... و لباس التقوى ذلک خير ...، و پوشش حياء آن بهتر ...
زن را نيمى از پيکر اجتماع دانستهاند و نقش او را در رشد و تعالى انسان و جامعه انسانى مهم تلقى کردهاند. زن افزون بر رسالت و مسئوليت تربيت نسلى مومن، معتقد و متعهد رسالت حضور در صحنههاى اجتماع را نيز دارد. به ديگر سخن بيدارى و هوشمندى زن در گرو قرار گرفتن در گردونههاى اجتماع و آگاه شدن از چگونگى مسائل آن است. فساد آفرينى و دگرگون ساختن موضع اجتماعى زن و تبديل نمودن او به عنصرى هوسآفرين بزرگترين ظلمى بوده که به زن روا شده است.
در اوج شکوفايى علم و صنعت، در جهان امروز، الهامات درونى زن، لگد مال هوسهاى زودگذر و سود جويىهاى اقتصادى گرديد. قانون الهى حجاب ناديده گرفته شده و به نام آزادي! فرهنگ و بىبند و بارى ترويج گرديد. غمانگيزترين فاجعه آن است که به تدريج خودآرايى ارزش شد! و وسيله پيشرفت قلمداد گرديد و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگى معرفى شد.
ريشه بيشتر انحرافات دينى و اخلاقى نسل جوان را بايد در لابهلاى افکار و چنين عقايدى جستجو کرد. انحرافات عملى که در مسئله حجاب به وجود آمده است مبناى جنجال تبليغاتى عدهاى عليه اسلام شده است.
پرداختن به مسئله حجاب و ضرورت الگوگيرى از فرهنگ ناب فاطمى در عصر امروز، از عمدهترين ضرورتهاى فکرى و فرهنگى در حال حاضر است. زيرا حجاب و بدحجابي، مهمترين نماد ديندارى و پايبندى به ارزشهاى الهى در جامعه دينى ما به شمار مىرود. «پوشش و لباس انسانى پرچم وجود اوست. پرچمى که او بر در خانه خودش نصب کرده است و با آن اعلام مىدارد که از کدام فرهنگ تبعيت مىکند.»
دفاع از فرهنگ فاطمى و تبيين آثار مثبت آن به عنوان مترقىترين و متعالىترين طرح براى حضور اجتماعى زنان و به عنوان تنها نسخه شفابخش براى زن امروز از رسالتهاى مهم فرهنگ فاطمى است که با توجه به اهميت مسئله و تمرکز دشمن بر اين مهم، صاحبان فکر و انديشه و اربابان خود بايد بيش از گذشته اين فرهنگ را به انسان امروز عرضه نمايند.
علت اساسى پيدايش حجاب، حس و غريزه زن در حفظ و حراست خود در برابر مردان است. نقطه ضعف مرد نيازى است که خلقت در او نهاده و او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوق کرده است.
حجاب در اسلام از اين منشا سرچشمه مىگيرد که محل انواع التذاذهاى زن و مرد از يکديگر بايد تنها محيط خانواده باشد و اجتماع منحصرا بايد محل کار و فعاليت باشد.
فلسفه حجاب از ديدگاه اسلام را مىتوان در چهار بخش خلاصه کرد: 1- آرامش رواني: غريزه جنسى که يک ميل اشباع نشدنى است. اين ميل برخلاف ديگر اميال پس از سير شدن يا به صورت حرص يا تنوعپرستى و يا عشق و غزل درمىآيد. براى حفظ آرامش رواني، گرچه برهنگى از انحرافهاى مخصوص زنان است، وظيفه مشترک مرد و زن اين است که حق خيره شدن به هم را به قصد لذت جويى ندارند. 2- استحکام پيوند خانوادگي: فلسفه پوشش و منع کاميابى جنسى از غير همسر مشروع اين است که همسر قانونى شخص از لحاظ رواني، عامل خوشبخت کردن اوست.
3- استوارى اجتماع: کشاندن تمتعات جنسى از محيط خانه به اجتماع نيروى کار اجتماع را تضعيف مىکند و البته پوشاندن بدن به جز قرص صورت و کفين مانع فعاليتهاى اجتماعى زن نمىشود و در واقع فرض اول فلج کردن کل اجتماع است. 4- ارزش و احترام زن: برترى عاطفى قلبى تنها راه حفظ برترى زن بر مرد است. بر مبناى تعاليم اسلام هر اندازه زن عفيفتر باشد بر احترامش در نزد مرد افزوده مىشود.
1 - حجاب و آزادي: هيچ کس نبايد بدون دليل زندانى گشته و آزادىاش سلب گردد - در جواب بايد گفت فرق است بين پوشيده بودن بدن و در خانه زندانى شدن، حجاب وظيفه خاص زن در چگونگى معاشرت است و تحميلى از سوى مرد بر او نيست و هدف آن کرامت بخشيدن به زن است.
2- رکود فعاليتها: چون هر استعداد طبيعى مبناى يک حق طبيعى است و چون اجتماع محل شکوفايى استعدادها مىباشد پس حجاب زنان مانع رشد استعدادهايشان مىشود. در جواب مىگوييم که حجاب اسلامى هيچ گاه حکم به حبس زن در خانه را نمىدهد تا جامعه را از وجود زن و شکوفايى استعدادهاى او محروم نمايد بلکه با تعيين حدود و الزام زن به عمل به آن، ايشان را از چشمچرانى و فساد اخلاق مردان در امان نگه داشته است در حالى که ترويج بىبند و بارى نيروى تمام افراد جامعه را فلج مىکند.
3- افزايش التهاب: فرويد و راسل معتقدند که ايجاد حريم بين زن و مردم موجب تحريک بيشتر غريزه جنسى مىشود. فلذا حتىالمقدور بايد غريزه جنسى را آزاد گذاشت تا عوارض ناشى از آن واقع نشود- در اين صورت بعد از مدتى مردم از آن خسته شده و ديگر سراغ مسائل جنسى نمىروند- در جواب مىگوييم برداشتن قيود در غريزه جنسى عشق واقعى را مىميراند و بىبند و بارى را افزايش مىدهد. با توجه به اشباع ناپذير بودن غريزه جنسى فرض فوق صحيح نمىباشد. زيرا شهوت از لحاظ جنسى محدود است ولى از لحاظ روحى بعد از تمتع زياد به صورت يک عطش در مىآيد که هوس ناميده مىشود. اين هوس پخش کننده نيروها، سطحى و متمايل به تنوع و تفنن است. همانطور که محروميتها باعث طغيان اين ميل مىشود، تسليم مطلق شدن در برابر آن نيز همين اثر را دارد. در حقيقت براى آرامش اين ميل دو چيز لازم است 1- ارضاى آن در حد طبيعى و 2- جلوگيرى از تحريک و تهييج آن - قاعده «الانسان حريص على منع» در اين باب در صورتى صحيح است که انسان از چيزى منع و بعد به سوى آن تحريک شود. پس با جلوگيرى از تحريک مىتوان جلوى اين حرص را هم سد کرد.
1- استيذان: اسلام رسم غلط بىاجازه وارد شدن را به دو دليل نسخ کرد 1- امنيت ناموس 2- حفظ اسرار و دستور به استعلام بوسيله گفتن الله اکبر و سبحان الله، در سوره نور آيه 27 مىخوانيم «يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوتا غير بيوتکم حق تستاذنوا و تسلموا على اهلها ذلکم خيرلکم لعلکم تذکرون» پس مىبايست قبل از ورود به هر مکان مسکونى اجازه گرفت و حتى در تعاليم اسلامى آمده است اگر صاحب خانه به شما اجازه ورود نداد، برگرديد و ناراحت هم نشويد.
2- غض بصر: غض به معناى صرفنظر کردن و کم کردن و عبن و بصر به معناى چشم و ديدن هستند، پس غض بصر يعنى کم کردن نگاه و عدم خيره شدن - در اين باب در قرآن کريم آمده است: قل للمومنين يغضوا من ابصارهم ... (نور- آيه 30)
3- سترعورت: در قرآن کريم در دو جا حفظ مزوج به معناى ستر عورت و حفظ از نگاه کردن ديگران است- يکسان بودن دو حکم غض بصر و حفظ فرج براى زن و مرد نشانگر تاکيد اسلام بر سالم بودن جامعه است.
واژه حجاب به دو معنى «پوشيدن» و «پرده و حجاب» مىباشد. واژههايى که در قرآن کريم بدين منظور به کار رفته است عبارتند از: جلباب، خمار، جيب و واژههاى مرتبط با اين بحث زينت و تبرج است.
در مورد واژه جلباب در قرآن مىخوانيم «يا ايها النبى قل لازواجک و نباتک و نساء المومنين يونين عليهن من جلابيبهن ذلک ادنى ان يعرض فلا يوذين» با جمع کردن نظرات مختلف مىتوان به اين نتيجه دست يافت که مراد از جلباب پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است و مطابق اين آيه زنان مومنين بايد آن را جمع و جور کنند نه آنکه آن را آزاد بگذارند به طورى که گاه و بىگاه کنار رود و بدن آشکار گردد.
در جايى ديگر در قرآن کريم مىخوانيم «وليضربن بخمر على جيوبهن» (نور30 ) جمع نظرات مفسرين تکيه بر اين دارد که مراد از خمر همان روسرى است و در اين آيه شريفه دستور داده شده است به اينکه زنان بايستى روسرىهاى خويش را بر گريبانهاى خود بيندازند و نه آن را به صورتى بکار ببرند که گردن و قسمتهاى ديگر از سر و سينه آنها مشخص باشد.
در سوره احزاب آيه 32 آمده است: «يا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتقيتن ... و لا تبرجن تبرج الجاهليه» در آيه فوق به زنان پيامبر توصيه مىشود که ...« هرگز مانند دوره جاهليت نخستين خودآرايى نکنيد...»
تبيين دقيق واژه تبرج در بحث حجاب سودمند است. مراد از تبرج در آيه مزبور اين است که زن زيبايىهايش يا زينتهايش را در مقابل نامحرم آشکار سازد.
بحث از اينکه مراد از زيبايىها و زينتها چيست، بحثى است که همچنان نيز در مورد آن اختلاف است اما اگر بخواهيم جمعبندى از اين مباحث ارائه کنيم بايد بگوييم که زينت در مقابل شين به معناى زشتى است و مفسرين خضاب، انگشتر و ... را که در چهره و دو دست تا مچ به کار مىرود را مصداق زينت دانستهاند.
در نهايت اگر بخواهيم مشخصات پوشش مناسب را از نگاه امروزى بيان کنيم مىتوانيم آن را در هفت بخش خلاصه کنيم. لباسهاى مورد استفاده بويژه براى زنان بايد داراى مشخصههاى زير باشد: 1- نازک نباشد 2- ساده باشد و زينتهاى پوشيده را نمايان نسازد3- مهيج نباشد 4- لباس شهرت نباشد (انسان را انگشت نما نکند) 5- لباس جنس مخالف نباشد- در اينجا متذکر مىشويم که معصومين عليهم السلام همواره از تشبيه شدن مرد به زن و زن به مرد در پوشيدن لباس نهى نمودهاند زيرا زن بايد هويت خويش را پاس بدارد. 6- لباس دشمنان اسلام نباشد. از امام صادق عليهم السلام روايت شده است که «خداوند به پيامبرى از پيامبران خود وحى کرد به قوم خود بگو لباس دشمنان مرا به تن نکنيد و ... و خود را به شکل و قيافه دشمنان در نياوريد که دشمن من خواهيد بود.
فاطمه (س) نمونه عالي، عمل به فريضه الهى حجاب است، وقتى آيه معروف حجاب از طرف خداوند تبارک و تعالى نازل شد، فاطمه (س) در عمل به اين فريضه پيشتاز بودند و تبديل به الگويى ربانى براى جامعه بشريت شدند، تا حدى که مظهر عفاف و حجاب شدند و حجت را بر همه تمام کردند.
ايشان ملاک و صراط مستقيم زن مسلمان شدند و پوشيدگي، تبديل به نمود بارز مکتب ايشان شد و با ارائه الگوى عملي، برنامه حضور زن در جامعه با حفظ حريم عفاف و پوشش، را تبيين و ترسيم نمودند.
حضرت زهرا (س) نشان دادند که يک زن مىتواند در عين برخوردارى از پوشش و حجاب و با حفظ سرمايه و دارايى فطرى خود که عفاف و حياست، در جامعه هم تاثيرگذار باشد و هم تحويل آفرين.
آن روز که فاطمه زهرا (س) و على (ع) در آغاز زندگى مشترک خود براى تقسيم کار نزد رسول گرامى اسلام (ص) شتافته و از آن حضرت کسب تکليف نمودند، رسول خدا (ص) فاطمه (س) را مامور به انجام کارهاى داخل خانه کرد و على را نيز به امور خارج از منزل مامور ساخت و اين چنين موجب شادمانى فراوان بانوى دو عالم شدند.
1- رعايت کامل پوشش: ايشان در عين رعايت کامل پوشش، از رسالتهاى اجتماعى خود غافل نبودند و هر وقت که ضرورت اقتضا مىکرد با حجاب کامل در عرصه فعاليتهاى اجتماعى وارد مىشدند. دفاع حضرت زهرا (س) از ولايت و حقوق به يغما رفته امير مومنان (ع) موجب مىشود که به مناظره علمى بپردازد ولى در عين حال لحظهاى از پرده عفاف و حجاب بيرون نرفت و طبق نقل مورخان ايشان در حالى وارد مناظره علمى مىشد که مقنعه و روسرىاش را بر سر محکم بسته بود و در ميان زنان متدين در پشت پرده قرار گرفته بودند طورى که مردان ايشان را نمىديدند.
2- پرهيز از نامحرمان: ايشان در پاسخ به اين سوال پيامبر که چه روش و سيرهاى براى زندگى بانوان بهتر است، فرمودند: «براى زنان بهتر آن است که نه مردان آنان را ببينند و نه آنان مردان را.
البته لازم به ذکر است که در شرايط عادي، ملاقات زنان با مردان ممنوعيت شرعى و قانونى ندارد و زنان مىتوانند با رعايت ارزشهاى اسلامى و اخلاقى به عرصههاى اجتماعى وارد شوند. حکم بيان شده در روايت يک توصيه اخلاقى است نه يک حکم قانوني
نياز به الگو، ريشه در فطرت انسان دارد و بىتوجهى به الگوهاى ربانى و متعالى خسارتهاى جبران ناپذيرى به فرهنگ و ساختار ارزشى جامعه وارد مىکند که شايد وجود بسيارى از بحرانهاى بىشمار اخلاقى و ارزشى در قرن معاصر به اين مسئله باز مىگردد. به جرات مىتوان گفت که علمىترين و پيروزمندانهترين وسيله براى تربيت، ارائه يک نمونه عملى و سرمشق عينى است. امروزه ضرورت وجود الگو با اهميتتر و حساستر شده است زيرا وجود نسخههاى پيچيده بشرى و عدم توفيق آنها در درمان بشر، بيش از گذشته فرد را دچار خلا و متحير و سرگردان نموده است.
اين ضرورت براى جامعه زنان که نقشى مهم فرهنگ سازى را بر عهده دارند و صلاح و فساد جامعه مربوط به اين قشر است اهميت بيشترى پيدا مىکند و به همين دليل است که نظام سلطه، براى تغيير فرهنگ زنان در سطح بسيار وسيع به ارائه الگوهاى کاذب مىپردازد. بنابراين الگويى چون فاطمه زهرا(س) براى زنان افقهاى جديدى از سعادت را به روى جوامعه گشوده است. معرفى حضرت فاطمه زهرا (س) به جهانيان به عنوان يک الگوى برتر مىتواند بهترين مرجع براى رفع سرگردانىها و مشکلات پيشرو باشد و زن امروز مىتواند هر پرسشى را که در زمينه کيفيت زندگى خود دارد با مراجعه به افکار بلند ايشان و منش زندگى او بدست آورد.
1- قرآن کريم
2- مسئله حجاب، مرتضى مطهري، انتشارات صدرا، قم
3- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، فتحيه فتاحى زاده، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1376
4- حجاب در اديان الهي، على محمدي، آشناني، نشر ياقوت، قم، 1378
5- وسائل الشيعه، ج 11
6- بحار الانوار، ج 23