اخلاق و اقتصاد؛ اسراف و تبذیر، یک آفت جهانی

پدیدآورداوود الهامی

نشریهدرس‌هایی از مکتب اسلام

شماره نشریه436

تاریخ انتشار1390/01/17

منبع مقاله

share 1298 بازدید
اخلاق و اقتصاد؛ اسراف و تبذیر، یک آفت جهانی

داود الهامی

«اسراف» به معنی وسیع کلمه هرگونه تجاوز از حد در کاری است که انسان انجام می‏دهد ولی غالبا این کلمه در مورد هزینه‏ها و خرجها گفته می‏شود و از قرآن به خوبی استفاده می‏شود که اسراف نقطه مقابل تنگ گرفتن و سختگیری است(1).
«تبذیر» در اصل از ماده «بذر» و به معنی پاشیدن دانه می‏آید، منتها این کلمه مخصوص مواردی است که انسان اموال خود را به صورت غیر منطقی و فساد، مصرف می‏کند و معادل آن در فارسی امروز «ریخت و پاش» و «ولخرجی» است و به تعبیر دیگر «تبذیر» آن است که مال در غیر موردش مصرف شود، هرچند کم باشد و اگر در موردش صرف شود «تبذیر» نیست هرچند زیاد باشد.
چنانکه امام صادق علیه‏السلام که در ذیل آیه «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیرا» در پاسخ سئوال کننده‏ای فرمود: «من انفق شیئا فی غیر طاعة الله فهو مبذّر و من انفق فی سبیل الله فهو مقتصد»(2).
کسی که در غیر راه اطاعت فرمان خدا مالی انفاق کند، تبذیر کننده است و کسی که در راه خدا انفاق کند، میانه‏رو است.
اگرچه با در نظر گرفتن این دو لغت «اسراف و تبذیر» ممکن است میان آنها تفاوتی باشد، ولی بسیار می‏شود که این دو کلمه درست در یک معنی به کار رود و حتی به عنوان تأکید پشت‏سر یکدیگر قرار می‏گیرند. چنانکه علی علیه‏السلام می‏فرماید:
«الا ان اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الآخرة و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله»(1).
آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن، تبذیر و اسراف است، ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه کند اما مسلما در آخرت پست و حقیر خواهد کرد در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد اما در پیشگاه خداوند موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.
امیرمؤمنان علی علیه‏السلام فرمود:
«من اشرف الشرف الکفّ عن التبذیر والسرف»(2) از بلندمرتبه‏ترین شرف یعنی بلندی مرتبه، باز ایستادن از اسراف و تبذیر است.
در اینجا «تبذیر» و «اسراف» هر دو به یک معنی است.
باز آن حضرت فرمود:
«علیک بترک‏التبذیر و الإسراف و التخلق بالعدل والإنصاف»(3)
تبذیر و اسراف را ترک کن و با خصلت عدل و انصاف متصف باش.
«تبذیر» و «اسراف» هر دو به یک معنی است و همچنین «عدل» و «انصاف».
غرض «اسراف» و «تبذیر» از نظر اسلام بسیار نکوهیده است و علاوه بر اینکه عیب بزرگی برای انسان به شمار می‏رود و بلای بزرگ اجتماعی است که باعث محرومیتهای انسانهای بی‏گناه می‏گردد. بدون شک نعمتها و مواهب موجود در کره زمین برای ساکنانش کافی است اما به شرط اینکه بیهوده به هدر داده نشوند و دور از هرگونه افراط و تفریط مورد بهره‏برداری قرار گیرند و گرنه این مواهب آن قدر فراوان و نامحدود نیست که با بهره‏گیری نادرست، آسیب نپذیرد. و ای بسا اسراف و تبذیر در منطقه‏ای از زمین باعث محرومیت منطقه دیگری شود و یا اسراف و تبذیر نسل امروز باعث محرومیت نسلهای آینده گردد.
آن روزی که ارقام و آمار، همچون امروز دست انسانها نبود و دانشمندان به این مسأله پی نبرده بودند که جمعیت بشر سریعتر از مواد غذائی زیاد می‏شود و در نتیجه برای آینده نگرانی روزافزون و سختی زندگی و فقر و فاقه دائمی پیش‏بینی نشده بود، اسلام هشدار داده که در بهره‏گیری از مواهب الهی در زمین، از اسراف و تبذیر خودداری کنند.
قرآن مجید در آیات زیادی شدیدا مسرفان را محکوم کرده است.
درجائی می‏گوید: «وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ المُسْرِفِینَ»(1)(اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست نمی‏دارد).
ودر مورد دیگر: اسرافکاران را اصحاب دوزخ می‏شمرد و می‏فرماید:
«وَ إِنَّ المُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ»(2) می‏کند:«وَ لا تُطِعُوا أَمْرَ المُسْرِفِینَ»(3) است:«مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ»(4) می‏شمرد: «إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذّابٌ»(5)
اسراف یک برنامه فرعونی شمرده شده است: «وَ اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الأَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ المُسْرِفِینَ»(6) علیهم‏السلام «وَ أَهْلَکْناَ المُسْرِفِینَ»(7)
«اِنَّ المُبَذِّرِینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطِین»(8)(تبذیر کنندگان برادران شیطانند).
بدون شک اسراف یکی از مذموم‏ترین اعمال از دیدگاه اسلام است و در آیات و روایات نکوهش فراوانی از آن شده است. در روایات دقت در مسأله اسراف و تبذیر تا آن حدی است که در حدیثی می‏خوانیم: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از راهی عبور می‏کرد یکی از یارانش به نام سعد مشغول وضوء گرفتن بود و آب زیاد می‏ریخت، فرمود: چرا اسراف می‏کنی ای سعد! عرض کرد: آیا در آب وضو نیز اسراف است؟ فرمود: نعم وان کنت علی نهر جار(آری هرچند در کنار نهر جاری باشی)(1).
ونیز از آن حضرت نقل شده است که روزی دستور داد رطب و خرمای تازه برای خوردن حاضران بیاورند، بعضی خرما را می‏خوردند و هسته آن را به دور می‏افکندند، فرمود: این کار را نکنید که این تبذیر است و خدا فساد را دوست نمی‏دارد(2).
امام صادق علیه‏السلام فرمود:
«ادنی الإسراف هراقة فضل الإناء و ابتذال ثوب الصون والقاء النوی»(3).
پائین‏ترین حد اسراف ریختن باقی مانده آب و بذل کردن لباس که مورد حاجت باشد، و انداختن هسته خرما.
غرض در دستورات اسلامی آن قدر روی نفی اسراف و تبذیر تأکید شده است که حتی از ریختن باقی‏مانده آب وضو واز دور افکندن هسته خرما نهی گردیده است.
جهان امروز به خاطر احساس مضیقه در پاره‏ای از مواد، سخت به این موضوع توجه دارد تا آنجا که از همه چیز از زباله‏ها و تفاله‏ها و فاضل‏آبها از تصفیه استفاده می‏کند چرا که احساس کرده‏اند که مواد موجود در طبیعت نامحدود نیست که به آسانی بتوان از آنها صرف‏نظر کرد باید از همه به صورت «دورانی» بهره‏گیری نمود.
با اینکه نعمتها و مواهب موجود در کره زمین برای ساکنان آن کافی است و لیکن گرسنگی یک پدیده جهانی بشمار می‏رود واکثریت ساکنان روی زمین از گرسنگی رنج می‏کشند.
دانشمندان می‏گویند گرسنگی به هیچ‏وجه امری نیست که طبیعت آن را به ما تحمیل کرده باشد، با مطالعه این پدیده در نواحی مختلف جهان به این واقعیت رسیده‏اند که به طور کلی عوامل و شرائط طبیعی نیستند که گروهها و اجتماعات انسانی را دچار قحطی و گرسنگی می‏سازند، بلکه مسئولیت این فاجعه به عهده برخی از شرائط فرهنگی است(4).
به این معنی مصیبت گرسنگی یک پدیده طبیعی و پیوند یافته با زندگی نیست و مانند مرگ یک حادثه اجتناب‏ناپذیر نمی‏باشد، بلکه گرسنگی یک نوع زخم و درد اجتماعی است که به دست خود انسان ایجاد شده است.
و عمدتا نتیجه اسرافکاریهائی است که ابرقدرتهای جنایتکار بر جهان بشریت تحمیل کرده‏اند پس کشورهای استعمارگر بانی اصلی گرسنگی و فقر جهانی است.
برای همین است که در اسلام از «اسراف» و «تبذیر» به شدت مذمت شده است.
علی علیه‏السلام فرمود:
«للمسرف ثلاث علامات: یأکل ما لیس له و یلبس ما لیس له و یشتری ما لیس له»(1)اسرافگر سه نشانه دارد: آنچه می‏خورد در خور وی نیست. لباسی پوشد که شایسته او نیست و کالائی می‏خرد که زیبنده وی نیست.
علی علیه‏السلام فرمود: «ما فوق الکفاف اسراف»(2) بالاتر از کفاف اسراف است.
یعنی هرکس موظف است از مال خود به اندازه «کفاف» خرج کند. کفاف قدری از مال را گویند که برای هزینه زندگی انسان و خانواده‏اش در حد اعتدال کفایت کند و خرج کردن بیش از آن اسراف است.
باز فرمود: «ویح المسرف ما ابعده عن صلاح نفسه و استدراک امره»(3)چه دور است اسراف کننده از تدارک نمودن زیان کار خود و از آنچه صلاح نفس او در آن است.
باز می‏فرماید: «سبب الفقر الإسراف»(4) سبب فقر و گرسنگی (جامعه) اسراف است.
باز می‏فرماید: «ذَر السّرف فان المسرف لا یحمد جوده و لا یرحم فقره»(5) اسراف کننده را واگذار زیرا جود و بخشش او پسندیده نیست و اگر به سبب اسراف فقیر گردد قابل ترحم نمی‏باشد.
آری امروز بشر فهمیده است که حتی در زوائد اموال خود نیز دقیق باشد اگر نان زیادی دارد به درد او نمی‏خورد به درد دیگران خواهد خورد و سیر شدن دیگران باز استفاده‏اش به او بر می‏گردد.
البته اینها از نظر مسلمانان مسائل دست و پا افتاده‏ای است که در اسلام بیش از هزار و چهار صد سال قبل مورد توجه قرار گرفته است و هر مسلمان معمولی می‏داند اسراف مال و زیرپا ریختن برکت خداگناه دارد و درباره گرامی داشتن نان و نهی از بی‏حرمتی آن روایات فراوانی وارد شده است(1).
طبق منطق قرآن خداوند به زمین برکت داد تا قوت تمام مردم روی زمین در چهار نوبت سال به طور یکسان برآورده شود(2) درحالی که هزاران نفر در کشورهای مختلف جهان درنتیجه مصرف بی‏رویه مواد غذائی و افراط در آن به افزایش کلسترول، چربی و قند مبتلا شده و در اثر بیماری زودرس قلب و عروق و سرطان در می‏گذرند و درنتیجه همین اسراف و تبذیر در مواد غذائی، میلیونها انسان در دنیا با گرسنگی دست به گریبان بوده و روزانه هزاران نفر از بی‏غذائی تلف می‏شوند.
به موجب آماری که نقل شده، تعداد فقرا در جهان 3/1 میلیارد نفر تخمین شده که اغلب آنها در آسیا و آفریقا زندگی می‏کنند، هر سال 12 میلیارد نفر کودک از گرسنگی یا بیماری می‏میرند.
آمارها نشان داده است که شکاف اجتماعی نه تنها در سطح جهانی، بلکه در یک کشور بسیار وسیع است در یک قطب ثروت انباشته‏تر می‏شود و در قطب دیگر فقر به صورت دلخراش گسترده‏تر می‏گردد و این موضوع عصیان و پرخاش را در جامعه به وجود می‏آورد و نمی‏توان آن را نادیده گرفت به ویژه اگر ثابت شود که این ثروتها نامشروع است و انباشته شدن آنها به زیان دیگران است همه اینها در ارزشها، اخلاق، شیوه‏های رفتار اجتماعی و چه بسا در فرهنگ و معیارهای سنجش ارزشها، اثر منفی می‏گذارد.
یکی از دانشمندان غرب در کتاب ارزشمند خود «انسان گرسنه» می‏نویسد:
«اگر نقشه جهانی گرسنگی را مورد مطالعه قرار دهیم، و اگر عواملی را که موجب پیدایش و بروز آن در نواحی گوناگون هستند تجزیه و تحلیل کنیم، به وضوح در می‏یابیم که گرسنگی دسته‏جمعی یک پدیده اجتماعی است که به طور کلی پیدایش آن نتیجه استفاده نادرست از امکانات و منابع طبیعی یا به دنبال توزیع غلط آن مواد خوراکی است که به این ترتیب به دست می‏آید با در نظر گرفتن حقائق آشکاری که ما ذکر کرده‏ایم دیگر ممکن نیست بتوان قبول کرد که گرسنگی یک پدیده طبیعی باشد، زیرا مسلم است که علل آن بیشتر ناشی از عوامل اقتصادی است. ونه از عوامل طبیعی حقیقی که پنهان کردن آن دشوار است اینکه در جهان به اندازه کافی منابع طبیعی وجود دارد برای اینکه جمیع اجتماعات بشری بتوانند از یک تغذیه شایسته و مناسب برخوردار باشند، و اگر امروز هنوز بسیاری از «مهمانان زمین» نمی‏توانند از این خوان نعمت بهره‏مند باشند از آن روست که کلیه تمدنها واز جمله تمدن ما نیز براساس نهایت نابرابری اقتصادی پی‏ریزی واستوار شده است(1).
جالب اینجاست که قرنها پیش از آنکه کتاب «انسان گرسنه» نوشته شود، و «علم» به کشف مسأله گرسنگی بپردازد، و به قول بعضیها صدها سال پیش از آنکه «جان بویدار» لرد انگلیسی، شکایت سردهد که در «عالم سیاست» هیچ‏گاه مسأله گرسنگی بینوایان مورد توجه ارباب قدرت قرار نگرفته است، آشکارا می‏بینیم که «مسأله گرسنگی» در صفحات «نهج‏البلاغه» همواره موج می‏زند و اساسی‏ترین کوشش و «رنج راستین علی» پیشرو صمیمی‏ترین پیشوایان سوسیالیستی که تاکنون تاریخ سیاست جهان بر اریکه زمامداری عملی به خود دیده است «سیر کردن گرسنگان» و ایجاد تفاهم در حکمرانان و طبقات توانگر، نسبت به رنجهای توان‏فرسای آنان است.
امیرمؤمنان علی علیه‏السلام خوراک و پوشاک و آسایش را، بر خود تحریم می‏کند، تا مبادا لحظه‏ای از درد توده‏ها، از رنج اکثریت همنوعان خود، غافل ماند(2).

یک دستور مهم بهداشتی و اقتصادی

مضمون آیه شریفه: «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» (بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید). گرچه بسیار ساده به نظر می‏رسد، اما امروز ثابت شده است که یکی از مهمترین دستورات بهداشتی همین است، زیرا طبق تحقیقات دانشمندان سرچشمه بسیاری از بیماریها، غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن باقی می‏ماند، این مواد اضافی هم بار سنگینی است بر قلب و عروق و سایر دستگاههای بدن، و هم منبع آماده‏ای است برای انواع عفونتها و بیماریها، لذا برای درمان بسیاری از بیماریها، نخستین گام همین است که این مواد مزاحم که در حقیقت زباله‏های تن انسان هستند، سوخته شوند و پاکسازی جسم عملی گردد.
عامل اصلی تشکیل این مواد مزاحم، اسراف و زیاده‏روی در تغذیه و به اصطلاح «پرخوری» است و راهی برای جلوگیری از آن جز رعایت اعتدال در غذا نیست.
امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید:
«لو ان الناس قصدوا فی الطعام لاعتدلت ابدانهم»(1) (اگر مردم در طعام میانه‏روی کنند بدنهای آنها اعتدال پیدا می‏کند).
مرحوم طبرسی در تفسیر شریف «مجمع البیان» مطلب جالبی نقل کرده که «هارون‏الرشید» طبیبی مسیحی داشت که مهارت او در طب معروف بود، روزی این طبیب به یکی از دانشمندان اسلامی گفت: من در کتاب شما چیزی از طب نمی‏یابم، درحالی که دانش مفید بر دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان. او در پاسخش چنین گفت: خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَ لا تُسْرفُوا» (بخورید و بیاشامید واسراف نکنید) و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است: «المعدة بیت کل داءٍ و الحمیة رأس کل دواء واعط کل بدن ما عودته»(معده خانه بیماریهاست و امساک سرآمد همه داروهاست و آنچه بدنت را عادت داده‏ای(از عادت صحیح و مناسب) آن را دریغ مدار).
طبیب مسیحی هنگامی که این سخن را شنید گفت: «ما ترک کتابکم ولا نبیکم لجالینوس طبا»! قرآن شما و پیامبرتان برای جالینوس (طبیب معروف) طبی باقی نگذارده است(2).

پی نوشت ها:

1) سوره فرقان، آیه 67.
2) بنا بن نقل تفسیر صافی در ذیل آیه 29 سوره اسراء.
1) نهج البلاغه، خطبه 126.
2) غرر و در رآمدی، ج6، ص 42.
3) غرر و درر آمدی، ج4، ص 293.
1) انعام، آیه 141 - اعراف، آیه 31.
2) غافر، آیه 43.
3) شعراء، آیه 151.
4) ذاریات، آیه 43.
5) غافر، آیه 28.
6) یونس، آیه 83.
7) انبیاء، آیه 9.
8) اسراء، آیه 29.
1) بنقل تفسیر صافی، ذیل آیه 29 سوره اسراء، - و عین این مطلب از امام صادق علیه‏السلام نیز نقل شده است(تفسیر عیاشی، ج2، ص 288).
2) همان مدرک.
3) مکارم الأخلاق، ص 118 - بحار، ج75، ص 303.
4) انسان گرسنه، ترجمه منیر جزنی(مهران) ص 65 چاپ امیر کبیر.
1) خصال صدوق، ج1، ص 47، حدیث شماره 257 - وسائل الشیعة، ج12، ص 401.
2) غرر و درر آمدی، ج6، ص 2712، شماره 9465.
3) غرر و درر آمدی، ج6، ص 2888.
4) غرر و درر، ج4، ص 1652.
5) غرر و درر، ج4، ص 1568.
1) وسائل، ج1، ص 255 - سفینة‏البحار، ج1، ص 375 کلمه «خبز».
2) سوره فصّلت، آیه 10.
1) ژوزونه دوکاسترو، ژپوپلیتیک گرسنگی انسان گرسنه، ص 404 ترجمه منیر جزنی(مهران) چاپ امیرکبیر.
2) دکتر صاحب الزمانی، دیپاچه‏ای بر رهبری، ص329.
1) وسائل الشیعه، ج16، ص 406.
2) بنا به نقل تفسیر نمونه، ج6، ص 153 و 154.

مقالات مشابه

اسراف، عوامل و راهکارهای مبارزه با آن

نام نشریهسفیر

نام نویسندهمحمدحسین حسینی

بهداشت روانی اقتصادی در اجتماع از منظر قرآن و حدیث

نام نشریهدانشگاه علوم پزشکی اراک

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی, مصطفی احمدی‎فر, موسی احمدیان

آثار تخریبی اسراف و تبذیر

نام نشریهمبلغان

نام نویسندهمحمد سبحانی

ولخرجي و تبذير دام شيطاني

نام نویسندهعلی سبحانی

اسراف و صرفه جويي در فرهنگ اسلامي

نام نویسندهحامد علی‌اکبرزاده

رابطه اشرافيت و اسرافكاري

نام نویسندهحسین ابراهیمی

اسراف و تبذير در قرآن و سنت

نام نشریهصحیفه مبین

نام نویسندهمحمدرضا عطایی