گویا تمام وسائل و ابزاری که برای کشف حقایق مربوط به زمین و آسمان اختراعشده همگی برای کشف معانی قرآن بوجود آمده است!
«مصطفی رافعی»
*لازم است اعتراف کنیم که علوم طبیعی و فلکی و فلسفه و ریاضیات که در اروپا اوج گرفت،در حقیقت از قرآن اقتباس شد،و اروپا شهری برای اسلام است!
«دینورت»دانشمند اروپائی
تاریخ قرآن بخشی از«علوم قرآن»میباشد که بنابه اظهارنظر نویسندگان تاریخ این فن،این اصطلاح یعنی اصطلاح علوم قرآن در قرن هفتم هجری بوجود آمد.
ولی استاد محمد عبد العظیم زرقانی مدرس علوم قرآن و علم حدیث در دانشگاه«الازهر»میگوید: من در کتابخانه«دار الکتب المصریه»به کتابی برخوردم تحت عنوان«البرهان فی علوم القرآن» تألیف علی بن ابراهیم سعید،مشهور به«الحوفی» که در سنهء 430 هجری در گذشته است،این کتاب در 30 مجلد نگاشتهشده اما 15 جلد آن،آنهم بطور غیرمرتب بیشتر یافت نشد و تمام مجلدات ناقص این کتاب خطی بود.
من فوق العاده میل داشتم که مقدمهء کتاب را ببینم تا از مطالعهء آن اطمینان پیدا کنم که ابتکار از آن او است و این«الحوفی»است که اصطلاح«علوم قرآن» را پدید آورده و نخستین کتاب را دراینباره نگاشته است.ولی متأسفانه جلد اول بسرنوشت 14 جلد دیگر دچار گشته و مفقودشده بود!لکن اسم کتاب کافی بود که مرا بر این حقیقت رهنمون باشد و تاریخ تدوین این فن را در دو قرن قبل از قرن هفتم یعنی اوائل قرن پنجم هجری سراغ بگیرم.
در همان کتابخانه(دار الکتب المصریه)دو کتاب خطی دیگر مربوط به قرن ششم نظرم را جلب کرد، بنامهای«فنون الافنان فی علوم القرآن»1و«المجتبی فی علوم تتعلق بالقرآن»که هردوی آنها تألیف «ابن الجوزی»(متوفای سنة 597 هـ)بود.
در قرن هفتم«علم الدین السخاوی»که در سال 641 بدرود حیات گفته.کتابی تألیف نموده است بنام«جمال القراء»و در همین قرن کتاب دیگری برشته تحریر درآمده بنام«الوجیز فیما یتعلق بالقرآن العزیز»تألیف ابو شامة متوفای 665 هجری.
سپس قرن هشتم فرامیرسد و در این قرن«بدر- الدین الزرکشی»که در سال 794 هجری وفات یافته کتابی تحت عنوان«البرهان فی علوم القرآن»2 تألیف میکند که نسخهء خطی این کتاب در خزانه تیموریه در دو جلد ناقص موجود است.
قرن نهم هجری برای این علم یمن و برکت بارمغان آورد زیرا در همین قرن بود که«محمد بن سلیمان الکافیجی»3متوفای سنه 873 هجری کتابی تألیف نمود که سیوطی دربارهاش میگوید:«چنین کتابی تابحال نوشته نشده است و آن مشتمل بر دو باب است:
1-پیرامون تفسیر و تأویل قرآن؛سورة و آیه.
2-در شرائط تفسیر قرآن و اقوالی درباره تفسیر به رأی.و خاتمهء کتاب مشتمل است بر آداب عالم و متعلم...»4
و همچنین در این قرن قاضی القضاة«جلال الدین البلقینی»5کتابی مینویسد بنام«مواقع العلوم من مواقع النجوم»که دارای شش فصل است:
فصل اول در شأن و مواقع و وقایع نزول آیات که در این فصل از 12 نوع آیاتی:که در مکه نازلشده یا در مدینه،در سفر یا در شهر،در تابستان یا در زمستان یا بهنگام استراحت پیامبر و نیز شأن نزول نخستین و آخرین آیات نازلشده نام میبرد.
فصل دوم پیرامون سند قرآن که شش نوع است: (متواتر،آحاد،شاذ،قرائتهای رسول اکرم(ص) راویان و حفاظ قرآن).
فصل سوم-دربارهء طرز تلاوت آیات و اداء کلمات قرآنی است که مشتمل بر شش نوع میباشد: (وقف،ابتداء،اماله،مد،تخفیف همزه و ادغام).
فصل چهارم-در الفاظ قرآن که مشتمل بر هفت (1)سیوطی در کتاب«الاتقان فی علوم القرآن»ج 1 ص 135-در ذیل النوع ر 37 از کتاب ابن جوزی بنام«فنون الافنان فی القرآن»یاد میکند.ولی در همین جلد ص 7 همان نام را میآورد.
(2)سیوطی در همان کتاب در النوع ر 48 ج 2 ص 27 از این کتاب نام برده و نظر زرکشی را در موضوع «اختلاف و تناقض»مورد توجه قرار میدهد و درج 1 ص 5 ابواب چهل و هفتگانه کتاب او را برمیشمرد.
(3)ابا عبد اللّه محیی الدین الکافیجی-الاتقان:ج 1 ص 3
(4)مناهل العرفان فی علوم القرآن ص 29-الاتقان ج 1 ص 3.
(5)سنهء و ذات او در کتابهای مناهل العرفان زرقانی و الاتقان سیوطی ذکر نشده است.
فصل پنجم-در معانی آیات که مربوط به احکام قرآن است که 14 نوع میباشد:(عامی که بر عموم خود باقی است،عام مخصص؛عمومی که از آن اراده خاص شده است،آیهای که بوسیله سنت تخصیص خورده، سنتی که بوسیله آیه تخصیص خورده است،مجمل، مبین،مأول،مفهوم،مطلق،مقید،ناسخ،منسوخ نوعی از ناسخ و منسوخ که مدت معینی به آن عمل شده و عملکننده هم تنها یکی از مکلفین بوده است).
فصل ششم-در معانی که متعلق به الفاظ قرآن است که پنج نوع میباشد:(فصل،وصل،ایجاز، اطناب و قصر).
و نیز در قرن نهم بود که«سیوطی»کتابی را تحت عنوان«التحبیر فی علوم التفسیر» تألیف نمود که همان سبک«مواقع العلوم...» «بلقینی»را داشت البته با شرح و بسط بیشتر و اضافاتی.
سیوطی در سنهء 872 هـ از تألیف این کتاب فراغت حاصل نمود1ولی فکر بلند و همت والای وی او را قانع نکرد و مصمم گردید با تبحر و تتبع و تحقیق وسیعتری کتاب دیگری در این رشته بنگارد و لذا کتاب نفیس و پرارزش«الاتقان فی علوم القرآن»را نوشت و در سال 911 هـ در اوائل قرن دهم بدرود حیات گفت.و بنا بگفتهء استاد محمد عبد العظیم زرقانی: مرک او پایان نهضت تألیف در علوم قرآن بود2
ضمنا«ابن ندیم»در کتاب گرانقدر«الفهرست» 47 کتاب در تفسیر قرآن،35 کتاب در معانی و مشکلات و مجازات قرآن،14 کتاب در غرائب قرآن،6 کتاب در لغات قرآن،22 کتاب در قرائت قرآن؛6 کتاب،در نقطهگذاری و شکل قرآن،4 کتاب در لامات قرآن،12 کتاب در بیان وقف و ابتداء در قرآن...10 کتاب در متشابهات قرآن 30 کتاب در مقطوع و موصول قرآن،6 کتاب در جزءهای قرآن،11 کتاب در فضائل قرآن،19 کتاب در عدد آیات قرآن،18 کتاب در ناسخ و منسوخ قرآن،2 کتاب دربارهء نزول قرآن،11 کتاب در احکام قرآن و 21 کتاب در معانی مختلف قرآن بر شمرده است.3
در قرن ما حرکت و فعالیت چشمگیری در این علم پدید آمد.در سال 1325 هجری علامه شیخ طاهر جز اثری کتاب گرانبهائی حدود 300 صفحه تألیف نمود که نام آن«التبیان فی علوم القرآن» میباشد.
و همچنین شیخ محمود ابو دقیقه و شیخ محمد علی علامه برای دانشجویان دانشکده اصول دین دانشگاه الارض کتابی نوشتند بنام«منهج الفرقان فی علوم القرآن.»
تألیفات در مورد پارهای از مباحث علوم قرآن فراوان است و ما برخی از آنها را یادآور میشویم:
1-«اعجاز القرآن»تألیف مصطفی صادق رافعی.
2-«اثر القرآن فی تحریر العقل البشری» تألیف شیخ عبد العزیز جاویش.
3-«القرآن الکریم:وصفه،اثره،هدایته، اعجازه»نوشته:شیخ عبد العزیز خولی.
4-«القرآن و العلوم العصریة»اثر شیخ طنطاوی جوهری.
5-«جواز ترجمة القرآن»تألیف شیخ محمد مصطفی مراغی رئیس دانشگاه الازهر.
6-«مسألة ترجمة القرآن»تألیف شیخ مصطفی صبری شیخ الاسلام ترکیه.
7-«النبأ العظیم عن القرآن الکریم،و الطریقة المثلی فی دراسته»از علامه شیخ محمد عبد اللّه دراز نماینده دانشگاه الازهر در کشور فرانسه1
*** خلاصهء آنچه در بالا بررسی شد اینکه«علوم قرآن»که تنها بخشی از آنرا«تاریخ قرآن»تشکیل میدهد،بصورت یک فن تدوینشده و مبوب در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم بدست«حوفی» پایهگذاری شد و در دو قرن ششم و هفتم:ابن جوزی و سخاوی و ابو شامه،آنرا دنبال کردند و در قرن هشتم زرکشی،همت نموده کاملتر از اسلاف خود در این فن تتبع و تحقیق کرد تا در اواخر قرن نهم و اوائل قرن دهم مرد توانای این میدان،جلال الدین عبد الرحمن سیوطی،علوم قرآن را بطرزی جالب و محققانه مورد بررسی و تحقیق قرار داد.
و در قرن حاضر نیز تحقیقات نسبتا جالب و دامنهداری صورت گرفته است که در این مورد باید از کتاب«مناهل العرفان فی علوم القرآن»استاد زرقانی نام برد.
*** نکته قابل توجه اینکه ما در بحثهای آینده گفتگوئی دربارهء تفسیر قرآن خواهیم داشت اما آنچه که فعلا میخواهم یادآور شویم اینست که تفاسیر برحسب اختلاف زمان یا اختلاف مذاق و سلیقه و یا اختلاف رشته علمی و تخصصی مفسران، مختلف نوشته شده است و از عجائب این کتاب الهی اینست که هر مفسری از هر جهت بقرآن توجه نموده آنرا غنی و کامل و جامع و خارق العاده یافته است چه آنها که از لحاظ ادبی و جنبهء اعجاز لفظی بتفسیر آیات پرداختهاند و چه آنها که از لحاظ فقهی و مسائل فرعی و یا اخلاقی و چه آنها که از نظر معارف و مباحث فلسفی و کلامی و چه آنها که از جهت مسائل سیاسی و اجتماعی و چه آنها که از لحاظ اشتمال آیات بر علوم عصری،قرآن را تفسیر کردهاند.
طنطاوی از جملهء مفسرانی است که بیشتر به تطبیق آیات بر علوم جدید توجه کرده میگوید: «هر کشف تازهای که میشود معنی آیهای از قرآن روشن میگردد که تا آن کشف جدید بعمل نیامده بود مردم نمیتوانستند حقیقت آن آیه را دریابند».2
مصطفی صادق رافعی از پارهای از علوم،نامبرده و میگوید:«بیگمان قرآن سبب پیدایش جمیع علوم اسلامی و مرجع همگی آنها است و هیچ علمی یافت نمیشود مگرکه دارندگان آن در قرآن نگریسته و ماده اصل آن علم یا ماده بقاء و حیاتش را از این کتاب گرفتهاند»1
«گویا جمیع آلات و ادواتیکه برای کشف حقائق علمی آسمانی و زمینی اختراع گردیده همگی برای کشف معانی قرآن بوجود آمده است»2
قائد بزرک و دانشمند فلکی مشهور و«غازی احمد مختار پادشا»هفتاد آیه از قرآن مجید را موافق آخرین کشفیات علوم طبیعی و فلکی جدید تفسیر نموده و 25 سال عمر خود را در تألیف کتاب «سرائر القرآن»3صرف کرده است!
نهتنها مسلمانها بلکه محققین اروپائی و مستشرقین منصف نیز به حقائق علمی قرآن اعتراف کردهاند، از جمله«دینورت»میگوید:«واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی و فلکی و فلسفه و ریاضیات که در اروپا اوج گرفت عموما از قرآن اقتباس شده است،بلکه اروپا شهری برای اسلام است»4
*** نکتهء دیگری که تذکار آن در اینجا لازم بنظر می- رسد اینست:موضوعی که متأسفانه دانشمندان و محققان کمتر بدان اهتمام ورزیدهاند،مسئلهء بسیار مهم تاریخ قرآن است و اگر بحث و جستجوئی دراینخصوص دیده شود همانطور که اشاره کردیم ضمن بحث از علوم قرآن بوده و تنها تألیف مستقلی که در زمینه تاریخ قرآن مشاهده گردیده است، «تاریخ القرآن»5علامه فقید ابو عبد اللّه زنجانی (متوفای سال 1360 هـ)میباشد که در 1354 ه مطابق 1935 م در قاهره بچاپ رسیده است.
و کتاب تاریخ قرآن تألیف آقای محمود رامیا استاد دانشگاه مشهد که در حد خود جالب و قابل استفاده است
*مرغی که پرهای قیمتی دارد عمرش کوتاه است!
*دست سبک ضربهاش سنگین است!
*مورچه هم قادر است گاز بگیرد!
*هرگاه پیران«آواز»بخوانند جوانان هم«زمزمه»میکنند!
*ازدواج زودش مشکل است و دیرش مشکلی بزرگتر!
*طلا آهنربای انسانی است.
(ضرب المثلهای بالا از اقوام مختلف گردآوری شده است)
(1)الاتقان ج 1 ص 5-مناهل العرفان ط 2 ص 30
(2)مناهل العرفان ط 2 ص 30
(3)الفهرست قاهره ص 56 تا 62
(1)مناهل العرفان فی علوم القرآن ط 2 ص 31 و 32
(2)بنقل مقدمهء تفسیر نوین تألیف محمد تقی شریعتی ص 61
(1)اعجاز القرآن ص 118
(2)همان مأخذ ص 126
(3)کتاب بسیار جالب«سرائر القرآن»را مؤلف دانشمند در استانبول به ترکی نوشته و توسط محب- الدین خطیب مدیر مجله«الزهراء»بعربی ترجمه شده است.
(4)المعجزة الخالده تألیف شهرستانی ص 29
(5)این کتاب در سال 1316 شمسی بوسیله مرحوم ابو القاسم سحاب بفارسی ترجمه گردیده است.