طلیعه سور در کلام وحی

پدیدآوراسماعیل نساجی زواره

نشریهدرس‌هایی از مکتب اسلام

شماره نشریه488

تاریخ انتشار1390/01/15

منبع مقاله

share 1151 بازدید
طلیعه سور در کلام وحی

اسماعیل نساجی زواره

خداوند با آغاز کتاب وحی، و سایر سوره‏های قرآن، این ادب دینی را به بندگانش یاد داده که هرکار و عملی را با نام او آغاز و شروع کنند تا کارها رنگ الهی پیدا کند.
«بسم اللّه الرحمن الرحیم» تنها ره‏آورد پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیست، بلکه از طلیعه نامه حضرت سلیمان علیه‏السلام به ملکه سباء بر می‏آید که قبل از اسلام نیز، سایر پیامبران کارها و مکتوبات خود را با «بسم الله» آغاز می‏کردند. حضرت سلیمان علیه‏السلام در نامه خود که به ملکه شهر سبأ می‏نویسد، آن را با نام خدا شروع می‏کند و ملکه برای بزرگان سرزمینش نقل می‏کند که نامه‏ای از حضرت سلیمان علیه‏السلام رسیده است(1). «اِنَّهُ مِنْ سُلیمانَ وَ اِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرّحْمنِ الرَّحِیمِ»(2). و باز می‏بینیم حضرت نوح علیه‏السلام در آن طوفان عجیب، هنگام سوار شدن به کشتی که روی امواج کوه پیکر آب در حرکت بود، برای رسیدن به نجات و پیروزی کامل به یاران خود دستور می‏دهد: «هنگام حرکت و زمان توقّف کشتی، نام خدا را بر زبان جاری سازند». و مشاهده می‏کنیم که در پایان با موفقیّت تمام پیاده شدند و از خطر گذشتند(1). چنانکه قرآن می‏گوید به نوح علیه‏السلام گفته شد: «ای نوح از کشتی فرود آی که سلام و برکات ما بر تو و همراهانت...».
«یا نُوحُ أهْبِطْ بِسَلامٍ مِنّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ وَ عَلی اُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ...»(2). و از روایات اهل‏بیت: استفاده می‏شود که همه کتب آسمانی با مضمون این سخن آغاز شدهاست: «هیچ کتابی خداوند از آسمان فرو نفرستاده است مگر این که اولش بسم‏اللّه باشد». «ما اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السّماء کتابا اِلاّ و فاتِحتُهُ بسم اللّه الرّحمنِ الرحیم». و این سیره مشترک همه پیامبران الهی بوده است؛ زیرا مهمترین خط حاکم بر رسالت همه پیامبران الهی دعوت به سوی خدا بوده است(3)

اشتراک لفظی و اختلاف معنوی

نزول مکرّر آیه «بسم اللّه...» نشانه اختلاف معنا و تفسیر آن در هر سوره است. این آیه در سراسر قرآن کریم، اگر چه از نظر لفظی و ظاهری یکسان است، امّا از نظر معنوی و تفسیری گوناگون است. اختلاف معنوی و اشتراک لفظی این آیات از آن رو است که بسم‏اللّه هر سوره، جزئی از آن سوره و با محتوای آن هماهنگ و به منزله عنوان و تابلوی آن سوره است و چون مضامین و معارف سوره‏های قرآن با یکدیگر متفاوت است، معنای «بسم‏اللّه...» در سوره‏ها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجه‏ای از درجات و شأنی از شؤون الوهیّت خدای سبحان و رحمانیّت و رحیمیّت او را بازگو می‏کند و از این جهت همانند اسمای خداوند در پایان آیات است که با محتوای آیات هماهنگ و به منزله برهانی بر محتوای آن است. بر این اساس، اگر محتوای سوره‏ای به خوبی بیان و روشن شود، تفسیر «بسم الله...» آن سوره نیز روشن خواهد شد(4).
به همین دلیل از نظر فقهی باید در نماز «بسم الله...» به قصد همان سوره‏ای باشد که نمازگزار قصد تلاوت آن را دارد و در صورت عدول نمازگزار از سوره‏ای به سوره دیگر باید «بسم الله...» را به قصد سوره جدید تکرار کند و گرنه نماز اشکال پیدا می‏کند(1).

مفاهیم و محتوای آیه

سه اسم از اسمای حُسنای خداوند سبحان در این آیه کریمه آمده است که به ترتیب عبارت است از:
الف. اللّه: برترین نام از نام‏های ذات مقدس است که مستجمع صفات کمالیّه است. این نام مبارک که از آن به عنوان «لفظ جلاله» یاد می‏شود و 2697 بار در قرآن به کار رفته است، در اصل «اِلإله» بوده و همزه دوم آن بر اثر کثرت استعمال حذف شده و به صورت «اللّه» در آمده است و تفاوت آن با «اِله» این است که لفظ «اِله» بر هر معبودی اطلاق می‏شود؛ حق باشد یا باطل. امّا لفظ «اللّه» مختص ذات مقدس خداوند است که جامع همه صفات جلالی و جمالی است و جز بر او؛ بر هیچ موجود دیگری اطلاق نمی‏شود و از این رو موصوف همه اسمای حسنای خداوند قرار می‏گیرد ولی خود، صفت هیچ اسمی واقع نمی‏شود و بر این اساس گفته می‏شود: «اللّه اسم ذات و دیگر اسم‏های خداوند صفات اوست»(2).
ب. الرحمن و الرحیم: دو صفت از صفات علیای خداوند سبحان است که از «رحمت» مشتق شده است. فرهنگ‏های لغت برای واژه «رحمت» معانی فراوانی مانند: رقّت، رأفت، لطف، رفق، عطوفت، حُبّ، شفقت و دلسوزی ذکر کرده‏اند؛ در حالی که اوّلاً اینها مراحل پیشین رحمت است نه خود آن؛ زیرا با مشاهده صحنه‏های رقّت‏آور، ابتدا در قلب انسان رقت، لطف، عطوفت، دلسوزی، محبت و سپس رحمت پدید می‏آید، ثانیا آنچه گفته شد، ویژگی مصداقی از مصادیق رحمت است که در آدمی حادث می‏گردد؛ امّا رحمتی که مخصوص ذات اقدس خداوند است، این ویژگی را ندارد؛ زیرا خداوند از هر گونه انفعال و تأثر منزّه است(3)؛ چنانکه امیرالمؤمنین علیه‏السلام می‏فرمایند: «خداوند؛ رحیمی است که به رحمت موصوف نمی‏شود». «رحیمٌ لا یوصَفُ بِالرِّقَّةِ»(1).
بنابراین معنای جامع رحمت همان اعطاء و افاضه برای رفع حاجت نیازمندان است.
دو واژه «الرحمن» و «الرحیم» که در ماده مشترک است، بر اثر تفاوت در هیأت و ساختار لفظی، دارای دو معنای مختلف است(2).
کلمه «الرحمن» صیغه مبالغه است که بر کثرت و بسیاری رحمت دلالت می‏کند و کلمه «الرحیم» صفت مشبهه است که ثبات و بقا و دوام را می‏رساند؛ پس خدای رحمان معنایش خدای «کثیرالرحمة» و معنای رحیم خدای «دائم‏الرحمة» است(3) که اولی رحمت فراگیر، مطلق و بی‏مقابل است که همه چیز و همه کس را شامل می‏شود و چنین رحمتی در برابر غضب نیست، بلکه غضب از مصادیق آن است و در سایر آیات قرآن، به عنوان رحمت عام مطرح شده است. و دومی رحمت ویژه، متناهی و خاص الهی است که مخصوص مؤمنان است و این رحمت در برابر غضب و سخط اوست. و در سایر آیات به عنوان رحمت خاص مطرح شده است و توفیق یاری دین و فراگیری معارف و انجام دادن عمل صالح در دنیا و رسیدن به بهشت و رضوان الهی در آخرت از مظاهر بارز آن است(4).

برکات آیه

هرکار بزرگ یا کوچک که با نام خداوند شروع شود نه تنها به ثمر می‏رسد، بلکه مورد برکت نیز قرار گرفته و بیش از مقدار انتظار نتیجه می‏دهد. حضرت امام محمد باقر علیه‏السلام فرموده‏اند: «سزاوار است که هرکار بزرگ یا کوچک با (بسم الله الرحمن الرحیم) آغاز شود تا خیر و برکت در آن پایدار بماند».
«... و ینبغی الاءتیانُ بِها«بسم اللّه...» عِندَ افتتاحِ کُلَّ امرٍ عظیمٍ اَوْ صَغیرٍ لِیُبارَکَ فیه)(1). همچنین از برخی احادیث دیگر چنین بر می‏آید که مشغول شدن به قرائت «بسم‏الله...» مایه نجات است، اگر چه به عنوان شروع در کاری نباشد؛ مانند آنچه از حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله روایت شده که آن حضرت فرمودند: «هر کسی بخواهد که حق تعالی او را از زبانیه(2) دوزخ نجات دهد، باید به قرائت «بسم الله...» مشغول شود؛ زیرا که آن نوزده حرف است، تا حق تعالی هر حرف از آن را سِرّی قرار دهد از جهت دفع هر یک از زبانیه‏ها(3).

احکام تلاوت «بسم الله...» در قرائت قرآن

خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز سوره‏های قرآن واجب و هنگام ابتدا به آیات میان سوره‏ها، مستحب است؛ به‏ویژه هنگامی که آیه با نام پروردگار آغاز گردد و یا آیه در شرح نعمات الهی، اوصاف مؤمنین، پاداش، بهشت و... باشد. و چنانچه آیه با نام شیطان، کفّار، منافقین، مشرکین، کیفر، جهنّم و... باشد، بهتر است خواندن آن ترک شود. همچنین تلاوت آن در آغاز سوره «توبه» ممنوع است؛ زیرا این سوره با برائت از کفّار و مشرکین شروع شده است و این موضوع با رحمت خداوند سازگاری ندارد؛ امّا در ابتدا به آیات میانی این سوره بلامانع است هرچند که بهتر است در میان آیات این سوره هم ترک گردد.
هرگاه بخوانیم هنگام تلاوت آیاتی از قرآن، جای دیگری از کلام‏الله مجید را بخوانیم، بدین صورت عمل می‏کنیم:
1. در صورتی که قسمت دوم، آیاتی از بقیه همان سوره و یا اواسط سوره‏های بعد از آن باشد، خواندن «بسم الله...» مستحب است؛ مگر اینکه قسمت بعدی، ابتدای یک سوره باشد که در این صورت ذکر آن در آغاز هر سوره واجب است.
2. اگر قسمت دوم تلاوت ما، از آیات قبلی همان سوره باشد که تا آن لحظه نخوانده‏ایم و یا از سوره‏های قبل از آن باشد، قسمت دوم را نیز باید با «بسم الله...» شروع کنیم و خواندن آن امری است واجب(1).

دافع شیطان

امام صادق علیه‏السلام از قول پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل می‏کند که فرمودند:
«هنگامی که مردم سفره غذا را می‏گسترانند، چهار هزار فرشته به دور آن جمع می‏شوند؛ اگر بنده (بسم اللّه الرحمن الرحیم) گفت، فرشتگان می‏گویند: خدا بر شما و بر غذایتان برکت فرستد و به شیطان خطاب می‏کنند که ای فاسق بیرون رو، و اگر (بسم الله...) نگفتند، فرشتگان به شیطان می‏گویند: بیا ای فاسق و با این‏ها غذا بخور. و چون بعد از غذا سفره جمع شد و یادی از خدا نشد، فرشتگان می‏گویند: مردی که خدا به ایشان نعمت ارزانی داشته، پروردگارشان را فراموش کرده‏اند»(2).
یکی از عواملی که می‏تواند هم در جهت پیش‏گیری و هم برای درمان جان آدمی بسیار مفید و مؤثر باشد، این است که انسان خود را به گفتن ذکر «بسم الله...» مشغول کند؛ زیرا این جمله شریفه یکی از بزرگترین مصادیق ذکر خداست و درصورتی که بر آن مداومت شود و هیچ گاه فراموش نگردد، این پند و درس عمیق را به انسان آگاه می‏دهد که کاری که با نام خدا، آن ذات پاک و مقدس آغاز شود، نباید با آلودگی و وساوس شیطانی و خواطر نفسانی همراه باشد و نیز به او القا می‏شود که استعانت فقط به درگاه خداوند متعال شایسته است و در هیچ امری غیر حق را دخیل نمی‏کند و طبیعی است که وقتی انسان این چنین عمل کند، دیگر جایی برای وسوسه‏های شیطان لعین باقی نمی‏ماند مگر اینکه «بسم الله...» لقلقه زبانی بوده باشد.

پی نوشت ها:

1. تفسیرنمونه: ج1، ص7.
2. نمل: 30.
1. مأخذ قبل: ص6 - 7.
2. هود: 48.
3. جوادی آملی، تسنیم، ج1، ص298.
4. همان: ص289 - 291.
1. همان: ص292.
2. همان: ص279 - 280.
3. همان: ص280.
1. نهج‏البلاغه: صبحی صالح، خطبه 179.
2. تسنیم: ج1، ص281.
3. المیزان: ج1، ص33.
4. مأخذ قبل: ص292 - 293.
1. تفسیر صافی: ج1، ص70.
2. مراد از زبانیه مأموران آتش جهنّم است و شاید از این جهت زبانیه گفته شده که انسان‏ها را به آتش پرتاب می‏کند این لفظ یک بار در قرآن (سوره علق، آیه 18) آمده است: (قاموس قرآن، ج3، ص156.
3. تسنیم: ج1، ص319.
1. حلیة‏القرآن(2)، سید محسن موسوی، ص142 - 143.
2. فروع کافی: ج6، ص292.

مقالات مشابه

ارزیابی دیدگاه مفسران درباره معناشناسی «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ طه

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدمحمد موسوی مقدم, فتح‌الله نجارزادگان, شیما محمود‌پور

نقش سیاق در تفسیر آیة تبلیغ

نام نشریهسراج منیر

نام نویسندهعباس اسماعیلی‌زاده, محبوبه غلامی

بررسي ديدگاه تفسيري علامه طباطبايي در تفسير آيه تبيان

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهعلی نصیری, سیدمصطفی مناقب, سیدکریم خوب‌بین خوش‌نظر

بررسي برداشت‌هاي تفسيري علامه‌طباطبايي درباره آيات مربوط به لوح محفوظ

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدمرتضی حسینی شاهرودی, محمدعلی وطن‌دوست

بررسي آیات استثنايي سوره هاي انعام و اسراء

نام نشریهحسنا

نام نویسندهقاسم بستانی, مینا شمخی, نصره باجی