share 706 بازدید
مسجد

اباذر بشيرزاده

مسجد از ماده "سجد" است و سجده در لغت به معنای نهادن پیشانی بر زمین است؛[1] و واژه‌ی مسجد اسم مكان برای سجده و عبادت است؛[2] پس مسجد جایگاه نماز است به اعتبار سجود؛[3] بنابراین وجه تسمیه‌ی مسجد همان لزوم خضوع و کسب حالات حقیقی تذلل برای بنده‌ای در مکان معین است؛ یعنی مسجد محل حصول قرب الهی و جایگاه رفع حجاب‌های ظلمانی و خودبینی است؛[4] چنان‌که در برخی آیات مراد از مسجد مطلق معبد و عبادتگاه بیان شده که در ماجرای اصحاب کهف مؤمنان جهت زنده نگه داشتن این داستان و اینکه سند زنده‌ای برای رستاخیز باشد، تصمیم گرفتند در کنار قبور آنها عبادتگاهی درست کنند که به همدیگر گفتند:[5]
«...لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً»
«...ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مى‏سازيم.»

منزلت مسجد در آیینهی قرآن

سنت خدا بر این است که عبادت او در مساجد انجام یابد؛ همچنین بناى مسجد و آبادی آن جزو سنت‌های الهی است؛[6] لذا اراده‌ی خدای متعال بر این است که خانه‌ها و مکان‌هایی را خالص برای یاد او قرار داده شود:[7]
«وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَاتَدْعُواْ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»[8]
«و اینكه مساجد از آن خداست، پس هیچ كس را با خدا نخوانید!»
مساجد هم مصدر میمی است به معنای سجده، هم اسم آلت است؛ یعنی وسیله‌ای برای سجده و عبادت خدا، هم اسم مکان است که در آن مکان، سجده صورت می‌گیرد، هم جایگاه عبادت و مواضع سجده را شامل شده و هم اسم زمان برای سجده است. همه‌ی این اعمال مختص برای خدای متعال است.[9]
بنابراین منظور از مساجد، مكانهايى است كه در آنجا براى خدا سجده مى‏شود كه مصداق اكمل آن، مسجدالحرام و مصداق ديگرش ساير مساجد و مصداق گسترده‏تر، تمام مكانهايى است كه انسان در آنجا نماز مى‏خواند و براى خدا سجده مى‏كند.[10]
قرآن در همین راستای بندگی خداوند، بنی‌آدم را به شایستگی قیام ستایش پروردگار ارشاد نموده تا شعار عبودیت سرتاسر وجود بندگان را فراگیرد و با زینت ایمان و حضور قلب و با آراستگی لباس، افعال و اذکار، در خانه‌ی خدا جهت عبادت خالصانه حضور یابد.[11]
«یا بَنی‏آدَمَ خُذُوا زینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ...»[12]
«اى فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید!...»
مسجد از جمله دستوراتى است كه به آدم نخستين پيامبر و معلم بشر وحى شده و در اديان آسمانى كمال يافته به طوری‌که در دين اسلام با اقامه‌ی نماز به اعلى مرتبه‌ی كمال رسيده و يگانه شعار عبوديت و زينت انسانى و معراج اهل ايمان معرفى شده است.[13]

اساس و بنیان مسجد

مسجدی که بر پایهی نفاق بنا نهاده شده و كانون تفرقه میان مسلمانان باشد، قرآن از آن به شدت نهی نموده و می‌فرماید:
«وَالَّذِینَ اتخََّذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ كُفْرًا وَ تَفْرِیقاً بَینْ‏َ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ...»[14]
«(گروهى دیگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زیان (به مسلمانان)، و (تقویت) كفر، و تفرقه‏افكنى میان مؤمنان، و كمین‌گاه براى كسى كه از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه كرده...»
مسجد ضرار نمونهی بارزی از ترفند و حرکات ضد مذهب است که در واقع منافقان پایگاهی برای دشمنان خدا و رسول خدا و بتخانهای در چهرهی مسجد ساخته بودند؛ چون هدف شوم منافقان در زیر این نام مقدس، زیان رساندن به مسلمانان و تقویت مبانی كفر جهت تفرقه افکنی در میان آنان است که رسول خدا -صلیالله علیه و آله- دستور داد، آن را تخریب نموده و آتش بزنند.[15]
لذا در آیه‌ی بعد با نهی از اقامه‌ی نماز در آن مسجد، امر به مسجد دیگر نموده و می‌فرماید:
«...لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلىَ التَّقْوَى‏ مِنْ أَوَّلِ یوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ، فِیهِ رِجَالٌ یحُِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللَّهُ یحُِبُّ الْمُطَِّهِّرِین»[16]
«...آن مسجدى كه از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‏تر است كه در آن (به عبادت) بایستى؛ در آن، مردانى هستند كه دوست مى‏دارند پاكیزه باشند و خداوند پاكیزگان را دوست دارد.»
هر چند در آیه اقامه‌ی نماز در مسجد قبا متعين نشده، بلكه با واژه‌ی "أحَقّ (سزاوارتر)" بیان نموده، لیكن در آیه شریفه اولاً جملهی «فیه رجال...» بیان‌گر علت برتری و رجحان است که ذیل آیه (والله یحبّ المطهرین) متمم و مکمل آن تعلیل بوده، ثانیاً نهی از اقامه‌ی نماز در مسجد ضرار، قهرا نماز در مسجد قبا را متعين می‌کند؛ معناى آيه اين است كه ای پیامبر تا ابد در مسجد ضرار براى نماز نايست؛ سوگند مى‏خورم مسجد قبا كه بر اساس تقوا و پرهيز از خدا از روز اول بنا نهاده شده، سزاوارتر است به اينكه در آن به نماز بايستى؛ زيرا در آن مسجد رجالى هستند كه دوست مى‏دارند خود را از گناهان، پليديها و آلودگى‏ها پاك سازند و خداوند كسانى را كه در صدد پاك كردن خود باشند دوست مى‏دارد.
پس جمله‌ی "لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ..." به منزله‌ی تعليل بر رجحان این مسجد بر آن مسجد ديگر است؛ همچنین جمله‌ی "فِيهِ رِجالٌ..." به منزله‌ی تعليل بر رجحان اهل این مسجد بر اهل آن مسجد بوده، و جمله‌ی "أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ"[17] در آیه‌ی بعد مزيت ديگرى را بيان مى‏كند که با بیان دو مثل زیبا، اساس زندگى مؤمنين و پايه‌ی زندگى منافقين را مجسم ‏ساخته است؛ آن اساس و پايه همان دين و روشى است كه دنبال مى‏كنند؛ دين مؤمن تقوا، يقين، ايمان و رضایت خداست، اما دين منافق مبتنى بر شك و تزلزل است.[18]

آبادگران مسجد

خداوند در قرآن تصریح نموده که مشرکان حق آبادگری مساجد را ندارند؛[19] علت تشریع این حکم بی‌ایمانی و کفر آنهاست؛ چون خدای متعال پاک و منزه است، خانه‌ی او نیز باید پاکیزه باشد و آبادگران آن نیز باید انسان‌های پاک و مطهری باشند:[20]
«إِنَّمَا یعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الاَْخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتىَ الزَّكَوةَ وَ لَمْ یخَْشَ إِلَّا الله‏َ...»[21]
«مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد...»
خانه‌های خدا خالص برای او و خاص برای بندگان خدا در عبادت اوست؛ لذا آبادی آن جز از بندگانی که دلهایشان مملو از توحید الهی است، امکان‌پذیر نیست و غیر مؤمنین صلاحیت آن را ندارند.
جمله‌ی "إِنَّما يَعْمُرُ" هم إنشائی است، هم إخباری؛ یکی اینکه از طبیعت حال مؤمن خبر می‌دهد؛ یعنی آبادی و ساخت مسجد، همچنین حضور در مسجد برای اقامه‌ی نماز از ویژگیهای مؤمن است؛ دوم دستور به مؤمنین است که باید همچون فعلی را انجام دهند، تا این صفات بر آنها اطلاق شود؛ یعنی قضیه‌ی ایمان به خدا و خوف از خدای تبارک، سپس اقامه‌ی نماز و پرداخت زکات، همان آبادی مساجد الهی است. پس آبادگر خانه‌های خدا، اهل‌الله هستند.[22]
در راستای همین بحث، قرآن کریم هدف اصلی مشرکان را در برابر مساجد الهی بیان کرده و در توبیخ آنها که مانع از ذکر و عبادت خدا در مساجد می‌شدند، آنان را ظالمترین افراد معرفی نموده و تلاش کارشان را تخریب معنوی مساجد خدا بیان نموده است:[23]
«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فِي خَرابِها...»[24]
«كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟!...»
خرابی مسجد هر عملی است که موجب بی‌نظمی و خلل در امور روحانی و معنوی و عبادی مسلمانان شود؛ اعم از اینکه از ورود مسلمانان به مساجد و ذکر و عبادت خدا در آن جلوگیری کنند، یا در تخریب ساختمان مساجد تلاش داشته باشند؛ لذا شدت توبیخ به حدی است که خدای متعال رسوایی در دنیا و عذاب عظیم الهی را در آخرت برای آنها وعده داده و رقم زده است؛ رسوایی انسان در نفس خویش و عذاب اخروی که مطابق با آن رسوایی باشد؛ چون این نوع ظلم یعنی مانع شدن بندگان از تقرب به خدای متعال، بزرگترین ظلم است، لذا موجب محرومیت از نعمت و رحمت الهی در خواهد شد.[25]
اما خدای تبارک محافظت از معابد و مساجد را خود تضمین نموده و با واسطه‌ی مجاهدان در راه خدا و مؤمنان حقیقی که آبادگران مساجدالله هستند، شر دشمنان را از ویرانی آنها دفع می‌کند:
«...وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لهَُّدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یَذْكَرُ فِیهَا اسْمُاللَّهِ كَثِیرًا...»[26]
«...و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسیله‌ی بعضى دیگر دفع نكند، دیرها و صومعه‏ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسیار برده مى‏شود، ویران مى‏گردد!..‏.»
اینکه در آیه‌ی شریفه مساجد مقید به ذکر کثیر شده، چون نمازهای یومیه هر روز مداوم در آن اقامه شده و دیگر برنامه‌های عبادت در مساجد برگزار می‌گردد؛ درحالی‌که معبد یهود و نصاری اینطور نیست و برنامه‌ی عبادتشان در روزهای خاص، یعنی در آخر هر هفته یک مرتبه برگزار می‌شود.[27]

اعتكاف در مسجد

اعتکاف در دین الهی، اختصاص به مسجد دارد و در غیر مساجد انجام نمیگیرد و دلیل اصلی این شرط خود قرآن است:[28]
«...وَ لَاتُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عَاكِفُونَ فی الْمَسَاجِدِ»[29]
«...و درحالی‌که در مساجد معتکف هستید با زنان در نیامیزید.»
صدر آیهی شریفه در ارتباط با حکم حلیت آمیزش با همسران در شبهای روزه (ماه رمضان) است؛ و خدای تبارک بعد از بیان این حکم و بیان حکم محدودهی زمانی روزه، به بیان حکم جدیدی از احکام معتکفین میپردازد. بیانش اینست که شخص معتكف در مسجد نبايد در وقت اعتكاف با زنان مباشرت نموده و همبستر شود؛ همچنین عمل اعتكاف را که به مسجد اختصاص داده، در هر مسجدى ميتوان انجام داد؛ چون الف و لام در "فِيالْمَساجِد" براى كليت و استغراق است، با اینکه قدر متيقن از بیان روايات اهلبيت عصمت -عليهمالسلام- ‏اعتکاف در یکی از چهار مسجد معروف است: مسجدالحرام، مسجدالنبي، مسجد كوفة و مسجد بصره.[30]
بنابراین اعتکاف در مساجد جامع هر شهر که عموم مردم در آن جمع میشوند، انجام میگیرد.[31]

پی نوشت ها:

[1]. ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب، بیروت، دار صادر، 1414ق، جلد 3،صفحه 204.
[2]. قرشی، سیدعلی اكبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1384ش، چاپ دهم، ج3، ص225 و 226.
[3]. راغب اصفهانی، حسینبنمحمد؛ المفردات فی غریبالقرآن‏، دمشق بیروت‏، دارالعلم الدارالشامیة، 1412ق‏، چاپ اول، ص397.
[4]. مصطفوى، حسن‏؛ التحقیق فی كلماتالقرآن الكریم‏، تهران‏، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‏، 1360ش، ج‏5، ص55.
[5]. مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه‏، تهران‏، دارالكتب الإسلامیة، 1374ش‏، چاپ اول، ج12،ص382.
[6]. حسینى جرجانى، سیدامیر ابوالفتوح‏؛ آیات الأحكام(جرجانى)، تهران، نوید، 1404ق، چاپ اول، ج‏1، ص152.
[7]. سبزوارى نجفى، محمدبن حبيب‌الله؛ الجديد فى تفسير القرآن المجيد، بيروت، دارالتعارف، 1406ق، چاپ اول، ج7، ص251.
[8]. جن/18.
[9]. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسیرالقرآن بالقرآن‏، قم‏، فرهنگ اسلامى،‏ 1365ش‏، چاپ دوم‏، ج‏29، ص192.
[10]. تفسير نمونه، ج‏25، ص124.
[11]. حسینى همدانى، سیدمحمدحسین؛ انوار درخشان، تحقیق محمدباقر بهبودى،‏ تهران، كتابفروشى لطفى‏، 1404ق،‏ چاپ اول،‏ ج‏6، ص303.
[12]. اعراف/31.
[13]. انوار درخشان، ج‏6، ص304.
[14]. توبه/107.
[15]. تفسیر نمونه، ج8، ص143 و 144.
[16]. توبه/108.
[17]. «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» «آيا كسى كه شالوده‌ی آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده، بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمى‏كند.» توبه/109.
[18]. طباطبایی (علامه)، سیدمحمدحسین؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، 1417ق، چاپ پنجم، ج9، ص390 و 391.
[19]. توبه/17.
[20]. تفسیرنمونه، ج7، ص314 و 315.
[21]. توبه/18.
[22]. الفرقان فى تفسیرالقرآن بالقرآن‏‏، ج12، ص369 و 370.
[23]. جعفرینیا، یعقوب؛ تفسیر كوثر، بیتا، ج1، ص331 و تفسیر نمونه، ج1، ص409 و 410.
[24]. بقره/114.
[25]. مصطفوى، حسن‏؛ تفسیر روشن، تهران‏، مركز نشر كتاب‏، 1380ش‏، چاپ اول، ج2، ص105 – 108.
[26]. حج/40.
[27]. تفسیر نمونه، ج14، ص115 و 116.
[28]. جصاص، احمد بن على‏؛ احكام القرآن، بيروت‏، دار احياء التراث العربى‏، 1405ق، ج‏1، ص302.
[29]. بقره/187.
[30]. طوسى، محمدبنحسن؛‏ التبیان فى تفسیر القرآن،‏ بیروت، دار احیاء التراث العربى،‏ بیتا، ج‏2، ص135، نجفى خمينى، محمدجواد؛ تفسير آسان،‏ تهران، اسلاميه، ‏1398ق‏، چاپ اول،‏ ج‏1، ص412 و عروسى حويزى، عبدعلى بن جمعه‏؛ تفسير نور الثقلين‏‏، تحقيق سيدهاشم رسولى محلاتى،‏ قم، اسماعيليان‏، ‏1415 ق‏، چاپ چهارم‏، ج‏1، ص175.
[31]. طیب، سید عبدالحسین؛‏ اطیبالبیان فی تفسیرالقرآن‏، تهران‏، اسلام‏، 1378ش‏، چاپ دوم‏، ج2، ص344 و فاضل مقداد، جمال الدين مقداد بن عبدالله‏؛ كنزالعرفان فى فقه القرآن‏، مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى‏، 1419ق، چاپ اول‏، ج‏1، ص216.

مقالات مشابه

تأثیر نماز بر وجدان کاری و ایجاد تعهد شغلی از منظر آیات و روایات

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمحمد کریم حکمت آرا, عادل سلطانی

خاستگاه قرآني نيايش هاي امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهعزت‌الله مولایی‌نیا

گشايش در مناجات امام جواد (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهحسن پویا

بررسی و تحلیل نظرات فقهاء درباره جواز قرائات سبع در نماز

نام نشریهمطالعات قرائت‌ قرآن

نام نویسندهمحمد فاکر میبدی, سیدمجتبی رضوی

بررسی تطبیقی نماز در دین اسلام و آیین زرتشت

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهعبدالمجید طالب تاش, سعید ششگل‌نژاد

نقد و بررسی دیدگاه‌های قرآنیّون دربارة نماز

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهمحمدعلی تجری, سیدمحسن خلیلی‌نژاد, فاطمه زینالدینی

الصُّور الخیالیه فی آیات الدُّعاء فی القرآن الکریم

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی در ادبیات

نام نویسندهحسین میرزائی‌نیا, علیرضا مجتهدزاده

تبارشناسی واژه قرآنی «صلاة»

نام نشریهپژوهش‌های زبان‌شناختی قرآن

نام نویسندهوصال میمندی, شکوفه شریفی‌فر