يكي از مهمترين مباحث تاريخ قرآن، موضوع آيات و سورههای مكي و مدني است كه در اين باره دیدگاههاي گوناگوني از سوی دانشمندان اسلامي و نیز خاورشناسان مطرح شده است.
لامنس (م1937م)، رژی بلاشر (1973م) و نولدکه (1930م) از خاورشناسانیاند که پيرامون آيات و سورههای مكي و مدني، نظریههایی را ارایه دادهاند كه در اين نوشتار به بررسي و نقد آنها پرداخته شده است.
سورههای مكي قبل از فترت، سورههای مكي پس از فترت و آيات و سورههای مدني از ديدگاه لامنس؛ تقسيمبندي سورههای قرآن از سوی نولدكه؛ مرحله قبل فترت وحي، مرحله بعد فترت وحي و مرحله اواخر قبل از هجرت از ديدگاه بلاشر مباحثی است که در این نوشتار بررسی و نقد شده است.
قرآن، آيات و سورههای مكي و مدني، تقسيمبندي سورهها، خاورشناسان.
يكي از مهمترين عرصههاي پژوهش مستشرقان، بررسي تاريخ قرآن بوده و در اینباره کتابهایی نیز نگاشته شدهاند. در این بین برخی از مستشرقان، بد بینانه وارد بحث شده و مقام قرآن و پیامبر را به سخره گرفته و با توهین و نشر اکاذیب، شبهاتی را وارد نمودهاند. (رک؛ William montgomary Watt, Bells Introduction to the Quran , 17; The Encyclopaedia of Islam, 7/363; William montgomary Watt, Companion to the Quran,136 ).
از مهمترین موضوعات تاریخ قرآن، بحث آيات و سور مكي و مدني میباشد که خود منشأ شبهات مستشرقان پیرامون تقسيمبندي قرآن شده است. و در این بین لامنس، رژی بلاشر، نولدکه و... از خاورشناسانی هستند كه به يكي از بحثهاي تاريخ قرآن به نام «آيات و سور مكي و مدني» دامن زدهاند و نظریاتی چند در این رابطه مطرح نمودهاند که در اين مقاله به بررسي و نقد نظريات آنان پرداخته شده است.
در اغلب کتب علوم قرآنی، سه تعریف بر مبنای سه عنصر خطاب، مکان و زمان برای آیات مکی و مدنی ذکر نمودهاند. اکنون به ترتیب به بررسی آنها میپردازیم.
1. خطاب؛ بر این مبنا آیه مکی آیهای است که خطاب به اهل مکه باشد و آیه مدنی آیهای است که خطاب به اهل مدینه باشد (زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، 1/187).
این تعریف جامع و مانع نیست؛ چون در قرآن کریم آیات فراوانی هست که نه خطاب به اهل مکه است و نه خطاب به اهل مدینه؛ مانند: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلاَتُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ» (احزاب/1؛ ر.ك: زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، 1/196)؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّباً» (بقره/ 168). از این گذشته، خطابهای قرآن عام است و اگر هنگام نزول منطبق با اهل مکه یا مدینه بوده است، به این معنا نیست که مختص یکی از آنهاست و راهنمایی یا نصیحت یا حکم شرعی آن فقط شامل یکی از آن گروه میشود، بلکه آن خطابها مادامی که لفظش عام است، خطاب و محتوایش نیز عام است (حکیم، علوم القرآن، 44). در عین حال، اینها همه بدان معنا نیست که شناخت مخاطبان آیات بیفایده است، بلکه بر عکس، شناخت مخاطبان آیه از قراین مسلّم فهم آیه میباشد (میرمحمدی، بحوث فی تاریخ القرآن و علومه، 326).
2. مکان؛ آیه مکی آیهای است که در مکه نازل شده و آیه مدنی آیهای است که در مدینه نازل شده است (زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، 1/187). باید توجه کرد که اطراف مکه مثل منی و عرفات و حدیبیه نیز جزو مکه و اطراف مدینه مثل بدر، احد و سلع نیز جزو مدینه محسوب میشود.
این تعریف نیز جامع و مانع نیست؛ زیرا شامل آیاتی که در سفرها نازل شده است، نمیشود (سیوطی، الاتقان فی علومالقرآن، 1/37)؛ مثل آیه «لَوْكَانَ عَرَضاً قَرِيباً وَسَفَراً قَاصِداً لَاتّبَعُوكَ» (توبه/ 42) که در محل تبوک نازل شده است.
3. زمان؛ آیه مکی آیهای است که قبل از هجرت نازل شده است و آیه مدنی آیهای است که بعد از هجرت نازل شده است (ر.ک: زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، 1/187). زرکشی در تعریف آیه مکی میگوید: آیه مکّی، آیهای است که قبل از هجرت نازل شده باشد. هر چند در مدینه باشد. قید «هر چند در مدینه» بیثمر است؛ زیرا قبل از هجرت هیچ آیهای در مدینه نازل نشده و هیچ مورخی ننوشته که پیامبر اکرم(ص) پس از بعثت و قبل از هجرت به مدینه سفر کرده است.
یحیی بن سلام میگوید: آیات و سوری که در راه هجرت نازل شدهاند و آیات و سوری که بعد از هجرت در سفرها نازل شدهاند، مدنی میباشند (زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، 1/188).
تعریف سوم جامع و مانع است؛ چون همه آیات را در بر میگیرد (ر.ک: قاسم، فائز، معیارها شناخت آیات مکی و مدنی، مقالات و بررسیها، ش 66، ص 49).
استشراق، شرقشناسی یا خاورشناسی (Orientalism) در تعبیری موجز، دستهای از پژوهشهای غربیهاست که در خصوص میراث شرق، به ویژه مسائل مرتبط با تاریخ، زبان، ادبیات، هنر، علوم، عادات و سنن آن، انجام میپذیرد؛ بنابراین، خاورشناس، فردی از دیار مغربزمین است که میراث شرق و هر آنچه به نوعی به تاریخ، زبان، ادبیات، هنر، علوم، عادات و سنن آن تعلق دارد، بررسی میکند (الصغیر، خاورشناسان و پژوهشهای قرآن، 13).
استشراق دارای شعبههای مختلفی مانند اسلامشناسی، عربشناسی و هندشناسی میباشد که شامل مجموعهای از فعالیتهای مربوط به کشف منابع علمی و باستانی، گردآوری و نگهداری مواد فرهنگی، فهرستنگاری و کتابشناسی، روزنامهنگاری، تحقیق، بررسی، ترجمه و تصحیح متون و انتشار آنها میشود در مجموع میتوان گفت استشراق بر کارهای مستشرقان در قبال فرهنگ مشرقزمین اطلاق میشود (ر.ك: روش ضمیر، درآمدی بر معرفی مستشرقان و قرآنپژوهی، ش 4 و 5، 193).
تاکنون محققان بسیاری در خلال مباحث قرآنی خویش به چند و چونی آيات و سور مكي و مدني پرداختهاند. لازم به ذكر است كه كتب و مقالات فراواني در موضوع خاص آيات و سور مكي و مدني، به رشته تحرير درآمده است اما تاكنون كتاب يا مقالهاي با رويكرد بررسي و نقد شبهات مستشرقان پيرامون آيات و سور مكي و مدني، به طور مستقل، عرضه نشده است. نگارنده با تحقيق ميداني وسيعي كه انجام داده است تا كنون اثري مستقل در اين مهم نيافته است.
ياد كردني است كه كتابهاي غير مستقلي در اين باب نگاشته شده و تنها چند برگي به اين مهم اختصاص یافته است؛ برای نمونه ميتوان به كتاب «نقد الخطاب الاستشراقي الظاهرة الاستشراقية واثرها في الدراسات الاسلامية» تأليف ساسي سالم الحاج اشاره نمود.
مسأله شناخت آيات و سورههای مکی و مدنی از مسائل مهم علوم قرآنیاست. بدينسان علم به مکی و مدنی بودن سورههای قرآن و آشنایی با ترتیب نزول آنها تأثیر مهمی در بحثهای علمي وموضوعاتي مربوط به دعوت نبوی و سیر روحی و سیاسی و اجتماعی آن در عصر پیامبر اكرم(ص) دارد.
شناخت تاریخ، به ویژه تسلسل آیات و سورهها و تدریجی بون نزول آنها از طریق شناخت سورههای مکی از مدنی است و از هدفهای مهم فرهنگی است. انسان پیوسته در این جستجوست تا هر حادثة تاریخی را بشناسد؛ در چه زمانی و در کجا اتفاق افتاده و عوامل و اسباب پدیدآورندة آن چه بوده است. بدین طریق علم تاریخ به وجود آمده است؛ بنابراین دانستن تاریخ سورهها و آیههای مکی و تشخیص آنها از آیهها و سورههای مدنی از اهمیت به سزایی برخوردار است.
فهم محتوای آیه در استدلالهای فقهی و استنباط احکام نقش اساسی دارد؛ چه بسا آیهای به ظاهر مشتمل بر حکم شرعی است، ولی چون در مکه نازل شده، هنگام نزولش، هنوز حکم موجود در آن تشریع نشده باشد؛ لذا در این گونه موارد باید یا راه تأویل را در پیش گرفت یا آیه را به گونهای دیگر تفسیر کرد. آیة 7 سورة فصلّت نمونهای از این رویکرد است دو تأویل را برای آن ذکر کردهاند (ر.ک: طباطبايي، المیزان، 17/383ـ384).
همچنین در استدلالات کلامی، آیات مورد استناد در فضایل اهلبیت که بیشتر مدنی است، از سوی برخی به منظور کتمان فضایل اهل بیت(ع) مکی دانسته شده است تا نتوان آنها را مدرک استدلال قرار داد. بنابراین شناخت دقیق مکی و مدنی بودن سورهها و آیات یکی از ضروریات علم کلام در مبحث امامت است. مدنی بودن تمام سورة دهر و تشکیک در آن به سبب اغراض سیاسی نمونهای در این باره است (ر.ک: طبرسي، مجمعالبيان، 10/404ـ406)؛ زیرا کسانی مانند عبدالله بن زبیر که مایل نبودند این فضیلت به اهلبیت اختصاص یابد، اصرار داشتند که این سوره را کاملاً مکی معرفی کنند غافل از آنکه در مکه اسیری وجود نداشت. مجاهد و قتاده از تابعین تصریح کردهاند که سورة دهر تماماً مدنی، ولی دیگران تفصیل قایل شدهاند (ر.ك: معرفت، التمهید، 1/ 154ـ155).
لامنس (1937ـ1882)، مستشرق بلژيكي، در كتاب «الاسلام» بين آيات و سور مكي و مدني تفاوت قایل شده است. وي در ابتدا قرآن كريم را به سه بخش تقسيم نموده است: 1. سورههای مكي قبل از فترت؛ 2. سورههای مكي پس از فترت؛ 3ـ سورههای مدني.
لامنس از مهمترين ويژگيهاي سورههای مکی پیش از فترت، ايجاز در اسلوب، كوتاهي سورهها، آيات مقطعه الانفس برميشمرد و در ادامه ميافزايد كه جمله واحد در اين آيات و سورهها معناي كاملي ندارد؛ بدينسان براي رسيدن به معناي كامل بايد چند جمله را در كنار هم جاي داد.
از ديگر ويژگيهاي اين بخش، تشابه اسلوب سجع عبارات با اسلوب قديم و كهنه عرب است و بر اين باور است كه اين دو اسلوب، از جايگاه ويژه و مشتركي برخوردار هستند. يادكردني است كه در اين آيات توصيفات قيامت و فضاي دهشتناك و غمآلود آن به تصوير كشيده شده است.
وي در ادامه بر اين باور است كه اين قسم از آيات و سورههای قرآن كريم، همراه با سوگند است و اين سوگندها بيشتر به پديدههاي طبيعي و حسي نظير آسمان، ستارگان، كوهها، درختها، خورشيد، ماه، روز، زمين، فجر و... اشاره دارد و اين سوگندها اندك اندك رو به افول مینهد تا جایي كه در سورههای مدني اثري از سوگند نيست (ر.ك: Lammens (H.),L'Islam/60).
لامنس در بخش دوم از سورههای مكي كه از آن با عنوان «سورههای مكي پس از فترت» ياد ميكند، بر اين باور است كه در اين بخش، اسطورههاي انجيلی بيان شده است؛ اساطيري كه حاكي از انقلاب دروني و ناگهاني پيامبر اكرم(ص) در ابتداي دعوتش است و به معارضه با مشركان مکه منجر شد و سير هدايتي و تربيتي پیامبر(ص) را آغاز نمود (ر.ك: Lammens (H.),L'Islam/60). وی ميافزايد، در اين آيات و سورهها موضوعاتي چون قصص انبياي گذشته و چگونگي سير هدايتي آنان با اقوامشان و سرنوشت تكذيب كنندگان به وفور به چشم ميخورد.
وي پس از بيان اينكه عبارت «يا ايها الناس» در اين سورهها بيشتر به چشم ميخورد، این ادعا را مطرح مينمايد كه رسالت پيامبراكرم(ص) بايد مطابق با نيازهاي عرب و مقتضاي احوال آنان ميبود؛ لذا پیامبر(ص) رابطه خوبي با يهود و نصاري داشت؛ بدين سان كه هر سه دين (اسلام، يهود و مسيحيت) داراي مبدأ و سرچشمه واحدي به نام توحيد بودند. اين مهم در آيات و سورههای مكي به چشم ميخورد (ر.ك:Lammens (H.),L'Islam/60).
لامنس، بين سورههای مكي و مدني تفاوت قایل شده است. وي بر اين باور است كه سبك و نثر آيات و سور مدني نزديك به نثر عادي است و از نثر كهنه عرب به دور است. اين مهم در آياتي كه براي امور تشريعي نظم يافته است، كاملاً مشهود است.
نثر سورههای مدني خالي از سجع بوده و نغمههاي آن نسبت به سورههای مكي بيشتر است. در سورههای مدني، وحدت موضوعي بر سوره حاكم است و موضوعاتي چون احكام ديني، دنيوي و جنايي در آن به چشم ميخورد؛ چرا كه هجرت رسول اكرم(ص) در اين مقطع، باب وسيعي را در احكام گشوده است.
اخلاقيات در سورههای مدني، جايگاه ويژه و بارزي دارد. برای نمونه، موضوعاتي چون احترام به رسول اكرم(ص)، بلند نكردن صدا در برابر ايشان، عدم تأييد خبر فاسق، برقراري صلح ميان مؤمنان، عدم تمسخر و عيبجويي يكديگر، دوري از سخنچيني، تجسس و سوء ظن، كيفيت زندگي و رفتار نيك رسول اكرم(ص) با همراهانش و... يافت ميشود (ر.ك: Lammens (H.),L'Islam/61 ).
ياد كردني است به علت تكراري بودن برخی از شبهات لامنس، در اين مجال به پاسخ برخی دیگر از آنها اكتفا میکنیم و در ادامه، هنگام پاسخ به شبهات ديگر مستشرقان به آنها اشاره مينماييم.
در نظريههای لامنس، شبهات و اشكالات عديدهاي به چشم ميخورد كه برخي از آنها صراحت در بيان دارد و برخي ديگر كه غالب شبهات را تشكيل ميدهد به صورت بسيار ماهرانه و ظريف، مخفي شده است كه با ژرفنگري در آثار او به خصوص كتاب «الاسلام»، ميتوان به آنها دست يافت.
لامنس يكي از ويژگيهاي سورههای مكي قبل از دوران فترت را كوتاهي آنها ميداند و ظاهراً بر اين باور است كه كوتاهي آيات و سورههای مكي در كنار بلندي آيات و سورههای مدني، انقطاع و عدم ارتباط ميان بخشهاي آيات و سورههای مكي و مدني است و بيانگر اين است كه بخش آيات و سورههای مكي، حاوي خصوصيات محيط اجتماعي منحط مكه است و قرآن نتيجه تأثيرپذیریهای فكري محمد از جامعه و محيط خويش است.
اگر مراد لامنس كليت و شمول نبوده بلكه كثرت و اغلبيت مراد باشد، اين نظريه قابل پذيرش است در غير اين صورت، ادعاي وي از چند نظر باطل است.
اول ـ در بخش سورههای مكي، سورههاي بلندي نظير سوره انعام و در بخش مدني، سورههاي كوتاهي نظير «سوره نصر» وجود دارد.
دوم ـ كوتاهي بسياري از سورههای مكي و بلندي سورههای مدني، نه تنها موجب عدم پيوند آنها نيست، بلكه هر شخص كه بهرهاي از بلاغت داشته باشد، رابطه مستحكم ميان اجزاي قرآن را مشاهده ميكند. نكته جالب توجه اين است كه آيات مكي در ميان آيات مدني پراكنده است. به رغم آن، شخص هنگام خواندن قرآن كريم، هيچ تفاوتي ميان آنها احساس نكرده، بلكه از وحدت، پيوند كامل، هماهنگي و انسجام آن به شگفت ميآيد.
سوم ـ كوتاهي سورههای مكي دلالتي بر انحطاط اجتماعي مكه ندارد، بلكه اين كوتاهي، از مقوله ايجاز است و به اذعان دانشمندان علم بلاغت ايجاز اختصار، نهايت بلاغت است و ايجاز بيانگر رشد و كمال مخاطب و نشانه فهم وتيز هوشي اوست (ر.ك: زرقاني، مناهل العرفان في علوم القرآن/ 268ـ280).
يادكردني است نظریههای ديگر لامنس در بخش سورههای مكي قبل از فترت و بعد از فترت، نظير وجود سوگند، قصص انبياي گذشته،اختصار معاني و... از جمله موضوعاتي است که مبتلاي به قضاوت يك طرفه اوست. كه در بخشهاي بعدي بدانها اشاره ميشود.
اين مستشرق بلژيكي در بخش سوم (آيات و سورههای مدني) نيز نكاتي را گوشزد نموده است كه به یک نمونه از نکات بسنده ميكنيم.
وي يكي از ويژگيهاي سورههای مدني را تبيين احكام و قوانين شريعت برميشمرد و سورههای مكي را خالي از احكام فرعي ميداند که اين، خود، منشأ این شبهه است كه به علت بيسوادي مردم مكه این سورهها از علوم و معارف شريعت تهی است و در مقابل، مردمان مدينه كه نسبت به مردم مكه از علوم بيشتري برخوردار بوده و احتياج به احكام روزمره داشتند، در سورههای مدنی مورد تفقد بيشتر حضرت قرار گرفتند و بدينسان آيات و سورههای مدني، مالامال از احكام و قوانين شريعت است، در حالي كه آيات وسور مكي، تهي از احكام فرعي و قوانين ديني است.
در پاسخ به اين شبهه ميتوان گفت:
1ـ بخش مكي به طور مطلق، خالي از قانونگذاري و وضع احكام نيست.
2ـ كثرت احكام و قوانين فرعي در مدينه ناشي از عواملي نيست كه اين مدعيان تصور كردهاند، بلكه اين پديده مسألهاي است كه در اداره جوامع و تربيت افراد و هدايت آنها كاربرد دارد و پيامبر اكرم(ص) در حركت گام به گام و تدريجي سير هدايتي رسالتش ناگزير از مقدم داشتن اهم و واجبات بر مهم بود و خداوند متعال در فرايند هدايتي مردمان، ابتدا قلوب مردم را از هرگونه آلودگي به شرك و بتپرستي و بيگانگي از توحيد ميزدايد، سپس با ايمان و توحيد استوار ميگرداند و در مرحله بعد، احكام ديني و قوانين شريعت را تبيين مينمايد. بدينسان اين اسلوب، كاملاً منطقي و عقلاني است و ادعاي تأثير پذيرفتن رسول اكرم(ص) از محيط و در نتيجه بشري بودن قرآن، چیزی جز ادعايي سست و گزاف نیست.
3ـ بر فرض صحت ادعاي آنان، اهل كتاب و بسياري از سخنوران عرب و بازرگانان قريش به پيامبري سزاوارتر بودند و در ادعاي پيامبري بر حضرت پيشي ميگرفتند، لكن آنان بدين كار روي نياورده و در مقابل تحدي قرآن، سكوت كردند (ر.ك: زرقاني، مناهل العرفان في علوم القرآن، 271؛ غازي عنايت، شبهات حول القرآن و تفنيدها، 80 ـ 84).
تئودور نولدکهTheodor Noeldeke ، مستشرق آلمانی، در سال 1836م. در هامبورگ به دنیا آمد. وی در سال 1856 م. با رساله «تاریخ قرآن» به درجه دکتری نایل آمد. این کتاب در اصل به زبان لاتینی به نگارش درآمده بود و در سال 1860 م. منتشر شد. پس از مرگ وی اوتو پریتسل(Otto Pretzl) این کتاب را کامل کرد و با عنوان تاریخ نص قرآنی به طبع رسانید. این کتاب، حاوی مطالب بسیار مهمی درباره قرآن و علوم قرآنی است و در زمره مهمترین کتابهایی است که مورد انتقاد و خشم مسلمانها قرار گرفته است (خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، 2048).
نولدكه قرآن كريم را از لحاظ ساختار و شكل موضوعي به چهار قسم، تقسيم نموده است.
قسم اول) از شاخصههاي اين قسم ميتوان به وحدت اسلوب، اختصار معاني آيات، كوتاهي سورهها و تهي بودن از تشريع و احكام اشاره نمود. در اين قسم، وي ويژگيهاي آيات و سورههای مكي را برميشمرد.
قسم دوم) اين قسم مربوط به آياتي است كه نشانگر شرايط معارضه پيامبر اكرم(ص) با دشمنانشان و رويكرد ايشان در شرايط بتپرستي و مديريت بحران ميباشد.
قسم سوم) مختص موضوعاتي چون عبادات، معاملات، تشريع حلال و حرام، اوامر و نواهي، ارتباط بين مسلمين و اهل كتاب و يهود ميباشد.
قسم چهارم) اين قسم موضوعات ديگري غير از موضوعات گذشته كه در مدينه نازل شده است، در بر دارد.
نولدكه قسم اول و دوم را از ويژگيهاي آيات و سورههای مكي و قسم سوم و چهارم را از مختصات سورههای مدني قلمداد ميكند. نتيجه اين تقسيمبندي، در بردارنده خطرناكترين پيامدها در عالم پژوهشهای قرآني بوده است، به طوري كه دشمنان غرب اين روش را بزرگترين راه طعن به صحت قرآن دانستهاند. همچنين اين تقسيمبندي، قرآن را تابع شرایط زماني، مكاني و موضوعي نموده و شبهات عديدهاي بر صحت نص قرآن وارد کرده است (ر.ك: Blachere (R.), Lecoran/ 38-42).
همانطور كه بيان شد، نتيجه اين تقسيمبندي در بردارنده خطرناكترين پيامدها در عالم پژوهشهای قرآني بوده است؛ چرا كه جامع افراد نیست و قابل بررسي و نقد است. اينك به بررسي و نقد آن ميپردازيم.
نولدکه در قسم اول، يكي از ويژگيهاي آيات و سورههای مكي را وحدت اسلوب معرفي نمود. در صورتي كه اين ويژگي منحصر در آيات و سورههای مكي نبوده و آيات و سورههای مدني نيز از اين مهم بهرهمند هستند و گويي تمام قرآن كريم يك اسلوب داشته و وحدت اسلوبي در جاي جاي آن، مشهود است. ياد كردني است به رغم پراكندگي و ممزوج بودن آيات مكي و مدني در يكديگر، شخص در هنگام تلاوت قرآن كريم هيچ تفاوتي ميان آنها احساس نميكند و از وحدت اسلوبي آن به شگفت ميآيد.
علاوه بر وحدت اسلوبي قرآن كريم، وحدت موضوعي و محتوايي از ديگر لطایفي است كه در آيات مكي و مدني قابل مشاهده است. اينكه ادعا شده است آيات مكي، داراي اختصار معنايي است و آيات مدني اطناب دارد، ادعايي گزاف و سست است؛ چرا که وحدت موضوعي و اسلوبي آيات و سورههای قرآن كريم بر علماي بلاغت پوشيده نيست.
همانطور كه گذشت، كوتاهي سورههای مكي، نه تنها در اثر تأثيرپذیری پیامبر(ص) از مردم مكه نيست، بلكه نتيجه روند منطقي و عقلاني سير هدايتي پيامبر اكرم(ص) ميباشد؛ بدينسان كه جامعه نوپاي عصر بعثت، ابتدا بايد از هر گونه آلودگيهاي اعتقادي، فرهنگي، مذهبي، اقتصادي و... پاك گردد و سپس هنگاميكه سياهيها زدوده شد و آمادگی پذيرش توحيد و وحدانيت خداوند متعال فراهم گرديد، احكام فرعي و قوانين شريعت ابلاغ میگردد بدينسان در جامعه ايمانش استوار و راسخ خواهد شد. اين خود از اعجازهاي قرآن كريم است كه با شناخت احوال و مقتضاي حال مخاطبان، بر آنان تأثير میگذارد و از آنان افرادي را تربيت ميكند كه نماد و اسوه عبادت، ايثار، فداكاري و تلاش ميشوند.
اين نكته حائز اهميت است كه احكام دين و قوانين شريعت، فقط در آيات و سورههای مدني منعكس نشده، بلكه در آيات و سورههای مكي، موضوعاتي چون اهداف دين، ايمان به خدا، فرشتگان، پيامبران، قضا و قدر و... به چشم ميخورد (ر.ك: زرقاني، مناهلالعرفان، 271؛ غازي عنايت، شبهات حولالقرآن وتفنيدها، 80 ـ 84).
رژی بلاشر(Regis Blachere) مستشرق فرانسوی، در سال1900م در حومه مونروگ در پاریس به دنیا آمد. در سال 1915م. به مراکش سفر کرد. وی تا سال 1970م. استاد کرسی زبان عربی بود. یکی از مهمترین آثار وی درباره قرآن، «در آستانه قرآن» و نیز ترجمه قرآن به زبان فرانسه است. لازم به ذکر است که این ترجمه، همانند غالب ترجمههای مستشرقان، بر حسب ترتیب زمانی نوشته شده بود، اما در سال 1957 م. بر حسب ترتیب مصحف مرتّب گشت. کتاب «در آستانه قرآن» در سال 1958م. در پاریس به نگارش درآمد و ترجمه آن به فارسی توسط مرحوم دکتر محمود رامیار انجام گرفته است (خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، 2/ 2048). بلاشر در كتاب خود از آرای نولدكه و شوالي بهره برده است. وي قرآن كريم را به سه دسته تقسيم نموده است. در اين سه تقسيم، موضوع آيات و سورههای مكي و مدني به صراحت بيان نشده است، ولي به دلالت التزامي، نكاتي به دست ميآيد كه نشانگر برخي از شبهات پيرامون آيات و سورههای مكي و مدني است.
اين مرحله شامل 23 سوره اول قرآن كريم است. بلاشر آيات آغازين دوران مكه را داراي ويژگيهاي خاصي ميداند و پيامبر اكرم(ص) را در اين مرحله، فردي شتابزده و متردد از تكليف شاقي كه بر عهده اوست، معرفي ميكند.
بلاشر در ادامه ميافزايد، در اين مرحله از دعوت اسلامي، دشمني قريش با پيامبر اكرم(ص) رو به كاهش و در عين حال روابط بين آنان قطع شد و اين مهم، بدان جهت بود كه پيامبر اكرم(ص) قريش را به كنارگذاشتن بتها، تأكيد بر وحدانيت خداوند و جلوگيري از بهرهكشي بردگان و فقرا فرا میخواند و در نتيجه باعث از دست رفتن امتيازات طبقاتي قريش شد. آيات و سورههای مكي از اين قسم به شمار ميرود. اين آيات غالباً مقطعة الانفاس و داراي يك ريتم و آوازي معين هستند و آهنگ و نغمه مخصوص به خود را دارند.
بلاشر در ادامه ميافزايد اين آيات با سوگند به پديدههاي طبيعي و حسي چون كوه، خورشيد، روز، شب، فجر و... آغاز شده است (ر.ك: Blachere(R.), Lecoran/ 36-).
اين مرحله شامل 22 حزب قرآن است كه از ابتداي سوره كهف آغاز میشود و تا آخر سوره نجم ادامه مییابد.
در اين مرحله، آيات قرآن هدفدار شده و در آنها مسير و سير هدايتی مشخصي دنبال ميشود و آيات مربوط به ايمان و وحدانيت خداوند متعال در جاي جاي اين آيات به چشم ميخورد. قصص انبيا و اقوام گذشته، سرگذشت تكذيبكنندگان و عاقبت آنان، در اين آيات به وفور ديده ميشود. اين مرحله از لحاظ اسلوب تفاوت اساسي با ديگر مراحل دارد و تندي و تيزي آيات رفته رفته ضعيف ميشود و لحن آرام و سكون در اين آيات نمایان میشود و در ادامه، اسلوب مدح و ذم جاي اسلوب شعري را ميگيرد (ر.ك: Rodinson(M.), Mahomet; Blachere(R.), Lecoran, 37).
از دیدگاه بلاشر، اين مرحله با ديگر مراحل متفاوت است. در اين مرحله از پيامبر(ص) چهره جديدي ارایه ميشود؛ بدينسان كه اين پيامبر آن پيامبري نيست كه فقط به صحرانشينان توجه نمايد، بلكه او رئيس و رهبر جماعتی ديني شده كه سلوك او از بقيه متمايز است.
يكي از مهمترين موضوعاتي كه در اين مرحله از آن ياد ميشود آن است كه مسلمانان بايد در هر شرایطی، از خدا و رسولش اطاعت نمایند چونان كه در جنگ بدر، مسلمانان با اطاعت فرمان رسول اكرم(ص) به پيروزي رسيدند، ولي در جنگ احد با نافرماني از رسول اكرم(ص) و ترک موضع جنگي خود، مرعوب ماديات گشتند و بالاخره شكست خوردند.
رابطه نيك مسلمانان با نصارا در ابتدا و نزاع با آنان پس از جنگ با امپراطوري روم و موته، از موضوعات ديگري است كه وي به آنها اشاره نموده است.
آيات در اين مرحله مقطعة الانفاس نيست و سورهها نسبت به سورههای مكي، بلندتر است (ر.ك: Blachere(R.), Lecoran, 38).
با توجه به بررسيهاي انجام شده، مرحله اول و نيمي از مرحله دوم ویژگیها آيات و سورههای مكي را در بر دارند و مابقي مراحل، ويژگيهاي آيات و سورههای مدني را دارد. شايان ذكر است كه بلاشر در اين سه قسم (به خصوص در ويژگيهاي سورههای مكي) از پيامبر اكرم(ص) شخصيتي شتاب زده، متردد از تكليف، تأثير پذيرفته از محيط اجتماعي منحط مكه و... ياد ميكند؛ در نتيجه، به تبع اين چنين پيامبري، قرآن، كتابي بشري و تأثير پذيرفته از محيط اجتماعي منحط مكه يا حداقل كتابي تحريفشده قلمداد ميگردد.
1. درباره شخصيت عظيم پيامبر اكرم(ص) کتابهای فراواني به رشته تحرير درآمده است که اکنون مجال بحث در این باره نیست، اما درمورد عدم تحريف قرآن، همين بس كه گواهي تاريخ، وجود كاتبان وحي، دعوت همه پيشوايان اسلام به قرآن موجود و خاتميت، از ادله عدم تحريف قرآن هستند و غالب دانشمندان فريقين با قاطعيت تمام، تحريف قرآن را رد كردهاند و معتقدند قرآن كريم به هيچ وجه تحريف نشده و نخواهد شد (ر.ك: معرفت، صيانه القرآن من التحريف، 125ـ156؛ مركز الثقافه والمعارف القرآنيه، علوم القرآن عند المفسرين، 2/130).
نكتهاي كه بلاشر از آن، تأثيرپذيري پيامبر(ص) از محيط اجتماعي منحط مكه و در نتيجه، آن الهي نبودن قرآن را استفاده نموده است، موضوع سوگند و قسم در آیات و سورههای مکی است. وي ميافزايد كه يكي از مهمترين شاخصههاي سورههای مكي، وجود سوگند به پديدههاي طبيعي وحسي نظير روز، شب، انجير، زيتون، كوه سينا و... است و چون مردم مكه اغلب بيسواد بودند و دامنه درك آنان از امور حسي فراتر نميرفت، بدين سان به پديدههاي حسي و طبيعي سوگند ياد شده است، ولي بعد از مدتي (بعد هجرت) و تماس محمد(ص) با مردم مدينه که جامعهای روشنفكر بودند، قرآن از محيط جديد تأثير پذيرفت و از آن ايمان مبتني بر حس و سادگي فاصله گرفت.
اين ادعا از چند ناحيه قابل خدشه ميباشد.
1. اهل مكه از هوش و ذكاوت بيشتري نسبت به اهل مدينه برخوردار بودند. بدينسان غالباً خداوند متعال در سورههای مكي به شيوه ايجاز سخن رانده است. ضمن اينكه قسم ياد كردن به امور حسي، ناشي از انحطاط جامعه مكه نيست، بلكه به سبب رعايت وضع و شرايطي است كه قسم براي آن ياد شده است.
2. اين نكته حایر اهميت است كه قرآن كريم در سير هدايتي و تربيتي افراد و دعوت به سوي عقيده ناب توحيدي، به مظاهر هستي (نعمتهاي فراوان) كه همگي مخلوق خداوند هستند، قسم ياد ميكند. اين مهم در راستاي تنبه و به انديشه واداشتن افراد و دعوت آنان به توحيدگرايي مطرح شده است.
3. مضامين سوگندهاي قرآن به امور حسي، حاوي اسراري است كه آن را عميق و تأمل برانگيز ساخته است؛ به طوري كه از كمال فكري و برتري مخاطبان در فهم و تيزهوشي و فصاحت بيان حكايت دارد. ضمن اينكه اين سوگندها مجمل هستند و تنها كساني آن را درك ميكنند كه از كمال عقل و سلامت ذوق برخوردار باشند (ر.ك: زرقاني، مناهل العرفان، 273؛ غازي عنايت، شبهات حول القرآن وتفنيدها، 85 ـ 86).
آيات و سورههای مكي و مدني داراي معيار و شرايط خاصي ميباشند و هرگز نماد كوتاهي و نقص رسول اكرم(ص) و كتاب قرآن نميباشند. ضمن اينكه در برخي از موارد ميتوان اين مهم را مصداقي جهت اعجاز روانشناختي قرآن ذكر نمود.
بررسي و نقدهاي انجام شده، حاكي از آن است كه برخي از مستشرقان به چند و چوني اين موضوع واقف نبوده و با ديدي عميق و ژرف به قرآن توجه نكردند و اين كتاب الهي را با ديگر كتب بشري مقايسه نموده و اظهارنظر کردهاند.
1.حکیم، سید محمد باقر، علوم القرآن، المجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1403ق.
2.خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، 1377 ش.
3.خواجوی، محبوبه، سوره های مکی و مدنی در قرآن مجله گلستان قرآن ، دی 1380، شماره 104.
4.روشن ضمیر، محمدابراهیم، درآمدی بر معرفی مستشرقان و قرآن پژوهی، مجله الهیات و حقوق تابستان و پاییز 1381، شماره 4 و 5 .
5.زرقاني، محمد عبدالعظيم، مناهل العرفان في علوم القرآن، دارقتيبه، چاپ دوم، 1422ق.
6.زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء الکتب العربیة، 1376 ق.
7.سيد بن قطب، في ظلال القرآن، بيروت ـ قاهره، دار الشروق، 1412ق.
8.سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، انتشارات شریف رضی.
9.صبحی، صالح، مباحث فی علوم القرآن، بیروت، دارالعلم للملایین، 1968م.
10. الصغیر، محمّدحسین علی، خاورشناسان و پژوهشهای قرآن، ترجمه محمّدصادق شریعت، قم، مؤسسه مطلع الفجر، 1372.
11. طباطبایي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، منشورات الاعلمي للمطبوعات، چاپ
دوم، 1393ق.
12. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه، 1408ق.
13. عنايت، غازي، شبهات حول القرآن وتفنيدها، بيروت، دارومكتبه الهلال، 1996م.
14. فائز، قاسم، معیارهای شناخت آیات و سور مکی و مدنی، مجله مقالات و بررسیها، زمستان 1378، ش 66.
1.مركز الثقافه و المعارف القرآنيه، علوم القرآن عند المفسرين، مطبعة مكتب الاعلام الاسلامي، 1374ق، چاپ اول.
16. معرفت، محمد هادي، التمهيد في علوم القرآن، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1412ق.
17. ـــــــــــــــ ، صيانه القرآن من التحريف، قم، دار القرآن الكريم، 1410ق.
18. میرمحمدی، ابوالفضل، بحوث فی تاریخ القرآن وعلومه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400ق
1.Blachere(R.),Lecoran,que sais-je? P.U.F.,S.D.
2.Watt, William Montgomary, Bells Introduction to the Quran, Edinburgh, Edinburgh University press, 1970.
3.-------------------------------------,Companion to the Quran, Based on the Arberry Translation, London, George Alles, 1967.
4.Lammens (H.),L'Islam, Croyances et Institutions, Beyrouth,1943.
5.Rodinson(M.),Mahomet, paris,1968.
6.The Encyclopaedia of Islam,New Edition , Prepared by Anumber of Leading Orientalists Leiden , E.J.Brill 1986.