از دیدگاه جامعه شناسى فرهنگ، هنگامى که بحث از توسعه، اهداف و
نهایتا راههاى منتج به آن-که در جوامع انسانى-مطرح مىشود، جهتگیریهاى علمى چند رشتهاى در سنخشناسىهاى گوناگون با ارائه مدلهاى تجربى و عملگرا همواره با توجه به شکل و ساختار جوامع از منظرهاى فرهنگى خاص متجلى مىشوند.
هر چند ممکن است در هزاره سوم موضوعاتى از قبیل رشد توسعه، اشتغال، تکنولوژى و...از دیدگاههاى گوناگون بسیار زیاد مورد توفیق نظر قرار گرفته شده باشد، اما در مقاله حاضر سعى بر آن است که با در نظر گرفتن حوزههاى خاص نهادینه شده در فرهنگ جامعه از جمله خانواده، آموزش و پرورش، گروههاى همسالان، رسانههاى جمعى، و نقش هر کدام در هنجارهاى اجتماعى و نهایتا جامعهپذیرى و توسعه از طریق نقشآفرینان جامعه که همانا مردم مىباشند، با توجه به آموزههاى معنوى الهى قرآن و حدیث مورد بررسى قرار مىگیرد.
کمالجویى، توسعه اجتماعى، آموزههاى دینى
تاثیر و تاثرات فرهنگى و نقشآفرینىها در یک انگاره 1 ، سیستمى که در راس آن حاکمیت نظام اجتماعى است، ارائه کننده و تزریق کننده منویات و اهداف 2 سیستمى، از طریق نهادها مىباشد.آژانسهاى جامعهپذیرى 3 و فرهنگپذیرى 4 ، توسعه معنوى به افراد جهت رشد و پرورش، نهایتا آمادگى جهت ورود به نظام 5 تقسیم کار جدید-که مبتنى بر نیازهاى جامعه رو به رشد است-سرویس مىدهند.این امر از یکسو جایگاه نقشآفرینى افراد را در حوزه اجتماعى جوامع مشخص مىکند و از سوى دیگر برآورده کننده نیازهاى گوناگون و نهایتا تعادل بخش و همگون کننده تمام آحاد بشرى مبتنى بر جلوههاى اعتقاد الهى مىباشد.و مطمئنا همین حوزه تعلیم و تربیتى است که مىتواند جوامع را بسوى همبستگى 6 ، همگرائى و انسجام رهنمون سازد در اعتقادات اسلامى براى یک مسلمان وابستگى بنیادى نه به وطن بلکه به امت یعنى به اجتماع مومنان است که همگى از نظر تسلیم بودن در برابر الله برابر و یکسانند.این برادرى جهانى از حد و مرز نهادهاى دولتها که منبع تقسیم و تمایز مؤمنین قلمداد مىشود، فراتر مىرود. 7
به این منظور با مدد از احادیث و روایات، راه رشد و تکامل جوامع مورد بررسى قرار مىگیرد.
همواره انسانها در گذر زندگى اجتماعى کمالجو و در پى آن هستند که به اهداف مورد توجه دسترسى پیدا کنند.نیازها راه روشهاى رسیدن به اهداف را مشخص و معین مىکنند و افراد را به کار و کوشش و تکاپو واداشته و روش زندگى او را معین مىکنند.در جریان این هویتبخشى ضرورى است که اهداف از پیش تعیین شده دقیقا مشخص باشد.آرمانهاى برتر و هدفهاى والاتر است که ضریب هویت فردى، رضایتمندى و نهایتا هویت اجتماعى را غنا مىبخشد حضرت على(ع)نقل کردهاند کهشرف انسان به همتهاى عالى اوست(سید رضى، ) مرگ بر تعظیم.....بزرگترین آرزوى ماست.» 1
در روایت است که حضرت عیسى(ع)با حواریون بر مردار سگى گذشتند-حواریون گفتند چقدر بوى این مردار بد است.حضرت فرمود چقدر دندانهاى او سفید است.(نقل از امام خمینى، 314)
مثبت نگرى مقدمه و زمینه مثبتگرائى است، ابتدا باید خود را مبتنى بر تعالیم الهى و قبول آن به مثبت اندیشى وادار نمود تا نهایتا بتوان مثبتگرا بود.
یکى از مفاهیم بسیار مهم در حوزه توسعه اجتماعى در علم جامعهشناسى شناخت موقعیتها، پایگاهها، و منزلتها، مىباشد.شرط مثبت اندیشى آحاد جامعه شناخت دقیق آنهاست.بدین ترتیب که ابتدا هر فرد موقعیت پایگاه(محول، محقق)خود را شناخته و قبول کند.در جایگاه خودش نقشآفرینى کند.که این امر هم در رشد فرد و هم تکامل جامعه و روند پویائى آن بسیار موثر مىباشد.مضمون کلامى از حضرت امام حسن مجتبى(ع)چنین است که هر کس را در جایگاه خود قرار دهید.(مشکینى، 160)
مطمئنا در جریان رشد و توسعه اجتماعى لازم است مبتنى بر جلوههاى اجتماعى، تربیتى، اعتقادى، هر فرد و نهایتا هر گروه مورد شناسایى دقیق قرار گرفته و در جایگاه مطلوب و اثرگذار قرار گیرد.در غیر این صورت رکود و نهایتا اضمحلال نظامهاى اجتماعى قریب الوقوع مىباشد. در کلامى گهربارى از حضرت على(ع)آمده است که عامل سقوط دولتها چهار چیز است.
1-فرو نهادن اصول(مسایل اساسى)
2-پرداختن به فروع(امور کم اهمیت و تشریفاتى)
3-پیش انداختن اراذل(فرومایگان)
4-کنار گذاشتن افاضل(پرمایگان و آگاهان)(آمدى، 450)
در جریان پویایى شناسى اجتماعى مبتنى بر دیدگاه اسلام در دو بعد فردى و اجتماعى، لازم است هم افراد جامعه نسبت به خود و جامعه و اهداف فردى و اجتماعى آگاهى داشته باشند، و هم به دنبال آن نظام اجتماعى مبتنى بر این دیدگاه با شناخت افراد جامعه و نیازهاى آن، واگذارى نقش مبتنى بر توانائیها راه رشد و توسعه را هموار سازند.در این تئورى با شناخت اهداف اساسى و شاخص قرار دادن عناصر اصلى و چارچوب اساسى جامعه که از جمله آن مىتوان نهادهاى خانواده، تعلیم و تربیت، سیاست، اقتصاد و...را در مد نظر قرار مطمئنا دوام و بقاى تکامل جوامع تضمین و در صورت واگذارى نقشها به شایستگان و افاضل مسلما روند رشد و گسترش جوامع تضمین مىگردد.
عوامل معنوى و اعتقادى چون در خمیر مایه رفتارى افراد و نهایتا جامعه نفوذ دارد بر خلاف سایر عوامل اجتماعى تنها تاثیرگذار نمىباشد، بلکه تضمین کننده و هدفبخش و توسعه بخشى درونزا در ملل دارد هر چند سنجههاى دیگرى از جمله محلىگرائى، قومیت بخشى و حتى ملىگرائى نیز در وحدت اجتماعى، جوامع نقش دارند.همانطور که در تحلیل (1)-Hiro, Dilip)9891(Holy Wars: the Rise of Islamic Fundamentalism New Yourk: Routledge p63.
کوساکو یوشینو از ملىگرائى در ژاپن آورده شده:«ملىگرائى فرهنگى در صدد بازآفرینى اجتماع ملى از طریق ایجاد، حفظ یا تقویت هویت فرهنگى مردم در زمانى است که احساس شود این هویت فرهنگى وجود ندارد». 1
هنگامى ملل به انگیزههائى چون ملىگرائى روى مىآورند که هویت فرهنگى، معنوى اصالت بخشى وجود نداشته باشد.از اینروست که مىتوان اذعان داشت در جوامع اسلامى آمیزههاى اعتقادى-معنوى مىتوانند نقش تعیین کننده و محورى در آفرینشهاى پایدار همبستگى اجتماعى و توسعه درونگراى جوامع داشته باشند.
در قرآن کریم آمده است که:«نیکى را هرگز در نمىیابید مگر از آنچه که دوست دارید، در راه خدا به دیگران انفاق کنید.(آل عمران، 93)
در روایات آمده است شبى پس از نماز در مسجد پیامبر(ص)یکى از مسلمانان که در میان جمعیت نشسته بود از جا برخاست و پیامبر(ص)عرض کرد من گرسنهام پیامبر(ص)رو به اصحاب کرده و فرمود آیا کسى از شما حاضر است این مرد را امشب مهمان کند و او را اطعام نماید تنها کسى که از جا برخاست حضرت امیر المومنین(ع)بود که عرض کرد آرى یا رسول الله من او را به خانه خود برده و اطعام مىکنم.على(ع)با آن مرد رهسپار منزل شدند همین که به منزل رسیدند حضرت از همسر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا(س)پرسید آیا چیزى در منزل هست که مهمان خود را اطعام کنیم؟حضرت زهرا(س)فرمود غذا فقط به مقدار کمى براى حسنین(ع)موجود است، حضرت زهرا(س)حسنین(ع)را گرسنه خواباندند و غذاى آنها را به مهمان خود بخشیدند و آیه ذیل در شان آنها نازل شد که:«آنها دیگران را بر نفس خود ایثار مىکنند هر چند خودشان در نهایت سختى باشند.(الحشر، 9)
رسول خدا(ص)فرمود:«کسى که صبح کند و براى امور و مسائل مسلمانان اهتمام نداشته باشد مسلمان نیست»(پاینده، 599)در دین مبین اسلام تفوق و پیروزى انسان در گرو وفادارى به مجموعه پهناور دریاى انسانى وابسته به اقیانوس خروشان نظام حق مىباشد، از نظر مکتب رهایى بخش اسلام، انسانها براى رسیدن به اهداف باید قدرت دوستداشتنى واقعى و حتى ایثار و عشق به همنوع را سر لوحه رفتار قرار دهند.
در فرمایشات حضرت امام صادق(ع)آمده است:«کسى که برادر دینى خود را در گرفتارى ببیند و قدرت رفع گرفتارىاش را داشته باشد ولى اینکار را انجام ندهد به او خیانت کرده است. (نقل از محمد اشتهاردى، 167)
در جهان معاصر امروز نیز رویکرد دیدگاه مکانیکى و کارکردى به انسان در بسیارى از دیدگاههاى جامعهشناسى رایج گردیده است.بر اساس دیدگاههاى تفهمى در جامعهشناسى براى ارزیابى جوامع فقط در نظر گرفتن عوامل مجرد علوم اثباتى مکانیکى راهگشا نمىباشد، اتین ژیلسون در نقد تفکر فلسفى غرب بیان مىدارد«...این قبیل فلسفهها از همان آغاز کار، زیر عنوان علم، که آن را تنها نوع معرفت عقلى مىدانستند، بعد الطبیعه را محکوم کردند، و همین کار باعث (1)-Yoshino, kosaku)4991(cultural Nationalism in contemporary Japan, London: Routledge P1.
شد که علم خود تسخیر یک عنصر غیر عقلانى شود».(تفضیل را ر.ک فروغى، 3/15 الى 20، ژیسون، 245)
در روشهاى ارزیابى اجتماعى، امروز توجه به انسانها، کنشهاى اجتماعى، گروههاى فعال و نهایت، پرداختن به بود انسانها بسیار موثر و مهم مىباشد و این در حالیست که بسیار عمیقتر و بنیانىتر از آن در مکتب انسانساز اسلام بدان پرداخته شده است.مفاهیمى همچون شناخت، احترام و عشق به انسانها در تمامى آموزههاى فردى-اجتماعى-مسلمانان مشهود و موثر مىباشد، منویاتى که اگر در جوامع رعایت شوند مطمئنا آن اجتماعات را به امیدوارى، رشد، توسعه و خوشبختى مىرساند.
با نگاهى گذرا به الگوهاى توسعه از دید اندیشمندان توسعه در مىیابیم که آموزش، پژوهش، سختکوشى، جامعهپذیرى، فرهنگپذیرى، حمیت گروهى، انسجام، هویت ملى، عزت نفس، اعتقاد به اصل و مبداء نیروبخش همواره از عناصر سازنده رشد و توسعه اجتماعى جوامع است.دقیقا در یک رویکرد تطبیقى مشخص مىشود که تمامى عناصر و ویژگىهایى که از اصول توسعه است بشکل مشخص و بسیار دقیقتر در مفاهیم اعتقادى دینى اسلام به صورت آشکارا و مشهود بدان اشاره شده است.مطمئنا در این مکتب قویترین سخن و اندیشه توجه به حقیقت خودى است.اقبال خودى را عبارت از ایجاد ارزشها و ایدهآلها و کوشش در راه تحقق بخشیدن به آنها تلقى مىکرد(حجازى، 23).
از خودى طرح جهانى ریختند
دلبرى با قاهرى آمیختند
پیکر هستى ز آثار خودى است
هر چه مىبینى از اسرار خودى است
وانمودن خویش را خوى خودى است
خفته در هر ذره نیروى خودى است
راه رشد و تکامل و توسعه جوامع از منظر اعتقادى، دینى پایهگذارى تمامى نهادها مبتنى بر اعتقادات اصیل الهى درونسازى دینى مىباشد.
تعامل کنشهاى متقابل افراد جامعه با یکدیگر در نگرش اندیشه دینى هنگامى تغییرپذیر است که دقیقا آموزههاى دینى-اعتقادى-الهى در تمامى اعماق فرد و جامعه متجلى باشد.از دیدگاه روانشناسى اجتماعى هدف ایدئولوژى دینى ایجاد تصویرى از ذهن شخص است که احساس فردى و جمعى هویت را در او تقویت نماید.(شاملو، 67)
از آثار درونى و برونى پویش فرهنگ سازى دینى، احساس قصد و مسئولیت در قبال ارزش ها و تعهدات اجتماعى مىباشد، بسیارى از اندیشمندان تعهد را به عنوان سنگ بناى هویت دینى تلقى مىنمایند.
از نمونههاى بارز فرهنگپذیرى دینى را در تمدن اسلامى مىتوان مشاهده کرد و ایتهد مطرح مىنماید:«مسلمانان خود، متمدن گشتند و دانش و ادب و فرهنگ را از سقوط قطعى نجات دادند.(همو، 245)
براى درک بهتر این واقعیت کافى است به این مطلب توجه شود که طبیعیت جاهلى عرب با ظهور اسلام و آموزههاى اصلى آن در تمامى ارکان زندگى به طبیعت تمدن خواه مبدل شد.
آموزش و پرورش و فرهنگپذیرى دینى معناى جدیدى به جهان مىبخشد(هانتینگتون، 153)مطمئنا پیوند جامعه پذیرى و فرهنگ پذیرى آحاد جامعه از زمان تولد تا دوران کهولت موجب احساس همدلى-یگانگى-انسجام با جهان تلقى مىشود.چنین افرادى مطمئنا با طبیعت زیبا-ستارگان درخشان-کوهاى سترگ، تمام خوبیها احساس خویشاوندى، رضایت و لذت مىکنند و این مرحله بالاترین مرحله توسعه جوامع از دیدگاه دین نجات بخش اسلام مىباشد.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
1-قرآن مجید
2-حجازى، فخر الدین، سرود اقبال، موسسه انتشارات بعثت، چاپ اوّل.
3-شاملو، سعید، مکاتب و نظریهها، در روانشناسى شخصیت، انتشارات رشد.
4-موسوى خمینى، روح الله، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ نخست.
5-محمدى اشتهاردى، محمد، گفتار دلنشین(احادیث چهارده معصوم علیهم السلام)، چاپ انصاریان قم، چاپ اوّل.
6-مشکینى، على، نصایح، موسسه انتشارات الهدى، (بىتا).
7-وایتهد، آلفرد نورث، سرگذشت اندیشههاترجمه دکتر عبد الحسین گواهی دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ اوّل.
8-هاید فردریک، تاریخ فلسفه تربیتى ترجمه على اصغر فیاض، چاپ اوّل.
9-هانتینگتون، ساموئلبرخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانىترجمه محمد على حمید رفیعى، دفتر پژوهشهاى فرهنگى، چاپ اول 1378.
1-Hiro, Dilip)9891(Holy Wars: the Rise of Islamic fundamentalism New York Routledge.
2-Oumlil Ali)2991(Eslamet etat national, casablana editions fennec
3-Yoshino kosaku)4991(cultural Nationalism in contemporary Japan Lonlon:Routledge.
(1)-استادیار دانشگاه آزاد اسلامى-واحد علوم و تحقیقات
(1)اهداف اساسى و عمیق مطمئنا انسان را در برابر شکستهاى احتمالى مقاوم مىکند. بنابراین بخش اعظم هویتبخشى فرد در جریان فرهنگپذیرى، نقشپذیرى آگاهانه در جریان پویش تکامل هویت مىباشد.بىشک طرز نگرش به زندگى، راهها و اهداف آن در جهت غنى بخشى به زندگى، راههاى پرورش خلاقیت فردى و اجتماعى، بسیار موثر مىباشد.فرهنگ شیعى ما به اهداف عالى انسانها و جوامع انسانى بسیار اهتمام ورزیده است در این فرهنگ شناخت راه کمال که همان استقرار حکومت عدل الهى است از اصول همبسته کننده انسانها است.به قول حسن البنا رهبر موسس اخوان المسلمین:«قرآن قانون ماست، راهنماى ماست و (1)-Social system
(2)-Golas system
(3)-Socialization
(4)-Accultural
(5)-Divison of laber
(6)-Solidarity
(7)-Entegration