كافران به نبي از فاسقاني شناخته شده اند كه طلب آمرزش و عدم آن و حتي هفتاد بار طلب آمرزش از جانب پيامبر براي آنان براي ايشان سودي ندارد و خداوند آنان را نمي آمرزد32. روشن است كه كفر به نبي زيربناي سب نبي است به همين علت فقيهان ساب النبي را كافر و مستحق مجازات شمرده اند. سب با ايمان و اعتقاد به نبي جمع نمي شود و كفر و سب توامان اند.

حكم محادده با رسول الله

كينه ورزي ستيز و دشمني با پيامبر خدا نيز در قرآن نفي شده است . از نظر قرآن محادده با پيامبر محادده با خداست و مايه خلود در آتش جهنم و رسوايي بزرگ است 33. پيوند ميان آيه محادده رسول الله با آزار رسول الله در سوره توبه 34 روشنگر كيفر قتل ساب الرسول است . ابن تيميه از اين به هم پيوستگي آيات به دست مي آورد كه محادد كافر و حلال الدم است 35.

حكم مشاققه با رسول الله

اظهار مخالفت با پيامبر و جدايي از وي در آيات قرآني محكوم شده است . از نظر قرآن مشاققه و مخالفت با پيامبر خدا در پي آشكار شدن حق و رفتن به راهي غير از راه مومنان مستوجب سوختن در آتش دوزخ و سرانجام بسيار بد است 36 و مشاققه با رسول الله مشاققه با الله است و كيفر سختي دارد37. قرآن درباره حبط اعمال مخالفان و مشاققه كنندگان با رسول الله مي فرمايد : ان الذين كفروا و صدوا عن سبيل الله و شاقوا الرسول من بعد ما تبين لهم الهدي لن يضروه شيئا و سيحيط اعمالهم 38. بي ترديد كساني كه پس از آن كه راه هدايت بر ايشان روشن شده كفر ورزيده و (مردم ) را از راه خدا بازداشته و با پيامبر او ستيزه كرده اند هرگز به خدا زياني نمي رسانند و خدا اعمالشان را تباه خواهد ساخت . در اين آيه كفر و صد راه خدا با مشاققه و ستيز با رسول همراه شده اند و مشاققه عامل حبط و تباهي اعمال مي باشد. سب و شتم رسول الله بدترين شكل مشاققه و ستيز زباني با رسول الله است و به همين سبب داراي مجازات سنگين در دنيا و آخرت مي باشد.
آياتي كه بررسي شد براي تبيين حكم قتل ساب النبي صلي الله عليه و آله و سلم و تاكيد و تقويت آن راهگشا و روشنگر است و حساسيت و خطير بودن و سنگيني جرم سب و اهانت به پيامبر خدا را آشكار مي نمايد و درستي حكم موجود در سنت نبوي و ائمه درباره ساب النبي را نشان مي دهد.
والسلام علي من يخدم الحق لذات الحق

پاورقي :

1 ـ امام خميني صحيفه نور سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي چاپ اول 1369 ج 21 ص 86 ـ صحيفه امام ج 21 ص .263
2 ـ قرآن مجيد توبه 61
3 ـ ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص 28
4 ـ احزاب .53
5 ـ احزاب .57
6 ـ قاضي عياض الشفا بتعريف حقوق المصطفي ص .28
7 ـ احزاب 58
8 ـ ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص 40 تا .43
9 ـ قاضي عياض الشفا بتعريف حقوق المصطفي ص .545 ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص .70
10 ـ قاضي عياض الشفا بتعريف حقوق المصطفي ص .551
11 ـ ابو حبيب موسوعه الاحماع في الفقه الاسلامي ج 3 ص 1023 و .1024
12 ـ توبه 107 و .108
13 ـ ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص 370 و 371 و .378
14 ـ الحر العاملي وسائل الشيعه ج 18 ص 539 تا .541
15 ـ توبه .12
16 ـ توبه .13
17 ـ ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص 16 و ص 388 تا ص 393
18 ـ حجرات .2
19 ـ قاضي عياش الشفا بتعريف حقوق المصطفي ص .545
20 ـ مجادله .8
21 ـ انعام 10 ـ انبيا.21
22 ـ كهف .106
23 ـ رعد.32
24 ـ فرقان .37
25 ـ فاطر.4 شعرا.139
26 ـ غافر.70
27 ـ حجرات .1
28 ـ نور.48
29 ـ نسا.14 حاقه .10
30 ـ نسا.42
31 ـ نسا.136
32 ـ توبه 80 و .84
33 ـ توبه .62
34 ـ توبه 61 تا .63
35 ـ ابن تيميه الصارم المسلول علي شاتم الرسول ص 28 و .29
36 ـ نسا.15
37 ـ انفال .13
38 ـ محمد.32
هرگونه طعنه و بي احترامي عرفي نسبت به پيامبر محكوم است زيرا او همواره بايد در بهترين جايگاه معنوي و ارزشي قرار گيرد و هميشه محترم باشد تا با عزت پيام هاي الهي را به مردم برساند
هر كاري كه پيامبر را رنج داده و آزار و اذيت برساند حرام است و انجام دهنده آن استحقاق عذاب اخروي و مجازات دنيوي دارد
امام خميني با صدور حكم اعدام سلمان رشدي بزرگ ترين دفاع از شخصيت مقدس پيامبر خدا را انجام داد و باعث تقريب مذاهب اسلامي گرديد.

مقالات مشابه

بررسی تفسیری آیات ارتداد

نام نشریهپژوهش های تفسیر تطبیقی

نام نویسندهعلی ‏احمد‌ناصح, طیبه زارعی

بررسي مقاله «ارتداد» در دايرة المعارف قرآن ليدن

نام نشریهقرآن پژوهی خاور شناسان

نام نویسندهحسن رضایی هفتادر, محمدمهدی عزیزاللهی

بررسي و نقد مجازات مرتد در اسلام و ساير اديان

نام نشریهاندیشه نوین دینی

نام نویسندهمحمد ابراهیمی ورکیانی

ارتداد

نام نویسندهمحدثه بهمدی, زهرا کرمانی

آزادی عقیده و مذهب در اسلام

نام نشریهمجله رواق اندیشه

نام نویسندهعباس نیکزاد

بررسي آيات ارتداد در بستر نزول قرآن

نام نشریهپژوهشنامه قرآن و حدیث

نام نویسندهعلی ‏احمد‌ناصح, جنان امیدوار

ارتداد؛ آزادی اندیشه و بیان (2)

نام نشریهکلام اسلامی

نام نویسندهمهدی عزیزان, حبیب صدری