در آستانه هفته بزرگداشت مقام و منزلت معلم، مناسب است كه متوليان و مسئولان آموزش و پرورش به اين سؤال پاسخ دهند كه: با گذشت دو سال از رهنمودهاي مقام معظم رهبري درباره مهجوريت قرآن در آموزش و پرورش، آيا مطالبات معظم له مورد توجه لازم قرار گرفته است؟ در طول اين دو سال، چه برنامه ريزي هايي صورت گرفته و چه اقداماتي انجام شده و كدام يك از نوآوري ها امسال بايد به شكوفايي برسد؟
رهبر معظم انقلاب در روز معلم سال 1385 فرمودند: «قرآن حقيقتا در آموزش و پرورش مهجور است. انتظار اين بود كه پس از انقلاب كار كارستاني در اين زمينه صورت پذيرد. كارهايي هم شده است، اما قرآن بايد در آموزش و پرورش نهادينه شود. ما در اين زمينه نيازمند تحول اساسي هستيم.»
مهجوريت قرآن در آموزش و پرورش را مي توان از ابعاد مختلف مورد نقد و بررسي قرار داد. از جايگاه قرآن در برنامه ريزي استراتژيك و كلان آموزش و پرورش و فلسفه تعليم و تربيت، سند ملي آموزش و پرورش و سند برنامه درسي ملي گرفته تا مسائل مربوطه به حوزه اجرا، نظارت و ارزشيابي. در اينجا تنها به بيان برخي از راهكارهاي عمده و اساسي و در عين حال اثربخشي در فرآيند نوآوري و شكوفايي و رفع مهجوريت از قرآن در آموزش و پرورش اشاره مي شود.
اغلب اوقات اصول، اهداف، رويكردها وكليات آموزش ها و فعاليت هاي قرآني مفروض گرفته مي شوند و در نتيجه نوآوري ها صرفا معطوف عوامل و اجزاي فرعي مي شود. به عنوان مثال: شناخت كامل اهداف آموزش قرآن در هر يك از دوره هاي تحصيلي و يا هدف از تشكيل دار القرآن ها در آموزش و پرورش و... مثلا هدف از آموزش قرآن در كلاس اول تا سوم ابتدايي آموزش مهارت روخواني و در كلاس هاي چهارم و پنجم آموزش روان خواني آيات كتاب درسي است و يا در دوره راهنمايي هدف از آموزش قرآن، علاوه بر ارتقاء مهارت روان خواني قرآن كامل، آموزش درك عبارات و آيات ساده و پركار برد قرآن كريم و انس و ارتباط دائمي دانش آموزان با قرآن است.
امروزه در دنيا و مخصوصا كشورهاي پيشرو به مقوله آموزش به عنوان يك رويداد فرهنگي نگاه مي شود. آموزش و پرورش كشور ژاپن نمونه بارز اين مطلب است. توجه به فرهنگ آموزش قرآن در كشورهاي مشرق زمين يك نياز اساسي است زيرا كه اين كشورها از جمله ايران، بسياري از رفتار و حتي افكار خود را از فرهنگ، ادبيات، عرفان و اديان خود به دست مي آورند بي توجه به فرهنگ سازي در امر آموزش و يادگيري باعث مي شود كه تعليم و تربيت از عمق لازم برخوردار نباشد. اساس موفقيت پيامبر اعظم(ص) و بزرگان ديني و همچنين آيات روح بخش قرآن توجه ويژه به عامل فرهنگ سازي است.
به اين مثال توجه كنيد، شما كودك خود را براي يادگيري نماز به مسجد يا كانون فرهنگي مي فرستيد. او در مدت كوتاهي با صحيح خواني، فصيح خواني، تلفظ حروف خاص عربي، ترجمه عبارات نماز، آداب و شرايط و احكام عملي نماز آشنا مي شود، اما اين كودك در اين آموزش ها به اين مسئله نمي رسد كه بايد در طول زندگي خود نماز بخواند.
هر ساله اعتبارات زيادي صرف آموزش قرآن به افراد بزرگسال، معلمان و... مي شود. اين آموزش ها نه تنها در آموزش و پرورش بلكه توسط ساير نهادها مانند سازمان تبليغات اسلامي (نهضت قرآن آموزي) آموزش عالي و... هزينه مي شود، اما با كمي دقت و توجه متوجه مي شويم كه اين نوع آموزش ها از اساس زائد و موجب حيف و ميل اعتبارات دولتي مي شود، زيرا شما نمي توانيد يك دانش آموز كلاس سوم راهنمايي را پيدا كنيد كه با قواعد و آنچه در اين كلاس ها گفته مي شود آشنايي نداشته باشد، چه رسد به معلمين و كارمندان دولت و دانشجويان. آموزش روخواني قرآن هدف كلاس اول تا سوم ابتدايي است، در حالي كه آموزش عالي براي دانشجويان دوره هاي كارداني، كارشناسي و كارشناسي ارشد يك واحد پيش نياز آموزش روخواني برگزار مي كند و يا آموزش و پرورش همه ساله دوره هاي متعددي را براي فرهنگيان برگزار مي كند اما كماكان مشكل به قوت خود باقي است. علت اصلي اين است كه مشكل در نداشتن قواعد قرآني نيست، بلكه مشكل در اين است كه افراد اصولا قرآن نمي خوانند و اين كه آنها در طول زندگي به صورت روزانه قرآن بخوانند به صورت فرهنگ و رفتار درنيامده است. همه ما نماز مي خوانيم زيرا كه از همان دوره طفوليت چشم خود را باز كرديم و پدر و مادرمان را مشغول نماز ديديم و در نتيجه نماز خوان شديم و يا پدر و مادر خود را مشغول خوردن سحري ديديم در حالي كه راديو دعاي سحر را زمزمه مي كرد، پس همه ما روزه گير شديم. اما كودكان ما چند بار ما را مشغول خواندن قرآن ديده اند؟ آنچه بايد مورد توجه متوليان اعم از برنامه ريزان و مجريان قرار گيرد همين مطلب است.
اجراي طرح تلاوت نور در مساجد كشور يكي از طرح هاي موفق است كه بايد مورد توجه و تعميم قرار گيرد.
«اگر فرهيختگان كشور روزي يك صفحه قرآن بخوانند و در فهم آيات ساده و پركاربرد آن كوشش كنند و تدبر نمايند، اين كار مي تواند غوغايي برپا كند.»
مقام معظم رهبري
قرآن را نه براي ختم كردن و به اتمام رساندن و نه براي نكته برداري و استفاده از آن در سخنراني ها، بلكه براي دل خود بخوانيم و مانند كسي كه براي يافتن داروي درد خود به داروخانه مي رود، دنبال دواي دردهايمان در قرآن باشيم. هدايت ثمره قرآن است.
آموزش روخواني و روان خواني صرف و يا كلاس حفظ قرآن يا آموزش قرائت هر يك به تنهايي نمي تواند پاسخگوي نيازهاي مختلف دانش آموزان و فراگيران باشد. امروزه نظريه «هوش هاي متكثر» ثابت مي كند كه «هر كس از ظن خود شد يار من». شايد يكي از رموز جاودانگي و جذابيت مجالس عزاداري حضرت سيدالشهدا يا مراسم شب هاي احياء همين تنوع برنامه ها و فعاليت ها باشد كه در آموزش قرآن نيز مدنظر است، اما فراموش نمي شود كه اهداف براساس اهميت بايد مورد توجه قرار گيرد و هدف اصلي به وسيله اهداف فرعي تقويت شود.
دانش آموزان در حالي در مسابقات قرآني و معارف اسلامي شركت مي كند كه محتواي پيش بيني شده مسابقه را در مدرسه آموزش نمي بينند. در مقابل محتواي كتاب هاي درسي قرآن و ديني و ساير كتب كه با دقت هاي فراوان از سوي پژوهش گران دفتر برنامه ريزي و تاليف كتب درسي طراحي و متناسب با نيازها و علائق دانش آموزان در كتب درسي قرار مي گيرند، كمتر مورد مسابقه هستند. به عنوان مثال: مسابقات قرائت و حفظ قرآن كه يك فعاليت قرآني از نوع تخصصي است هيچگاه جزء اهداف كلان آموزش و پرورش نبوده و نيست و در مقابل كسب مهارت روخواني و روان خواني قرآن به عنوان اهداف اصلي آموزش قرآن در دوره ابتدايي است. چه خوب است مدير و مربي مدرسه به جاي برگزاري مسابقه قرائت و حفظ مسابقه روخواني قرآن كامل (براي كلاس هاي اول تا سوم) و روان خواني (براي كلاس هاي چهارم و پنجم) قرآن كامل برگزار كنند و يا در دوره راهنمايي به مسابقه روان خواني (ترتيل آموزشي) و درك و فهم آيات و عبارات قرآني آن هم به صورت توأمان اهميت داده شود.
همان طور كه در بند سوم گفته شد علت مهجوريت قرآن در جامعه اين نيست كه افراد با قواعد روخواني و روان خواني آشنا نيستند، بلكه اشكال در اين است كه اصولا افراد با قرآن مانوس نيستند و بايد براي اين مسئله فكري كرد. يكي از راهكارهاي مهم در اين زمينه توجه به مهارت آموزي به جاي قاعده آموزي است. در جلسات موفق و معتبر قرآن كشور روش حاكم مهارت آموزي است. استاد در صدر جلسه مي نشيند و افرادي كه به حلقه انس با قرآن نشسته اند هر يك چند آيه مي خوانند و استاد اشكالات آنان را به صورت موردي و تلگرافي برطرف مي كند تذكر مي دهد. اما در مدارس و كلاس هاي قرآن اين قواعد قرآن هستند كه محور آموزش هستند، معلم ارتباط يك سويه داشته و معمولا متكلم وحده است. و آنچه كه بيش از همه مورد غفلت قرار مي گيرد اين است كه قرآن كمتر خوانده مي شود.
مهمترين عامل عدم موفقيت برنامه ها و طرح ها از جمله برنامه درسي قرآن در آموزش و پرورش و به ويژه در دوره ابتدايي، عدم اجراي كامل برنامه هاي پيش بيني شده است. در برنامه درسي قرآن چهار عامل مهم زير بايد در عرض هم اجرا شوند تا اهداف محقق شود.
1-8 معلمان و مربيان مدارس بايد با ابعاد و اجزاء برنامه درسي قرآن آشنا شوند و مهارت لازم را در آموزش قرآن به دست آورند.
2-8 وسايل آموزش از قبيل لوح آموزشي، نوار آموزش قرآن معلم و دانش آموز، كتاب راهنماي تدريس معلم، ضبط صوت بايستي فراهم شود تا آموزش با اختلال روبرو نشود.
3-8- به نقش خانواده در آموزش توجه شود. بيش از يك پنجم آموزش بر عهده خانواده است. مواردي كه بايد خانواده ها درباره فراهم آوردن زمينه هاي لازم آموزش قرآن به آن ها توجه كنند، در مقدمه هر يك از كتاب هاي درسي دانش آموزان آمده است. خوب است معلمان در آموزش خانواده به شيوه زير عمل كنند:
اولا) به صورت كلاسي از والدين دعوت به عمل آيد ثانيا) نمونه اي از روش آموزش قرآن با حضور دانش آموزان براي خانواده ها اجرا شوند تا آنها با حلاوت و همچنين ريزه كاري هاي آموزش آشنا شوند.ثالثا) موارد گفته شده در مقدمه كتاب براي ايشان بازگو گردد. رابعا) با خانواده ها ميثاق شفاهي بسته شود كه آنها هم روزي يك صفحه قرآن بخوانند تا اين فرهنگ به كودكان منتقل شود.
4-8 مديران مدارس توجيه لازم را در زمينه آشنايي با برنامه درسي قرآن شده باشند و همچنين با روش هاي ارزشيابي نظارت و پشتيباني مستمر از برنامه درسي قرآن آشنا باشند، از عوامل موثر در رفع مهجوريت، استمرار در بازديد و حمايت از كلاس هاي قرآن است.
حوزه هاي علميه، سازمان صدا و سيما، نهضت قرآن آموزي، سازمان تبليغات اسلامي مركز توسعه و ترويج فعاليت هاي قرآني و وزارت آموزش و پرورش بايد به اين نكته توجه كنند كه متاسفانه روند فعاليت هاي قرآني به جاي عمومي شدن به سوي تخصصي شدن حركت مي كند و روز به روز شاهد اين مساله هستيم كه ارتباط عموم مردم با قرآن كم تر و كم تر مي شود.
البته اين مطلب به معناي آن نيست كه نبايد فعاليت ها تخصصي شود بلكه بايد توجه شود كه فعاليت هاي تخصصي هم بايد روز به روز ساده تر و عمومي تر شود. مخصوصا مراكزي كه در اين زمينه مسئوليت اصلي و مستقيم را دارند بايد در اهداف و روش ها تجديدنظر نمائيد.
هر كس با توجه به تخصص خود و با رعايت شأن و جايگاه رفيع قرآن در جامعه مقدس و اسلامي اقدام به نقد منصفانه كنيم و يكديگر را تخريب نكرده و در عوض مشفق و ياور همديگر باشيم.