قرآن کلام خداست و بارقههای امیدبخش آن در رگ عالم جاری است.سخن از فیروزه کلامی است که برخاسته از حنجره ملکوت سماوات و نشانهای از حقایق و کمالات است؛کلامی جوشیده از چشمه سار آفرینش و متصل به دریای حقیقت که ما در این شورهزار دنیا در تکاپوی بهرهبردن از آنیم.
یکی از اصول برتری قرآن، این است که مستقیما از جانب خدا و توسط فرشته وحی الهی، بر قلب پاک رسول خدا(ص)نازل شده است و چون کلام خداست، تاکنون خدشه و تحریفی در آن راه نیافته است:«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.» 1
و نیز از آن جهت که برنامه کامل سعادت بشری و راه هدایت انسانهاست و نیز از جهات دیگر، بر سایر کتابهای آسمانی برتری دارد.بر همین اساس، در میان پیروان سایر ادیان نیز از احترام خاصی برخوردار است.
علاوه بر آن، قرآن ظاهری زیبا و در عین حال معانی ژرف و عمیقی دارد.در واقع روح و معنای وسیع آن در کلمات یک کتاب نمیگنجد، بلکه فراتر از قالب الفاظ است:«ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق». 2
حرف قرآن را مدان چون ظاهر است
زیر ظاهر باطنی هم قاهر است.
«مولوی»
قرآن چراغ راه هدایت بشر برای همه زمانها و برای همه نسلهاست، بنابراین باید بیش از پیش بکوشیم از هدایت آن بهرهمند شویم و در کنار آن از همه امتها پیشی بگیریم و لحظهای از این چراغ روشنگر و هدایت بخش غافل نشویم
کلام قرآن از نظر ابعاد گوناگون علمی و معنوی والایی که دارد، از سایر کلامها برتر است؛چنان که در کنه آن چشمههایی از علوم و حقایقی ناگفته نهفته است.
قرآن بلیغترین و شیواترین کلام است و اعجاز قرائت و شیوایی کلام آن تأثیر شگرفی بر روح و جان قاری و مستمع میگذارد.پیامبر اکرم(ص)در این باره فرمودند: «اصدق القول و ابلغ الموعظه و احسن القصص کتاب اللّه.» 3
ما اگر به آیات قرآن قدری با دقت و تأمل بنگریم و به ماورای آن بیندیشیم، به حقایق نورانیاش دست خواهیم یافت و عظمت الهی را در کلامش به خوبی درک خواهیم کرد.
قرآن از این روی که سخن خداست، آثار وضعی و هدایتبخش والایی دارد و نفوذ آن بر قلبها بسیار است.خداوند قرآن را برای هدایت بشر نازل کرده و در آن، طریق هدایتش را متجلی ساخته است؛چنان که پیامبر اکرم(ص)فرموده است:«و لقد تجلی اللّه فی کلامه و لکنهم لا یبصرون» 4 :خدا به تحقیق در کلام خود تجلی کرده است، اما بشر آن را به خوبی درک نمیکند.
قرآن چراغ راه هدایت بشر برای همه زمانها و برای همه نسلهاست، بنابراین باید بیش از پیش بکوشیم از هدایت آن بهرهمند شویم و در کنار آن از همه امتها پیشی بگیریم و لحظهای از این چراغ روشنگر و هدایتبخش غافل نشویم.قال رسول اللّه(ص):«اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلمه فعلیکم بالقرآن.» 5
قرآن مبتنی بر شیوههای نصح و موعظه حسنه و بلاغت مبین، نازل شده است.چنان که امام صادق(ع) فرمودند:«ان هذا القرآن فیه منادی الهدی و مصابیح الدجی» 6 :در قرآن راهها و شیوههای صحیح هدایتبخش و انوار هدایت بشری وجود دارد.
و آن کس که قول خدا را راهنمای خود قرار دهد، استوارترین راه هدایت را یافته است.اهمیت این بعد از قرآن به حدی است که نه تنها از ما خواسته شده است به قرآن رجوع کنیم و بدان تمسک جوییم، بلکه از توجه به غیر آن نیز منع شدهایم.چنان که امام رضا(ع)فرمودند: «لا تطلبوا الهدی فی غیر القرآن فتضلّوا» 7 :در غیر قرآن هدایت نجویید که گمراه خواهید شد.
شرط بهرهمندی از قرآن، این است که به آن سهل و سبک ننگریم و سعی کنیم به همه ابعاد هدایتگرش پی ببریم؛همانطور که امام علی(ع)با توجه به اقوم بودن بعد هدایت قرآن میفرماید:«من اختار قول اللّه دلیلا فهدی الی اللتی هی اقوم» 8 :هر کس که فرموده خدا را دلیل راه خود قرار دهد، پس به طریق اقوم هدایت خواهد شد.
آیات:«ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» 9 و«ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم.» 10 نیز به همین بعد مهم قرآن اشاره دارند.
قال اللّه تعالی:«و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» 11 :ما بر تو کتابی نازل کردیم که بیانگر همه چیزهاست.
در قرآن، علم اولین و آخرین و آنچه که بشر در دوران عمر خود با آن روبهرو میشود و بدان نیاز پیدا میکند، نهفته است؛یعنی علوم اعصار گذشته و آینده، همه در قرآن جمع است و از آنجا که آیات آن برگرفته از علوم آسمانی است، بنابراین هر کس در هر زمانی که تفسیر خاصی از آن ارائه میکند، فصل الخطاب آن به حساب نمیآید.چنان که پیامبر اکرم(ص)فرمودند:«من اراد الاولین و الآخرین فلیثور القرآن» 12 :هر کس بخواهد علم اولین و آخرین را دریابد، به قرآن رجوع کند.
یکی از اصول برتری قرآن، این است که مستقیما از جانب خدا و توسط فرشته وحی الهی، بر قلب پاک رسول خدا(ص)نازل شده است و چون کلام خداست، تاکنون خدشه و تحریفی در آن راه نیافته است:«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
علاوه بر این، آیات:«و ما فرّطنا فی الکتاب من شیء.» 13 و«لا رطب و لا یابس الاّ فی کتاب مبین.» 14 و آیات مشابه آنها در قرآن، به همین بعد جامعیت و کمال علمی و معنوی آن اشاره دارند و کلمات«لا یعلمون»و «لا یفقهون»در قرآن بدان معناست که بشر به کنه و معنای قرآن نخواهد رسید؛همانطور که حضرت علی(ع) فرمودند:«ما من شیء الا و علمه فی القرآن و لکن عقول الرجال یعجز عنه.» 15 :هیچ چیزی در عالم وجود ندارد، مگر آن که علمش در قرآن است و لیکن عقول بشر از درک آن عاجز است.
قال علی(ع):«تعلّموا القرآن فانه احسن الحدیث و تفقّهوا فیه فانه ربیع القلوب.» 16 :قرآن را فرا بگیرید که برترین کلام است و در آن بیندیشید که بهار قلبهاست.
بعد از شناخت جایگاه و درک فضایل قرآن، لازم است به فراگیری صحیح علوم آن بپردازیم؛چرا که قرآن محور اساسی دین و کتاب قانون الهی است و بر هر مسلمانی لازم است که در راه فراگیری آن بکوشد.در این باره، امام صادق(ع)فرمودند:«ینبغی للمؤمن ان لا یموت حتی یتعلّم القرآن او یکون فی تعلّمه.» 17 شایسته است که مؤمن مسلمان از دنیا نرود، مگر آن که قرآن را فرا گیرد و یا در حال فراگیری آن باشد.
علاوه بر فراگیری قرآن، وظیفه تعلیم آن به دیگران نیز بر گردن ماست.چنان که پیامبر اکرم(ص)میفرماید: «خیرکم من تعلم القرآن و علمه.» 18
و این نه به عنوان یک حق، بلکه یک تکلیف برای انسان تعیین شده است تا در راستای فرادهی به دیگران نیز کوشا باشد.
قال رسول الله(ص):«افضل العباده قراءة القرآن.» 19
بعد از فراگیری قرآن، نوبت به قرائت آن میرسد؛ زیرا فراگیری مقدمهای است برای عمل نیکوی قرائت و نیز تلاوت قرآن در همه حال.البته محدود کردن قرائت قرآن به مجالس ختم و استخاره و یا ترک تلاوت به علت سبک شمردن آن، عملی است که مورد غضب خداوند واقع میشود؛چنان که حضرت رسول(ص)فرمودند: «علیک بتلاوة القرآن علی کل حال.» 20
قال اللّه تعالی:«و اذا قرئ القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلکم ترحمون» 21 :هر گاه که قرآن خوانده میشود، به آن از دل و جان گوش فرا دهید و سکوتی همراه با تدبر پیشه کنید.باشد که مورد رحمت قرآن قرار بگیرید.
استماع قرآن در کنار قرائت آن، ارزش والایی دارد و این برای کسانی که از نعمت علم به قرآن برخوردارند، لازم است.البته دیگران نیز میتوانند با گوش دادن به قرآن در ثواب تلاوت آن شریک شوند.
از آنجا که استماع، در لغت به معنی گوش فرا دادن با دقت و تدبر است، قاری یا مستمع، هر کدام موفق به تدبر در قرآن شوند، به هدف آن یعنی درک حقیقت نزدیکتر میشوند.پیامبر اکرم(ص)در این باره فرمودند: «قاری القرآن و المستمع له فی الاجر سواء.»
چو قرآن بخوانند دیگر خموش
به آیات قرآن فرا داد گوش
از دیگر وظایف ما در برابر قرآن، تدبر در معنای آن است و خداوند نیز فلسفه نزول قرآن را بر همین محور بیان فرموده است:«کتاب انزلناها مبارکا لیدبّروا آیاته و لیتذکروا اولو الالباب» 23 :قرآن کتاب مبارکی است که ما آن را نازل کردیم تا همه در آیاتش اندیشه کنند و دانایان از آن پند گیرند.
تدبر در قرآن از امور لازم و ضروری است و چون در راستای درک معانی قرآن است، زمینه را برای عمل به آن فراهم میسازد.و باید دانست که روح والای قرآن بدون تدبر در آن به دست نمیآید.چنان که حضرت علی(ع) فرمودند:«الا لا خیر فی قرائة لیس فیها تدبّر.» 24
قرائت بدون تدبر، لقلقهای بیش نیست.اگر چه ثواب و بهره خاص خودش را دربر دارد، اما کامل نیست و به هدف منتهی نمیشود؛چرا که تلاوت، مقدمه درک قرآن است و درک آن نیز بدون اندیشیدن پیرامون آن حاصل نمیشود.مسأله تدبر نکردن، حکایت کسانی است که خداوند در قرآن درباره آنها میفرماید:«افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها.» 25
اصل برجسته و هدف غایی نزول قرآن و تلاوت و تعلم و قرائت آن و همچنین تدبر در آن، همه و همه برای عمل است؛چنان که خداوند میفرماید:«هذا الکتاب انزلناه مبارکا فاتبعوه» 26 :این کتاب را مبارک نازل کردیم، پس از آن تبعیت کنید.
و لذا کسانی که به قرآن عمل نمیکنند و تنها به قرائت آن اکتفا میکنند، در واقع به شأن و مقام والایش بیاحترامی کردهاند.امام صادق(ع)درباره نتیجه کار چنین افرادی میفرماید:«رب تالی القرآن و القرآن یلعنه» 27 :چه بسا تلاوت کننده قرآن که قرآن لعنتش میکند.
وقتی از حضرت سؤال شد، آنان کیانند، فرمود: «کسانی که قرآن را میخوانند، اما به آن عمل نمیکنند.»
از دیگر آثار و عواقب عمل نکردن به قرآن آن است که فرد در قیامت نابینا محشور میشود و به جهنم خواهد رفت.پیامبر اکرم(ص)در این باره فرمودند:«من قراء القرآن و لم یعمل به حشره الیه یوم القیامة اعمی.» 28
و به تعبیر امام صادق(ع)، قرائت قرآن بدون عمل به آن، به مثابه تمسخر آیات آن است.چنان که میفرماید: «من قراء القرآن من هذه الامه ثم دخل النار فهو ممّن کان یتخذ بآیات اللّه هزوا.» 29
علاوه بر اینها، چنین شخصی از شفاعت قرآن نیز در قیامت بیبهره خواهد ماند.
لزوم سخن گفتن از حقیقت قرآن، به هدف آرمانی نزول آن برمیگردد؛چرا که قرائت و تلاوت قرآن، بدون درک معنی و مفهوم و حقیقت آن بیفایده است و عملا زمینه را برای عمل به قرآن فراهم نمیسازد. به همین خاطر آنان که اهل قرآنند، باید در راستای کشف حقیقت آن و نیز تفهیم آن به دیگران بکوشند و حقیقت آن را برای مردم منکشف سازند.البته باید دانست که علم راسخ قرآن و تأویل و تفسیر آن نزد اهلبیت(ع)است. بنابراین نمیتوان بدون بهرهگیری از چشمههای جوشان کلام و علوم آسمانی آنها، به حقیقت قرآن دست یافت. چنان که امام باقر(ع)فرمود:«ان ما اوتینا تفسیر القرآن و احکامه» (30) :از جمله علومی که به ما داده شده، همانا علم تفسیر قرآن و احکام آن است.امام صادق(ع)نیز فرمودند:«نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله» 31 :ما به حق راسخان در علم تفسیر قرآنیم و تأویل آیات آن را به خوبی میدانیم.
حفظ کردن قرآن در دو مفهوم به کار میرود:یکی محافظت از حریم قرآن و دیگری حفظ آیات آن.مراد ما نیز در این مطلب، نوع دوم آن است.
قال رسول اللّه(ص):«لا یعذّب اللّه قلبا وعی القرآن» 32 :خداوند قلبی را که قرآن را در خود جای داده، عذاب نمیکند.
حفظ کردن قرآن و آیات نورانی آن، فکر و ذهن و چشم و دل بشر را روشن میسازد و ذکر و یاد خدا را در دلها دوام میبخشد و نیز، به انسان توفیق رشد و آشنایی با حقایق و معارف آسمانی قرآن را عطا میکند؛چرا که آیات قرآن با آن روح وسیعش، در ذهن افراد جاری میشود و به فرموده امام صادق(ع)، توفیق عمل به آن را نیز برای افراد، بیشتر فراهم میسازد.
«الحافظ بالقرآن و العامل به مع السّفره الکرام البرره.» 33 در این روایت، حفظ کردن قرآن با عمل کردن به آن قرین هم بیان شدهاند؛یعنی، حافظ قرآن و عمل کننده به آن با سفیران طریق کرامت الهی همراه خواهد بود.علاوه بر این، خود حفظ کردن قرآن، دارای ارزش و اجر شایستهای است.چنان که امام صادق(ع) فرمودند:«ایّ الذی یعالج القرآن و یحفظه بمشقه منه و قلّة حفظ له اجران» 34 :کسی که قرآن را با مشقت و تحمل سختی حفظ میکند، دو اجر در پیش دارد:یکی اجر نفس کار است و دیگری اجر توفیق عمل.
حافظان حقیقی قرآن، همان عاملان به آنند و پیامبر اکرم(ص)آنها را برترین گروه امت خویش بیان فرموده است:«اشراف امتی حملة القرآن.» 35
و این گروه وارسته اگر حفظ کردنشان با درک مفاهیم و روح والای قرآن و نیز عمل به آن همراه باشد، اهل بهشت خواهند بود.چنان که پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «حمله القرآن عرفاء اهل الجنه»:حاملان قرآن عرفای اهل بهشتند.
در ابتدای بحث، ضروری است که پیرامون اهمیت قرائت قرآن، به بیان روایتی از پیامبر اکرم(ص)بپردازیم که فرمودند:«اذا احب احدکم ان یحدث ربه فلیقرء القرآن» 37 :هر کس از شما بخواهد با خدای خود سخن بگوید، پس قرآن بخواند.
قرآن کلام خدا و با روح و جان انسان مأنوس است و قرائت آن در واقع طریق گفت و گو با خداست.چنان که در حال تلاوت، گویی صدای وحی را میشنود که با او سخن میگوید و او نیز در خود احساس تقرّب و انس خاصّی به خدا میکند.با تلاوت کلام خدا، گویی با او به زمزمه نشسته است.بنابراین لازم است که به این نعمت بزرگ الهی توجه و عنایت خاصی داشت و فرصت با او بودن را از دست نداد.
از جمله آداب باطنی تلاوت قرآن، حضور قلب و آمادگی کامل برای ورود به قرآن است.آرامش فکر و فراغت روح از هر تشویش و تخیلات دنیوی، برای درک قرآن و انس با آن، بسیار ضروری است.علاوه بر این، خلوص نیت که برای هر عملی موازنه نیکوست برای تحقّق قرائت و الا امری ضروری مینماید؛چرا که عمل با ریا هر چند نیکو باشد، مأجور و مقبول نخواهد بود. بنابراین، کسی که برای خودنمایی یا هنرنمایی و یا نیات دیگر، صرفا به قرائت زیبای قرآن اکتفا کند، ثوابی نخواهد برد و به روح وارسته و معنویت قرآن نخواهد رسید.
در روایت«فضل الاعمال اخفاها»، تأکید شده است که قرآن را مخفیانه بخوانید تا از هر گونه شائبه ریا به دور باشید؛چرا که اصل جهد در تلاوت کردن مربوط است به نوع قرائت آشکار در آن که آن هم به فرموده پیامبر اکرم(ص)، اخلاص میخواهد و لذا برای در امان ماندن از وارد شدن خدشه ریا در دل، بهتر است قرآن را مخفیانه و آرام تلاوت کنیم؛چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«فضل قراءة السرّ علی قرائة العلانیه کفضل الصّدقة السرّ علی الصّدقة العلانیة» 38 :برتری قرائت مخفیانه بر قرائت آشکار، به سان برتری صدقه سرّی است بر صدقه آشکار.
قال علی(ع):«تدبّروا آیات القرآن و اعتبروا به فانه ابلغ العرابه» 39 :در آیات قرآن تدبر کنید و از آن عبرت بگیرید که همانا برترین و شیواترین کلام عرب است.
تدبر در قرآن به معنای مطلق خود، بحثی مفصل و جداگانه میطلبد و ما در این مختصر، تنها به درک معنای قرآن همزمان با تلاوت آن میپردازیم؛چرا که اصل سهولت و شیوایی در کلام قرآن برای تحقق همین امر و درک معنای آن بنا نهاده شده است.چنان که خداوند فرمود:«و لقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر» 40 :ما قرآن را برای گفت و گوی با خدا آسان کردیم.آیا اهل اندیشهای هست؟
تلاوت قرآن مادام که با درک معنا و تدبر همراه باشد، عامل نورانیت قلب افراد و در نهایت، هدایت عامه خواهد بود.
از جمله آداب تلاوت، رعایت حق آیات و تناسب تلاوت با معنای آیات است.این امر برای هر چه بهتر شدن تلاوت و صحت و ارتقای کیفیت آن لازم است.تنزیه و تسبیح هنگام تلاوت آیات رحمت و قرائت آنها با لحنی شاد و زیبا و نیز تلاوت آیات عذاب و دوزخ و نقمت با لحن خرین، همراه با تباکی و استعاذه به خدا، از جمله این حقوق است که باید ادا شوند.
محزون بودن قاری به این است که معنای قرآن را درک کند و با حزنی که بارقه نزول قرآن است، به تلاوت آن بپردازد؛چنان که پیامبر اکرم(ص)فرمود:«ان القرآن نزل بالحزن و فاذا قراتموه فابکو فان لم تبکوا فتباکوا» 41 :قرآن با حزن نازل شده است.پس آن گاه که قرائت میکنید، بگریید و یا تباکی کنید.
قال اللّه:«انه لقرآن مجید فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون.» 42
طهارت، مقدمه ورود به هر عبادت و شرط تحقق آن است.با وضو بودن و طهارت از خبث و دنث دو مقدمه اصلی هر عبادت و شرط ورود به قرائت قرآن است؛در صورت نداشتن این شرایط، حتی دست زدن به آیات قرآن و نیز در صورت جنابت، قرائت بیش از هفت آیه از قرآن حرام است.بنابراین، وضو که خود نور است، در محضر قرآن که بیت وحی الهی است، التزام عملی دارد. به قول شاعر:
اول برو تو خانه دل را فرو روب
و آنگه بیا با عاشقان همخانه شو
علاوه بر اینها، رو به قبله بودن، با ادب نشستن و زانو زدن در محضر قرآن و نیز آراستگی باطنی و طاهر بودن و حفظ نزاکت وقتی در کنار قرآن هستیم، از دیگر اصول و شرایط اولیه و مقدمات اقدام به قرائت قرآن است.
از جمله آداب ظاهری ورود به قرائت قرآن، یکی هم استعاذه است؛یعنی پناه بردن به خدا از شر شیطان رجیم. همانطور که خداوند در قرآن تأکید فرموده است:«فاذا قرأت القرآن فاستغذ باللّه من الشیطان الرّجیم.» 43
بیان اذکار وارده و ادعیه مأثوره نیز قبل از تلاوت لازم است تا آمادگی کامل برای ورود به قرآن در فرد ایجاد شود.و یکی از آن دعاها چنین است:«اللهمّ بالحق انزلته و بالحقّ نزل اللّهم عظّم رغبتی و اجعله نورا لبصری و شفاء لصدری.»
بعد از آن، ذکر تسمیه و گفتن«بسم اللّه الرحمن الرحیم»است که جزو سوره محسوب میشود به جز در سوره برائت.
امام صادق(ع)در این باره فرمودند:«اغلقوا ابواب المعصیه عند التلاوه بالاستعاذه و افتحوا ابواب الطاعه بالتسمیه» 44 :هنگام تلاوت، درهای معصیت را با استعاذه از شیطان بر خود ببندید و درهای رحمت را با ذکر خدا بر خود بگشایید.
از جمله آداب ظاهری و اصول مؤکد در تلاوت قرآن، قرائت از روی مصحف است تا هم از خطاها و اشتباهات احتمالی و دغدغههایی که به ذهن تالی خطور میکند، دور باشیم و هم از پاداش و اجر جداگانهای بهرهمند شویم.در روایات نیز بر قرائت از روی مصحف بسیار تأکید شده است تا چشم انسان با آیات آن جلا یابد و در قلب او نورانیت خاصی ایجاد شود.
وقتی از رسول اللّه(ص)سؤال شد که بهره دنیوی چشم ما در چیست؟فرمودند:«نگاه کردن به مصحف شریف و قرائت از روی آن.»
قال رسول اللّه(ص):«زیّنوا القرآن باصواتکم ثم قال، ما اذن اللّه لشئی اذنه لحسن الصوت بالقرآن» 45 :قرآن را با صوت زیبایتان زینت بخشید که خدا بر هیچ چیز به اندازه آن اذن و تأکید نفرموده است.
خداوند هر نعمتی را برای استفاده خاصی به انسان عطا کرده است و صدای نیکو را به خاطر این به او بخشید که به تلاوت قرآن بپردازد، نه برای همراهی با موسیقی و ساز مهیّج اصولا صدای زیبا نعمتی است که برای تلاوت قرآن به انسان داده شده است؛زیرا قرآن که خود به صورتی نیکو نازل شده است، شایسته صدای نیکو نیز هست و صدای نیکو جلوه و زیبایی خاصی به تلاوت میبخشد و طنین آن بر جان مستمعان مینشیند.پیامبر اکرم(ص) در این باره فرمودند:«لکل شیء حلیة و حلیة القرآن الصّوت الحسن» 46 :برای هر چیزی، زینتی است و زینت قرآن صدای زیباست.
از سوی دیگر، قرائت قرآن با صدای زیبا و رسا و صوت و لحن مناسب، افکار و اذهان غافلان را به خود جلب میکند و خفتهها را از خواب غفلت بیدار میسازد و طنین زیبای آن جان و دل مشتاقان را مینوازد. پیامبر اکرم(ص)از فردی که قرآن را بلند تلاوت میکرد، علّتش را پرسیدند(البته برای آگاهی ما).آن فرد جواب داد:«تا خفتهای را بیدار کنم و شیطان را از خود دور سازم.»
آن گاه حضرت فرمود:«بسیار نیکوست، اما نیتی خالص میطلبد.»
از ضرورتهای درک قرآن و انس با آن، قرائت همراه با هدوء و آرامی و نیز تلاوت به اندازه است.چنان که در روایات نیز تأکید بر کمیت و زیادخوانی قرآن نشده، بلکه به کیفیت آن توجه شده است و اصولا جزء به جزء شدن قرآن توسط حضرت علی(ع)برای حصول همین امر تحقق یافته است.امام صادق(ع)نیز حد تلاوت را در هر بار، پنجاه آیه تعیین فرمودهاند.و پیغمبر اکرم(ص) نیز فرمودند:«من قراء القرآن فی اقل من ثلاث لم یفقهه» 47 :هر کسی که قرآن را در کمتر از سه روز ختم کند، به یقین آن را درک نکرده است.
و لذا تأکید بر قرائت با ترتیل که در قرآن نیز آمده است (و رتّل القرآن ترتیلا) 48 ، بر همین اساس است تا فرصت تدبر در آیات و درک معانی و کسب روح معنوی آن ایجاد شود.ام سلمه از زبان حال پیامبر میگوید:«حضرت همواره قرآن را آهسته و حرف به حرف میخواند.»
بنابراین خواندن قرآن با تأنی و آرامش، هم به هدف واقعی آن یعنی درک معنای آیات و هم به اجر و ثواب آن نزدیکتر است.امام صادق(ع)میفرماید:«قرآن را با شتاب نخوانید.بلکه به ترتیل بخوانید و هر گاه به آیهای رسیدید که در آن نام و یادی از بهشت شده است، قدری تأمل کنید و آن را از خدا بخواهید و اگر به آیهای رسیدید که در آن وعده عذاب آمده است، از آن به خدا پناه ببرید.» 49
ختم قرآن به نحو نیکو، یعنی همراه با تصدیق و دعای ختم، از جمله آداب تلاوت و اصول خارج شدن صحیح از آن است و آن عبارت است از:اعتراف به صدق خدا و بیان راسخ بودن در اصول اعتقادی:
در روایتی آداب ورود و خروج از قرائت قرآن این گونه بیان شده است:«ان یقول فی ابتداء اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم و فی الآخر یعترف بصدق اللّه العلی العظیم.» 50
علاوه بر دعای وارده، ختم قرآن نیز بخوانید تا از آستان قرآن بهره ببرید و با دستی پر، از آن جدا شوید. یکی از دعاهای ختم قرآن چنین است:«اللّهم ذکرنی فیه، ما نسیت و علّمنی فیه، ما جهلت و ارزقنی تلاوته آناء اللیل و النهار و اجعله حجة لی یا ربّ العالمین.»
قرائت قرآن، روح و جان انسانها را مصفا میکند و دلهای زنگار گرفته آنها را جلا میبخشد و از آلودگیهای گناه پاک میسازد؛چرا که با ذکر و نیاز و دعا همراه است.پیامبر اکرم(ص)میفرماید:«انّ هذه القلوب لتصدأ کما یصدأ الحدید و انّ جلاها قرائة القرآن.» 51 ؛یعنی، این قلبها به سان آهن زنگار میگیرند و جلای آنها قرائت قرآن است.
قرآن بهترین همدم و برترین یار اهل خویش است و به تحقیق آن گاه که خوانده شود، احساس تقرب و انس با خدا در ما زنده میشود و روحی وصف ناشدنی در ما میدمد که درون ما را صفا میدهد و دیگر حاضر نمیشویم از آن حالت لذتبخش جدا شویم. پیامبر اکرم(ص)فرمودند:«من آنس بتلاوة القرآن لم توحشه مفارقة الاخوان» 52 :آن کس که با تلاوت قرآن انس یابد، از جدایی دوستان وحشت نمیکند.
علاوه بر این، قرآن با روح و جان انسانها قرین است و آرامش روحی انسان در پرتو تلاوت قرآن به دست میآید.چنان که امام سجاد(ع)فرمود:«لو مات من فی المشرق و المغرب لما استوحشت بعد ان یکون القرآن معی» 53 :اگر آنچه در شرق و غرب عالمند، همه بمیرند، من تا زمانی که با قرآنم، احساس تنهایی و وحشت نمیکنم.
برکات معنوی و آثار روحی قرآن، زمینه را برای ترک گناه و توبه و بالاخره بخشش گناهان فرد قاری فراهم میسازد و شفاعت او را در دنیا و آخرت بر عهده میگیرد و او را در روزی که فریادرسی ندارد، یاری میرساند.چنان که پیامبر اکرم(ص)خطاب به سلمان فارسی فرمود:«یا سلمان علیک بتلاوة القرآن فانّ قرائته کفارة الذنوب» 54 :بر تو باد تلاوت قرآن که قرائت آن کفاره گناهان خواهد بود.
از دیگر آثار قرائت قرآن، زیاد شدن روزی و برکت در کسب و کار و زندگی افراد است.در این باره پیامبر اکرم(ص)فرمودند:«انّ البیت اذا قرء القرآن یتّسع علی اهله و کثر خیره» 55 :خانهای که در آن قرآن خوانده شود، وسعت رزق و روزی در آن بیشتر میشود.
امام کاظم(ع)فرمود:«انّ درجات الجنة علی عدد آیات القرآن فاذا کان یوم القیامة قیل لقاری القرآن اقرء و ارفع.» 56 :درجات بهشت بر اساس تعداد آیات قرآن تعیین میشود و لذا وقتی قیامت برپا شود به قاری قرآن خطاب کنند که بخوان و اوج بگیر.
این الفت و مدارج، تنها در قیامت حاصل نمیشود، بلکه در دنیا نیز برای قاری عزت و سربلندی و افتخار بزرگی ایجاد میشود.
این مطلب را با روایتی از پیامبر اکرم(ص)به پایان میرسانم؛حضرت فرمودند:«من قرأ القرآن فکانّما ادرجت النبوة بین جنبیه» 57 :کسی که قرآن را قرائت کند، گویی که در مدارج نبوت اوج یافته است.
(1).سوره حجر، آیه 9.
(2).حضرت علی علیه السلام.
(3).امالی شیخ صدوق، ص 394.
(4).عوالی الاوالی، ج 4، ص 119.
(5).اصول کافی، ج 2، ص 599.
(6).اصول کافی، ج 2، خطبه ص 599.
(7).امالی شیخ صدوق، ص 438.
(8).نهجالبلاغه، ص 205، خطبه 147.
(9).سوره بقره، آیه 1 و 2.
(10).سوره اسراء، آیه 6.
(11).سوره نحل، آیه 89.
(12).کنز العمال، ج 1، ص 548.
(13).سوره انعام، آیه 38.
(14).سوره انعام، آیه 59.
(15).ینابیع الموده، ص 412.
(16).اصول کافی، ج 12، ص 603 و نهجالبلاغه، خطبه 110، ص 164.
(17).اصول کافی، ج 2، ص 607.
(18).جامع الاحادیث، ص 74.
(19).مجمع البیان، ج 1، ص 15.
(20).اصول کافی، ج 8، ص 89.
(21).سوره اعراف، آیه 204.
(22).مستدرک الوسایل، ج 4، ص 261.
(23).سوره ص، آیه 29.
(24).اصول کافی، ج 1، ص 36.
(25).سوره محمد، آیه 26.
(26).سوره انعام، آیه 155.
(27).رسول اکرم(ص).
(28).الاعمال، ص 43.
(29).جامع الاخبار، ص 56.
(30).اصول کافی، ج 1، ص 229.
(31).اصول کافی، ج 1، ص 213.
(32).امالی شیخ صدوق، ج 1، ص 6.
(33).اصول کافی، ج 2، ص 603.
(34).اصول کافی، ج 2، ص 606.
(35).معالی الاخبار، ص 178.
(36).اصول کافی، ج 2، ص 607.
(37).کنز العمال، ج 1، ص 510.
(38).رسول اکرم(ص).
(39).شرح غرر، ج 3، ص 284.
(40).سوره قمر آیات، 17، 22، 32 و 40.
(41).امالی شیخ صدوق، ص 3 و 4.
(42).سوره واقعه، آیه 79.
(43).سوره نحل، آیه 98.
(44).بحارالانوار، ج 2، ص 316.
(45).سنن دارمی، ج 2، ص 474.
(46).رسول اکرم(ص).
(47).رسول اکرم(ص).
(48).سوره مزمل، آیه 4.
(49).اصول کافی، ج 2، ص 422.
(50).سنن دارمی، ج 2، ص 474.
(51).ارشاد القلوب، ص 78.
(52).شرح درر، ج 5، ص 369.
(53).رسول اکرم(ص).
(54).رسول اکرم(ص).
(55).رسول اکرم(ص).
(56).امام موسی کاظم(ع).
(57).رسول اکرم(ص).