share
1404/01/17
اخلاقِ قرآن‌‎‌بنیان/ ۱
بهشت اخلاق؛ زیست اخلاقی آفریننده بهشت

برخی اخلاق‌‎پژوهان، اخلاق را بهشت نامیده‌‎اند‎ و عنوان «بهشت اخلاق» را جایگزینی مناسب برای زیست اخلاقی می‌‎دانند و برخی، نامگذاری اخلاق به بهشت را کاربستی مجازی می‌پندارند نه حقیقی و این نامگذاری را از آن‌رو توجیه‌پذیر دانسته که اخلاق و رفتارهای اخلاقی، علت باریابی به بهشت‌‎اند.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی‌اکبر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن طی یادداشتی که در اختیاری ایکنای قم قرار داده، نوشت: برخی اخلاق‌‎پژوهان، اخلاق را بهشت نامیده‌‎اند‎ و عنوان «بهشت اخلاق» را جایگزینی مناسب برای زیست اخلاقی می‌‎دانند. در توجیه و تبیین چرایی این نامگذاری دو نظریه ارائه شده است.

برخی، نامگذاری اخلاق به بهشت را کاربستی مجازی می‌پندارند؛ نه حقیقی و این نامگذاری را از آن‌رو توجیه‌پذیر دانسته که اخلاق و رفتارهای اخلاقی، علت باریابی به بهشت‌‎اند؛ چنان‎که در علوم بلاغی بیان شده، استعمال مجازی تنها زمانی صحیح و پذیرفته است که شباهت یا رابطه و علاقه‌ای میان دو مفهوم حقیقی و مجازی وجود داشته باشد، از جمله مجوزهای استعمال مجازی، رابطه علّی (ارتباط علت و معلول) میان دو پدیده مانند: اخلاق و بهشت است.

بنابراین می‌‎توان «اخلاق» را که سبب باریابی به «بهشت» است، مجازاً «بهشت» نامید. بدیهی است که بهشت در این تحلیل، بهشت موعودی است که در کتاب‌‏های آسمانی و در قرآن بارها به مؤمنان بشارت شده است: مانند آیه ۲۵ سوره بقره «وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ» و آیه‌‏های (نساء؛ ۱۲۲؛ توبه؛ ۷۲).  

در دومین تبیین چرایی نامگذاری اخلاق به بهشت، برخی با ارائه تحلیلی متفاوت، مستدل و خردپذیر، این نامگذاری را حقیقی می‌دانند، نه مجازی؛ در این تحلیل، اخلاق و زیست اخلاقی، نه علت باریابی به بهشت که خود، آفریننده بهشت است؛ چنان‎که درباره نسبت اخلاق و دوزخ نیز می‌توان گفت: رفتارهای نادرست آدمیان، نه علت سقوط به دوزخ که خود آفریننده‌‎ دوزخ‌اند.(توبه؛ ۶۸ و ابراهیم؛ ۴۴) 

در میان باورهای اسلامی و آموزه‌های قرآنی و روایی، مستندات گوناگونی برای اثبات درستی دومین تحلیل بازگوشده، وجود دارد، اما نظریه تجسم اعمال را باید صریح‌‎ترین مستند تحلیل دوم به‌شمار آورد. عالمان شیعه، نظریه تجسم اعمال را از اصول بدیهی و انکارناپذیر اسلامی دانسته‌‎اند؛ چنان‎که بسیاری از فقیهان و شماری از مفسران سترگ، تجسم اعمال را از جمله ضروریات دین اسلام می‌دانند؛ در دانش فقه، اهمیت ضروریات دین در ثبات و قوام ایمان، تا آنجاست که فقیهان، انکار آگاهانه ضروریات دین اسلام را موجب ارتداد و بازگشت به کفر، دانسته‌‎اند.

تبیین نظریه تجسم اعمال 

در آموزه‌های قرآنی و روایی، رابطه‌‎ای مستحکم میان مجازات‎ در جهان آخرت با رفتارهای اخلاقی وجود دارد؛ براساس منطق قرآن، رابطه رفتار اخلاقی و پیامدهای آن در جهان آخرت، نه، قراردادى، نه علّى و معلولى، كه رابطه‌ای «عينيت» و «اتحاد» و این‌‏همانی است؛ يعنى پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران، در حقیقت، تجسم رفتار آنان است.

به این موضوع در شماری از آیه‏‌های قرآن كريم تصریح شده است مانند: آیه (آل عمران؛ ۳۰) و آیه: َ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمينَ مُشْفِقينَ مِمَّا فيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً؛ آنچه را كه انجام داده‏‌اند حاضر مى‌‏يابند و پروردگار تو به احدى ستم نمی‌‏كند»(کهف؛ ۴۹) و آیه‌‏های: «يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ*فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ در آن روز مردم در گروه‏هاى گوناگون از قبرها سر برمی‌آورند تا اعمالشان به آن‌ها نشان داده شود. پس هر كه هم‌وزن ذره‌‏اى كار خير كند؛ آن را مى‌بيند. و هر كه هم‌وزن ذره‌‏اى كار شر كند آن را نیز مى‏‌بيند. (زلزال؛ ۶) در این آیات سخن از دیدن عمل است نه دیدن نتایج و پیامدهای آن.

برخی مفسران بر این باورند که آیه ۲۸۱ سوره بقره «وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ؛ و بپرهيزيد از روزى كه در آن به‌سوى خدا بازگردانده مى‏‌شويد، سپس به هر كسى جزاى آنچه كسب كرده به كمال داده مى‏‌شود و آنان مورد ستم قرار نمى‏‌گيرند و از پاداششان كم گذاشته نمى‌‏شود»، آخرین آیه‌‎ای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده و پایان‌بخش نزول وحی قرآنی است.

مفسران این آیه را نیز یکی از مستندات قرآنی تجسم اعمال می‎دانند و کلمه «تُوَفَّى» در آیه را بیانگر اعطای کامل پاداش عمل و تجسم عينى اعمال دانسته‌اند که در دنیا به تدریج در پرتوی اعمال آدمیان شکل می‌گیرد؛ و جهان آخرت، ظرف آشکار شدن این حقیقت خواهد بود. مضمون این آیه نیز با نظریه تجسم اعمال سازگار است.

آیه «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً؛ همانا كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏خورند جز اين نيست كه آتش در شكم خود فرو مى‏‌برند، به‌زودى در آتش فروزان درآيند و حرارت آن را بچشند» (نساء؛ ۱۰)، از دیگر مستندات قرآنی نظریه تجسم اعمال است که در آن، حقیقت خوردن مال يتيم و تجسم عينى مجازات تصرف نامشروع این رذیلت اخلاقی را بازمی‏‌گوید.

با توجه به وجود آیات متعدد قرآنی -که در آن‏‌ها بر نظریه تجسم اعمال تصریح شده است-، دلیلی برای تشبیهی و تمثیلی پنداشتن مضمون آیه چهارم سوره نساء وجود ندارد؛ از این‌رو می‏‌توان گفت: حقیقت ملکوتی خوردن مال يتيم، خوردن آتش است؛ حقیقتی که در جهان آخرت و با بیرون رفتن انسان از جهان مادی و کنار رفتن حجاب تن خاکی، آشکار خواهد شد. در نظام حقوقی قرآن، پاداش‌‎هایی چون، روح، ریحان، حور، قصور و شراب طهور، تجسم اعمال نیک نیکوکاران و شعله‌های آتش جهنم و عذاب‌های جهان آخرت نیز تمثل و تجسم رفتار بدکردارن و حرام‌خواران است که از عمق وجود آنان زبانه می‌کشد و مى‌سوزاند.

اندرز مؤمنان معادباور در قرآن

قرآن كريم در اندرز مؤمنان پرهیزگار معادباور می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ اى ايمان داران، از خدا پروا کنید، و هر كسى بايد بنگرد كه چه چيزى براى فرداى خود پيش فرستاده است، و از خدا پروا كنيد.» (حشر؛ ۱۸)

شهید مطهری در تفسیر این آیه، دستور خداوند را لحنی قاطع، صريح و شگفت دانسته و یادآور می‌شود که در آیه، سخن از پيش فرستادن پاداش و جزاست؛ يعنى انسان نه آثار رفتار که عين چيزهايى را که از دنیا به سوی جهان آخرت فرستاده‎، خواهد دید؛ بنابراین بایسته است که آدمی، نیک بنگرد که چه چیزی را فرستاده است.

براساس آموزه‌های قرآنی، داستان روبرو شدن انسان با اعمال خود در قیامت، داستان مسافری است که پیش از بازگشت به شهر خود، هدایایی را برای عزیزانش فرستاده است و زمانی که بازمی‏‌گردد، انتظاری جز این نخواهد داشت که همان هدایایی را که فرستاده است، ببیند. شهید مطهری، ضمن توجه و یادآوری این نکته که در آیه، عبارت «اتّقوا اللّه» با فاصله‌‏ای اندک، تکرار شده «اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ»، آن‌‏را تأمل برانگیز می‌‏داند! این ویژگی، آیه مورد بحث را از دیگر آیات (تقوی) در قرآن متمایز می‏‌کند. 

آیه «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ» (شمس؛ ۱۴)، از دیگر مستندات نظریه تجسم اعمال است. در سوره کورت، در ۱۳ آیه پی در پی، ۱۳ حادثه از حوادث هولناک را یادآور می‏‌شود که همزمان با برپایی قیامت رخ می‌دهد. «آن زمان كه خورشيد از درخشش بيفتد؛ ستارگان بی‎فروغ شوند؛ كوه‌ها حرکت داده شوند؛ شتران آبستن به حال خود رها گردند؛ حيوانات وحشى جمع شوند؛ درياها برافروخته شوند؛ موجودات از هراس جفت گردند و در کنار یکدیگر قرار گیرند؛ درباره دخترانى كه زنده به گور شده‌‏اند، پرسش شود كه به کدامین گناه كشته شدند؟ نامه‌‏ها گشوده شود؛ آسمان بركنده شود و فرو ریزد؛ دوزخ افروخته شود و بهشت نزديک آورده شود.

در این سوره، پس از بازگویی رخ‎دادهای سیزده‌گانه، در چهاردمین آیه این نکته بسیار مهم بیان می‌شود: «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ؛ هر كس خواهد دانست چه چیزی را برای خود آماده كرده است.» چهاردهمین آیه به‌‎مثابه جواب شرط است؛ گویی، رخدادهای هولناک قیامت، از آن‏‌رو بازگو شده است تا مهم‎ترین مسئله و غایت برپایی قیامت یعنی حسابرسی و چگونگی پاداش و کیفر در روز رستاخیز بیان شود و توضیح دهند که همه آنچه در جهان آخرت به ما مى‌‏رسد- نعيم بهشتى و عذاب دوزخى-، حقایقی تکوینی است كه خود آن‏را آماده و حاضر ساخته‌ایم؛ به گواهی برخی روایات نبوی آیه ۱۸ سوره نبأ «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً» نیز از مستندات نظریه تجسم اعمال است.

براساس مضمون آيات پرشمار قرآن كريم، همه انسان‌ها در روز رستاخيز كردار خود را خواهند شناخت در حالی‏ که همه و یا بسیاری از انسان‎ها در دنیا قادر به درک این حقیقت نخواهند بود. مانند آیه: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ بگو: مرگى كه از آن مى‌گريزيد به‌زودى با شما ملاقات خواهد داشت؛ آنگاه به سوى داناى پنهان و آشكار، برگردانيده مى‌شويد؛ پس شما را به كردارهايتان آگاه مى‌سازد.»(جمعه؛ ۸)