رابطه‌ی مصرف و فرهنگ مقاومت از منظر قرآن کریم

پدیدآورحسن صادقیخدیجه حسین‌زادهزینب تقیلو

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

شماره نشریه1

کلمات کلیدی5640

چکیدهاز دیدگاه قرآن فرهنگ مقاومت در حوزه‌های مختلف زندگی به خصوص در حوزه‌ی مصرف تاثیرگذار است. تبیین قرآنی این تاثیر در مقابله با چالش‌های اقتصادی استکبار جهانی بر حکومت اسلامی در حال حاضر موثر است و از آن می‌توان در زندگی فردی و اجتماعی بهره گرفت. از این رو نوشتار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای درصدد است به این سوال که مقاومت قرآنی چه تاثیری بر حوزه‌ی مصرف دارد، پاسخ دهد. یافته‌های این تحقیق، حاکی از آن است که از منظر قرآن کریم, فرهنگ مصرف برگرفته از مبانی خاصی است که در راستای مقاومت است, مانند «عزت مداری», «عدم وابستگی به بیگانگان» و «برتری کلمه الله» . این امور به عنوان مهم‌ترین مبانی مقاومت در جهت‌دهی به مصرف تاثیرگذار هستند. از سوی دیگر «مصرف اقلی و صرفه‌جویی»، «دقت بیشتر در مصرف عمومی»، «توازن در دخل و خرج»، «رعایت اولویت‌ها»، «عدم افراط در رفاه طلبی» از جمله مهم‌ترین اصول قرآنی مصرف هستند که با مقاومت در ارتباط تنگاتنگ هستند و شیوه مصرف در فرهنگ مقاومت را تبیین می کنند.

share 2384 بازدید

مقدمه

اقتصاد مقاومتی به معنای مبارزه با دشمن در عرصه‌ی اقتصادی است، اگر کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کند، برای تامین مایحتاج اقتصادی مردمش متحمل پذیرش شروط سیاسی و فرهنگی خواهد شد که او را به طور کامل تحت سلطه‌ی کشورهای سلطه‌گر خواهد برد. در مقاومت اقتصادی، اقتصاد کشور حالت تدافعی داشت اما با مطرح شدن اقتصاد مقاومتی اقتصاد کشور از حالت تدافعی و مقاومتی بیرون آمده و آرایش تهاجمی به خود می‌گیرد. این اقتصاد را می‌توان در عرصه‌های مختلف تولید، توزیع، نظام بانکی، واردات و صادرات و حوزه مصرف مورد بررسی قرار دارد.

 با توجه به اهمیت مصرف و تقاضا در تعادل اقتصادی و لزوم گسترش مصرف جهت گسترش تولید و با در نظر گرفتن تولید انبوه کالاها در کشورهای صنعتی و نبود تقاضای موثر کافی در داخل و در نتیجه اشباع بازار داخلی به خاطر بحران اقتصادی غرب در چهار دهه اخیر، نیازهای حیاتی برای تداوم تعادل اقتصادی و رشد آن به بازارهای داخلی پدیدار شده است(رزاقی، 1374: ص 34). اهمیت این مسئله در تلاقی و برخورد تعادل اقتصادی کشورهای غربی با عامل فرهنگی و تاثیر آن بر روی باورهای مصرفی کشورهای مسلمان روشن می‌شود.

 یکی از سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب اصلاح الگوی مصرف و ترویج کالاهای داخلی همراه با برنامه‌ریزی برای ارتقای کیفیت و رقابت‌پذیری در تولید اعلام شده است. از این‌رو باید دید بین اصول و مبانی مصرف در قرآن با اقتصاد مقاومتی یا مقاومت اقتصادی چه ارتباطی وجود دارد؟

با جستجویی که نویسنده در سایت‌های علمی کشور انجام داده کتاب، پایان‌نامه یا مقاله‌ای دال بر تبیین این رابطه نگاشته نشده است و تنها آثار زیادی به تبیین مولفه‌های اقتصادمقاومتی و اصلاح الگوی مرکز به صورت جدا پرداختند که بیشتر آن‌ها هم رویکرد قرآنی ندارند؛ بنابراین مقاله‌ی پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در راستای پاسخ گویی به سوال مذکور ابتدا مفهوم‌شناسی و در ادامه در رابطه‌ی بین مبانی و اصول مصرف قرآنی و اقتصاد مقاومتی  را در دو بخش تشریح خواهد نمود.

1. مفهوم شناسی

قبل از شروع بحث لازم است، ابتدا معنای برخی اصطلاحات کلیدی مقاله بیان شود.

1-1) مقاومت

واژه‌ی «مقاومت» در زبان عربی از ریشه‌ی «قوم» به معنای «عزیمت» است(ابن فارس، 1404، ج 5: ص 43). در زبان عربی زمانی این واژه به کار می‌رود که شخص برای رفع حاجت خود بر خیزد و برای برطرف شدن حاجتش صبر کند(ر.ک: ابن اثیر، 1367، ج 4: ص 125). لغویون این واژه را در زبان فارسی به ایستادگی، ایستادگی کردن، استقامت و پایداری معنا می‌کنند(دهخدا، 1344، ج 43: ص 889؛ معین، 1360، ج4: ص 4286). از معنای لغوی مقاومت چنین بر می‌آید که به رویارویی در میدان جنگ محدود نیست و هر نوع مقاومت و پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن را شامل می‌شود؛ زیرا در معنا مقید نشده است. از سویی دیگر مقاومت همین که در معنا و ریشه‌ی آن «عزیمت» اخذ شده به معنای انفعال و انزوا و بی تحرکی نیست، بلکه مقاومت در ذات خود به پویایی، تحرک و اقدام رو به جلو مشهود است.

هم‌چنین مقاومت در اصطلاح این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق و درست می‌داند؛ پس در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتوانند او را از حرکت در این راه منصرف و متوقّف نمایند(ر.ک: بیانات، 14/3/1398).

1-2) مصرف

واژه‌ی «مصرف» از ماده «صَرف» به معنای این است که انسان با اراده در چیزی تصرف کند(فراهیدی، 1409ق، ج‏7: ص 110). در علم اقتصاد برای اصطلاح «مصرف»معانی متعددی ذکر شده است. برخی بر این باور هستند که «ثروت، منبع درآمد است و درآمد خالص یعنی درآمد منهای استهلاک به دو منظور استفاده می‌شود: بخشی از آن به انباشتن ثروت و پس انداز اختصاص می یابد و بخش دیگر، صرف تحصیل لذت می‌شود. آن قسمت از درآمد که صرف به دست آوردن لذت می‌گردد، «مصرف» نام دارد»(قدیری اصل، 1379، ص 274). برخی دیگر می‌گویند: مصرف فرآیندی است که در آن ارزش استفاده؛ چه به صورت تبدیل (مصرف تولیدی) و چه به صورت استفاده ناب و ساده آن در هنگام مالکیت برای ارضاء نیازها از بین می‌رود. با افزایش مصرف، کالاها و خدمات مصرفی تغییر می‌کند و به تدریج از هزینه‌های ضروری کاسته شده و هزینه‌های تجملی و غیر ضروری جای آن را می‌گیرد(رزاقی، 1374: ص35)؛ بنابراین آنچه در این نوشتار از «مصرف» اراده شده این است که کلیه کالاها و خدماتی را که تولید می‌شوند و مصرف کننده در چهارچوب اقتصادی چه با اراده، چه تحت تاثیر عوامل روانی برای رفع نیاز خود درصدد تهیه آن برمی‌آید(همان، صص 37-38). پس از مشخص شدن معنای واژگان کلیدی به تبیین رابطه‌ی مصرف و مقاومت و تاثیر آن در حوزه مصرف می‌پردازیم.

2. مبانی قرآنی مصرف و نقش آن در مقاومت

 برخی از مبانی اقتصاد مقاومتی که در حوزه‌ی مصرف تاثیرگذار است, عبارتند از:

1-1.عزت مداری

یکی از مهم ترین مبانی مصرف و مقاومت, عزت مداری است؛ چرا که قرآن کریم می فرماید: « وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ ‏(منافقون: 8)؛ و [لى‏] عزّت از آنِ خدا و از آنِ پيامبر او و از آنِ مؤمنان است؛ ليكن اين دورويان نمى‏دانند».  عبارت «لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» دال بر غلبه و قوت خدا و رسول و مومنین است(طبرسی، 1412، ج 4: ص229). از مقدم شدن «لِلَّهِ» بر «الْعِزَّةُ»، انحصار استفاده مى‏شود؛ يعنى عزّت واقعى مخصوص خدا است به این معنا کهعزّت خداوند، ذاتى و عزّت پيامبر، به دليل عنايات ويژه خداوند به او و عزّت مؤمنان، به خاطر وعده الهى بر نصرت و پيروزى نهايى آنان است( قرائتی، 1388، ج 10: ص 60).

سماعه از امام صادق (ع) نقل می‌کند:« خداى تبارك و تعالى همه امور خود را به مؤمن واگذار كرده، ولى اين كه او خود را خوار كند به او واگذار ننموده، مگر نديدى كه خداى تعالى در قرآن كريم در اين باره فرموده:" وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ"؛ پس مومن شایسته است كه عزیز باشد و ذلیل نباشد خداوند اورا به ایمان و اسلام عزت می‌دهد»(کلینی، 1407، ج 5: ص 63)؛ از این رو از منظر قرآن در حوزه اقتصادی یکی از مبانی اقتصاد مقاومتی عزت‌مداری است. امام خمینی می‌فرمایند: «شما در حال جنگيد؛ در حال جنگ اقتصادي و اين خود يك محاربه است، يك محاربه بين اسلام و كفر است... نجات دادن يك كشور اسلامي از زير بار ظلم و از زير بار استعمار، ... يك تكليفي است كه انسان موظف است انجام بدهد؛ بايد كوشش كنيم و اقتصاد خود را اداره نماييم... هر كس هر جوري كه مي‏تواند توليد بكند تا عزت ملی حفظ شود ...» (خمینی، 1370، ج11: ص117).

2-1.عدم وابستگی به بیگانگان

قرآن کریم به فرصت طلبی منافقان اشاره می­کند که به دنبال سود هستند. آنان در صورت پیروزی مؤمنان، اظهار ایمان و شرکت در جهاد می­کنند و اگر کافران پیروز شوند، خود را همراه با کافران و زمینه­ساز پیروزی بیان می­کنند. خدای سبحان در روز قیامت حکم می‌ کند و سپس می‌فرماید:، خدواند برای کافران بر مؤمنان سلطه‌ای قرار نداده است:«وَ إِنْ كانَ لِلْكافِرِينَ نَصِيبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَ نَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء: 141)؛ و اگر براى كافران نصيبى باشد، مى‏گويند: «مگر ما بر شما تسلّط نداشتيم و شما را از [ورود در جمعِ‏] مؤمنان باز نمى‏داشتيم؟» پس خداوند، روز قيامت ميان شما داورى مى‏كند؛ و خداوند هرگز بر [زيانِ‏] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّطى‏] قرار نداده است.»  

جمله «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ...» از عدم سلطه کافران بر مؤمنان و بلکه از چیرگی مؤمنان بر کافران خبر می­دهد. درباره این جمله احتمالات گوناگونی مطرح است؛ از قبیل:

أ.در آخرت کافر سلطه ای بر مؤمن ندارد؛ هرچند ممکن است در دنیا به زیان مسلمان حکم شود؛

ب. در مسائل فرهنگی و احتجاجات، هرگز کافر بر مؤمن برهانی ندارد و همواره در مسائلی مانند وحی، نبوت و معاد، براهین عقلی به سود مؤمنان است.

ج.اگر محور مبارزه، ایمان و کفر باشد، بی تردید مؤمنان همواره پیروزند.

د. چنان که کافر در آخرت راه سلطه‌ای بر مؤمن ندارد، در دنیا نیز برای آنها سلطه سیاسی و نظامی نیست.(ر.ک: طبرسی، 1372، ج 3: ص 196/ فخر رازی،1420 ق، ج 11: ص 248/ طباطبائی، 1390 ق، ج 5: ص116/ جوادی آملی، 1390، ج 21: صص180-183)؛ لکن فقها با استدلال به این آیه به جهت اینکه «سبیلا» نکره است و افاده عموم می­کند، انعقاد هرگونه پیمان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را که سبب سلطه کافران بر مسلمانان گردد، نامشروع می­دانند(اردبیلی،[بی­تا]: صص 439-440/ کاظمی، 1365، ج 3: صص 53-54) غیر از جهت یاد شده، استدلال فقها بر این مبنا استوار است که جعل در آیه کریمه، جعل و اراده تشریعی باشد که در این­صورت، مخصوص دنیا خواهد بود. در صورتی که اگر جعل و اراده تکوینی باشد، مصداق کامل آن، قیامت است؛( لنکرانی، 1416: ص 234) ولی اگر مسلمانان با دو عنصر توحید مداری و وحدت­­محوری زندگی کنند، مصداق آیه مزبور خواهند بود همانگونه که می­فرماید: «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين (آل­عمران: 139)؛ و اگر مؤمنيد، سستى مكنيد و غمگين مشويد، كه شما برتريد»(جوادی آملی، 1390، ج 21، صص180- 183)

برخی از فقها چند حکم فقهی از آیه مورد بحث استفاده کرده اند که در خور بررسی است:؛ مانند 1.اگر کافر به مال مسلمان دسترسی پیدا کند و آن را به کشور کفر(دارالحرب) انتقال دهد، مالک آن نمی2شود. 2.کافر نمی تواند بنده مسلمان را بخرد، زیرا با این کار بر او مستولی می2شود و سبیل می‌یابد، در حالی که سبیل کافر بر مسلمان منتفی است. 3.مسلمان اگر کافر ذمی را کشت، قصاص نمی‌شود (یعنی به دیه و مانند آن تبدیل می2شود.) (ر.ک: اردبیلی،[بی­تا]: ص 439/ کاظمی، 1365، ج 3: ص 53)

به نظر می­رسد با توجه به سیاق آیه که نخست از فرصت طلبی منافقان سخن می­گوید و سپس به حکم الهی در قیامت اشاره می­کند، جعل و اراده در آیه شریفه مطلق است و جعل تکوینی و تشریع را شامل می­شود؛ همانگونه که «سبیلا» نیز افاده عموم می­کند. از این ‌رو، می­توان از آیه یاد شده، نفی تسلط کافر بر مؤمن را استفاده کرد و یکی از موارد نفی سلطه، نفی سلطه در مسائل اقتصادی است. اینکه مقام معظم رهبری-دام ظله العالی-در سالیان اخیر بر اقتصاد مقاومتی و عدم وابستگی اقتصادی به کشورهای دیگر به ویژه کشورهایی که با استکبار همکاری دارند، بر اساس این بینش قرآنی است. روشن است که اگر کشوری بخواهد با استکبار و ایادی آنها مبارزه کند، باید توان ایستادن روی پای خود را داشته باشد و اقتدار اقتصادی یکی از مهم‌ترین شاخصه های آن است.

3-1.برتری کلمه الله

یکی از راههایی که در جهاد در برابر دشمن به آن تاکید شده است این است که خداوند در همه حال قادر است از پیامبر حمایت کند و در نتیجه کلمه الله را برتری ببخشد و توطئه‌های کفار را خنثی کند.همان‌طور که در این ایه بیان شده است.«وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه: 40)؛كلمه كسانى را كه كفر ورزيدند پست‏تر گردانيد، و كلمه خداست كه برتر است، و خدا شكست‏ناپذير حكيم است». عدم ذکر «جعل» در «كَلِمَةُ اللَّهِ» و ذکر آن در «وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلى» بیانگر این است که اعتلای کلمه الهی سنت رصین الهی است؛ چون نیازمند به اعضا و جوارح و تلاش نیست و ریشه قرآنی روایت، «الْإِسْلَامُ‏ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ‏».(ابن بابویه، 1413، ج4: ص 334) ناظر به همین آیه است. ذکر «الف و لام» بر سر «علیا» و همچنین آوردن ضمیر فصل «هی» بیانگر انحصار «علیا» برای «کلمه الله» است.(ر.ک: جوادی آملی، 1393، ج 34: صص 71-73)

  ارتباط صدر و ذیل آیه که سخن از نصرت پیامبر و دین خدا بود با اعتلای کلمه الهی، نشان دهنده این است که دین، کتاب،  پیامبر به چندین دلیل یاری شده اند و دلیل نهایی این است که نبوت و رسالت جزء کلمه الله‌اند و کلمه الله علیاست.(همان، ج 34: ص 73) علامه طباطباییاعتلای کلمه الله را به وعده پیروزی خداوند به پیامبرش و غلبه دادن دین اسلام بر همه ادیان تفسیر می‌کند.(طباطبایی، 1390ق، ج 9: ص 283) علامه با توجه به سیاق و شان نزول آیه، بیان مصداق خارجی آیه را بیان میکند.

از آیات یاد شده استفاده می شود که عزت مداری, عدم وابستگی به بیگانگان و برتری کلمه الله از مبانی مصرف هستند که مقاومت برگرفته از آنهاست . بنابراین, مصرف باید در راستای عزت مداری باشد و مصرف نیز باید با رویکرد مقاومت و عزت باشد و برای مومنان شایسته نیست مصرفشان به گونه ای شود که نیازمند به بیگانگان شوند.

2. اصول قرآنی مصرف و نقش آن در مقاومت

از نظر قرآن جامعه‌ی متعالی در حوزه‌ی چگونگی مصرف دارای اصولی است که این اصول در شکل‌گیری فرهنگ اقتصاد مقاومتی تاثیرگذار است؛ از این رو در ذیل به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

2- 1) مصرف اقلی و قناعت

قناعت یعنی اکتفا کردن انسان به کم از امور مورد احتیاج است. (ر.ک: راغب اصفهانى، 1412ق: ص685) اسلام در عین اینکه وابستگی به مال دنیا را محکوم می‌کند ولی اصل داشتن آن و اخذش را محکوم نمی‌کند(ر.ک: مطهری، 1392،ص 181) مصرف حداقلی معیشت، به مصارف ضروری مانند خوراک، پوشاک و نیاز به آموزش عمومی اطلاق می‌شود. و هم‌چنین اگر کالایی در حد شان او باشد به طوری که در صورت عدم استفاده از آن، کسر شأن به شمار می‌آید.(رجایی، 1392: ص95)  خداوند متعال نیز مردم را در سوره یوسف به صرفه جویی و ضرورت قناعت در آذوقه‏ها و محصولات كشاورزى، پيش از دوران قحطى و خشكسالى ترغیب می‌کند و می‌فرماید: «قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ‏ ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ سَبْعٌ شِدادٌ يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُون (يوسف: 47 - 48) گفت: هفت سال پى در پى مى‏كاريد، و آنچه را درويديد- جز اندكى را كه مى‏خوريد- در خوشه‏اش واگذاريد. *آن گاه پس از آن، هفت سال سخت مى‏آيد كه آنچه را براى آن [سالها] از پيش نهاده‏ايد- جز اندكى را كه ذخيره مى‏كنيد- همه را خواهند خورد.»؛بر طبق آیه صرفه جويى و ذخيره‏سازى‏ يك ضرورت است(قرائتى، 1388، ج4: ص 217) و این کار به عنوان یکی از امور مهم کشورداری به آن اشاره شده است ولی در خانواده به عنوان یک واحد کوچک از اجتماع قابل اجرا است. صرفه‏جويى امروز، خودكفايى فردا و اسراف امروز، نياز فردا را به دنبال دارد. (قرائتى، 1388، ج 4: ص 218 ). هم‌چنین اسحاق بن عمار نیز  از امام صادق (ع) نقل می‌کند: «الْمُؤْمِنُ‏ حَسَنُ‏ الْمَعُونَةِ خَفِيفُ الْمَئُونَةِ جَيِّدُ التَّدْبِيرِ لِمَعِيشَتِهِ(كلينى، 1407ق، ج‏2: ص241)؛ مومن، نیک یاری کننده و مخارج او سبک است و امور اقتصادی خود را به خوبی تدبیر می‌کند». بنابراین یکی از اصول مصرف در قرآن توجه به اصل قناعت است.

از آنجا که قناعت موجب کاهش هزینه‌های مصرف و موجب افزایش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری می‌شود؛ از این رو در رشد اقتصادی خانواده و کشور بسیار موثر خواهد بود؛ به همین دلیل در حدیث قدسی وارد شده که «خداوند متعال به حضرت داوود علیه‌السلام وحی کرد که ای داوود من توانگری را در قناعت قرار دادم؛ اما مردم آن را در فراوانی مال می‌یابند؛ پس نمی‌یابندش»(ابن‌فهدحلی، 1407ق: ص 179)؛ از این رو  قناعت به عنوان اصل قرآنی مصرف بر مقاومت اقتصادی یا حتی اقتصاد مقاومتی تاثیرگذار خواهد بود.

2- 2) صرفه جویی و پرهیز از اسراف

یکی دیگر از اصول قرآنی مصرف، «صرفه‌جویی و پرهیز از اسراف» است؛ زیرا خداوند متعال انسان‌ها را به شکرگزاری در برابر نعمت‌های خود و عدم اسراف توصیه می‌کند؛ به عنوان نمونه در آیه 27 سوره مبارکه اسراء می‌فرماید:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ»؛ بنابراین یکی از وظایف مومنان در جامعه اسلامی پایبندی به اخلاق اجتماعی و دوری از اسراف است. هم‌چنین یکی از ویژگی‌های عباد الرحمان، پرهیز آنان از اسراف در انفاق بوده است که در سوره فرقان به آن اشاره شده است: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ...وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا... (فرقان: 63-67)» در آیه كلمه «قوام» به معناى حد وسط و معتدل است و جمله«بَيْنَ ذلِكَ» متعلق است به قوام، و معنايش اين است كه بندگان رحمان انفاق مى‏كنند و انفاقشان همواره در حد وسط و ميان اسراف و إقتار است، پس، اينكه فرمود:«وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» توضيح و تنصيص همان جمله قبلى است كه فرمود:«إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا» پس صدر آيه، دو طرف افراط و تفريط در انفاق را نفى كرده و ذيل آن، حد وسط در آن را اثبات نموده است(طباطبايى، 1390ق: ج 15، ص 240)؛ از این رو بر طبق آیه از ویژگی‌های عباد الرحمان دوری از افراط و تفریط در انفاق است که حتی در انفاق، اسراف جایز نیست و انسان در خرج کردن محدودیت دارد(قرائتى، 1388، ج6: ص282). به عبارت دیگر آیه از افراط و تفریط در انفاق نهی می‌کند؛ پس انسان نباید اهل خانه‌اش را گرسنه یا در تنگنا قرار دهد تا در راه خدا انفاق کند یا از انفاق چیزاهای مازاد از احتیاجش بخل بورزد(صادقى تهرانى، 1406ق، ج21: ص 335). هم‌چنین از نگاه امام صادق علیه‌السلام اسراف به این معنا نیست که شما لباس‌های زیادی داشته باشی بلکه به این معنا است که لباست را نادرست استفاده کنی؛ از نظر حضرت  اگر لباس مهمانی‌ را در خانه پوشیده شود؛ این کار اسراف است(ر.ک: کلینی، 1407، ج 6: ص441).

از نظر لغویون تجاوز از حد در هر کاری را اسراف گویند.(ر.ک: راغب اصفهانی، 1404ق: ص407) گرچه همه گناهان، تجاوز از حدود الهی هستند مصداق اسراف لغوی هستند.(ابن اثیر، 1367، ج 2: ص 361) ولی مصداق اسراف اصطلاحی نیستند؛ چون در این صورت هر گناهی مصداق اسراف نیز می‌شد ولی به طور مشخص هستند که اسراف و زیاده روی از مصادیق قطعی اسراف اصطلاحی است(رجایی، 1392: ص 31-32). روایاتی از پیامبر اکرم که فرمودند: «إنَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأکُلَ کُلَّ ما اشتَهَیتَ؛ همانا اسراف آن است که هر چه دلت می‌خواهد بخوری» این نظر لغویون را تایید می‌کند؛ زیرا در روایت زیاده‌خواهی و پرخوری که نوعی خروج از اعتدال است به عنوان یکی از مصادیق اسراف معرفی می‌شود؛ درنتیجه پرهیز از اسراف و صرفه‌جویی طبق روایات و آیات یکی از اصول مصرف هر مسلمانی است.

مقام معظم رهبری در تبیین رابطه‌ی صرفه‌جویی و اقتصاد مقاومتی در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت على بن موسى الرضا(ع) فرمودند:« لازم است به عنوان یک سیاست، ما مسئله‏ی صرفه‏جوئی را در خطوط اساسی برنامه‏ریزی‏هایمان در سطوح مختلف اعمال کنیم. صرفه‏جوئى به معناى مصرف نكردن نيست؛ صرفه‏جویى به معناى درست مصرف كردن، به جا مصرف كردن، ضايع نكردن مال، مصرف را كارآمد و ثمربخش كردن است. اسراف در اموال و در اقتصاد اين است كه انسان مال را مصرف كند، بدون اينكه اين مصرف اثر و كارائى داشته باشد. مصرف بيهوده و مصرف هرز، در حقيقت هدر دادن مال است. يك نسبتى بايد در جامعه ميان توليد و مصرف وجود داشته باشد. يك نسبت شايسته‏اى به سود توليد. يعنى توليد جامعه هميشه بايد بر مصرف جامعه افزايش داشته باشد. جامعه از توليد موجود كشور استفاده كند؛ آنچه كه زيادى هست، صرف اعتلاى كشور شود. امروز در كشور ما اينجورى نيست. مصرف ما به نسبت، از توليدمان بيشتر است؛ اين، كشور را به عقب مي‌رساند. اين، ضررهاى مهم اقتصادى بر ما وارد مي‌كند؛ جامعه دچار مشكلات اقتصادى مي‌شود. بنابراين، مسئلة صرفه‏جويى و اجتناب از اسراف، فقط يك مسئلة اقتصادى نيست؛ هم اقتصادى است، هم اجتماعى است، هم فرهنگى است؛ آيندة كشور را تهديد مي‌كند»(بیانات: 01/ 01/ 1388)

هم‌چنین ایشان مسئله‌ی صرفه‏جويى، پرهيز از ريخت‏وپاش، پرهيز از اسراف، پرهيز از هزينه‏كَردهاى زائد را نسبت به مسئولان تذکر می‌دهند که اگر این اخلاق به مردم سرایت کند و هم نسبت به مردم و کسانی که دستشان به دهان شان نمی‌رسد در هر دو قشر اسراف زیاد وجود دارد(بيانات 20/ 12/ 1392). از نظر ایشان اسراف در مصرف تکمیل کننده ضربه‌ی دشمن در تحریم اقتصادی و کمک به او است(ر.ک: بیانات 01/ 01/ 1371). از این رو فرهنگ‌سازی اصل صرف‌جویی و پرهیز از اسراف طبق فرمایشات مقام معظم رهبری یکی از ارکان و مولفه‌های ایجاد اقتصاد مقاومتی در جامعه است.

2- 3) دقت بیشتر در مصرف عمومی

از آنجا که امام زمان علیه‌اسلام در توقیع به محمدبن جعفر تصرف در بیت المال را غیرشرعی خوانده و عاملانش را لعنت کرده‌اند(ر.ک: ابن بابویه، 1395ق: ص 521 520). هم‌چنین خداوند متعال در سوره مبارکه آل عمران پیامبران را مبرّا از خيانت در بيت‏المال معرفی می‌کند و همچنین خیانتکاران در اموال بیت المال را در قیامت به مجازات می‌رساند و می‌فرماید:«و هيچ پيامبرى را نَسِزَد كه خيانت ورزد، و هر كس خيانت ورزد، روز قيامت با آنچه در آن خيانت كرده بيايد؛ آن گاه به هر كس [پاداش‏] آنچه كسب كرده، به تمامى داده مى‏شود، و بر آنان ستم نرود»(آل‏عمران: 161).شان نزول آیه مربوط به عذرتراشی‌ها بی‌اساس بعضی از جنگجویان احد است که مي‌خواستند سنگر حساس خود را براى جمع‏آورى غنيمت خالی كنند، و به دستور امیر خود برای رسیدن به غنائم بیشتر گوش ندادند و گفتند، ما مى‏ترسيم پيغمبر در تقسيم غنائم ما را فراموش کند.

قرآن در پاسخ بعضی از جنگجویان احد مي‌گويد:«خيانت با نبوت سازگار نیست»؛ پس آيه هر گونه خيانت را، اعم از خيانت در تقسيم غنائم و يا حفظ امانت مردم، و غیره را از پيامبران نفى مى‏كند و سپس خائنین را تهدید می‌کند که هر كس خيانت كند، روز رستاخيز آنچه را در آن خيانت كرده، به عنوان مدرك جنايت بر دوش خويش حمل مي‌كند و يا همراه خود به صحنه محشر مى‏آورد.(مکارم شیرازی، 1371، ج 3: ص 151-152).

هم‌چنین امام علی علیه السلام در نامه‌ای که به برخی از مأموران مالیاتی خود نوشته‌اند می‌فرمایند: کسی که امانت الهی بیت المال را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند، خود و دین خود را پاک نساخته ودرهای خواری در دنیا را به روی خودگشوده است» (سید رضی، نامه 26: ص507). از این رو بر طبق توقیع، آیه و روایت حضرت امیر علیه‌السلام یکی از اصول قرآنی مصرف، دقت در مصرف عمومی و بیت المال است؛ زیرا خائن به بیت المال در روز قیامت به سزای اعمال خود می‌رسد. 

از آنجا که مقاومت به معنای پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن است؛ از طرفی عدم دقت در مصرف بیت‌المال موجب به هم ریختن تعادل و توازن اقتصادی می‌شود؛ از این رو رابطه‌ی این اصل قرآنی با مقاومت آشکار می‌شود؛ به خاطر همین امر مقام معظم رهبری نیز در ابلاغ سیاست‌های کلی نظام اداری بر حفظ اموال بیت‌المال تاکید داشته‌اند.(ر.ک: مکتوبات: 31/ 01/ 1389)؛ زیرا اگر در مصرف بیت‌المال صرفه‌جویی و احتیاط شود؛ موجب پس‌انداز این سرمایه‌ی ملی می‌شود. هم‌چنین صرفه جویی هر چیزی را در جای خود قرار می‌دهد و انسان را در برابر نیازهای غیرضروری مقاوم می‌کند. در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب نیز طهارت اقتصادی شرط مشروعیت همه مقامات حکومت جمهوری اسلامی ایران است و وجود هزینه‌های زائد و عدم دقت در مصرف بیت‌المال به عنوان یکی از مشکلات اقتصادی معرفی می‌شود(ر.ک: بیانات: 22/11/1397)؛ از این رو نظارت قاطعانه دولت بر دستگاه‌ها جهت پرهیز از اسراف و رعایت حقوق بیت المال یکی از راهکارهای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی است.

2- 4)موازنه بین دخل و خرج (کفاف)

پیش از این ثابت کردیم که یکی از اصول قرآنی در حوزه‌ی مصرف دارا بودن قناعت در زندگی است؛ یکی از نتایج قناعت در زندگی کفاف است. کفاف به سطحی از مصرف اطلاق می‌شود که نیازهای انسان را برطرف کند(ر.ک: ابن اثیر، ج 4: ص 191). یکی از عوامل موثر در تعیین میزان مخارج فرد مسلمان، سطح در آمد است به این معنا که در صورت کاهش درآمد، هزینه‌ها را کاهش دهد و با افزایش درآمد آن را افزایش می‌دهد(حسینی، 1379: ص 172). هم‌چنین منتظر واقعی نیز حتی در دعاهایش باید برای روزی به حد کفاف دعا نماید؛ زیرا از امام صادق علیه‌السلام منقول است که حضرت ‌فرمودند: «خدایا ! به محمد و آل محمد و دوستانش پاکدامنی و به اندازه کفایت روز مرحمت فرما.»(کلینی، 1407ق، ج2: ص140). 

علاوه بر اینکه بسيارى از مفسران براى اسراف در آيات فوق معنايى وسيع قائل شده‏اند؛ آنان مواردى مانند تضييع و اتلاف مال، عدم استفاده از سرمايه‏، مصرف بيش از حدّ درآمد و مصرف بيش از حدّ نياز را از مصاديق اسراف و خروج از ميانه‏روى برشمرده‏اند؛ از این رو افزون بر لزوم ميانه‏روى در خوردن و آشاميدن بايد در مصرف‏ مال در همه امور زندگى اعتدال داشت. هم چنین چنان‏كه برخى از آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُو طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ( مائده: 87)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چيزهاىِ پاكيزه‏اى را كه خدا براى [استفاده‏] شما حلال كرده، حرام مشماريد و از حدّ مگذريد، كه خدا از حدّ گذرندگان را دوست نمى‏دارد» نيز استفاده كرده‏اند كه در بهره‏گيرى از امور حلال نبايد از حد تجاوز كرد (مرکز فرهنگ و معارف قرآن، 1382، ج3: ص550). بر طبق این آیه مومنین تسلیم امر الهی طیبات را بر خود حرام نمی‌کنند. البته «حرام» به معناى چيزى است كه از آن منع شده خواه منع به تسخير الهى باشد یا منع قهرى، و چه به منع عقلى يا منع شرعى يا از ناحيه‏ كسى كه اطاعت امرش لازم است(ر.ک: طباطبایی، 1390، ج 6: ص 106).

هم‌چنین مردی از امام صادق (ع) در مورد تدبیر در معیشت سوال کرد:« به من رسیده است که میانه روی و تدبیر در معیشت، نصف کسب است. امام صادق (ع) فرمودند: نه، بلکه همه کسب است و تدبیر در معیشت از دین است»(طوسی، 1414: ص 670). بر طبق آیات و روایات مطرح شده موازنه‌ی دخل و خرج به عنوان یکی از اصول مهم در حوزه‌ی مصرف است. 

مقام معظم رهبری در راهکارهای اقتصاد مقاومتی مردم را توصیه‌ی توازن بین دخل و خرج می‌کند(ر.ک: بیانات، 21/7/1386)؛ هم ‌چنین مسولان کشور را به برقراری توازن دخل و خرج عمومی در ابعاد کلان  و محاسبه‌ی عملکردشان سفارش می‌نمایند(ر.ک: بیانات مقام معظم رهبری، 01/01/1392). این امر یک امر مسلم و بدیهی است که برنامه‌ریزی اقتصادی و به تعبیر روایات اسلامی «تقدیر المعیشه»، در مقاوم سازی اقتصاد مردم و کشور بسیار کارساز خواهد بود؛ زیرا در بحث مفهوم‌شناسی مقاومت را ایستادگی و پایداری در برابر عوامل برهم زننده‌ی تعادل و توازن معنا کردیم و پر واضح است که اگر دخل و خرج چه در سطح کشور و چه در سطح خانواده توازنی نداشته باشند، در تعادل اقتصادی خانواده و اجتماع اختلال به وجود می‌آید. 

2- 5)رعایت اولویت‌ها

رعایت اولویت‌ها یکی از اصول عقلی و عقلایی در تخصیص درآمد به‌ویژه در مصرف است(ر.ک: حسینی، 1379: ص 187).حضرت علی در خطبه 126 نهج البلاغه در رابطه با اهم و مهم کردن و اولویت قرار دادن در مصرف کردن مال می‌فرماید:«بدانيد كه بخشيدن مال به كسى كه مستحق آن نيست، با تبذير، و اسراف يكى است. قدر بخشنده را در دنيا بالا برد و در آخرت فرود آرد، او را در ديده مردمان گرامى كند، و نزد خدا خوار گرداند. هيچ كس مال خود را آنجا كه نبايد نداد، و به نامستحق نبخشود، جز آنكه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستيشان از آن ديگرى بود. پس اگر روزى پاى او لغزيد، و به يارى آنان نيازمند گرديد، در ديده ايشان بدترين يار است و لئيم‏ترين دوستدار». هم‌چنین امیر المومنین علیه‌السلام در باره رعایت اولویت‌ها در زندگی می‌فرمایند:«مَنِ‏ اشْتَغَلَ‏ بِغَيْرِ الْمُهِمِّ (قَدْ) ضَيَّعَ الْأَهَمَّ(ليثى واسطى، 1376: ص460)؛ هر کس به چیزی که مهم نیست بپردازد آنچه را که اهمیت بیشتری دارند، از دست می‌دهد». از روایت به دست می‌آید که رعایت اولویت‌ها در همه امور به خصوص در مصرف و خرج کردن لازم است؛ از این رو منتظر واقعی می‌کوشد تا در همه‌ی امورش زمان را مدیریت و کارهایش را براساس اولویت انجام دهد.

مقام معظم رهبری نیز در جلسه تبيين سياست‏هاى اقتصاد مقاومتى در حضور جمعى از مسئولان دستگاه‏هاى مختلف، فعالان اقتصادى، و مديران مراكز علمى و رسانه‏اى و نظارتى؛ یکی از مشکلات کشور را عادت به واردات بدون اولویت می‌داند که لزوم مقابله با آن را بر هر انسان دلسوز و هر مسئول با همتی لازم می‌داند. (بیانات:20/ 12/ 1392). هم‌چنین ایشان در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب می‌فرمایند: «مهم‌ترین عیوب اقتصاد کشور وابستگی به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخش‌هایی از دستگاه‌های حکومتی است»(بیانات: 22/11/ 1397).

2- 6) عدم افراط در رفاه طلبی و تجمل گرایی

در آیات قرآن از افراد رفاه زده با عنوان «مترفین» یاد شده است.  واژه‌ی «ترفه» به معنای نعمت و « ترف» به معنای تنعم است؛ پس« مترف» به کسی گفته می‌شود که از انبوه نعمت برخوردار است که این نعمت او را به طغیان وادار کرده واز انواع لذتها و شهوات دنیا کامجویی می‌کند(ابن منظور، 1414ق، ج‏9 : ص17). یکی از ویژگی‌هایی که قرآن کریم در مورد رفتار مصرفی انسان مادی‌گرا مطرح می‌کند تجمل گرایی است و به علت عدم توجه به نیازهای غیر مادی، بیشتر درآمد خویش را برای رفع نیا زهای مادی صرف می‌کند. (هادوی نیا، 1396: ص 159) قرآن کریم منشا رفتار قارون را با توجه به تجمل گرایی تحلیل می‌کند (قصص: 79 ) افراد مادیگرایی که زندگانى دنيا را هدف نهايى و يگانه غايت سعی خويش مى‏دانند، هیچ غایت دیگری را به غیر از زندگی دنیا دنبال نمی‌کنند و از آخرت غافل هستند و به همين جهت اموال قارون را سعادتى عظيم شمردند و بدون قيد و شرط آرزو کردند که اى كاش ما هم مثل قارون بودیم، چون او از حظى عظيم، و سعادتى بزرگ یرخوردار است( ر.ک: طباطبايى، 1390، ج 16: ص 79-80).

اتراف، روح عبادت و مسئولیت پذیری را در انسان نابود و از او موجودی خودخواه می‌سازد ( ر.ک: حسینی، 1379: ص 147) آیات قرآن کریم به وضوح نشان می‌دهد که انسان با زندگی مترفانه و افراط در استفاده از طیبات، به غضب الهی گرفتار شده(طه: 81) از محبت خدا محروم می‌شود(مائده: 87) پیامبر اکرم خطاب به امت خویش می‌فرماید: مترفین بدترین اقشار اجتماع معرفی کردند که همه فتنه ها به سوی انان برمی‌گردد. ( احمد بن حنبل، بی‌تا، ج 8: ص 257)

   خداوند متعال در سوره نحل هم به مومنین سفارش کرده از زینت‌ها و روزی‌های طیب استفاده کنند ولی در حد اعتدال و از تجمل و اشرافی‌گری پرهیز کنند«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ ‏( اعراف: 32)؛ [اى پيامبر] بگو: «زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده، و [نيز] روزيهاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟» علامه طباطبایی اخراج زینت را استعاره تخییلی می‌داند که کنایه از اظهار زینت است. خدای سبحان از راه فطرت، هدایت را به انسان الهام کرده و انواع و اقسام زینتهای مورد پسند جامعه را که باعث مجذوب شدن دلها به سوی خود را ایجاد کرده است و تنفر را از خود دور کند هر چند در ظاهر، به وجود آوردن زینتها و سایر نیازهای زندگی کار خود انسان است چون به الهام خداوند ایجاد شده است و چون می‌دانسته انسان محتاج به زینت است و به این علت که انسان موجود اجتماعی است و زینت هم یکی از مهمترین اموری است که اجتماع بشری به آن اعتماد می‌کند و جزء لاینفک جامعه محسوب می‌شود به طوریکه با فرض نبودن زینت، جامعه منهدم می‌شود. ( ر.ک: طباطبايى، 1390، ج 8: ص80).

در سوره مائده نیز، افراط در استفاده از طيّبات، عامل محروميّت از محبّت خداوند است(ر.ک: مائده: 87در سوره طه نیز طغيان و افراط، در استفاده از طيّبات را عامل گرفتارى به غضب الهى شمرده شده است (ر.ک:طه: 81). هم‌چنین خداوند در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره سبا خطر تجمل‌گرایی را به انسان یادآور شده و می‌فرماید: « افراد تجمل‌گرا و اشرافی‌گر وقتی در برابر پیامبران الهی قرار می‌گیرند به مخالفت با برنامه‌های اصلاحی پیامبران و اولیای الهی می‌پردازند کما اینکه تجمل‌گرایان همواره به ارزش‌های جاهل تکیه می‌کنند و ثروت خود را به رخ مردم می‌کشند».امام صادق علیه‌السلام نیز خطاب به حمران بن اعین می‌فرماید: «نگاه کن به  توان کسی که پایین‌تر از توست و نگاه نکن به  توان کسی که بالاتر از توست همانا آن برای تو قانع کننده‌تر است به آنچه که برای تو تقسیم شده و شایسته‌تر است از اینکه از پروردگارت چیز زیادی طلب کنی»(کلینی، 1407ق، ج 8: ص 244).

 از آنجا که تجمل گرایی به صورت طبیعی با مصرف گرایی همراه و همگام است، به هر ترتیب هر دو عارضه هزینه ها و خُسران های بسیاری را به اقتصاد کشور تحمیل می کند؛ زیرا مصرف گرایی  با روح و نفس مقاومت و اقتصاد مقاومتی در تضاد است،زیرا تکیه اقتصاد مقاومتی بر بهره گیری از ظرفیت‌های  داخلی است، اما مصرف گرایی،جایی برای حمایت از تولید داخلی باقی نمی گذارد و در چنین عرصه ای تجملات و رقابت برای تصاحب مارک‌ها و برندهای تولیدی است که افراد را به تکاپوی خرید وا می دارد(ر.ک: کریمی و همکاران، 1398: ص170 177).

مقام معظم رهبری مشکل تجمل‌گرایی را هم در بین سطح عمومی مردم و هم در بین مسولان گوشزد نمودند. در زمینه‌ی تجل‌گرایی عمومی در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها یکی از عیوب اساسی سبک زندگی مردم و مشکلات آن را مصرف گرایی، اسراف، زیاده روی، زیاد خرج کردن و رفاه طلبی افراطی می‌دانند که از طبقات بالا به پایین سرازیر می‌شود. که متاسفانه موارد یاد شده به کشور ضربه می‌زند.(بیانات: 01/01/ 1397). هم‌چنین ایشان می‌فرمایند: «در مصارف گوناگون شخصی و خانوادگی، اسراف فردی صورت می گیرد،تجمل گرایی‌ها،چشم و هم چشمی ها، هوسرانی افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، خرید چیزهای غیر لازم، تمام این هااز موارد اسراف است»(همان: 01/01/1388).

اما در زمینه‌ی تجمل‌گرایی مسئولان چنین هشدار می‌دهند که «اولین ضعف ما گرایش به دنیاطلبی بود که گریبان بعضی از ماها را گرفت. بعضی از ما مسئولین دچار دنیاطلبی شدیم، دچار مادیگرائی شدیم؛ برای ما ثروت، تجمل، آرایش، تشریفات و اشرافیگری یواش یواش از قبح افتاد. وقتی ما اینجور شدیم، این سرریز میشود به مردم. میل به اشرافیگری، میل به تجمل، میل به جمع ثروت و استفاده‌ی از ثروت به شکل نامشروع و نامطلوب، به طور طبیعی در خیلی از انسانها هست. وقتی ما خودمان را رها کردیم، ول کردیم، دچار شدیم، این سرریز میشود به مردم؛ در مردم هم این مسئله پیدا می‌شود».(همان: 14/11/1390). در نتیجه مال‌اندوزی و تجمّل‌گرایی، دردسرساز است؛ کسانی که به زندگی اشرافی و پرزرق و برق اهمّیت می‌دهند، همواره در پی تجدید لوازم زندگی خود و رسیدن به رفاه و آسایش بیشتر در پرتو وسایل جدید و لوکس هستند و همه فکرشان روی آنها متمرکز است؛ بدین ترتیب، تجمل‌گرایی یکی از عوامل برهم زننده تعادل و توازن است و با روح مقاومت ناسازگار است؛ از این رو عدم تجمل‌گرایی یکی از اصول مقاومت است.

نتیجه:

از آنچه گفته شد می‌توان به دست آورد که بر طبق آیات قرآن «عزت‌مدار»، «استقلال اقتصادی» و «برتری کلمه‌الله» از جمله مبانی قرآنی مصرف هستند که برگرفته از فرهنگ مقاومت اقتصادی هستند و در حوزه‌ی مصرف تاثیرگذارند. عدم وابستگی به بیگانگان و برتری کلمه الله به یک ریشه جامع برمی‌گردند که آن عزت مداری جامعه دینی است؛ بنابراین مصرف از منظر قرآن برگرفته از عزت مداری است و برای مومنان شایسته نیست مصرفشان به گونه ای شود که نیازمند به بیگانگان شوند. از سویی «مصرف اقلی و صرفه‌جویی»، «دقت بیشتر در مصرف عمومی»، «توازن در دخل و خرج»، «رعایت اولویت‌ها»، «عدم افراط در رفاه طلبی» از جمله مهم‌ترین اصول مصرف و بایسته‌های مصرف در قرآن است که هر کدام از این اصول قوام بخش اقتصاد مقاومتی است.

 

منابع

قرآن کریم، ترجمه مهدی فولادوند، چ3، دفتر مطالعات تاریخ و معرف اسلامی، تهران، 1418.

نهج البلاغه، (للصبحي صالح) ، شريف الرضي، محمد بن حسین، قم، هجرت، چاپ اول، قم، 1414 ق.

ابن اثير، مبارك بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، محقق/ مصحح: طناحى، محمود محمد / زاوى، طاهر احمد،  چاپ چهارم، قم، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان، ‏1367 ش‏.

ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395ق.

ابن بابويه، محمد بن على‏، من لا يحضره الفقيه، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر،دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، قم، ‏1413 ق‏

ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، بی‌چا، بیروت، انتشارات دار صادر، بی‌تا.

ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، محقق/ مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، مكتب الاعلام الاسلامي‏، قم‏، چ 1، 1404 ق.

ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، چاپ سوم، بيروت، 1414 ق.

ابن‌فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق: موحدی قمی، احمد، چاپ اول، بی‌جا، دارالکتب الاسلامی، 1407.

اردبيلي، احمد بن محمد، زبدة البيان فی احکام القرآن، محقق/ مصحح: بهبودی،محمد باقر، كتابفروشى مرتضوى‏، تهران: چ1، (بی­تا).

بشیری، ابوالقاسم و مجتبی حیدری، روانشناسی شخصیت، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، سال 1396 ش.

جوادی آملی، عبدالله ، تسنیم، ج30 و 34،  مركز نشر اسراء، قم، 1393.

حسینی، سید رضا، الگوی تخصیص در آمد و رفتار مصرف کننده مسلمان، چاپ اول، مرکز نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1379 ش.

خامنه ای،  سید علی، بیانات، ( برگرفته از سایت www.khamenei.ir).

خمینی، سید روح‌الله، صحيفه نور، (1370)، مجموعه رهنمودهاي حضرت امام خميني رحمه الله ، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي (گروه انتشارات)، دوره 22 ج، چاپ دوم.

دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، 1344.

راغب اصفهانی، حسين بن محمد، ، المفردات فی غريب القرآن،  دفتر نشر کتاب، 1404ق.

رجایی، سید محمد کاظم، خطیبی، مهدی، شاخص اسراف و معیارهای آن، پژوهشگاه بین المللی مصطفی، 1392 ش.

رزاقی، ابراهیم، الگوی مصرف و تهاجم فرهنگی، انتشارات چابخشی، 1374.

شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، چاپ اول، قم، 1414 ق.

صادقی، حسن، اخلاق اسلامی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1392 ش.

صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، 30جلد، چاپ دوم، فرهنگ اسلامى، قم، 1406 ق.

طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، چاپ پنجم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، دفتر انتشارات اسلامى ،1374 ش.

طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، موسسة النشر الاسلامي، قم، 1417ق.

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، مصحح: يزدى طباطبايى، فضل‏الله‏، انتشارات ناصر خسرو‏، تهران، 1372.

---------------، تفسير جوامع الجامع، مصحح: گرجى، ابوالقاسم‏، مركز مديريت - قم، 1412 ه.ق.

طوسى، محمد بن الحسن‏، الامالی، محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، دار الثقافه، قم، 1414 ق.‏

فخر رازی، محمد بن عمر، ، مفاتيح الغيب، بيروت، دار احياء التراث العربى‏، 1420 ق.

فراهیدی، خليل بن احمد، العین، نشر هجرت، قم، چ 2، 1409 ق‏.

قدیری اصل، باقر،  کلیات علم اقتصاد، چاپ اول، تهران: مرکز نشر سپهر، 1379.

قرائتى، محسن، تفسير نور،  چاپ اول، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن ، 1388 ش.

کریمی، علی‌اکبر؛ میرمعزی، سیدحسین؛ حسینی، سیدرضا؛ بررسی تطبیقی شاخصه‌های مصرف گرایی غربی و الگوی اسلامی مصرف، فصلنامه‌ی اقتصاد و بانکداری اسلامی، ش 26، بهار 1398.

كاظمي، جواد بن سعيد، مسالك الافهام إلى آيات الاحكام، تهران: ‏كتابفروشى مرتضوى‏، چ2، 1365.

كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق.

لنكرانى، محمد فاضل موحدى، القواعد الفقهية (للفاضل)، چاپخانه مهر، قم ، اول، 1416 ه‍ ق.

ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، چاپ اول، قم، 1376 ش.

مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، چاپ سوم، قم، بوستان كتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، 1382ش.

مطهری، مرتضی، انسان شناسی، تهران، بینش مطهر، 1392 ش.

معین، محمد، فرهنگ فارسی، انتشارات تهران، چاپ چهارم، 1360 ش.

مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1371 ش.

هادوی نیا، علی اصغر، رفتار شناسی اقتصادی از دیدگاه قرآن کریم، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1396 ش.



[1]. طلبه سطح 4 رشته تفسیر، گرایش علوم قرآن و معارف، استاد حوزه علمیه خواهران taghilo 114@ chmail.ir(نویسنده مسئول).

[2]. طلبه سطح4 رشته‌ی تفسیر تطبیقی، مدرس و پژوهشگر رشته تفسیر،جامعه‌الزهراءسلام‌الله‌علیهاHosinzadeh110@gmail.com..

[3]. پزوهشگر و مدرس سطوح عالی حوزه، Sadegi114@gmail.com.

 

 

مقالات مشابه

تبیین دستاوردهای اجتماعی مقاومت از منظر قرآن

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, زهرا محمدی, مریم‌السادات موسوی

تبیین دستاوردهای اجتماعی مقاومت از منظر قرآن

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, زهرا محمدی, مریم‌السادات موسوی