شاخصه های فردی الگوی برتر مقاومت در قرآن

پدیدآورسیدعبدالرسول حسینی نودادی

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

منبع مقاله

کلمات کلیدی11359

چکیدهاز مهمترین راه¬ها برای عبور از مشکلات، مقاومت، پایداری و ایستادگی در برابر مشکلات است. که با واژه استقامت از آن یاد شده است. در قرآن کریم بحث مقاومت از مباحث بسیار مهم و موثر است، که در ابعاد مختلف به آن پرداخته شده است. و شاخصه ها و الگوهایی را برای آن بیان داشته است. عدم توجه به این امر مهم انسان را در مقابل مشکلات و مصائب پیش رو دچار حیرت و سردرگمی می¬کند. همانطور که می¬توان از طریق شناخت این الگوها و شاخصه¬های آنان راه نجات و برون¬رفت از مشکلات را بدست آورد. در این مقاله با بحث از شاخصه¬های فردی الگوهای مقاومت در قرآن به این سوال می پردازیم که قرآن کریم چه شاخصه هایی را برای الگوهای مقاومت بیان کرده است؟ شاخصه¬های الگوی مقاومت به صورت مستقل در هیچ مقاله و کتابی ذکر نشده است. تنها به صورت پراکنده در کتب تفسیری و اخلاقی و علوم سیاسی، بیان شده است. این تحقیق با استفاده از مطالعات گسترده کتابخانه¬ای و نرم افزاری، با تتبع در منابع و بهره گیری از نظریات علماء فن به ویژه مفسرین انجام شده است. دراین تحقیق به بیان اهم شاخصه ها پرداخته شده است. این تحقیق از بعد شاخصه های فردی، الگوی مقاومت را مورد بررسی قرار داده است. شاخصه ها را از بعد فردی به 12 شاخصه تقسیم کرده است. البته شاخصه های دیگری نیز وجود دارد که با دقت عقلی خود زیر مجموعه برخی از این شاخصه ها هستند.

share 2892 بازدید

 خداوند متعال بشر را به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه خود در زمین آفرید. برخی از آنها را به عنوان رسولان برای راهنمایی روش بهتر زیستن و هدایت آنان برگزید. رندگی بشر به­گونه­ای است که انسانه در مسیر خود با مشکلاتی برخورد می­کند. از مهمترین راه­ها برای عبور از مشکلات، مقاومت، پایداری و ایستادگی در برابر مشکلات است که با واژه استقامت از آن یاد می­شود. در قرآن کریم بحث مقاومت از مباحث بسیار مهم و موثر است، که در ابعاد مختلف به آن پرداخته شده و شاخصه ها و الگوهایی را برای آن بیان داشته است. در این مقاله به دنبال بحث از شاخصه های الگوهای مقاومت در قرآن به این سوال می پردازیم که قرآن کریم چه شاخصه­های فردی، برای الگوهای مقاومت بیان کرده است؟

مفاهیم:

مقاومت: در لغت به معنی استوار بودن، ایستادگی کردن، پایداری نمودن، دوام، و استحکام آمده است.

ابو زيد انصارى مى‏گويد: اقمت الشّى‏ء و قوّمته فقام: اقامة و تقويم و قيام به معنى استقامت‏ است استقام فلان بفلان اى مدحه و اثنى عليه- يعنى او را ستود و دعا كرد. ( راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص278)

مقاومت واژه­ای است از ریشه قوام  یا قیام، این ریشه در دین اسلام از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. این واژه در قرآن کریم با مشتقاتی چون: مستقیم، أقیموا، قوموا، قِیَم، أقِم، إستقِم، إستقیموا، إستقاموا، استعمال شده است. در برخی از آیات خداوند متعال دین اسلام را دینی استوار معرفی می­کند« قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»(انعام : 161) ای پیامبر بگومحققا خداوند مرا  به راه راست که هیچ انحرافى ندارد دينى است پابرجا كه تا قيامت باقى است ملّت و شريعت ابراهيم حنيف که مشرک نبود، هدایت فرموده است.

اصطلاح مقاومت در آموزه­های اسلامی یعنی تقویت استواری خط اسلام با حرکت در راه اسلام به عنوان یگانه راه استواری و با تکیه بر عوامل هدایت و قدرت در گفتمان اسلام. بنابراین مقاومت، نبرد پایان ناپذیر حق و باطل است. مقاومت از سلوک درونی در مبارزه با نفس شروع شده و به مرزهای جغرافیایی ادامه می­یابد. البته به اینجا هم ختم نخواهد شد؛ چرا که مقاومت منحصر در نبرد­های مسلحانه نیست. بلکه نبرد مسلحانه تنها بخشی از آنرا شامل می­شود. در نبردهای عقیدتی و فرهنگی از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و جهان شمول است.

مقاومت در قرآن کریم تنها یک اصطلاح نیست؛ بلکه فراتر از واژه و اصطلاح است. مقاومت در فرهنگ قرآن یک اصل است.  قرآن وقتی فرهنگ مقاومت را تبیین می­کند در مباحث گوناگون و در تجربه­های عینی و زنده از واژه­های استقامت و صبر استفاده می­کند.  در برخی از آیات قرآن مقاومت را با واژه صبر به معنی ثبات قدم بکار برده است.(انفال: 45 )

از مهم­ترین و محکم­ترین آیاتی که بیانگر فرهنگ مقاوت در قرآن کریم است، می­توان به آیه سوره مبارکه هود اشاره نمود، که به پیامبر(ص) فرمود: « فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير» (هود: 112) یعنی همان­گونه که دستور یافته­ای ایستادگی کن و هر کس که با تو توبه کرده است نیز چنین کند.  در اینجا استقامت همان مقاومت است، یعنی دوام و ثبات قدم در انجام درست فعل.

مقاومت در اصطلاح اندیشمندان اسلامی :

معنی مقاومت در اندیشه علامه طباطبایی: استقامت در هر امرى به معناى ثابت قدم بودن در حفظ آن و در اداى حق آن بطور تمام و كامل است. چون گفتيم استقامت خود انسان عبارت است از پايدارى به تمام قوا و اركان در برابر وظايفى كه به وى روى مى‏آورد، بطورى كه كمترين نيرو و استطاعتش نسبت به آن وظيفه عاطل و بى اثر نماند.  (طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 64)

مقاومت در اندیشه امام خمینی (ره): این واژه در اندیشه مرحوم امام به دو بعد مقاومت در برابر شرور نفسانی و مقاومت در برابر شبیخون فکری و دشمن خارجی تقسیم می­شود؛ که برای مقابله با هردوی اینها باید بر هواهای نفسانی غلبه کرده و با آنان به مجاهدت پرداخت. بنا براین مقاومت یکی از اموری است که باید به دنبال هر انقلابی باشد. (امام خمینی(ره)، صحیفه امام ج7، ص493 و ج16، ص301)

شهید مطهری بر اساس آیه شریفه « وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا» (جن : 7 16) و اينكه اگر جن و انس استقامت داشتند، بر طريقه حقه و اعوجاج پيدا نمی­کردند، ما هم هر آينه آنها را سيراب ميكرديم آب فراوان بسيار. بر دو جنبه استقامت در راه راست تاکید می­کند، و می­گوید: دو مسئله است: یکی اینکه راه راست است و راه، رفتن و حرکت می­خواهد. دوم اینکه در راه، مشکلات فراوانی هست، که علاوه بر رفتن ایستادگی و استقامت نیز می­خواهد، با مشکلات مواجه شدن، مرتب مشکل را حل کردن، و راه را ادامه دادن... و به مقصد رسیدن استقامت می­خواهد. (مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 27، ص 799)

مقام معظم رهبری: مقاومت یعنی انتخاب راه حق و درست، و حرکت در آن مسیر، به گونه­ای که هیچ مانعی نتواند انسان را متوقف یا منصرف سازد. ( مجله پاسدار اسلام، اردیبهشت و خرداد 98، شماره 447 و 448).

الگو: این واژه در لغت به معنی سرمشق، مقتدی، اسوه، قدوه، مثال و نمونه آمده است. (دهخدا، علی اکبر، لغتنامه ) اصل این واژه غیر عربی است؛ در حقیقت این واژه در فرهنگ لغت فارسی و ترکی یافت می شود؛ معادل عربی آن که در قرآن نیز بکار رفته است، همان کلمه اسوه است که در فرهنگ فارسی به معنای الگو نیز آمده است. لا تَأْنَسِ بمن ليس لك‏ بأُسْوَةٍ، أى لا تَقتدِ بمن ليس لك بقدوةٍ.( جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح ؛ ج‏6 ؛ ص2268) واژه اسوه در قرآن کریم 3 بار بکار رفته است که 2 بار آن در سوره مبارکه ممتحنه و 1 بار در سوره احزاب، و به معنی الگو و سرمشق و اقتدا کردن است. 

معنی الگو در اصطلاح: الگو وسیله، معیار و میزانی است برای تطبیق افعال در دست اقدام. به عبارت دیگر انسان کاری را که می­خواهد انجام دهد، می­بایست با یک معیار و میزانی انجام دهد که بتواند کار انجام شده خود را سنجش کند.

شاخصه: به معنی علامت، ممیزه و نمودار است. (دهخدا، علی اکبر، لغتنامه ) به جزئی­ترین ویژگی و وجه منحصربه­فرد یک دست­ساخته  که آن را از دیگر دست­ساخته­ها متمایز می­کند گفته می­شود.( فرهنگستان لغت)

بیان مباحث

استقامت از قيام است؛ و براى آن اضدادى است. يكى قعود و دنبال حق نرفتن، يكى تحيّر و در راه ماندن، يكى بيراهه رفتن، كه ضلالت است. و ديگرى عمدا منحرف شدن، و از روى عناد بر خلاف حق رفتن، كه كفر و عناد است. (طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 119)

مقاومت در فرهنگ قرآن کریم برای پیشرفت و تعالی روح انسانی و برای بهتر زیستن ذکر شده است. این مقوله از مسائل بسیار کلیدی و مهم انسان است. که بر اساس آیه شریفه: « قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى» (سبا: 46) به دو قسمت مقاومت فردی و اجتماعی تقسیم می­شود. به این معنا که: انسان بما هو انسان، گاهی برای نجات و پیشرفت خود در برابر مشکلات دنیوی و رسیدن به مقام تعالی قرب الی الله، مامور به مقاومت است. و گاهی به عنوان عضوی یا رهبری برای جامعه انسانی. یعنی به تنهایی ملاک نیست؛ بلکه مقاومت وی براساس مصلحت اجتماعی است که در آن زندگی می­کند. خواه به عنوان عضوی فرعی از این جامعه، مثلا به عنوان یک شهروند، یا یک نیروی نظامی و ...، و گاهی به عنوان یک رهبر و راهنما در یک گروه و عده­ای از مردم. از این رو خداوند متعال برای درک بهتر معنای مقاومت، الگوهای برتر مقاومت را در قرآن متذکر شده است. «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَل» (زمر: 27) و به تحقیق ما برای {هدایت} مردم در این قرآن همه مثالی زده­ایم. از جمله مثال­هایی که قرآن، برای هدایت مردم ذکر کرده است، همان بیان الگوهای برتر مقاومت است. که همراه با بیان خود الگو، شاخصه­های آن را نیز متذکر شده است. در این مقاله به بیان شاخصه­های الگوهای برتر مقاومت در قرآن کریم در بعد فردی پرداخته، و این شاخصه­ها را برای استفاده بیشتر عموم مردم به فضل الهی بیان می­کنیم.

شاخصه­ها را می­توان در ابعاد مختلف، به این­گونه تقسیم کرد: گاه در بعد معیشت و خانواده، فردی به عنوان الگوی برتر شناخته می­شود، گاهی مقاومت وی در بعد اعتقادات است، گاهی در بعد سیاست است، گاهی در بعد اقتصاد و در برخی موارد بعد نظامی و دفاعی است.

یک الگوی برتر در همه ابعاد از دیگران برتر است. به همین دلیل به عنوان الگو معرفی می­شود. اگرچه ممکن است در یک بعد درخشش بیشتری نسبت به دیگر ابعاد داشته باشد. از این رو شاخصه­های فردی الگوی برتر مقاومت را از همه ابعاد وجودی در قرآن کریم بررسی می­کنیم.

1-قدرت

یکی از ابعاد وجودی فرد، بعد جسمی اوست. کسی که به عنوان الگوی برتر مقاومت معرفی می­شود، باید توان جسمی مقابله با مشکلات را داشته باشد. زیرا هم از نظر عقلی و هم از نظر قرآن و سنت صحیح نیست که فوق توان فرد را از وی انتظار داشت. این مسئله را نه تنها عقل نمی­پذیرد بلکه قرآن هم از عنوان «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»(بقره: 286) از آن یاد کرده و در سنت هم با عنوان «تکلیف بما لا یطاق» از آن یاد شده است. در برخی از آیات الاحکام نیز به توان جسمی فرد اشاره کرده، و تکلیف فرد را بر اساس توان جسمی بیان داشته است. مثلا در باب روزه به توان فرد تکیه دارد و می­فرماید: «أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِين»(بقره: 184) در این آیه با تکیه بر توان جسمی افراد برای روزه، سه حکم متفاوت را بیان داشته است. به این معنا که فردی که توان دارد، باید در ماه رمضان روزه بگیرد. و شخصی که با توجه به فصول سال توان وی متفاوت است، یعنی در بعضی از فصول توان روزه گرفتن را ندارد در، «ایام اخر» یعنی در فصول دیگر بگیرد. و شخصی که اصلا توان ندارد فدیه بپردازد. « فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فيعسر عليه الصيام فيهما فكتب عليه عدة عديدها مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ فلا يجوز لهما، و كذا لا يجب الصيام ما هما مطيقان وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ حرجا غير معسر حيث تستأصل طاقاتهم بالصيام فِدْيَةٌ عن كل يوم هو طَعامُ مِسْكِين»(صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص 26)

«وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ» كلمه (يطيقون) از مصدر اطاقه است، و اطاقه همانطور كه بعضى گفته‏اند به معناى به كار بستن تمامى قدرت در عمل است كه لازمه آن اين است كه عمل نامبرده آن قدر دشوار باشد، كه همه نيروى انسان در انجامش مصرف شود، در نتيجه معناى جمله «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ» اين است كه هر كس روزه برايش مشقت داشته باشد، و كلمه (فديه) به معناى بدل و عوض است و در اينجا به معناى عوض مالى است، كه همان طعام مسكين يعنى سير كردن يك مسكين گرسنه است از غذايى كه خود انسان مى‏خورد.(طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص13)

از این رو به شاخصه جسمی برای الگوهای برتر در قرآن کریم می­پردازیم. الگوی برتر مقاومت فردی در قرآن از بعد جسمانی، می­توان به موسی کلیم علیه السلام اشاره کرد. هنگامی که موسی کلیم (ع) مرتکب قتل فردی از مصریان شد، تابعان فرعون برای انتقام به دنبال وی راه افتادند، و باعث بیرون رفتن و فرار وی از مصر شدند. سوره مبارکه قصص به بیان حال موسی و رسیدن وی به شهری که حضرت شعیب (ع) در آنجا زندگی می­کرد، پرداخته است. آنچه که باعث نجات حضرت موسی از سرگردانی شد، بعد از اراده خداوند متعال، قدرت جسمی وی است.« قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»(قصص: 26) اى پدر او را اجير كن كه مردى نيرومند و امين است، این قوت و نیروی جوانی که خداوند متعال در وجود موسی کلیم قرار داده بود باعث شد که وی از حالت بی پناهی و فراری بودن، به حالت سکون و آرامش و تشکیل خانواده و... تغییر حالت دهد..

از این آیه معلوم است كه بهترين اجير آن كسى است كه قوى و امين باشد. و از اينكه دختر شعيب، موسى (ع) را قوى و امين معرفى كرد، فهميده مى‏شود كه آن دختر از نحوه عمل موسى (ع) در آب دادن گوسفندان طرز كارى ديده كه فهميده او مردى نيرومند است.(طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج16، ص36)

 از مسائل مهم زندگی خانوادگی نیز، قدرت برون رفت از مشکلات و مقابله با آنهاست، از همین روست که حضرت شعیب، موسی کلیم را به عنوان داماد خود می­پذیرد.«قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‏ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِك». (قصص: 27)

قدرت جسمی از لوازم دیگر شاخصه­ها برای الگوی برتر مقاومت است. خداوند متعال در مورد الگوهایی که در قرآن کریم بیان کرده است، به مسئله توان جسمی آنها و رسیدن به سن رشد اشاره می­کند.« وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين».(قصص: 14) به این معنا که خداوند متعال علم را در زمانی به الگوهای برتر عطا کرده است، که توان جسمی آنان امکان استفاده از این علم را فراهم می­کرد.

در داستان حضرت داوود پیامبر، خداوند متعال اشاره به قدرت وی، و زمینه اعطای علم و حکمت به ایشان اشاره می­کند. «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاء».(بقره: 251) این آیه اشاره دارد به اینکه حضرت داوود زمانی به علم و حکمت رسید که توان جسمی وی امکان استفاده از علم و حکمت را برای وی فراهم می­کرد. چرا که نبود قدرت برای اجرای علم و حکمت و بهره وری از آنها، وجود علم و حکمت را لغو و بی اثر میکند. « وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَة».(ص: 20) در این آیه به موضوع اعطاء حکمت بعد از شدت ملک اشاره کرده است. یعنی اینکه ابتدا به واسطه قدرت جسمانی، زمینه برای بیان حکمت در جامعه فراهم شود.

مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه استکبار جهانی و صهیونیست، ثابت کرده که جز با زبان زور چیزی نمی­فهمد، راه مقابله با او را قدرت دانسته و فرموده است؛ با او جز با زبان قدرت یک ملت و قدرت جامعه اسلامی در سراسر عالم نمی­شود حرف زد.( سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله خامنه­ای، ص358)

بنابراین ثابت می­شود که از نگاه قرآن، قدرت جسمانی، از شاخصه­های الگوی برتر مقاومت است.

2-علم

از دیگر شاخصه­های الگوی برتر مقاومت علم است. قرآن کریم به مسئله علم و حکمت تکیه وافری دارد. از همان ابتدای خلقت بشر، به مسئله علم و علم آموزی تکیه کرده، و خود را اولین معلم معرفی می­کند. «الرَّحْمنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسان».(الرحمن: 1-3) از این رو یکی از شاخصه­های الگوی برتر مقاومت را نیز، علم قرار داده است. شاخصه علم هم در زندگی فردی و خانوادگی، و هم در بعد اجتماعی، شخص را در برابر مشکلات مقاوم می­دارد.

دانشمندان گفته‏اند جوهر و ذات انسان عقل است. و جوهر عقل تميز است. و جوهر تميز صبر است. زيرا عقل است که انسان را به صبر امر مي­كند. و كسى متصف به صبر مى‏گردد كه عقلش بر طبعش غالب گشته، و قواى نفسانى وى تحت تسخير قواى عقليه وى در آمده باشد. و در موقع هيجان قواى طبيعى از حكم عقل و شرع تجاوز ننمايد. همچنين در موقع عمل، استقامت و پايدارى نمايد. قواى حسى خود را بزحمت وا دارد. تا آنكه هر عضوى از اعضاء وى انجام وظيفه نمايند. از اين رو در حديث آمده است كه: صبر نسبت بايمان مانند سر نسبت به بدن است. همانطوريكه حيات بدن، بلكه وجود و تحقيق آن بسته به سر است، ايمان نيز بدون صبر تحقق پذير نيست. لذا كسى كه صبر نداشته باشد، ايمان پا بر جا و محكم نيز ندارد. براى اتصاف به صفت حميده صبر دو چيز لازم است: يكى معرفت و علم به اين كه آنچه در عالم واقع ميگردد، از روى حكمت و صلاح نوعى عالم، و صلاح شخصى هر فرد است. بلكه نظام عالم منوط به آن است. و ديگرى تمرين است كه انسان را به مجاهده با نفس خود و به صبر و بردبارى وادار نماید. تا اينكه صبر كردن عادت و ملكه او گردد. و اينكه در آيه مورد بحث صلاة را به صبر عطف نموده، شايد بخاطر اين است كه نماز يكى از علامات ظاهر و مصاديق بارز صبر است. و بيان خاص بعد از عام است. و نماز مطلوب شارع كه نماز گذار را از فحشاء و منكر باز دارد، بدون اعمال صبر امكان پذير نيست. (داور پناه، ابوالفضل، أنوار العرفان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: 16)

 در داستان لقمان حکیم نیز به این مسئله اشاره دارد، در بحث تربیت فرزند، علم و حکمت، چگونگی تربیت فرزند را بیان می­کند. و راه برون رفت از مشکلات تربیتی در زمینه­های اعتقادی و اخلاقی و... را بر فرد آسان می­کند. « وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيد».(لقمان: 12) در این آیات بعد از بیان حکمت لقمان، به نحوه تربیت فرزند و ارکان تربیتی براساس حکمت پرداخته است.

از این آیات می­توان نتیجه گرفت که: حکمت راه برون رفت از مشاکل تربیتی را آسان کرده، و فرد را در برابر مشکلات تربیت فرزند به مقاومت وامی­دارد.

در نظام نبوی، پایه­ی همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمی­دهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرت تشخیص به نیروی فعال- نه نیروی منفعل- تبدیل می­کنند. ( سید علی خامنه­ای، درسهای پیامبر اعظم، ص128-129)

خداوند متعال هر فردی را که به عنوان الگوی مقاومت معرفی کرده است، به شاخصه علم او نیز اشاره کرده و می­توان گفت تاکید کرده است. مثلا داوود نبی را به عنوان فردی مقاوم و الگویی برای مقاومت معرفی کرده است؛ در حالی که به علم او اشاره دارد. طالوت را که به عنوان فرمانده بنی اسرائیل معرفی کرده است؛ به شاخصه علم او و برتری وی از نظر علمی اشاره دارد. یوسف نبی را به عنوان الگوی مقاومت بیان داشته، در حالی که به علم او اشاره دارد. از این رو علم و حکمت از شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم است.

 

3-امانت داری

از دیگر شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن امانتداری است. «وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى‏ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ».(بقره: 283)

در این آیه به معنای امن اشاره دارد که همان امانتداری و امنیت در بازگرداندن امانت است. اما در این آیه امانتداری را یکی از خصوصیت فرد متقی دانسته است، که در صورت برون رفت این خصوصیت قلب او گناه کار است. یعنی تقوی از وی جدا خواهد شد. در این صورت در بعد اعتقادی نمی­تواند در برابر مشکلات مقاومت کند. و همچنین در بعد اجتماعی جایگاه خود را از دست خواهد داد. به عبارت دیگر وی لیاقت داشتن مقام را نخواهد داشت. زیرا در برابر وساوس و مشکلات مقاوم نخواهد بود. «وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُه».(بقره: 283)

از این جهت به پرداختامانت دعوت شدید زیرا امانت به گردن شماست. و در کتمان امانت، ابطال حق و ضایع کردن معروف است. از این رو قرآن کریم در وعده تهدید مبالغه کرده و فرموده است: هر کس امانت را کتمان کند پس قلب او گنه­کار است«وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ».(بقره: 283) یعنی او خطاکار فاجر است. از این جهت گناه را به قلب اضافه کرد که قلب رئیس بدن است و اعضاء بدن از قلب و آنچه در قلب حادث می­شود، اطاعت می­کنند. و هر گاه قلب فاسد شد، تمام بدن فاسد می­شود؛ و هنگامی که قلب اصلاح شد، تمام بدن اصلاح می­شود. (ملا حویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج5، ص264)

 خداوند متعال در داستان موسی کلیم الله(ع) به امین بودن وی در بعد اخلاق و حیا و همچنین در بعد مسائل مالی اشاره دارد. به گونه­ای که امانتداری وی در همین فاصله کوتاه بر دختران شعیب واضح شد؛ که موسی علیه السلام فردی امین است. زیرا آن دختر از نحوه عمل موسى (ع) در آب دادن گوسفندان، طرز كارى ديده كه فهميده او مردى امین است.« قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ».(قصص: 26)

در داستان یوسف پیامبر نیز به این نکته اشاره دارد که او فردی امین بود، از این رو او را بر امور خزانه داری گماشتند. « قالَ اجْعَلْنِي عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيم».(یوسف: 55) این نکته حائز اهمیت است که فردی که در کار خود امین نیست، نمی­توان او را بر امور مردم گماشت، در هر مسندی که باشد.

رسول خدا پس از تلاوت آيه مباركه بَلى‏ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ فرمود:بخدا سوگند دشمنان خدا دروغ ميگويند، هيچيك از آداب جاهليّت نماند، مگر اينكه من زير پا نهادم، مگر امانت را كه لازم است به نيكوكار و بدكار اداء گردد.(داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص141)

از این رو خود رسول خدا که به سفارش قرآن بهترین الگو برای بشر در همه ابعاد است، امانتدار بود. به حدی که تاریخ نقل می کند، رسول خدا (ص) وقتی از مکه به مدینه حرکت کردند، امیر مومنان علی علیه السلام را برای بازگرداندن امانات مردم که در نزد پیامبر بود در مکه قرار دادند.( شامی، هاشم بن یحیی، ارشاد الهارب، ترجمه ساعدی خراسانی، ص 47)

مقام معظم رهبری با بیان هفت شاخصه مهم و برجسته نظام اسلامی پیامبر اکرم(ص)، یکی از این شاخصه­ها را رساندن هر حقی را به حقدار بدون هیچ ملاحظه دانسته است.( سید علی خامنه­ای، درسهای پیامبر اعظم،ص128) این معنا به امانتداری کاملا منطبق است.

امام خمینی (ره)تداوم نسل انقلاب اسلامی را در گرو حفظ امانتداری دانسته و فرموده است: خدمتگزار باشید به این ملتی که دست­های خیانتکار را قطع کرد، و این امانت را به شما سپرد. شما الآن امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسلهای آینده و دولتهای آینده تحویل بدهید. و مادامی که اینطور باشید ملت پشت شماست، و مادامی که ملت همراه شما باشد، هیچ آسیبی به شما و کشور نمی­رسد. (عیسی نیا، رضا، انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی، ص150)

بنا براین امانتداری از شاخصه بسیار مهم الگوی برتر مقاومت از منظر قرآن کریم است. امانت اعتماد را به دنبال دارد. اعتماد، روح مقاومت را در فرد تقویت می­کند. بنابراین شخص امین در برابر مسائل و مشکلات مقاوم خواهد بود.

4-شجاعت

از دیگر شاخصه­های الگوی برتر مقاومت از منظر قرآن کریم شجاعت است. کسی که ازغیر خدا بترسد، و شجاعت نداشته باشد، در مقابل مشکلات و مصائب مقاوم نخواهد بود. خداوند متعال بارها در قرآن کریم به گونه استفهام توبیخی و یا انکاری مومنان را امر به شجاعت فرموده زیرا شجاعت انسان را در مقابل امر مولا مطیع کرده و در برابر غیر خدا استقامت می­بخشد. «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين».( توبه: 13) «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي».(بقره: 150) ترس از غیر خدا و یا به عبارت دیگر نداشتن شجاعت انسان را در همه کارهای فردی و اجتماعی اعم از بعد اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و ... سست کرده و توان مقابله وی با مشکلات و دشمنی­های دشمنان و شر خلائق را از وی می­گیرد و او را در برابر آنها تسلیم می­کند.

آیات قرآن کریم هنگام جهاد و دفاع در مقابل دشمن، امر به شجاعت کرده، و پشت کردن به دشمن را امری قبیح می­داند؛ و از این کار نهی می­کند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير». (انفال: 15-16)

معناى دو آيه مورد بحث اين مى‏شود: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد وقتى كفار را ملاقات مى‏كنيد ملاقات جنگى و يا در حالى كه مى‏رويد تا با ايشان بجنگيد پس از ايشان نگريزيد، كه هر كس در چنين وقتى از ايشان بگريزد و از ميدان جنگ برگردد با غضب خدا بر گشته است، و ماواى او جهنم است كه بد بازگشت گاهى است، مگر اينكه فرارش به منظور بكار بردن حيله‏هاى جنگى و يا براى اين باشد كه بخواهد به اتفاق رفقايش بجنگد كه در اين دو صورت اشكال ندارد.(طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج9، ص47)

تفسیر الکاشف این آیه را از آموزه های دین برای جهاد می­داند؛ و می­گوید: این آیه مسلمین را امر به ثبات در مقابل دشمن کرده است. و آنها را از فرار نهی می­کند. زیرا فرار باعث سستی دین و باعث خواری مسلمین است.(مغنیه، محمد جواد، الکاشف، ج3، ص461)

«أبي حمزة، عن عقيل الخزاعيّ، أنّ أمير المؤمنين- عليه السّلام- كان إذا حضر الحرب، يوصي المسلمين بكلمات يقول: تعاهدوا الصّلاة- إلى أن قال عليه السّلام-: ثمّ أنّ الرعب و الخوف من جهاد المستحق للجهاد و المؤازرين على الضّلال ضلال في الدين، و سلب للدّنيا مع الذّلّ و الصّغار، و فيه استيجاب النّار بالفرار من الزحف عند حضرة القتال. يقول اللَّه- تعالى- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبار»(مشهدی قمی، محمد رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5، ص311) در این حدیث امیر المومنین علیه السلام با قرائت آیه سوره انفال ترس و وحشت از جهاد و مقابله با دشمن را موجب گمراهی در دین و از دست دادن دنیا و کوچک شدن دانسته و سرانجام آن را عذاب الهی می­داند.

از این جهت که فرار هر فرد از مومنین در جبهه مقابل دشمن باعث تقویت روحیه دشمن می­شود. و از طرفی شکست مسلمین را به دنبال دارد. خداوند تمام مومنین را به شجاعت امر می­کند.

شجاعت در آیه سوره مبارکه احزاب که شرح حال مبلغان دین است را از شاخصه­های مبلغ می­داند. یعنی در امر تبلیغ نیز استقامت لازم است که از لوازم استقامت داشتن شجاعت است. «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ حَسِيبا».(احزاب: 39) از این رو که در گفتار و تبلیغ ممکن است مقابله با افکار و عقاید دیگری داشته باشیم، خداوند خشیت و ترس را فقط با عنوان ترس از خدا جایز دانسته است نه دیگری. در تبلیغ نیز استقامت و  هدف نگری لازم است، وگرنه فرد متزلزل شده و به نتیجه عکس خواهد رسید.

پيغمبران دائما با مردم مخالف دستورات خود رو برو بوده و مورد خشم و تكذيب آنان قرار مى‏گرفتند. هر وقت احساس مى‏كردند كه پيغمبر در پيشبرد دين خود كوشا بوده و استقامت بخرج ميدهد او را تهديد بقتل مى‏نموده و يا مى‏كشتند. آنچه باعث استقامت پیامبران در مقابل تهدید و قتل و ... می­شد شجاعتی بود که از ایمان آنها نشئت می­گرفت.

در طول تاریخ ملتهای بسیاری بودند که با داشتن عده و امکانات فراوان، سالها گرفتار استعمار بودند. اما به محض یافتن رهبری شجاع و فرماندهی با شهامت، تمام عقب ماندگی آنها جبران شد. و به اوج عزت رسیدند. قرآن با بیان قصص انبیاء الهی از جمله موسی کلیم علیه السلام و رسول گرامی اسلام (ص) نمونه­هایی از مقاومت شجاعان را بیان داشته است. با یاد آوری تاریخ آنها به شجاعت فرماندهان آنان اشاره می­کند، مثلا موسی کلیم چگونه در مقابل فرعون قدرتمندی که ادعای خدایی می­کرد، ایستاد. و رسول اکرم (ص) در جنگ بدر، احد، خندق و امثال آنها چگونه در برابر دشمنان ایستادگی کرد؟ شجاعت از مهمترین عوامل پیروزی در این قصص است. روایات اسلامی نیز بر شاخصه شجاعت تکیه کرده و آن را مورد سفارش قرار داده است. «الشّجاعة عزّ حاضر، الجبن ذلّ ظاهر. شجاعت و دليرى عزّتيست حاضر، و جبن و ترسناكى خواریى است آشكارا».( آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسين، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم - ؛ ج‏1 ؛ ص152) و در جایی دیگر فرمود:

«الشَّجَاعَةُ نُصْرَةٌ حَاضِرَةٌ وَ فَضِيلَةٌ ظَاهِرَةٌ»( ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص50) شجاعت یاری حاضر و فضیلت آشکار است.

امیر مومنان (ع) در نامه­ای که به مالک اشتر نخعی نوشت فرمود: افراد ترسو را جزء مشاوران خود قرار نده. در جای دیگردر همین نامه، در مورد فرماندهان فرمود: با افراد شجاع و با شهامت و سخاوتمند و بزرگوار همکاری داشته باش.( نهج البلاغه/ نامه 53)

در شب لیله المبیت که امیر المومنین (ع) در جای پیامبر (ص) خوابید؛ هنگامی که محاصره کنندگان به خانه پیامبر حمله کردند؛ امیر المومنین را مورد اهانت قرار دادند. حضرت امیر علیه السلام در پاسخ آنها فرمود: «وَ مِنَ الشَّجَاعَةِ مَا لَوْ قُسِمَ‏ عَلَى جَمِيعِ جُبَنَاءِ الدُّنْيَا لَصَارُوا بِهِ شُجْعَانا» خداوند آن­قدر شجاعت به من عطا فرموده است که اگر بین مردم دنیا تقسیم شود همه شجاع خواهند شد.( مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار ج‏19 ؛ ص83)

امام زین العابدین علیه السلام در خطبه معروف خود در شام یکی از موهبتهای الهی که به ایشان عطا شده است را شجاعت بیان داشته اند. «أيّها الناس اعطينا ستّا ...‏، اعطينا العلم، و الحلم، و السماحة، و الفصاحة، و الشجاعة، و المحبّة في قلوب المؤمنين‏...» ای مردم خداوند شش موهبت به ما عطا فرموده ... آن شش موهبت عبارت است از: علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبوبیت در دلهای مومنان.( بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال ج‏17-الحسين‏ع ؛ ص438)

از این روایات و سیر تاریخی نزول این روایات می توان فهمید که شجاعت از شاخصه های مقاومت است. و افراد شجاع در برابر مصائب و مشکلات استقامت دارند. و شجاعت است که انسان را در راه رسیدن به هدف خود مقاومت می­بخشد. از این رو قرآن کریم با نفی ترس و اختصاص خشیت نسبت به خدا، مومنین را به شجاعت سفارش می­کند.

مقام معظم رهبری با بیان اینکه ایران الگوی فلسطین در مقاومت است، یکی از شاخصه­های الگو بودن ایران را شجاعت این ملت بیان می­کند. و می­فرماید: در دنیای اسلام هم غوغایی است از هیجانی که این ملت در فضای بین المللی با ایستادگی شجاعانه خود آفریده است.( سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله سید علی خامنه­ای، ص71)

ایشان شجاعت ملت ایران، در مبارزه با استکبار را الجگوی دیگر ملتها دانسته و می­فرماید: ملتها الهام می­گیرند، دولتها یاد می­گیرند و رهبران ملی تشجیع می­شوند، وقتی می­بینند یک ملت این جور ایستاده است. چرا ما خجالت بکشیم؟ (سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله سید علی خامنه­ای، ص72)

امام خمینی (ره) با اشاره به استقامت و پایداری پیامبر اکرم (ص)و ائمه هدی(ع) و با اشاره به شعب ابیطالب مردم را به شجاعت و نهراسیدن در مقابل دشمن دعوت کرده و فرمود: از این هیاهوی دنیا هیچ وقت به خود هراس راه ندهید این مسائل در صدر اسلام هم بوده است.( عیسی نیا، رضا، انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی، ص104(

5- صبر

از دیگر شاخصه­های مقاومت در قرآن کریم صبر است، شاید این سوال مطرح شود که استقامت همان صبر است، پس چگونه چیزی خود شاخصه خود است؟ در پاسخ می­گوییم: اولا مقصود از صبر در اینجا همان حلم است، که با وجود آن، فرد توان مقاومت در برابر مشکلات را دارد. ثانیا معنای صبر اعم از استقامت است. و تفاوت معنایی در این دو واژه وجود دارد.  این شاخصه درآیات بسیاری از جمله آیه « فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»(هود: 112) به آن امر شده است.

المنار این استقامت را در مسائل عبادی و اعتقادی و تبلیغی می­داند.(رشید رضا، محمد، المنار، ج12، ص166) این درحالی است که استقامت تنها منحصر در این ابعاد نیست بلکه استقامت در همه ابعاد دین اعم از تبلیغ و عمل چه در بعد جهاد و سیاست و اقتصاد و عقاید و تربیت و عبادات و.... است.

معنی صبر در لغت نیز به معنی استقامت و مقاومت است. در قرآن کریم این واژه در این معنی زیاد بکار رفته است. «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل».(احقاف: 35)

یعنی یا محمد(ص) صبر کن بر آزار و اذیتهای قومت و ابر اینکه تو را اجابت نمی­کنند زیرا صبر از روشهای انبیاء قبل از توست. به ویژه صبری که اولوالعزم از آنها داشتند که آنها پنج نفر بودند. نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و تو ای محمد(ص) از آنانی.(سبزواری نجفی محمد بن حبیب الله إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، ص: 512)

به هر حال صبر که خود معنای مقاومت را دربر دارد از جمله شاخصه های مهم برای این مقوله است. در سوره مبارکه کهف مهمترین علت جدایی موسی از آن بنده خدا[1] که با او همراه شده بود، نداشتن صبر اعلام می­کند. در پنج جای این سوره آن بنده، به موسی خطاب می­کند: « قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرا».(کهف: 67و 72و 75و 78و 82) در این آیات به عدم مقاومت موسی در برابر دانشی که قرار بود از طریق آن بنده بدست آورد، اشاره می­کند.

6- خلق حسن

یک الگوی مقاومت دارای اخلاقی پسندیده است. و دیگران را به این اخلاق فرا می­خواند. حسن خلق باعث پیوند دلها شده، مشکلات را کمتر می­کند. روحیه تعاون را در بین افراد بالا برده، روحیه مقاومت را در فرد تقویت می­کند.

خداوند متعال رسول خود را به عنوان الگوی برتر در همه ابعاد معرفی کرده است. سپس به او را اینگونه معرفی می­کند: «وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيم».(قلم: 4) همانا تو بر اخلاق بزرگی هستی. به گونه­ای اخلاق رسول خدا بزرگ و نیکو بود که فرمود: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيم».(توبه: 128) این آیه بیان ناراحتی رسول خدا در برابر مشکلات مردم است که اگر سختی بر مردم می­رسید چه از ناحیه فقر و فلاکت و چه از ناحیه ظلمت و ضلالت بر رسول خدا سخت بود. و تحمل این را نداشت که ببیند مردم در چنین مصائبی هستند. از این رو اسوه کامل را خداوند رحمان اینگونه معرفی کرده است. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِين».(انبیاء: 107)

از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال شد نجات در چيست؟ فرمود

 «املك عليك لسانك» (اختيار زبانت را داشته باشى) و نيز فرمود: «لا يستقيم ايمان عبد حتى يستقيم قلبه و لا يستقيم قلبه حتى يستقيم لسانه».ايمان بنده داراى استقامت نباشد تا دل او مستقيم شود و دل مستقيم و راست نشود تا وقتى كه زبان مستقيم گردد.(طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 341)

 پیامبر اکرم (ص) فرمود:اذا اصبح ابن آدم اصبحت الاعضاء كلّها مستكفى اللسان اى تقول اتّق اللَّه فينا فانك ان استقمت استقمنا و ان اعوجت اعوجنا»

 پسر آدم هر روز كه صبح می­کند همه اعضاء از زبان طلب كفايت ميكنند يعنى ميگويند بترس از خدا درباره ما، چه آنكه اگر تو راست رفتى همه ما راست ميرويم و اگر تو كج رفتى همه ما كج ميرويم.( همان)

در سوره مبارکه آل عمران در اهمیت این شاخصه به رسول خدا (ص) خطاب شده است که: اگر اینقدر مهربان و با سخن نرم با مردم برخورد نمی کردی و اگر ذره­ای تند می­شدی مردم از اطراف تو پراکنده شده و به تو و خدای تو ایمان نمی­آوردند. «وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ».(آل عمران: 159)

استقامت در ديندارى اگر توأم با متانت و تحمل گرديد روحانيت شخص را زياد كرده و او را لايق بهشت كه دار كرامت حق و محل سعداء است مى‏گرداند و ديگر اينكه مؤمنين را متوجه ميسازد كه اگر در معرض امتحان قرار گرفته و گرفتار بليات و مصيبات گشتند از خدا يارى بجويند تا پيروزى نصيب آنان گردد.(داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان، في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 82)

از این رو خلق حسن نیز از شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم است.

7- صداقت

صداقت از شاخصه­های الگوی مقاومت در قرآن کریم است. تعبیراتی که قرآن درباره صداقت بکار برده است، تعبیرات کم نظیر یا بی نظیری است. صداقت نه تنها در دنیا، شخص را از مصائب و مشکلات نجات می­دهد؛ بلکه صدق و راستی آنان در دنیا،  در آخرت نیز به یاری آنها می­شتابد و سبب نجاتشان می­شود. (مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج3، ص201)

صداقت به انسان شجاعت می­دهد. بسیاری از مشکلات جامعه به وسیله صداقت حل می­شود. و راه وصول به مقصد را آسان می­کند. هزینه­های کمر شکن بازرسی­ها را می­کاهد.(همان، ص213) وبسیاری از آثار اجتماعی دیگر که صداقت، آنها را در پی دارد.

قرآن کریم به مومنین امر می­کند با صادقین همراه شوید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين».(توبه: 119) از جمله صادقین رسول اکرم (ص) است که در جریان مباهله با مسیحیان نجران، صداقت او باعث پیروزی وی بر مسیحیان شد. « فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِين».(آل عمران: 61) از آنجا که رسول خدا (ص) بر گفتار خود صادق بود؛ در مقابل مسیحیان مقاومت کرده و همه عزیزان خود را که بالاترین درجه در نزد وی داشتند به حضور طلبید، و آنان را با خود به مباهله برد، از این رو صداقت نیز از شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم است.

مقام معظم رهبری با اشاره به آیه « لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُه» (حج: 40) فرموده است: خداوند اصدق القائلین است به شرط اینکه ما هم در ایمان و عمل خود و انجام وظیفه خود صادق باشیم.( سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله سید علی خامنه­ای، ص346)

8- آینده­نگری

یک فرد الگوی مقاومت باید آینده نگر باشد. زیرا بدون بصیرت نسبت به آینده توان مقاومت دربرابر مشاکل را نخواهد داشت. «قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين».( اعراف: 128) در این آیات موسی کلیم علیه السلام با بیان عاقبت امر و آینده نگری قوم خود را به استقامت در راه خدا سفارش کرده است.

استقامت در دين باين است كه نه در عقائد و نه در اخلاق و نه در افعال و كردار انحرافى از جاده شريعت نداشته باشد مثلا در عقائد غير از عقائدى كه در مذهب شيعه اثنا عشرى ثابت شده باشد، هر عقيده ضلالت و گمراهى و اعوجاج و انحراف از صراط مستقيم است و در اخلاق بايد حد وسط كه خالى از افراط و تفريط است رعايت شود مثلا علم كه حدّ وسط جربزه و جهل، و شجاعت كه حد وسط تهوّر و جبن، و عفّت كه حد وسط خمود و شهوت. و سخاوت كه حد وسط اسراف و تبذير و بخل و تقتير، و تواضع كه حد وسط تكبّر و تذليل است و هكذا در ساير صفات نفسانى و در افعال و تكاليف بايد جميع واجبات را بجاى آورد و همه محرّمات را ترك كند و مستحبّات را تا حدّ ميسور اتيان نمايد و از مكروهات تا حدّ مقدور خوددارى كند كه كوتاهى در آنها انسان را از استقامت بيرون ميبرد و همين صراط است كه از مو باريك­تر و از شمشير برنده‏تر و از آتش سوزنده‏تر است.( طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن،ج‏1، ص: 118)

آینده نگری باعث ترک بسیاری از خطاها از جمله اسراف، باطل، بخل و ... می­شود. و فرد و جامعه را به انجام تکالیف سوق می­دهد. از این رو خداوند متعال در کنار صبر به احکام عبادی دیگر نیز امر کرده است.« وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».( بقره: 45)

مقام معظم رهبری با اشاره به آیات 4 تا 7 سوره مبارکه اسراء، و وعده­های الهی به بنی اسرائیل، فرموده است:اگر در راه خدا مجاهدت کنید، اگر به فرمان خداوند عمل کنید، این نیکی را در حق خود کرده­اید. آن روزی که در این منطقه یک قدرت عظیم اسلامی به وجود بیاید و این قدرت بتواند مشت محکمی به دهان قدرتهای بزرگ متجاوز شرقی و غربی وارد کند دیگر ملتهای اسلامی روی فقر و گرسنگی را نخواهند دید.(سعید صلح میرزایی، فلسطین از منظر آیه الله خامنه­ای، ص43)

9- عفت و پاکدامنی

از دیگر شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن عفت و پاکدامنی است. این شاخصه باعث استقامت فرد در برابر وساوس شیطان و هوای نفس شده و او را از ورود به گناه جلوگیری می­کند.

اسلام اهتمام فوق العاده­ای به پرهیزکاری در برابر شهوت شکم و فرج داده است. تا جایی که عفت را نشانه شخصیت، غیرت، ایمان و پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام معرفی می­کند. در طول تاریخ بسیاری از گرفتاریها به واسطه وجود همین دو امر رخ داده­ است. زیرا شهوت شکم و فرج به انسان اجازه تفکر مشروع را نمی­دهد تا به وسیله آن حقوق انسانها رعایت کند. و در مسیر عدالت حرکت کند. شهوت، انسان را به ارتکاب گناهان وا­می­دارد.(مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج2، ص 317) از این رو مقاومت وی را در هم شکسته و او را مقهور خود می­کند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«من وقى شر قبقبه و ذبذبه و لقلقه فقد وقى». كسى كه از شر شكم و عورت و زبان خود جلوگيرى كند بتحقيق خود را نجات داده و حفظ نموده است.(طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 341)

از آثار شهوت می­توان به فساد عقل، تضعیف شخصیت اجتماعی، اسارت نفس و رسوایی و بی آبرویی اشاره کرد. شهوت سرچشمه بسیاری از بیماریهای جسمانی و اخلاقی است. اطاعت از شهوت، انسان را از حالت انسانیت خارج کرده، آزادی انسان را از وی می­گیرد. انسان را عبد خود می­کند. و از آن بالاتر برای نیل به شهوت، انسان هر چیز پستی را اطاعت می­کند. از این رو توان مقابله و مقاومت را از او سلب می­کند.

آنچه باعث نجات یوسف در برابر کید شیطان و زنان شد، واو را در مقابل اصرار زن عزیز مصر مقاوم کرد، عفت و پاکدامنی او بود. قرآن کریم می­فرماید: اصرار زن عزیز مصر به صورتی بود که بعد از فاش شدن قضیه باز هم دست بردار نبود و یوسف را به خاطر مقاومت زندانی کرد. «قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِين».(یوسف: 32) اما پاکدامنی یوسف، او را به بصیرت در عاقبت این امر رسانده و او را در برابر خواسته­های زلیخا مقاوم کرد.

قرآن کریم حضرت مریم سلام الله علیها را به عنوان الگوی برتر مقاومت معرفی می­کند. از بارزترین خصوصیاتی که قرآن برای حضرت مریم را بیان می­کند، عفت و پاکدامنی اوست. «وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها» و مريم دختر عمران آن چنان زنى بود كه عورت خود را حفظ كرد.(تحریم: 12) آنچه باعث استقامت مریم در مقابل گفته­های مردم شد، پاکدامنی او بود. مردم در مورد تولد عیسی بن مریم(ع) به حضرت مریم تهمت ناروا زدند. اما به خاطر اینکه مریم خود می­دانست که آنچه مردم می­گویند نا صحیح است، و او پاکدامن است، مقاومت کرد و خداوند نیز او را یاری کرده و نجات یافت. از این رو می­توان گفت از جمله شاخصه­های الگوی برتر مقاومت پاکدامنی است.

10- دوری از غرور و تکبر

از دیگر شاخصه های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم دوری از تکبر و غرور است. برای غرور آثار زیانباری در آیات و روایات ذکر شده است. در بین این آثار می توان به سستی و شکست در مقابل مصائب و مشکلات اشاره کرد. غرور حجاب ضخیمی بر عقل و فهم انسان می­افکند و او را از درک حقایق باز می­دارد. به او اجازه نمی­دهد خود و دیگران و محیط را آنچنان که هست و هستند بشناسد. به همین خاطر از شناخت حوادث اجتماعی و ارزیابی آنها باز می­ماند و نمی­تواند موضع درستی را اتخاذ کند. امیر المومنین علیه السلام فرمود: « مستی غرور از مستی شراب هم سخت­تر است.»( همان)

افتخار و مباهات: از شعب كبر و عجب است و هر دو از بزرگترين اخلاق رذيله ميباشد و انسانى كه ديروز نطفه گنديده بود و امروز حامل قاذورات و فردا مردار متعفّنى است جاى افتخار و مباهات براى او نيست و اگر به اينكه مسلمان و مؤمن است افتخار ميكند بايد در نظر داشته باشد كه عواقب امور را كسى نميداند كه آيا مسلمان و با ايمان از دنيا ميرود يا خداى ناكرده كافر و فاسق ميميرد و چه بسا اشخاصى كه در طريق سعداء بودند و عاقبت شقى از دنيا رفتند و چه بسا كسانى كه در طريق اشقياء بودند و عاقبت آنها بسعادت خاتمت يافت.( همان)

غرور مایه شکست در زندگی و سبب عقب ماندگی است. یک لشکر مغرور به سادگی جنگ را می­بازد، یک سیاستمدار مغرور به آسانی زمین می­خورد، و.... بالاخره یک مسلمان مغرور خود را گرفتار قهر و غضب الهی می­سازد. غرور تکامل انسان را متوقف می­سازد، بلکه مایه انحطاط و عقب گرد او می­شود. زیرا هنگامی که انسان مغرور می­شود، نقائص خود را نمی­بیند و کسی که احساس نقصان نکند به دنبال کمال نمی­رود. غرور مانع عاقبت اندیشی و آینده نگری است.( مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج2، ص 168) امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «لَمْ يُفَكِّرْ فِي عَوَاقِبِ الْأُمُورِ مَنْ‏ وَثِقَ‏ بِزُورِ الْغُرُور»( تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم . ص136) کسی که اعتماد بر غرور کند از تفکر در عاقبت امور باز می­ماند.

غرور غالبا موجب ندامت است. زیرا انسان مغرور ارزیابی صحیحی از خود و محیط ندارد و در محاسبات خود دچار اشتباه می­شود. از این رو خداوند متعال، رسول خود که به عنوان اسوه در همه شئون است، را از تکبر و غرور بازداشته است. قرآن کریم رسول اکرم (ص) و به تبع آن جامعه بشریت به ویژه چامعه اسلامی را از غرور نهی کرده است. «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور».( لقمان: 33)

11- غیرت

از دیگر شاخصه­های الگوی برتر مقاومت در قرآن کریم غیرت است. غیرت به صورت صحیح و معتدل و مثبت یک نیروی دفاعی عظیم است.

 به کمک غیرت می­توان بر دشمنان و مخالفان پیروز شد. زیرا این نیروی باطنی هنگامی که جان و مال و ناموس و دین و ایمان یا استقلال یک کشور، در معرض تهدید قرار می­گیرد بسیج می­شوند. و تمام نیروهای ذخیره وجود انسان را به حرکت درمی­آورد، و گاه یک انسان غیور تحت تاثیر عامل غیرت نیرویی به اندازه ده انسان پیدا می­کند. و تا حد ایثار فداکاری، ایستادگی و پایمردی نشان می­دهد.(مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج3، ص440) به همین دلیل غیرت یکی از شاخصه­های مقاومت است.

از این رو حضرت لوط برای اینکه مردم را در برابر خواسته­های نفسانی مقاوم کند، و آنها را از گناهی که به آن گرفتار بودند نجات دهد، غیرت آنان را هدف گرفته و سعی بر زنده کردن غیرت مردم دارد. « فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيد».(هود: 78) از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوء نسبت به مهمانانم مرا رسوا نکنید. آیا یک انسا عاقل و با غیرت و شایسته در بین شما وجود ندارد؟ از این رو غیرت از شاخصه­های الگوی مقاومت است، که قرآن کریم برآن تکیه دارد.

12- توکل

از آنجا که متوکلان همه امور خود را به خدا واگذار می کنند. همان خدایی که قادر بر همه امور است و مشکلات برای او سهل و آسانه است، نخستین اثری که برای او ایجاد می شود همان اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس باعث ایستادگی و مقاومت در برابر مشکلات می شود.

اگر فردی خود را در میدان نبرد در برابر دشمن تنها ببیند، هر قدر نیرومند باشد، به زودی روحیه و اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد. اما اگر احساس کند لشکر نیرومندی پشتیبان اوست، احساس توانایی و قدرت می­کند، هرچند خودش ضعیف باشد.

قرآن کریم در موارد مختلفی به مسئله توکل اشاره دارد. در مسائل اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، و در مصائب زندگی فردی و اجتماعی، در مسائل اقتصادی، در  جبهه نبرد و ... ، در همه این موارد به شاخصه توکل تکیه دارد. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»و اگر كفار حاضر شدند و مايل شدند بصلح و مسالمت پس تو هم حاضر شو و مايل شو بمسالمت و توكل بر خداوند كن بدرستى كه خداوند شنوا و دانا است.( انفال: 61)

کسی که بر خدا توکل کند احساس غنا و بی نیازی می­کند. توکل بسیاری از صفات رذیله مانند حرص، حسد، دنیاپرستی، بخل و تنگ نظری را از انسان دور می­سازد. زیرا تکیه گاه انسان متوکل بر قادر علی الاطلاق است. و دیگر جایی برای این رذائل نیست.  انسان متوکل خود را سرشار از موفقیت و بی نیازی و امکانات می بیند. توکل قبر دل انسان امید می­پاشد. به واسطه امید، استعداد انسان شکوفا می­گردد. خستگی را از دل می­زداید. و او را در برابر مصائب و مشکلات مقاوم می­کند. توکل هوش و قدرت تفکر انسان را بالا برده، روشن بینی خاصی به او می­دهد.

علاوه بر برکات معنوی، توکل باعث می شود که انسان در برابر سختی ها دستپاچه و وحشت زده نشود. و قدرت تصمیم گیری را اضافه کرده، و به انسان اجازه می دهد که نزدیکترین و بهترین راه حل مشکلات را بیابد. «وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَكِيلا»( احزاب : 48) و از کفار و منافقین اطاعت مكن و اذيتهاى آنها را فرو گذار و به خدا توكل كن در حالی که خداوند کافی است که وكيل و عهده دار انجام مقاصد تو باشد. در این آیه پیامبر (ص) به عنوانه الگوی برتر مقاومت، مامور به توکل است. در آیات دیگر مومنین را مامور به توکل کرده است. در برخی از آیات توکل را جزء ایمان دانسته و از شاخصه های مومنین معرفی کرده است. «وَ قالَ مُوسى‏ يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِين»( یونس: 84) و موسی (ع) به قوم خود گفت: اگر به خدا ایمان دارید به او توکل کنید اگر مسلمانید. {اگر تسلیم او هستید.}  در جای دیگر فرمود: « إِذْ هَمَّتْ‏ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»( آل عمران: 122) به ياد بیاور زمانی که دو گروه از شما سست شدند و قصد فرار از جنگ کردند در حالی که خداوند یاریشان کرد. مومنان باید بر خدا توکل کنند.

مقام معظم رهبری در کتاب فلسطین از منظر حضرت آیه الله سید علی خامنه­ای که به کوشش سعید صلح میرزایی تدوین شده است ایمان و توکل به خدا را از جمله شاخصه­های مهم مقاومت دانسته و می­فرماید: آنچه ما در قضیه فلسطین از پیشرفت مشاهده می­کنیم اقتدار روز افزون جبهه مقاومت در برابر استکبار و کفر است که امر مشهود است. و این امر ناشی از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگجر یک مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد آسیب­پذیر می­شود. آن وقتی مبارزه موفق خواهد بود که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داضشته باشد. (سعید صلح میرزایی، فلسصطین از منظر آیه الله سید علی خامنه­ای، ص346)

 از این رو می توان گفت: توکل از شاخصه های الگوی برتر مقاومت در قرآن است.

نتیجه گیری

با تتبعی که در منابع صورت گرفت، و با استفاده از آیات قرآن کریم، شاخصه­های بسیاری برای الگوی مقاومت در قرآن وجود دارد. در این مقاله به بیان شاخصه­های برتر و بارزتر الگوی مقاومت پرداخته شد. این شاخصه­ها به صورت فردی در این مقاله دنبال شده است. و شاخصه­های الگوی مقاومت در بعد اجتماعی به صورت علی حده در مقاله مستقل دیگری بحث شده است. در این مقاله به 12 شاخصه به صورت خلاصه اشاره شده است. که هریک از این شاخصه­ها به صورت گسترده در قرآن کریم و در روایات اسلامی به آن پرداخته شده است. این شاخصه­ها عبارتند از: قدرت، علم، امانتداری، شجاعت، صبر، حسن خلق، دوری از غرور و تکبر، غیرت، عفت، توکل، آینده نگری و صداقت. البته هریک از این شاخصه­ها را در ابعاد مختلف اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... را در حد رساله می­توان مورد بحث قرار داد. ولی به دلیل حجم مقاله­ها امکان بحث بیشتر در این شاخصه­ها در این مقاله نیست.

 

فهرست منابع

قرآن کریم

نهج البلاغه صبحی صالح / نامه 53، قم، چاپ: اول، 1414 ق.

1-ابوجيب، سعدى، القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا - دمشق، چاپ: دوم، 1408ق.

2-ابوشریف، ناصر، گفتمان مقاومت در اندیشه امام خمینی (ره) ، سایت قوه قضاییه 19 خرداد 93

3-آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسين، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم - تهران، چاپ: چهارم، 1366ش. ؛

4-بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.

5-تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.

6-جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح - بيروت، چاپ: اول، 1376ق.

7-حسینی خامنه­ای، سید علی، درسهای پیامبر اعظم، گزیده­ای از بیانات حضرت آیه الله خامنه­ای در باره شخصیت پیامبر اکرم(ص)، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1394

8-خسرو پور، معصومه، مجله پاسدار اسلام، اردیبهشت و خرداد 98، شماره 447 و 448

9-خمینی، سید روح الله موسوی، صحیفه امام، موسسه تنظیم و نشز آثار امام(ره)، تهران 1379

10-                    داور پناه، ابوالفضل، أنوار العرفان في تفسير القرآن، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، 1375

11-                    دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، نشر قطره، تهران، 1931م

12-                    رشید رضا، محمد، رشیدبن علی رضا بن محمد شمس الدین بن محمد بهاء الدین بن ملا علی، المنار، ناشر هیئه المصریه العامه للکتاب، مصر قاهره، 1990 م

13-                    راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374 ه.ش.

14-                    سایت خبرگزاری صدا و سیما، 23 شهریور 1398

15-                    سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، إرشاد الأذهان إلى تفسير القرآن، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1419 ق، چاپ اول

16-                     شامی، هاشم بن یحیی، ارشاد الهارب، ترجمه ساعدی خراسانی، انتشارات الغدیر، قم، 1382ش

17-                    شهرداری مشهد، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری

18-                    صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ناشر مولف، قم، 1419ق، چاپ اول

19-                    صلح میرزایی، سعید، فلسطین از منظر حضرت آیه الله سید علی خامنه­ای، انتشارات انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1390

20-                    طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، 1417ق

21-                    طیب اصفهانی، سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن،انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش، چاپ دوم

22-                    عیسی نیا، رضا، انقلاب و مقاومت اسلامی در سیره امام خمینی(ره)، انتشارات چاپ و نشر عروج (وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1386

23-                    ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي) - قم، چاپ: اول، 1376 ش

24-                    مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

25-                    مشهدی قمی، محمد رضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، سازمان انتشارات اسلامی وزارت ارشاد، تهران، 1368ش، چاپ اول

26-                    مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، دفتر تنظیم و نشر آثار شهید مطهری، قم، چاپ اول

27-                    مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1424ق، چاپ اول

28-                    مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه امیرالمومنین، قم، 1385ش چاپ اول

29-                    ملا حویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی،انتشارات مکتبه الترقی، دمشق، 1382ق، چاپ اول



[1]. در برخی منابع وی را خضر نبی دانسته­اند.

مقالات مشابه

گونه‌هایِ استقامتِ زنان الگوی مقاومت در قرآن کریم

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, زینب‌السادات سجادی‌نژاد, مریم‌السادات موسوی

شاخصه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در قرآن

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهسیدحسین شفیعی دارابی, خدیجه حسین‌زاده, صدیقه بنازاده

شاخصه‌های الگوهای مقاومت اسلامی بر اساس آیه 54 سوره مائده

نام نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

نام نویسندهخدیجه حسین‌زاده, مرضیه مکاری امیری, فاطمه‌سادات حسینی