در نشستی علمی تبیین شد:
سیر پیدایش و تحول نظریه الهام بر اساس آیات قرآن
نشست علمی با عنوان «سیر پیدایش و تحول نظریه الهام بر اساس آیات قرآن» روز دوشنبه 12 آبانماه ۱۴۰۴ در تالار شیخ طبرسی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در قم برگزار شد.
به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن، نشست علمی با عنوان «سیر پیدایش و تحول نظریه الهام بر اساس آیات قرآن» با حضور حجتالاسلام والمسلمین علی اسدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، بهعنوان ارائهدهنده، حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی فیروز مهر، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، به عنوان ناقد و حجتالاسلام والمسلمین حسن شیرزاد کمانگر، بهعنوان دبیر علمی، در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار گردید.
حجت الاسلام والمسلمین اسدی در آغاز سخنان خود گفت: هسته اصلی بحث بر مبنای «ربوبیت هدایتی» خداوند شکل گرفته است: رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى. (طه/50) این آیه دلالت بر اصلی محوری دارد: هدایت، مستمر، فراگیر و ذاتی است که همزمان با «اعطای خلقت» فعال شده و همه آفریدگان را به سوی هدف رهنمون میشود.
وی در ادامه افزود: هدایت تکوینی، نقطه آغازین این سیر است که به سطوح پیچیدهتر معرفتی ختم میشود، که عالیترین مصداق آن، الهام قلبی در هدایت انسانهاست.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن سپس به گونههای هدایت عمومی الهی پرداخت و گفت: الهام فطری، غریزی و طبیعی را نه به عنوان «الهام اصطلاحی»، بلکه مبنای قرآنی هدایت الهی معرفی کرد و این سطوح را تفکیک نمود:
1. الهام غریزی (هدایت ساختاری):هدایت ناخودآگاه و غریزی حیوانات و انسان برای بقا و حفظ ساختار نوعی. قرآن از هدایت زنبور عسل با عنوان «وحی» خبر میدهد: وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِي مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتࣰا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا يَعۡرِشُونَ * ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلࣰاۚ يَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابࣱ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُ...** (نحل/68-69). این القای درونی، زنبور را وادار به مهندسی کندو و فعالیت های دیگر مینماید و بر اساس ساختار خلقت اوست.
2. الهام طبیعی (هدایت فعلی پدیدهها): القائاتی که خداوند به پدیدههای جمادی یا غیرعاقل برای افشای حقیقتی عطا میکند. مانند القا به زمین در قیامت برای بازگو کردن اخبارش: يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَىٰ لَهَا (زلزال/5). «اوحی» در اینجا به معنای القای درونی برای بیان حقایقی است که در طول تاریخ بر خود دیده است.
3. الهام فطری (هدایت عام اخلاقی): تعبیه شده در ذات انسان که او را بهطور ذاتی به درک زیبایی، خوبی، عدالت و شرارت متمایل میسازد؛ معنای اولیه «فطرت» که در آیه «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (شمس/8) اشاره شده است، ناظر به گونه الهام است. این سه شکل هدایت، سنت الهی برای هدایت مخلوقات به سوی کمال متناسب با خلقتشان است و زیربنای نظریه الهام در سطح انسانی است.
حجت الاسلام اسدی الهام قلبی را محور نظریه در حوزه معرفت انسانی دانسته وتاکید کرد: الهام قلبی، مرتبهای متعالی از هدایت عمومی و نقطه عطف آن ورود به شناخت اختیاری انسان (به ویژه اولیاء) است. ریشه قرآنی آن در مصادیق خاصی نهفته است که خداوند آگاهیهایی را مستقیماً به قلب افرادی غیرنبی افاضه کرده است؛ مانند هدایت مادر موسی (ع) برای نجات فرزندش: وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ. (قصص/7). علم لدنی حضرت خضر، علم تعبیر خواب حضرت یوسف و زبان پرندگان سلیمان نمونههای دیگرند.
افزون بر این، آیاتی از «تعلیم الهی بندگان در صورت رعایت تقوا» سخن گفتهاند: يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانآ (انفال: 29).
بر اساس این نظریه، انسان میتواند در کنار شناخت تجربى، عقلى و وحيانى، به شناختى الهامى و عرفانى دست یابد که ابزار دریافت آن دل آدمى و تنها راه رسیدن به آن تزکیه نفس است و همه مؤمنان صالح به میزان تقوای خویش میتوانند از آن برخوردار شوند. این شناخت، جلوهای از امداد غیبی الهی است.
تحول تاریخی مفهوم الهام
وی سیر تحول نظریه الهام را این گونه شرح داد: الهام قلبی ابتدا در حوزه برخی مسائل کلامی مطرح و سپس به عرفان و تصوف راه یافت. در عرفان، الهام به برترین منبع شناخت باطنی تبدیل شد و بر علم استدلالی تفوق داده شد؛ با عناوینی چون «علم لدنی»، «مکاشفه» و «معرفت ذوقی» نیز شناخته میشد.
این نظریه بعدها با ورود به فلسفه، بهویژه نزد سهروردی، منجر به «معرفت اشراقی» گردید؛ سهروردی حکمت اشراق را نتیجه القائات یک موجود قدسی در دل خود میدانست.
الهام قلبی را می توان القای معنا یا آگاهیای تعریف کرد که خداوند مستقیماً به قلب مؤمن (ولی یا صالح) وارد میکند و فراتر از درک استدلالی است. دریافت کننده آن هرگز جایگاه پیامبران را ندارد.
حجت الاسلام اسدی در پایان سخنان گفت: نظریه منسجم الهام بر اساس قرآن، الهام قلبی را دریافتی شخصی و معرفتی تعریف میکند که به اولیاء و صالحان تعلق میگیرد. این دریافت، در سایه پایبندی به شریعت به عنوان معیار نهایی، میتواند به درک اسرار الهی و تکامل معنوی کمک کند، بدون آنکه جایگاه وحی نبوی را به خطر اندازد. این مباحث بر اهمیت تکیه بر ساختار هدایت قرآنی برای فهم پدیدههای باطنی تأکید کرد و انتظار میرود پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن این نظریه را در قالب یک مدل علمی مدونتر ارائه نماید.
در انتهای نشست حجه الاسلام والمسلمین فیروز مهر، به نقد مطالب ارائه شده پرداخت و گفت: عمده مطالب پژوهش از پاورقی ها و حواشی تشکیل شده است و ارتباط مستقیم با عنوان آن، که سیر تحول باشد ندارد؛ لذا این مقدار از مطالب نمی تواند درباره سیر پیدایش و تطور نظریه الهام بپردازد.
