علاوه بر اینکه در قرآن مجید، یکی از وظائف اصلی پیامبراکرم(ص)، امر بمعروف و نهی از منکر معرفی شده:(یاءمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر) 1 اصولا در بینش و تفکر اسلامی موضوع امر به معروف و نهی از منکر به قدری از ارزش و اهمیت برخوردار است که یکی از معیارهای شناخت کفر و ایمان و صلاح و نفاق معرفی شده است. در قرآن مجید میفرماید:
(لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا تعملون) 1.
«مورد لعن و نفرین الهی قرار گرفتند، آنان که از طائفه بنیاسرائیل کافر شدند و بر زبان داود(ع) و عیسی بن مریم(ع) نیز مورد لعن و نفرین واقع شدند. این بدان جهت بود که گناه کرده عصیان ورزیدند و متجاوز شدند، اینان (در اجرای نهی از منکر) متناهی نمیشدند و پذیرا نبودند، بیتردید عمل زشتی را مرتکب میشدند».
آنگا پس از آن که دوستی آنان را با کفار تقبیح نموده سرزنش میکند میفرماید: (اءن سخط الله علیهم و فی العذاب هم خالدون) 2.
«خشم و غضب خدا بر آنان و در عذاب ابدی خواهند بود». و سپس در آیه بعد بیان میکند: (....کثیرا منهم فاسقون) 3. «بسیاری از آنان فاسق هستند».
و در جای دیگر میخوانیم: (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض یاءمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف... ان المنافقین هم الفاسقون) 4.
«مردان و زنان منافق برخی از بعضی دیگرند (سنخیت و همکاری دارند) اینان به منکرات و زشتیها امر میکنند و از زیبائیها و نیکیها جلوگیری مینمایند. به درستی که منافقان، همان فاسقان هستند».
و چند آیه بعد، میفرماید: (المومنون والمومنات بعضهم اءولیاء بعض یاءمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) 5.
«مردان و زنان مومن، بعضی از آنان دوستدار(یا ولی) یکدیگرند، امر به معروف میکنند و نهی از منکر مینمایند».
و در سوره آل عمران، صالحان را با مشخه اجرای امر به معروف و نهی از منکر معرفی میفرماید:
1(یومنون بالله والیوم الاخر و یاءمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین) (ع).
«به خدا و قیامت ایمان دارند و امر به معروف میکنند و نهی از منکر مینمایند و در نیکیها و خیرات سرعت عمل دارند و مسابقه میگذارند».
بنابراین در برهنگ اسلام، کسی نمیتواند نسبت به این قانون، کوچکترین کوتاهی داشته باشد یا آن را کوچک شمارد.
با توجه به نکات و مطالب گذشته علاوه بر این که باید همه مسلمانان با آگاهی علمی و عملی از این قانون، با حفظ شرائط و مراتب لازم، در تمام موارد و در همهجا آن را مورد عمل و اجرا بگذارند و خویشتن را مسوول مصالح فرد فرد مردم، جامعه و حکومت بدانند و ناظر بر اعمال آحاد و گروهها باشند، دولت و حکومت اسلامی نیز باید گروه ویژهای مخصوص انجام این وظیفه به وجود آورد و تشکیلاتی را به این جهت سازماندهی کند.
آنچنان که از روایات و تواریخ و سیر مشاهده میشود، از صدر اسلام، همواره به عنوان نظارت بر همه مصالح و حسن اجرای قوانین اسلام، معصومین: خود و یارانشان این نظارت را داشته و در طول تاریخ حکومتها، دائرهای به عنوان (امور حسبه) تشکیل میشده که به صورت تشکیلاتی و سازماندهی شده، امر به معروف و نهی از منکر میکردند که در متن کتاب (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامی) اجمالا مورد بحث قرار گرفته است 1.
بنابراین پیشنهاد، این موضوع، یک امر جدید و تازه و بیگانه هم نمیباشد و امروز با داشتن امکانات و شرائط بهتر، ما بهتر میتوانیم این هدف مقدس را تعقیب کرده و این امر حیاتی را احیا کنیم.
اگر به خوبی دقت و تاءمل شود، تشکیلات قضائی در فرهنگ اسلام، درواقع بخشی از دائره امر به معروف و نهی از منکر میباشد و بسیاری از بزرگان از فقهای نامدار شیعه و سنی، به این حقیقت تصریح کردهاند که بحث مستوفای آن از طرفیت این مقال خارج است، و در جای خود باید مورد بحث و تحلیل و تاءمل بیشتر قرار گیرد.
مرحوم «شیخ طوسی»؛(شیخالطائفه) میفرماید:
«تصدی قضا، از واجبات کفائی است که هرگاه گروهی این وظیفه را تقبل کرده، متصدی آن شدند، از دیگران ساقط خواهد شد، پس اگر مردم شهری و بلدی بر ترک آن همدست شوند و جلوی آن را بگیرند، در واقع بر ضد حکومت اسلام خروج کردهاند و گنهکارند و بر امام و حکومت وقت لازم است که بر جنگ و قتال با آنان برخیزد».
آنگاه به حدیث نبوی استناد جسته میافزاید:
«انه قال(ص) : ان الله لا یقدس امه لیس فیهم من یاءخذ للضعیف حقه و لانه من الامر بالمعروف و النهی عن المنکر).
«به درستی که خدای متعال امت و ملتی راتقدیس نمیکند که در میانشان کسانی نباشند که حقوق ضعفا را باز ستانند و برای این که تصدی قضاء بخشی از امر به معروف و نهی از منکر میباشد» 2.
همچنان که امروز در حکومت جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگر، سازمان قضائی، یک سازمان متشکل و منسجم و قدرتمند است، دائره و سازمان امر به معروف و نهی از منکر یا دائره حسبه میتواند به همین صورت، تشکیلاتیتر و قدرتمندتر وارد عمل گردد مانند برخی از ارگانها و سازمانها که به طور ناقص، در برخی از موارد عمل میکنند.
آنچه که به نطر نگارنده روشن است و امکان عملی شدن دارد و بر خود وظیفه میدانم که مطرح کرده پیشنهاد نمایم، به اینگونه است:
الف ) دولت اسلامی باید افرادی را به این منظور گزینش، انتخاب و جذب نماید که شرائط آنان از سوی زعمای دینی خواهد شد که از جمله شرائط، اینها است:
1 - معلومات در حد دکترا و فوق لیسانس رشتههای الهیات، حقوق و... و در میان طلاب حوزههای علمیه در حد اوائل درس خارج.
2 - دارای تقوا وتعهد اسلامی.
3 - افرادی متعادل و منزه از افراط و تفریط.
4 - حسن ظاهر.
5 - فرم لباس مورد پسند از جهت اخلاقی و روانشناسی(هم زیبا و هم با شکوه و پسندیده).
6 - دارای اصالت خانوادگی و نسب.
7 - خوش بیان.
8 - علاوه بر داشتن این شرائط، درآغاز، دوره ویژهای را مانند پلیس و نظامی، به صورت آموزش ببینند، هم در بعد پلیسی نظامی، چون کار، نوعی پلیسی است و هم در بعد آشنائی با روشها، شرائط و مراتب این قانون علاوه بر آن، در دوران آموزش باید در موضوعات اخلاق، علوم اجتماعی تربیتی، سیاسی، روانشناسی اسلامی و احکام، آموزش ببینند.
9 - افراد زیردست، کمتر از دیپلم نباشند که باید خود دوره آموزش نیز دیده باشند.
ب ) این سازمان با وزارتخانهها بخصوص وزارت کشور و سازمان قضائی مرتبط و هماهنگ باشند.
ج ) افراد این گروه، در مورد برخی از تخلفات و جرائم، بالفور اقدام میکنند. همچنان که در دائره حسبه در گذشته چنین بوده است.
یکی از نکاتی که توجه به آن بسیار ضرورت دارد و رسول اکرم(ص) و سایر معصومان: نیز هشدار دادهاند، موضوع اعمال نفوذ افراد یا گروههای مغرض و منحرف و تغییر دادن مصادیق معروف و منکر میباشد.
در طول تاریخ حتی هنگامی که مانند معتزله امر به معروف و نهی از منکر را از اصول دانستهاند، قدرتهای غالب و غاصب توانستهاند از طریق دیگر، به این قانون لطمه وارد سازند و مانند (مرجئه) در مصداقها تشکیک کنند، تا آنجا که در زمان بنیامیه و بنیعباس، دانشمندانی را استخدام کردند تا در مورد برخی از معروفها و منکرها اظهار نظر نموده، معروف را منکر و منکر را معروف معرفی کردند 1.
شکی نیست هنگامی که این امر حیاتی به نحو احسن اجراء گردد، جلوی همه مفاسد و فاسدها گرفته خواهد شد. در این صورت گروهی و افرادی به وساوس شیطانی مجهز میگردند تا تدریجا برخی از مفاسد را توجیه کنند و با کوچکترین سوژه و بهانهای قبح آن را از بین ببرند و به بهانه این که منکر نیست، آن را ترویج نمایند که هم در تاریخ و هم در زمان خود نمونههائی از آن را دیدهایم.
بنابراین در اینگونه موارد مسوولین امر، مسوولیت دارند تا به این امور نیز نظارت کنند تا کسی نتواند سوء استفاده نماید و از راه دیگر قوانین الهی را تغییر دهد.
حضرت امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل میکند که فرمود:
«کیف بکم اذا فسدت نسائکم و فسق شبابکم و لم تاءمروا بالمعروف و لم تنهوا عن المنکر؟ فقیل له و یکون ذلک یا رسولالله؟ فقال: نعم و شر من ذلک کیف اذا اءمرتم بالمنکر و نهیتم عن المعروف؟ فقیل له یا رسولالله و یکون ذلک؟ قال: نعم و شر من ذلک کیف بکم اذا راءیتم المعروف منکرا و المنکر معروفا؟» 1.
«بر شما چه خواهد گذشت هنگامی که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهی از منکر ننمائید؟ عرضه داشتند: یا رسولالله، آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آری و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانی که امر به منکر و از معروف نهی نمائید؟ باز عرضه داشتند: آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: آری بدتر از این. بر شما چه خواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببینید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».
ما در جامعه افراد و گروههائی را میبینیم که هماکنون مصداق این پیشبینی رسول اکرم(ص) هستند و نه تنها از معروف و نیکی دفاع و جلوی منکرات و زشتی را نمیگیرند، بلکه دقیقا در نظر آنان حق، ناحق و باطل، حق شمرده میشود و زیبائی را زشتی و زشتی را زیبائی میبینند و بر اثر آن که بینش و دید انسانی آنان بسته شده است، با چشم خودخواهی، انانیت و حیوانی مینگرند، طبعا نمیتوانند واقعیات را آنچنان که هست، ببینند.
اصولا دواعی مختلف و علل و عوامل گوناگون، محیط تربیتی، عادت، تلقین و تبلیغات سوء در دیدگاهها اثر میگذارند و شرائط متفاوت چهبسا دید و بیشن متفاوت به وجود میآورد.
روزی «عمار یاسر» با «مغیره بن شعبه» بحث میکردند، حضرت امام علی(ع)
رو به عمار کرده فرمود: او را واگذار. «فانه لم یاءخذ من الدین الا ما قار به من الدنیا. و علی عمد لبس علی نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطاته» 1.
«پس او(مغیره) چیزی از دین را نیاموخته جز آنچه که وی را به دنیایش برساند و عمدا امر را بر خود مشتبه کرده است تا شبهات (اموری که باطل و منکرند و به حق و معروف شباهت دارند) عذر و بهانه برای خطاها و لغزشهایش باشد».
علاوه بر علل و عوامل و دواعی، انسانهای چندچهره و بیتقوا و متزلزل نیز، همواره حقائق را وارونه جلوه میدهند، تا اعمال ناشایست خود را توجیه کنند، بنابراین در مورد حفظ قوانین الهی، از تغییر و تبدل و دگرگون ساختن معروف و منکر، باید بسیار هشیار بود و علما و دانشمندان بزرگوار و مسوول، این هشدار و اخطار را جدی تلقی کنند.
امام علی(ع) در این رابطه میفرمایند:
«فمن لم یعرف بقلبه معروفا و لم ینکر منکرا قلب فجعل اءعلاه اءسفله و اءسفله اءعلاه» 2.
پس کسی که در قلب خود معروفی را معروف نداند و منکری را انکار ننماید، دلش وارونه و دگرگون میشود. تا آنجا که بالای او به پائین آمده پائین او به بالا برمیگردد (وارونه تشخیص میدهد و حقائق را وارونه میبیند)».
با توجه به این نکات، ضرورت پاسداری و نگهبانی از قوانین الهی و مواظبت کامل برای جلوگیری از تغییر و تبدیلهای بدعتگونه، بر همگان محسوس خواهد بود.
1) مائده، 79.
1) مائده، 75.
2) مائده، 80.
3) مائده، 81.
4) توبه، 67.
5) توبه، آیات 71 و 112.
1) آل عمران، 114.
1) به کتابهای (الاحکام السلطانیه)، (معالمالقربه فی اءحکام الحسبه) از محمد بن محمد بن احمد قرنی(648 - 729) و (مسوولیت و نظارت مردم در حکومت اسلامی) از نگارنده مراجعه شود.
2) (مبسوط). در این باره به کتب فقهی مثل (دروس) از شهید اول و احیاء العلوم غزالی و کتب یادشده قبل مراجعه شود.
1) این موضوع از زمان خلافت عثمان آغاز و در حکومت معاویه و پس از آن به اوج رسید. به منابع تاریخی مراجعه شود.
1) وسائل الشیعه، ج6، ص 397.
1) نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه 397.
2) کلمه 367 نهج البلاغه فیض الاسلام.