قانون رهگشای تزاحم منافع بشری بوده و هست، خصوصا که اگر قانون از نوع بهترینها، یعنی کتاب دینی قرآن باشد. امام خمینی (ره)، بر آن است که فرهنگ پایبندی بر قانون الهی، موجب سیادت و کمال مسلمین است و تخلف از آن به جهت عدم تزکیه انسانها، سبب اختلاف و شکست مسلمین شده است. در این مقاله به تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) در خصوص منزلت قانون و پایبندی بر آن، و مستندات قرآنی آن پرداختهایم.
قانون، فرهنگ نظم، تعالی و کمال، تخلف.
امام خمینی (ره)، برترین شخصیت قرن بیستم اندیشههای بلند و متعالی انسانی دارد. شخصیتی که با توکل بر خدا، رژیم سلطنتی را ویران کرد و در عصر غیبت در کشور ایران حکومت اسلامی را بنیان نهاد و شعاع آن جهان اسلام را نیز فرا گرفت. ایشان نهادهای قانونیِ نظام جمهوری اسلامی را سامان دادند و زمینههای تعالی فرهنگ و تمدن دینی را فراهم آوردند و از این رهگذر راه معرفت الهی را برای بشر امروزی نمایان کردند. اکنون میبایست محققان و پژوهشگران دینی اندیشههای تابناک و قرآنی ایشان را در خصوص فرهنگ قانون و قانونمندی بررسی و مستندات آن را بیان کنند.
حضرت امام (ره)، تشکیل حکومت اسلامی را ضروری و موجب اصلاح جامعه و رسیدن به رشد و کمال و سعادت انسان میداند و لذا خداوند متعال، در کنار نزول قرآن و احکام شرع، حکومت و دستگاه اجرا و اداره آن را معین کرده است. پیامبر اسلام (ص) هم افزون بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر آن، تشکیلات اجرایی و نظامات سیاسی آن را نهادینه نموده است. ازنظر امام خمینی (ره)، فلسفه حکومت، برای فراهم آوردن زمینههای اجرایی قانون است و این امری فراگیر در تمامی نظامات و فرهنگهای اجتماعی است، زیرا قانونگذاری به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمیکند و پس از تشریع قانون، بایستی مجریان آگاه، بسترهای اجرایی آن را فراهم آورند و این مهم مختص به زمان و مکان خاصی نیست و در این زمینه میفرماید:
به ضرورت شرع و عقل آنچه در دوره حیات رسول اکرم (ص) و زمان امیرالمؤمنین (ع) لازم بوده، یعنی حکومت و دستگاه اجرا و اداره پس از ایشان و در زمان ما نیز لازم است (خمینی [بیتا]: 26).
با مطالعه کلام و گفتار امام خمینی (ره)، میتوان گفت که ایشان در مورد منزلتِ قانون، کاملترین کتاب قانون، فرهنگِ پایبندی به آن، آثار و پیامدهای عمل بر آن، به مباحث ذیل توجه میکنند:
از منظر امام خمینی (ره) قرآن برترین و کاملترین کتاب قانون و حاوی همه نیازهای بشر است و مشتمل بر همه چیز است؛ زیرا قرآن،کتاب انسانسازی است و در جهت بیانِ راه و روش تربیت و تعلیم انسان در آن از هیچ امری دریغ نشده و به تبیین آنها پرداخته شده است؛ همانطور که در قرآن کریم آمده است: و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکلّ شیء (نحل: 89)، یعنی ما این کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است.
عبارت تبیانا لکلّ شیء ، یعنی، تبیانِ همه چیز که نشاندهنده آن است که قرآن متضمن همه مطالب و برترین کتاب قانون است و روشن است که تبیان بودن قرآن برای همه چیز، میباید با توجه به هدف نزول آن باشد که همان «تربیت و گسترش انسانسازی» است. از این جهت در قرآن برای رسیدن به آن هدفِ مقدس، تمام تمهیدات ضروری برای پیمودن این مسیر، بیان شده است. مفسّر معاصر مرحوم علامه محمدحسین طباطبائی در باب این آیه شریفه میفرماید:
تبیان، همان بیان است و هنگامی که قرآن، کتاب هدایت است، پس مقصود از تبیان بودن آن برای همه چیز، آن است که هرچه را در مسیر هدایت انسان بوده است، بدان پرداخته و آن را بیان داشته، مانند، معارفِ حقیقی مربوط به مبدأ و معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهیه، قصص و مواعظ (طباطبائی 1393 : ج 12، 324).
از اینرو، در نگاه امام خمینی (ره)، قرآن غنیترین کتاب قانون است، قانونی که صرفا منشأ الهی دارد و لذا از هرگونه تغییر و آسیبی، مصون مانده است (خمینی 1377 : 72) . اعتبار و حجیت قرآن، در الهی بودن آن است؛ و بدین جهت قرآن سفره گستردهای برای هدایت همه انسانهاست، از شرق تا غرب، از گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، کتابی که تمام افراد بشر میتوانند از آن بهرهمند شوند. لذا، تنها هدایتیافتگان از این سفره پربرکت، راه سعادت را درمییابند و آنان که از این کتاب گرانسنگ، خود را دور نگه داشتهاند، سرنوشتی تاریک، برای خویش، ترسیم کردهاند. امام خمینی (ره)، قرآن را نور هدایت میداند و برای آنان که از این نور الهی بهرهای نبردهاند و در ظلمتخانه به سر میبرند، تأسف میخورد و در این مورد میفرماید:
ای قرآن! ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دلهای ما و باز کردن گوش و چشم ما فرستاد. تو نور هدایت و راهنمای سعادت ما هستی، تو ما را از منزل حیوانی میخواهی به اوج انسانی برسانی... أسفا که قانونهای تو در جهان عملی نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و
درندگان که خود را متمدنین جهان میدانند، رشک برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید (خمینی 1364 : ج 21، 324).
حضرت امام خمینی (ره) با توجه به اینکه قرآن را برترین کتاب قانون میداند، معتقد است که تمامی قوانین حکومتها در صورتی که متخذ از قرآن باشد، ارزشمند است و میباید بر آنها پایبند بود. از نظرگاه امام، قانون اساسی و تمامی قوانینی که ناشی از احکام اسلام باشد، اعتبار و ارزش دارد و بر همه مسلمانان واجب است که در عمل به آن و رعایت آن کوشا و جدّی باشند. از اینرو، امام پایبندی به قانون اسلام را امری ضروری و آن را وظیفهای الهی میداند؛ و: خود به منزله اسوه، التزام عملی به قانون داشت و معتقد بود در حکومت اسلامی، همه باید پایبند به قانون اسلام باشند:
ما هیچ حکومتی را جز حکومت اللّه نمیتوانیم بپذیریم و هیچ دستگاهی را که برخلاف قوانین اسلام باشد، نمیتوانیم بپذیریم و هیچ رأی را که برخلاف رأی اسلام باشد، نمیتوانیم بپذیریم. ما تابع قانون اسلام هستیم (خمینی 1364: ج 7، 202).
حضرت امام (ره) علّت پایبندی به قانون در حکومت اسلامی را، در آن میدانستند که قوانین اسلامی متخّذ، از وحی آسمانی، اعم از قرآن و حدیث است که از سوی خالق انسان نازل شده که او و کلامش، برتر و در مرتبه علیاست. لذا خداوند در قرآن میفرماید: کلمة اللّه هی العلیا (توبه: 40)، یعنی سخن خدا، بالا و پیروز است. مفسر گرانقدر، طبرسی در باب این آیه شریفه میفرماید: مقصود از کلمه اللّه، همان توحید است (طبرسی 1368: ج 5، 48)، در آیه مذکور مقصود از «کلمه توحید» در برابر «کلمه شرک»، همان یگانهپرستی است که منشأ و آغاز تمامی احکام اسلام است.
حضرت امام (ره)، ضعف، سستی و رکود مسلمانان در جهان کنونی بهویژه در برابرقدرتهای استکباری را در آن میداند که به قانون و احکام اسلامی در همه کشورهای اسلامی عمل نمیشود. و معتقد است که اگر مسلمانان عالَم، بر احکام قرآن و حکومت اسلامی عمل کنند، سیادت آنان قطعی خواهد شد. اگر امروز جامعه اسلامی یا حتی اشخاص حرمتی ندارند و از سیادت بیبهرهاند، حاصل عمل نکردن آنها به قانون و مقررات اسلامی و سستی آنان در عمل به قوانین قرآن است، چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: و أطیعوا اللهَ و رسولَه و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهَبَ ریحُکُم (انفال: 46) اطاعت فرمان خدا و پیامبرش را بنمایید و نزاع و کشمکش مکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود.
ایشان خطاب به یکی از حاکمان اسلامی میفرماید:
اسلام امروز مهجور است، احکام قرآن مهجور است. قرآن باید در تمام شؤون زندگی ما حاضر باشد. قرآن وقتی میفرماید: و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا (آلعمران: 103) و میفرماید: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال: 46) اینطور احکام مترقّی سیاسی، که اگر بدان عمل شود، سیادت عالم، مال شماست (خمینی 1364: ج 16، 39).
و در مورد دیگری میفرماید:
دوری دُول اسلامی از قرآن کریم، ملت اسلام را با این وضع سیاهِ نکبتبار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی را دستخوش سیاست سازشکاران قرار داده است (همان: ج 1، ص 186).
حضرت امام (ره) در بیان علّت تخلّف از قانون، میگوید که اگر در حکومت اسلامی، افراد اهل تزکیه نباشند و خود را ملتزم به رعایت قانون ندانند، طغیان و سرکشی و تخلّف از قانون در جامعه پدید میآید؛ هر فردی خود را محور خواهد دانست و براساس تمایلات خویش، عمل خواهد کرد و متخلّفان از قانون، دست به طغیان میزنند و خود را در ورطه هلاکت میاندازند؛ امّا انسانی که اهل تزکیه باشد و خود را مکلّف به رعایت قانون بداند، بر خود اجازه نمیدهد، در برابر قانون تخلّف و سرکشی و مقاومت کند و همواره بر رعایت قانون پایبند است، گرچه که به ظاهر، اجرای قانون برآنان خوش و سودمند نباشد. لذا امام خمینی به این آیه شریفه استشهاد میکند کلاّ إنّ الانسان لیطغی، أن رآه استغنی (علق: 7-6) یعنی، به یقین انسان طغیان میکند از اینکه خود را بینیاز ببیند. علامه طبرسی در باب این آیه شریفه میفرماید: مقصود آن است که انسان نسبت به حدود و قوانینی که خداوند برای او معین کرده، بیاعتنا باشد و از حدّ خویش تجاوز کند و کسی، بر چنین طغیانی تن میدهد که خود را، بینیاز از خداوند بداند (طبرسی 1368 :ج 10، 782).
امام خمینی (ره) «نفس امّاره» را زمینهساز طغیان بشر میداند که او را بهسوی بدیها و تخلّف از قانون الهی، سوق میدهد و آن را حاصل عدم تزکیه بشر میداند و میفرماید:
همه اختلافاتی که در بشر هست برای این است که تزکیه نشده است. غایت بعثت این است که تزکیه کند مردم را، تا به واسطه تزکیه، هم تعلّم حکمت کند و هم تعلّم قرآن، اگر (انسان) چنان تزکیه بشود، طغیان پیش نمیآید. اختلافات (بیقانونیها) که در بین بشر هست، ریشهاش، این طغیانی است که در نفسهاست (خمینی 1364: ج 14، 254).
حضرت امام (ره) معتقد است، در هر جامعهای، نظم و قانون، و فرهنگ عمل بدان، سنگ زیربنای آن جامعه، شمرده شده است. قانون محور توافق و همدلی است؛ پیروزی و موفقیت هر ملتی در سایه توجه به قانون است وگرنه هر کسی که به قانون تن در ندهد، دچار اختلاف میشود و در نهایت موجب شکست او خواهد شد؛ از اینرو، چه در حال و چه در گذشته، در هر کشور اسلامی، در هر شکستی که برای آنان اتفاق افتاده، میتوان سایه شوم بینظمی و بیقانونی را دید.
در جنگهای صدر اسلام در هر مورد که مسلمانان گوش به فرمان پیامبر (ص) بودند، و کلام رسول اکرم (ص) را بهسان قانون الهی، محترم میشمردند، پیروزی از آنِ آنان بود و هر جا به مانند نبرد احد، بینظمی و تخلّف از قانون، پیش میآمد، زمینههای شکست فراهم میشد. ایشان، با استشهاد بر این آیه شریفه، میفرمایند که اطیعوا اللّه و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال: 46) یعنی اطاعت فرمان خدا و پیامبرش را بنمایید و نزاع و کشمکش مکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود. اطاعت خدا و رسول، از مهمترین قوانین اسلامی است چرا که با اطاعت نکردن از خدا و رسول، راه ذلّت و شکست هموار میشود.
در شأن نزول آیه مذکور که مربوط به جنگ بدر است آمده است که عبارت لا تنازعوا ، یعنی از نزاع و اختلاف بپرهیزید تا در برابر دشمن، سست مباشید؛ زیرا اختلاف و در نتیجه، پایبند نبودن شما به فرامین رسول (ص)، موجب شکست شما خواهد شد. عبارت تذهب ریحکم یعنی صولت، هیبت و عظمت شما از بین خواهد رفت. کلمه «ریح»، به معنی باد است و اشاره لطیفی است بر اینکه اگر براثر نزاع با یکدیگر سست شوید، آنقدر سبک میشوید که باد شما را خواهد برد و مقصود آن است که قدرت شما از بین خواهد رفت. (طبرسی 1368: ج 4، 842) حضرت امام (ره)، اختلاف و شکست در سبب بیقانونی را تنها منحصر به میدان جنگ نمیداند و آن را به تمام امور زندگی، جاری میداند و میفرماید:
اختلاف و نزاع، (بیقانونی) شما را به شکست میرساند. عزیزان من اگر اسلام را میخواهید و کشور را... به فرمان خداوند متعال گوش دهید (خمینی 1364: ج 19، 188).
امام خمینی (ره) از جمله پیامدهای ارزشمندِ رعایت قانون را، اتّحاد و دوستی میداند که ملل مسلمان در طول تاریخ در غالب موارد از آن دور مانده است. از منظر ایشان، نظم وفرهنگ رعایت قانون، بسترساز یگانگی جامعه و ملل مسلمان میشود و اگر نظم و قانونی در جامعه نباشد، جامعه توحیدی نخواهد شد و به اهداف خود نخواهد رسید:
اگر نباشد نظم، جامعه از توحیدیت بیرون میرود، جامعه توحیدی، جامعهای است که همه، کار خودشان را انجام میدهند. روی نظام، و همه مقصدشان یکی است (همان 1364: ص 149).
ایشان رعایت قانون و نظم، در همه زمینهها را موجب برابری، برادری و اتحاد میدانند که خداوند در قرآن، همه مسلمانان را بر آن امر فرموده است: و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا و اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم أعداءً فألّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته إِخوانا ، (آل عمران: 103) یعنی همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت بزرگ خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.
حضرت امام (ره)، قانونِ حکومت اسلامی را سببساز اتحاد و برادری میداند که هر کس براساس قانون، به حق خود خواهد رسید و به حق دیگری تجاوز نخواهد کرد. در اختلافها، محور میباید قانون باشد. همچنان که در تزاحم منافع و اختلاف سلیقهها، قانون راه نجات خواهد بود. نظام جمهوری اسلامی در سایه محوریت قانون در بین مسئولان و مردم حفظ خواهد شد:
باید همانطور که قانون اسلامی مقرر کرده است و ملّت به آن رأی داده، باید همانطور عمل شود و اسباب این نشود که هر طایفهای برای خودشان یک حکومتی داشته باشد و یک کاری را برخلاف مقررات بکنند... قرآن همه شما را برادر خوانده است؛ قرآن عقد اخوّت بین همه شما بسته است (خمینی 1364 : ج 13، 27).
و در موردی دیگر میفرمایند:
شما میخواهید یک مملکتی را حفظ کنید... این کار تا آن که نظام، منسجم نباشد، ممکن نیست (همان: 16).
حضرت امام (ره) امر به معروف و نهی از منکر را از جمله امتیازات جامعه اسلامی میداند که در آیات قرآن بدان سفارش مؤکّد شده و آن را از ضرورتهای انکارناپذیر جامعه اسلامی و شادابی جامعه اسلامی را در تحقّق این فریضه گرانقدر میداند؛ از اینرو، یادآوری قانون را برای متخلفان در جامعه اسلامی، برخاسته از ضرورت اجرای امر به معروف و نهی از منکر تلقی و بر این آیه شریفه، استشهاد میکند که: ولتکن منکم أمّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون (آل عمران: 104)، یعنی باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند. علامه طباطبائی، در باب این آیه شریفه میفرماید:
معلومات انسانی که برای او ذخیره شده، اگر برای او یادآوری نشود، بسا به فراموشی سپرده میشود و با یادآوری و عمل بر آنهاست که آنها حفظ خواهند شد و طبیعی است که عمل انسان در هر حال بر مدار علم است. با غفلت و فراموشی آنها، عمل به آنها هم سست و رو به فساد خواهد رفت؛ از این جهت در جامعه اسلامی همواره باید بر آنها تأکید داشت (طباطبائی 1393: ج 3، 372).
از اینرو، یادآوری قانون و تذکر مناسب و شایسته آن، امری معقول و مشروع، و در مواردی واجب و ضروری است. حضرت امام (ره) در این خصوص میفرماید:
امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملّت واجب است. اگر یکی خلافی کرد، باید او را نهی کنند؛ باید او را بازدارید (خمینی 1364: ج 13، 60).
امام خمینی (ره) معتقد بود که از والاترین اثرهای قانونمداری، در حکومت اسلامی، آن است که جامعه در سایه عمل به قانون بهسمت کمال و فرهنگ متعالی سوق داده میشود. اجرای قانون اسلامی، بستری سازگار برای پرورش استعدادهای انسانهاست تا آنان در جهت اهداف انسانی به رشد خود برسند؛ رشد هر جامعه، براساس نظم و رعایت مقررات است؛ رشد و عدالت، رابطه دو سویه دارند که در سایه اجرای قوانین اسلامی و رعایت نظم و قانون محقّق میشوند و در این خصوص میگوید:
آنچه میخواهم عرض کنم به شما... این است که توجه کنید یک وقت برخلاف قواعد اسلام رفتار نکنید، هر اجتماعی با انتظامات میتواند رشد کند (همان: ج 6، 256).
امام راحل همواره همگان را بر اجرای صحیح وظایف قانونی خود توصیه میکرد تا نظام اسلامی به رشد مطلوب خود برسد و از هرگونه هرجومرج، تداخل وظایف در یکدیگر و ظلم، کاسته شود و میفرمود:
اگر همه افراد مملکت، آن کاری که دستشان هست، بنا بگذارند که خوب انجام بدهند، این مملکت، یک مملکت الهی عالی میشود و اگر بنا باشد که این کار خودش (یعنی به سود خودش) را میخواهد انجام بدهد، به کار دیگری هم دخالت کند، (مانند اینکه) این قاضی است، بخواهد قوه مجریه هم باشد... این هرجومرج است (همان: ج 13، 17).
حضرت امام (ره)، همواره بر آن تأکید داشت که وقتی افراد جامعه میتوانند در سایه فرهنگِ اجرای قانون به رشد و تعالی و کمال برسند، که اجرای قانون در گستره عام آن و در همه موارد و هماهنگ با یکدیگر باشد و تمامی افراد از مسئولان و مردم مؤظف باشند بر آن عمل کنند و همچنان میباید اجرای قانون در همه موارد و همه قلمروهای زندگی باشد؛ لذا اگر در جامعه به برخی از قوانین عمل شود و برخی رها شود، آن هدف متعالی حاصل نخواهد شد، گرچه ممکن است، مراتبی از آن تحقّق یافته باشد. ایشان در این مورد به این آیه شریفه انّ الذّین یکفرون بالله و رسله و یریدون أن یُفرقّوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون أن یتخذوا بین ذلک سبیلاً * أولئک هم الکافرون حقّا ، (نساء: 151-150) یعنی کسانی که خدا و پیامبران او را انکار میکنند و میخواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند و میگویند به بعضی ایمان میآوریم و بعضی را انکار میکنیم و میخواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند، آنان کافران حقیقیاند؛ و لذا در ادامه این گفتار میفرماید:
در همه شؤون انسانی، اسلام و قرآن باید وارد بشود، لکن بعضش باشد و بعضش نباشد، اشکال دارد (همان: 1364: ج 13، 17).
علامه محمد جواد مغنیه، در باب این آیه شریفه میفرماید: در دین اسلام، ایمان تجزیهپذیر و تفکیکپذیر نیست و دارای حقیقت واحد و نسبت به همه احکام است و هرکس به خدا ایمان آورده، لازم است تا به انبیا نیز بدون استثناء ایمان آورد و هرکس نبوت یکی از آنها را انکار یا حکمی از احکام خداوند متعال را انکار کند، در حالی که میداند حکم الهی است، او به حکم عقل، کافر است. (مغنیه [بیتا] : ص 128).
حضرت امام خمینی (ره) در باب اهمیت قانون و منزلت بلند و استوار آن، همواره تأکید میکند و تخلّف از آن را حرام و خلاف شرع میداند. از نظرگاه امام در حکومت اسلامی، همه قوانین محترم و همه افراد میباید مواظب باشند تا تخلّف از قانون نکنند، حتی اگر قانون و مقرراتِ راهنمایی و رانندگی باشد و در این جهت تفاوتی بین قوانین نیست و میفرماید:
هم جهاد سازندگی باید مقررات را حفظ کند و هم کسان دیگر... باید هر نهادی روی همان مقرراتی که دارد عمل بکند... برخلاف مقررات، خلاف شرع است. (خمینی 1364: ج 6، 89)
و همینطور میفرماید:
اسلام دستور داده که همه باهم، تمام اقشار باهم، با اعتصام به حبلاللّه، پیش بروند، تخلّف از این دستور حرام و گناه است. (همانجا) حضرت امام (ره)، حفظِ نظام را در گرو عمل به قانون، و تخلّف از مقررات نظام اسلامی را نادرست میداند و به آیه شریفه استشهاد میکند که یا أیّها الذینَ آمنوا کونوا قوّامین بالقسطِ ، (نساء: 135) ای کسانی که ایمان آوردهاید، کاملاً قیام به عدالت کنید. علامه طبرسی در باب آیه مذکور میگوید: خداوند از انسانهای مؤمن خواسته که همواره، خواهان قسط و عدالت باشند و این را جزء عادات خویش بدانند، چه در قول و چه در عمل. (طبرسی 1368: ج 2، 189) از اینرو، حضرت امام خمینی (ره)، همواره بر حفظِ نظام، تأکید میکند و میفرماید: حفظِ نظام از واجبات شرعیه است. (خمینی 1364: ج 7، 150) ایشان برای حفظِ نظام جمهوری اسلامی بر اجرای قانون تأکید دارند و میفرماید:
پس از رأی مجلس و انفاذ شورای نگهبان، هیچ مقامی حق ردّ آن را ندارد و دولت در اجرای آن باید بدون هیچ ملاحظهای اقدام کند (همان 1364: ج 17، 202).
و در موردی دیگر میفرماید:
البته باید همه امور، بر نظام و نظم باشد... حفظ نظم از واجبات الهی است. باید در قوه قضاییه هم این نظم، محفوظ باشد. یعنی اینطور نباشد که قاضی یک روز بخواهد بیاید و یک روز دیگر هم نخواهد بیاید... باید یک مملکتی همه چیزش نظام داشته باشد (همان: ج 13، 15).
حضرت امام (ره)، رهبری عزیز و مقتدر بود که نخست خود بر قانون و فرهنگ عمل بدان، پایبند و سپس دیگران را بر آن توصیه فراوان میکرد. و بر همین اساس، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در پرتو رهبریهای حکیمانه و فداکاری ایثارگران عزیز، بنیان نهاده شد. ایشان براساس اندیشههای قرآنی خود، بر آن بوده که قرآن، بهترین قانون است و پایبندی بر رعایت آن، موجب سیادت مسلمین است؛ همچنان که اختلاف و شکست نیز در سایه بینظمی و رعایت نکردن قوانین شکل میگیرد؛ تخلف از قانون نیز ناشی از عدم تزکیه درونی انسانهاست و میباید براساس ضرورت امر به معروف، بر یادآوری قانون، اهتمام ورزید.
خمینی روحاللّه، (1364) صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، ج 9، 11، 13، 16، 21، تهران، مرکز مدارک انقلاب اسلامی.
ـــــــــ ، [بیتا] ولایت فقیه، تهران، انتشارات سید جمال.
ـــــــــ ، (1377) تبیان، دفتر سیزدهم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
طباطبائی، محمد حسین، (1393 ق) المیزان فی تفسیر القرآن ج 12، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
طبرسی، فضلبن حسن، (1368) مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفة.
مغنیه، محمد جواد، [بیتا] التفسیر المبین، بیجا.