فلسفه قصص و تاریخ گویی قرآن کریم

پدیدآورسیدمحسن موسوی

نشریهرشد آموزش معارف اسلامی

شماره نشریه51

تاریخ انتشار1390/01/15

منبع مقاله

share 1355 بازدید
فلسفه قصص و تاریخ گویی قرآن کریم

سید محسن موسوی*

تلک من انباء الغیب نوحیها الیک ما کنت تعلمها انت و لا قومک من قبل هذا(هود/40)

الف)فواید تاریخ در زندگی بشر

یادآوری گذشته‏ها و صحبت از وقایعی که اتفاق افتاده‏اند، با طبیعت آدمی آمیخته و می‏توان گفت که قدمت این امر،به‏ قدمت زندگی انسان در روی زمین است.از بررسی اخبار و اسنادی که دربارهء پیشینهء تاریخ نگاری وجود دارند،به دست می‏آید که نخستین گام در این باره،از وقتی برداشته شد که اقوام پیشین، بعضی از وقایع تاریخ را که بیش‏تر به زندگی پادشاهان مربوط می‏شد،روح لوح‏های سنگی و گلی را ثبت کردند.1بحث در این‏ زمینه از محدودهء تحقیق ما خارج است،لذا به ذکر نکات مهمی‏ دربارهء فواید تاریخ در زندگی بشری بسنده می‏کنیم:
1.انسان از راه بررسی و تحقیق در تاریخ گذشتهء خویش و به دست آوردن اسرار پیروزی‏ها و شکست‏های آن،می‏تواند از نتایجی که از این راه کسب می‏کند در حرکت اجتماعی خود به‏ منظور رسیدن به موفقیت‏های تاریخی بهره‏گیرد.زیرا گذشته، چراغ راه آینده و شکست‏ها و موفقیت‏های گذشتگان،مایهء عبرت‏ آیندگان است.
2.اندیشه در فراز و نشیب‏های تاریخ،می‏توانند انسان را در طریق خود سازی و تکامل روحی کمک کند و به قول مورخ‏ مصری،«اگر تاریخ جز تذکار همین نکته که دنیا بقایی ندارد و در آن هیچ چیز چنان که هست نمی‏ماند،فایدهء دیگری‏ نمی داشت،همین فایده برای آن بسنده بود.»
3.بررسی تارخ بشری از نظرگاه قرآن،قوانین حاکم بر تاریخ‏ را به دست می‏دهد و ما را که مراث دار تجربه‏های ارزشمندی از تاریخ بشری هستیم،با رمز اصلی پیدایش و مرگ تمدن‏ها آ شنا می‏سازد و در نتیجه«از آنچه شده است»،«به سوی آنچه باید شد»ره می‏گشاید.
4.یکی دیگر از هنرنمایی‏های بزرگ تاریخ،این است که‏ مسائل فکری و عقلانی را در لباس محسوس نشان‏ می‏دهد؛همان آب حیاتی است که می‏تواند به انسان‏ عمر طولانی دهد.
5.تاریخ منبع مهمی برای کشف قوانین حاکم بر جامعهء بشری است.لذا تمام علما،اقوام،ملل و فرقه‏های اسلامی به‏ تاریخ نیازمندند:مورخ،برای احاطه بر حوادث و احوال اقوام‏ پیشین و ثبت آن‏ها به تاریخ نیاز دارد.اخلاقی،برای شناخت‏ ملکات پسندیده و اخلاق و ملکات زشت سیاسی،به کاوش‏ تاریخ می‏پردازد تا به راز تقدم و تعالی ملل گذشته و یا انحطاط آن‏ها پی‏ببرد.مفسر هم از تاریخ بی‏نیاز نیست.او در مورد هر یک از آیات کریمه که مشعر بر وقایع گذشتگان است و به‏ اقتضای پاره‏ای احکام یا اشتمال آن‏ها به پند و موعظه بیان‏ شده‏اند،و همچنین،دربارهء آیات دیگری که درشؤون خاصه‏ نازل شده‏اند،به تاریخ مراجعه و بررسی خود را کامل می‏کند.2 علی(ع)می‏فرماید:«...و حذرو اما نزل با لا مم قبلکم من‏ المثلات بسوء الافعال و ذمیم الاعمال فتذکر فی الخیر و الشر احوالهم واحذرو ان تکونو امثالم...»3

ب)مقاصد و هدف‏های تاریخ و قصص قرآن کریم

بدون شک تاریخ‏ها و داستان‏های قرآنی برپایهء حکمت‏ و مصلحت خاصی است.قصص قرآن در عین اختصار و ایجاز،به نکات تاریخی به‏طور دقیق اشاره می‏کنند و ضمن آن‏ها نتایج مفید اعتقادی و اخلاقی را ارائه می‏دهند. قسمت مهمی از مباحث تربیتی و مواعظ و اندرزهای قرآن‏ و بشارت‏ها و انذارها و امیدهای قرآن،در قالب مسائل‏ تاریخی بیان شده است.
اکنون لازم است نگاهی گذرا به هدف‏های تاریخ و قصص قرآن کریم بیفکنیم:

1.عبرت دادن

(لقد کان فی قصصم عبرة لاولی الباب)
یکی از مهم‏ترین هدف‏های خداوند در بیان قصه و تاریخ‏ گذشتگان،عبرت گرفتن از تاریخ گذشتگان است؛تاریخی که‏ پیراسته از هرگونه غلو و خطایی باشد.معنای لغوی این واژه عبور و گذشتن است.از همین روی به اشک نیز(عبره)گفته می‏شود؛ زیرا از چشم می‏گذرد و به روی گونه می‏افتد.راغب می‏گوید: «الاعتبار و العبره باالحاله التی یوصل بها من معرفه المشاهد الی‏ ما لیس بمشاهد.»4
2.خداوند با نزول آیاتی که مشتمل بر تاریخ و حوادث گذشتگان‏ به خصوص تاریخ انبیا و قصص رسولان است،پیامبر را دلداری‏ و تسلی می‏داد.
لقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا و اوذوا حتی اتاهم نصرنا و لا مبدل لکلمات الله و لقد جاءک من‏ نباء المرسلین»
(انبیاء/34)
با بیان این موضوع،خداوند نشان می‏دهد که در نهایت کار، پیامبرانش را پیروز و دروغگویان را نابود می‏سازد تا محمد(ص) را ثابت قدم‏تر کند.
«و کان من اغراض القصه بیان ان الله ینصر انبیاءه فی النهایه‏ و یهلک المنکرین و ذلک تثبتا لمحمد...» 6

3.تقویت روحی مسلمانان

پروردگار د دلجویی از مؤمنان که تنها به جرم ایمان شاهد شکنجه‏ها و آوارگی‏ها و مانند این‏ها بودند،از داستان‏های‏ امت‏های پیشین حکایت می‏کند تا مؤمنان بدانند،آن ملت‏ها نیز طعم انواع شکنجه‏ها و آوارگی‏ها را چشیدند،اما در ایمان و عقیده‏شان پایدار ماندند.سپس از پایان کار پرهیزکاران به مؤمنان‏ خبر می‏دهد که چگونه خداوند آنان را در این جهان پیروز کرد.به‏ همین دلیل،به طو مکرر از داستان موسی و فرعون سخن‏ می‏گوید که بدترین انواع شکنجه‏ها را برای اذیت موسی اعمال‏ می‏گردند و فرزندان خرد سال را سر می‏بریدند و...اما خداوند بر آنان منت نهاد و از چنگال فرعونیان رهایشان ساخت.7
قرآن هیج حادثهء تاریخی را بی‏جهت و یا از روی اعمال قدرت‏ و لزوم تسلیم در برابر خداوند توجیه نمی‏کند،بلکه بر عکس عقل‏ بشر را هشدار می‏دهد که در این باره سنن و قوانینی حاکم هستند و برای این‏که انسان بتواند بر سرنوشت خود حاکم شود،لازم است‏ این سنن و قوانین را بشناسد.
این مطلب مهم،زمینه‏ای برای آگاهی و هشیاری اندیشهء بشر نسبت به فهم و درک نقش عملی تاریخ در زندگی انسان فراهم‏ ساخت،تا جایی که هشت قرن بعد از نزول قرآن،کوشش‏هایی‏ به این منظور به دست خود مسلملنان آغاز شد.8

4.بلاغ

خداوند گاهی اوقات قصص خود را«بلاغ»نام می‏نهد،
«هذا بلاغ للناس ان فی هذا بلاغا لقوم عابدین»
غرض قرآن در این راستا(بیان تاریخ و قصص»،اثبات‏ یگانگی خدا و نشان دادن وحدت پیامبران و راه دعوت واحد و فرجام واحد نیز،عکس العمل واحد تکذیب‏کنندگان ادیان‏ است.هدف از داستان گویی در قرآن،ارائهء هدف‏های عالی دینی‏ است.آنچه اهمیت دارد،درس عبرت است از یک داستان یا از بخش‏هایی از آن‏9.در این جا مجال بحث گسترده در این باب‏ نداریم،برای بحث و بررسی گسترده در این زمینه،می‏توان به‏ کتاب سودمند«الفن القصصی فی القرآن الکریم»مراجعه کرد.10 اما در پایان این کلامـ در این مبحث،لازم می‏دانم چند مورد از ویژگی‏های مهم تاریخی قرآنی را نسبت به سایر تاریخ‏ها و قصص‏ گذشتگان یادآور شوم:
انتظار این‏که همهء رویدادها و حوادص تاریخی به‏طور مشروح‏ در قرآن ذکر شده باشد،توقع بی‏جایی است،چرا که قرآن یک‏ کتاب تاریخی نیست،بلکه کتابی است که از هر چیز در طریق‏ وصول به هدف‏های تربیتی خود استفاده می‏کند.طبیعی است‏ که تاریخ نیز به عنوان یک وسیلهء خوب مورد توجه قرآن قرار گرفته‏ باشد و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به آن هدف‏ها بهره گیرد. قرآن کریم ابزارهایی را در تحقیق و تفحص تاریخ مطرح می‏سازد که راه هرگونه افسانه و تخیل را بر آدمی می‏بندند؛ابزارهایی چون‏ عقل علم تفکر و خرد.
مثلا در مورد به کارگیری تعقل،قرآن پس از ذکر تاریخ قوم‏ لوط و در آغاز تاریخ قوم«مدین»چنین می‏گوید:
«ولقد ترکنا منها آیه بینه لقوم یعقلون»
(عنکبوت/35)و گاه پس از ذکر وقایع‏ تاریخ چنین می‏گوید:
«ان فی ذلک لایة لقوم یعلمون»
(نمل/ 52).
ویژگی دیگر،«اصالت اسوه‏ها»ست و این یکی از روش‏های‏ دیگر قرآن در تبیین و تدوین تاریخ است.روش قرآن در تأیید چهره‏ها و یا تکذیب آن‏ها،عبرت آموز و هدایت بخش است.
ویژگی دیگر تاریخ و قصص قرآن این است که،تاریخ قرآن‏ مرده،خاموش و ساکت نیست.مثلا در تاریخ قرآن،اصلی به‏ نام هجرت می‏یابیم که غور و تفحص در آن،شناخت می‏دهد، راه و روش می‏آموزد و الهام می‏بخشد.
تاریخ در قرآن،سراسر مبارزه است و تاریخ بی‏موضع‏ نیست،راکد و خنثی نیست،خیال پردازی خیال پردازان نیست، تاریخ است همه رزم،کارزار،احتجاج و بالاخره تحمل رنج‏ها در راه حق.
از جمله ویژگی‏های مهمتاریخ قرآن،اصل عدالت است. وجود عدالت در تاریخ قرآن خود می‏تواند نمود دیگری از امتیازات بررسی تاریخ بشری از نظرگاه قرآن، قوانین حاکم بر تاریخ را به دست می‏دهد و ما را که میراث دار تجربه‏های‏ ارزشمندی از تاریخ بشری هستیم،با رمز اصلی پیدایش‏ و مرگ تمدن‏ها آشنا می‏سازد و در نتیجه‏ «از آنچه شده است»،به سوی آنچه باید شد»ره می‏گشاید
تاریخی آن باشد.همه در تاریخ یکسانند؛هر کس با هر رنگ یا هر جنس باشد،تحقق آرمان‏ها و هدف‏ها در گروه اعمال زنان‏ و مردان است،هر جا سخن از آدم است،نام زوجه‏اش مذکور است.11
بدین سان همان طوری که به‏طور فشرده عرض شد،روش و شیوهء هدف‏های تاریخ و قصص قرآن استثنایی و اختصاصی‏ است.

پی نوشت ها:

(*).دبیر،استان یزد.
(1).بینش تاریخی قرآن.یعقوب جعفری.دفتر نشر و فرهنگ اسلامی.چاپ‏ دوم.1368.ص‏19.
(2).برای اطلاعات بیش‏تر در زمینهء تاریخ بنگرید به: الف)پیام قرآن.آیت الله مکارم شیرازی.انتشارات نسل جوان قم.چاپ اول. 1372.ج‏8.ص‏198. ب)بینش تاریخی قرآن.ص‏11.
ج)قصه در قرآن.رسانهء فوق لیسانس ناصر شمس.استاد راهنما محمد باقر بهبودی.دانشگاه تذبیت مدرس.72.ص‏31.
(3).نهج البلاغه.خطیهء234.
(4).مفردات.ص‏320.
(5).تاریخ الوب.دکتر فیلیپ حتی.ج‏1.ص‏172.به نقل از:روح الدین‏ الاسلامی.عفیف الفتاح طبار.دار العلم للملابین.بیروت.چاپ27. 1988.ص‏46.
(6).التصویر الغنی فی القرآن.سید قطب.دار الشروق.(تاریخ و نوبت چاپ‏ ندارد).ص‏122.
(7).قصه در قرآن.ص‏76.
(8).السنن التاریخه فی القرآن سید محمد باقر صدر.دار التعاریف للمطبوعات. 1409.ص 52.
(9).التصویر الفنی فی القرآن.ص‏711 و نیز بنگردبه:القصه القرآنیه.دکتر وهبه ذهلی.دارالخیر.بیروت.چاپ اول.1413.صفحات 15-23.
(10).الفن القصصی فی القرآن الکریم.دکتر محمد خلف اللّه.مکتبه‏ الانجوا المصر به.چاپ چهارم.1972.ص‏203-225.و نیز بنگرید به: مع قصص السابین.دکتر عبد الفتاح خالدی و...فی القرآن دار الحکم. دمشق.چاپ اول.1409.ص‏17.
(11).بنگرید به تاریخ در قرآن.دکتر عزت اللّه رادمنش.انتشارات آستان‏ قدس.چاپ اول.سال1368.ص‏26،77،97،101،105.و نیز پژوهشی در شیوه‏های اعجاز قرآن.حسن عرفان.دار القرآن کریم.چاپ اول. 1369.ص‏106.