نگاهی به زبدة البیان محقق اردبیلی (ره)

پدیدآورحسن ربانی

نشریهفصلنامه پژوهشهای قرآنی

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1873 بازدید
نگاهی به زبدة البیان محقق اردبیلی (ره)

حسن رباني

محقق اردبيلي، از فقيهان قرن نهم و پروردة حوزه علميه نجف است. او پس از دوره شهيد ثاني و محقق كركي، فقيه برجستة اماميه در عصر خود شد. با نگارش مجمع الفائده و البرهان، شهرت به سزايي در فقه يافت و فقيهان پس از او هماره به ديدگاههاي او در آن كتاب توجه داشتند. زبده البيان تأليف ديگر اوست. اين كتاب در آيات الاحكام نگارش يافته است و شايد بتوان گفت پس از كنزالعرفان فاضل مقداد، مشهورترين كتاب آيات الاحكام در اماميه است.
اردبيلي، در زبده البيان، توجه كاملي به تفاسير معروف پيشين داشته است. هيچ آيه‌اي را مورد بحث و بررسي قرار نمي‌دهد، مگر اين كه از تفاسير عمده استفاده مي‌كند. او استفاده اصلي را از تفاسير زير برده است:
الف. مجمع البيان: او در زمينه‌هاي مختلفي از اين تفسير استفاده مي‌كند. هرچند در مسائل گوناگون نيز با مؤلف آن به بحث مي‌پردازد. اين مسائل در موضوعات زير، خلاصه مي‌شود:
1. لغت. 2. تفسير. 3. قرائت. 4. سبب نزول. 5. تركيب آيات. 6. روايت. 7. نقل اقوال مفسران پيشين. 8. نقد و بررسي سخنان طبرسي در تركيب آيات. 9. نقد و بررسي سخنان تفسيري او. 10. نقد فتاوي فقهي طبرسي.
ب. كشّاف زمخشري: او در زمينه‌هاي بالا كه ذكر شد، از كشّاف نقل مي‌كند. افزون بر آن، به كشّاف از جهات ديگري نيز مي‌نگرد:
1. نقل فتاوي فقهاي حنفي. 2. نقل مطالب بلاغي قرآن. 3. نقد مباحث كلامي زمخشري. 4. نقد برخي از مباحث اصولي كشّاف.
ج. تفسير بيضاوي: بيضاوي از مفسران شافعي است و از شخصيتهاي معروف در زمينه تفسير به شمار مي‌آيد و تفسير او موجز و مهم است. علماي پس از او، از آن استفادة بسياري برده‌اند. تفاسير بسيار چه از عالمان شيعي و چه مفسران اهل سنت، با توجه به آن تأليف شده است، مانند تفسير ارشاد العقل السّليم تأليف ابوالسعود.
او در تفسير، سخنان بيضاوي را بازتابانده و فقط در مواردي، مطالبي را بر عبارت او افزوده است و گاه در مسائل فقهي با بيضاوي مخالفت كرده است، زيرا بيضاوي شافعي است و ابوالسعود حنفي مذهب است.
همچنين تفسير كنزالدّقائق، از تفاسير شيعي است كه بيشتر سخنان تفسيري او، همان نگاشته‌هاي بيضاوي است و تنها رواياتي از ائمه اطهار (ع) را برآن افزوده است. فيض كاشاني نيز در صافي، از بيضاوي بسيار متأثر است.
محقق اردبيلي از ديگر مفسران و فقيهان شيعي است كه در زمينه‌هاي گوناگون از تفسير بيضاوي بهره برده است و گاه با او به مناقشه پرداخته و ديدگاههاي او را به نقد سپرده است.
د. كنزالعرفان فاضل مقداد: اردبيلي، هرجا از كنزالعرفان نام مي‌برد و يا به آن اشاره مي‌كند، با ديد نقادي است. در مواردي، مناقشة فاضل مقداد با زمخشري را به نقادي گذاشته، در مورد آن قضاوت مي‌كند وديدگاه زمخشري را ترجيح مي‌دهد.*
زبده البيان، از زمان تأليف مورد توجه انديشه‌وران اسلامي است. برخي بر آن حاشيه نوشته‌اند و شايد نخستين آنان خود مصنف كتاب است. در شيوه دانشمندان بزرگ اسلامي ديده مي‌شود كه پس از نگارش كتاب و گذشت زمان، آن را مورد مطالعه قرار مي‌دادند و نكاتي را در حاشيه برخي از مطالب كتاب، مي‌نگاشته‌اند. از جمله شهيد ثاني بر مسالك، حاشيه دارد و يا مرحم نراقي بر مستند، حاشيه زده است. شيخ يوسف ثاني بر مسالك، حاشيه دارد و يا مرحوم نراقي بر مستند، حاشيه زده است. شيخ يوسف بحراني نيز نكاتي در حاشية حدائق دارد و حاشية آخوند خراساني بر كفايه الاصول معروف است.
براي مراجعه به مواردي كه اردبيلي بر زبده البيان، حاشيه زده است، رك: زبده البيان / 108، 109، 120، 141، 217، 340، 575‌، 648، 653 و...
محقق اردبيلي، در زبده البيان، از سائر نوشته‌هاي خود نيز نام مي‌برد. او در موارد بسيار، از تفصيل در بحث پرهيز مي‌كند و خواننده را به نوشته‌هاي ديگر خود، ارجاع مي‌دهد. شايد بتوان چنين نتيجه گرفت كه اين اثر محقق اردبيلي، از آخرين نگاشته‌هاي اوست.

ديدگاه محقق اردبيلي در اسباب نزول

بعضي از مفسران بر اين باورند كه اسباب نزول، هيچ گونه تأثيري در تفسير آيات شريفه قرآني ندارد، ولي بسياري از مفسران، معتقدند كه از اسباب نزول مي‌توان در زمينه تفسير آيات قرآن كمك جست، بلكه بعضي از آيات را جز با ياري اسباب نزول نمي‌توان تفسير كرد. محقق اردبيلي در تفسير آيات، بارها از اسباب نزول كمك گرفته است. (زبده البيان / 36، 196، 367، 474، 671 و ...)
محقق اردبيلي معتقد است كه آيه با مورد و سبب نزول، تخصيص نمي‌خورد.
به عنوان نمونه، او در ذيل آيه شريفه: «وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (آل عمران / 180) مي‌نويسد:
«دور نيست كه آيه شريفه بر واجب بودن بذل علم دلالت كند ... و ورود آيه شريفه درباره زكات مال، مانع اين برداشت نمي‌شود، زيرا سبب نزول مخصوص نيست و ملاك در آيات شريفه، ظاهر لفظ است و مقتضاي آيه، عموم خواهد بود، همان گونه كه در دانش اصول ثابت شده است.» (زبده البيان / 206 و نيز 77، 122، 195، 206، 207، 255،‌ 346، 399)
محقق اردبيلي، در مورد اسباب نزول، با ديده بصيرت مي‌نگرد و از ارزيابي دقيق دريغ نمي‌ورزد. (زبده البيان / 384، 615، 630 و ...)
به عنوان نمونه، او در ذيل آيه شريفه «وَلا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ» (اسراء / 29) مي‌نويسد:
«روايت كرده‌اند كه زني پسرش را خدمت پيامبر فرستاد و گفت: به پيامبر بگو كه مادرم از تو پوشاك مي‌طلبد و اگر فرمود كه مهلت ده تا به ما لباسي برسد، بازگوي كه مادرم پيراهنت را درخواست مي‌دارد، زيرا لباسي كه بپوشد ندارد. او پيام را رساند. پيامبر پيراهن خود را درآورد و به او داد و گفته شده است كه پيامبر در خانه ماند، زيرا لباسي نداشت كه بپوشد تا از خانه خارج بشود و نماز بگزارد. در نتيجه كفار او را سرزنش كردند و گفتند: محمّد (ص) به خواب و لهو و لعب گرفته شده و از نماز بازمانده است.»
محقق اردبيلي سپس مي‌نويسد:
«عقل حكم مي‌كند كه اگر نياز به مال چنان بود كه واجب با بخشش آن فوت مي‌شود، يا اولويتي از كف مي‌رود، اعطا و انفاق سزاوار نيست و ظاهر آن است كه اين رفتار از كم‌ترين خردورز سرنمي‌زند، تا چه رسد به شخصيتي چونان پيامبر (ص). بنابراين، آيه همان گونه كه گفته شد، تنها دليل منع از بخل و حرمت اسراف و تبذير است.» زبده البيان / 375
و آخرين نكته در اين فصل از نوشته آن كه: محقق اردبيلي در نقل اسباب نزول، در بيش‌تر موارد مدرك را ذكر نمي‌كند، ولي باتوجه به تأثيرپذيري او در اين كتاب از سه تفسير مشهور: كشاف، مجمع البيان و تفسير بيضاوي، مي‌توان گفت كه از همان منابع، اسباب نزول را نقل مي‌كند و در بعضي از موارد نيز به آن تصريح دارد. (از جمله رك: زبده البيان / 10، 29، 32، 51، 52، 69 و ...)

نگرش اصولي محقق اردبيلي

در اين كتاب، نكته‌هاي اصولي بسيار مطرح شده است كه اشارتي گذرا به ديدگاههاي نادر و يا درخور درنگ ايشان صورت مي‌گيرد:
1. آيا استعمال لفظ در بيشتر از يك معني جائز است؟
از كلمات او در اين نوشتار برمي‌آيد كه او استعمال لفظ را در بيش‌تر از يك معني، ناروا نمي‌داند. (زبده البيان / 15 و 265)
2. در كتاب مفاتيح الاصول، به محقق اردبيلي نسبت داده شده كه جمله خبريه در مقام انشاء، دلالت بر وجوب نمي‌كند. در بعضي از شروح كفايه نيز، اين مطلب به او و فاضل نراقي نسبت داده شده است. اين سخن، درباره فاضل نراقي صحيح است، زيرا بارها در مستند الشيعه، تصريح مي‌كند كه جمله خبريه در مقام انشاء، دلالت بر وجوب نمي‌كند، ولي از سخنان مرحوم اردبيلي در زبده البيان خلاف اين نسبت برمي‌آيد.
او در ذيل آيه شريفه: «وَلا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا» (بقره / 282) مي‌نويسد:
«اين جمله خبريه است، ولي به معناي نهي است و بر مبالغه در نهي دلالت مي‌كند و ظاهر اين جمله، حرام بودن سرپيچي شاهد از اداي شهادت است.»
زبده البيان / 446 و نيز: 148، 556، 590
3. محقق اردبيلي، در مواردي بر حجت بودن «مفهوم وصف» تصريح مي‌كند. (رك: زبده البيان / 672، 247 و نيز: مجمع الفائده و البرهان، 8/394 و 10/73)
ولي او در مواردي تصريح به حجت نبودن مفهوم مي‌كند كه اين موارد بايد به خاطر وجود قرينه باشد. (زبده البيان / 455، 518، 636، 671)
4. اردبيلي شهرت را به عنوان دليل مستقل نمي‌پذيرد. او بارها تصريح مي‌كند كه شهرت حجت نيست. (رك: زبده البيان / 687 و نيز مجمع الفائده و البرهان، 3/86 ـ 13/264 ـ 14/15)
اما آن را به عنوان مؤيد مي‌پذيرد. (رك: زبده البيان / 33، 86، 90، 152، 494 و نيز مجمع الفائده ، 3/270)
همچنين شهرت را به عنوان مرجح در باب تعارض اخبار مي‌شناسد. (رك: مجمع الفائده و البرهان، 4/41، 14/404، 5/183، 255)
محقق اردبيلي شهرت را جبران‌كننده ضعف سند روايت نيز مي‌داند. (زبده البيان / 249 و نيز مجمع الفائده و البرهان، 4/268، 5/208، 14/112 ـ 138 و 250 و 369 و 376 و 416)

ديدگاههاي فقهي مخالف مشهور

محقق اردبيلي در زمينة فتواي فقهي، پيرو دليل است. او به صراحت بارها با شهرت درمي‌آويزد و از اين كه فتواي مشهور را مورد نقد و بررسي قرار مي‌دهد، هراس نمي‌دارد. به نمونه‌اي از فتاواي او كه با رأي مشهور فقها مخالف است، اشاره مي‌شود:
1. واجب نبودن طهارت براي مسّ قرآن: او تنها دليل ادعايي را آية: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ. فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ. لا يَمَسُّهُ إِلا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه / 79) مي‌داند و در نقد استدلال بر آن مي‌نويسد:
«اوّلاً جملة خبريه است و نه جملة انشائيه و ثانياً ضمير «لايمسّه» رواست كه به «كتاب مكنون» بازگردد و ثالثاً مراد از مطهرون، فرشتگان هستند.»
ايشان اصل براءت را نيز مؤيد واجب نبودن مي‌داند و اجماع و خبر صريحي را بر لزوم طهارت نمي‌يابد، هرچند احتياط را برتر مي‌شمارد. (زبده البيان / 29)
و در مجمع الفائده مي‌نويسد:
«دليل واجب بودن روشن نيست، چون آيه و خبر و اجماع بر آن دلال نمي‌كند.»
مجمع الفائده و البرهان ، 1/92
2. محقق اردبيلي بر اين باور است كه شراب حرام است، ولي نجس نيست. او در آيه شريفه: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأنْصَابُ ... » (مائده / 90) مي‌نويسد:
«آيه شريفه بر حرام بودن هرگونه دست‌يازي در شراب دلالت دارد، ولي در آن دلالتي بر نجاست شراب وجود ندارد و به همين جهت شيخ صدوق گفته: خداوند نوشيدن آن را حرام كرده، ولي نمازخواندن در لباسي كه به شراب آلوده شود، حرام نيست. روايات در نجاست شراب گوناگونند و اصل براءت نيز نجس نبودن را تأييد مي‌كند.» زبده البيان / 43
محقق اردبيلي همچنين مي‌نويسد:
«ادعاي اجماع از سوي شيخ طوسي در تهذيب كه «رجس» به معناي «نجس» است، ثابت نيست. خلاصه آيه بر نجاست شراب دلالت ندارد. همچنين روايات دلالتي بر نجاست ندارند، زيرا احاديث گوناگونند و اخباري كه دلالت بر وجب شستن مي‌كند، حمل بر استحباب مي‌شود و اين جمع بهتر از آن است كه رواياتي را كه شراب را پاك معرفي مي‌كنند، بر تقيه حمل شود.»
زبده البيان / 42
اين دليلها با تفصيل افزون و دليلهاي ديگر در مجمع الفائده نيز آمده است.
صاحب مدارك و محقق خوانساري در مشارق نيز با محقق اردبيلي در نجس نبودن شراب هم عقيده‌اند.
در تفسير «الفرقان» پس از آن كه نويسنده طهارت خمر را مي‌پذيرد و چونان اردبيلي، آن را تفسير مي‌كند، نجس نبودن خمر را به مرحوم آيت الله خوئي نيز نسبت مي‌دهد.
3. محقق اردبيلي در ذيل آيه شريفه: «وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ» (بقره / 43) مي‌نويسد:
«آيه اشاره به آن مي‌تواند داشته باشد كه براي درك جماعت، مأموم بايد ركوع امام را درك كند و اشعار به آن دارد كه ركوع از ابتدا بايد با امام باشد. پس اگر امام در حال ركوع باشد و در آن حال مأموم، امام را درك كند، مأموم جماعت را درك نكرده است؛ زيرا در اين مورد، «ركوع» با «راكعين» صدق نمي‌كند. روايت صحيح نيز بر آن دلالت دارد و اين، فتواي شيخ طوسي است، هرچند مشهور مخالف آنند، امّا احتياط رأي نخست را اقتضا مي‌كند و اصل نيز مؤيد آن است.»
زبده البيان / 127
4. مشهور فقيهان برآنند كه در ماه رمضان، بقاي بر جنابت تا اذان صبح جايز نيست. محقق اردبيلي، در ذيل آيه شريفه: « فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (١٨١) بقره 181 مي‌نويسد:
«اكثر أصحاب بر اين باورند كه غسل در شب، شرط روزه است، ولي ابن بابويه آن را شرط نمي‌داند و اخبار يكسان نيستند و ظاهر مذهب، ديدگاه ابن بابويه را تأييد مي‌كند، زيرا اصل و روايت صريح و صحيح و نيز آيه بر جواز آميزش در شب دلالت مي‌كند، همچنين آساني و آسان‌گيري شريعت مقتضي آن است و ...»
زبده البيان / 174
5. اردبيلي بر اين باور است كه بلندخواند حمد و سوره در نمازهاي مغرب و عشاء و صبح واجب نيست و نيز آهسته خواندن در نماز ظهر و عصر. او اظهار مي‌دارد:
«اين تفصيل، دليل روشني ندارد و بر واجب نبودن، اصل براءت و روايت صحيح و ظاهر آيه زير دلالت مي‌كند: «وَلا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلا» (اسراء / 110)
زبده البيان / 84

پی نوشت ها:‍

*. فهرست گونه‌اي از مواردي كه محقق اردبيلي به استفاده از تفاسير مجمع البيان و كشاف و بيضاوي پرداخته، چنين است:
ـ نقل از مجمع البيان: زبده البيان / 24، 33، 41، 52، 54، 65، 82، 90، 93، 97،‌ 98، 101، 114، 123، 124، 176، 227، 273، 299، 284، 375، 376، 380، 409، 424، 437، 449، 457، 465، 468، 470، 473، 481، 533، 554، 564، 571، 574، 621، 634.
محقق اردبيلي از تفسير جوامع نيز در صفحه 451 نام مي‌برد.
ـ نقل از كشاف: زبده البيان / 5، 20، 29، 31، 54، 60، 76، 85، 86، 126، 122، 136، 220، 223، 229، 230، 267، ‌367، 373، 387، 402، 407، 412، 413، 418، 424، 437، 451، 505، 506، 545، 552، 556، 568.
ـ استفاده از بيضاوي: زبده البيان / 71، 75، 122، 138، 179، 446، 549، 579، 584، 651، 681، 692.
ـ نقل از كشاف و مجمع البيان: زبده البيان / 56‌، 76، 129، 133، 147، 148، 197، 222، 224، 225، 228، 229، 370، 374، 392، 420، 426، 428، 462، 503، 504، 516، 551.
ـ نقل از كشاف و مجمع البيان و بيضاوي: زبده البيان / 5، 46، 104، 159، 231، 256، 262، 399، 439.
ـ نقل از كشاف و بيضاوي: زبده البيان / 263، 276، 365، 386، 397، 425، 527، 532، 541، 569، 570، 574، 638، 691.
ـ نقل از مجمع البيان و كشاف و فخررازي: زبده البيان / 389
ـ نقل از مجمع البيان و تفاسير سه گانه: زبده البيان / 282
ـ نقل از مجمع البيان و دو تفسير يادشده: زبده البيان / 441، 588.
اردبيلي در موارد بسياري در زبده البيان، نظر انتقادي نسبت به تفاسير فوق داشته است. مواردي كه او به نقد كلام مفسران مي‌پردازد در سطور زير اشاره مي‌شود:
* نقد و بررسي سخنان زمخشري در كشاف: زبده البيان / 15، 23، 46، 87، 182، 213، 233، 256، 296، 512، 534، 539، 566، 580، 591، 601، 660
* نقد سخنان طبرسي در مجمع البيان: زبده البيان / 34، 179، 211، 27، 365، 386، 400، 454، 509، 558، 580، 600، 632
* نقد سخنان تفسيري بيضاوي: زبده البيان / 17، 21، 22، 46، 93، 148، 175، 197، 234، 265، 285، 339، 367، 368، 440، 455، 458، 475، 500، 562، 566، 581، 582، 588، 592، 608، 618، 632، 671، 685‌
* نقد سخنان زمخشري و بيضاوي: زبده البيان / 38، 158، 169، 173، 177، 178، 260، 264، 288، 405، 420، 422،‌ 528، 562، 567، 585، 612، 646، 647
* نقد سخنان كشاف و مجمع البيان: زبده البيان / 340، 594
* نقد سخنان فخر رازي: زبده البيان / 37، 190، 390

مقالات مشابه

«غریب القرآن» ابان بن تغلب

نام نشریهتفسیر اهل بیت (ع)

نام نویسندهمحمد حسین مدنی

بازیابی روایات کتاب «التفسیر» علی بن ابی حمزه بطائنی

نام نشریهحدیث اندیشه

نام نویسندهعلی راد, سیدعلیرضا حسینی, مرضیه جمالی

وضعیت تفاسیر شیعی در هند

نام نشریهفصلنامه مشكوة

نام نویسندهسیدمصطفی احمد‌زاده

تفسیر مصباح الهدی

نام نشریهسفینه

نام نویسندهحمید سلیم گندمی

آیت الله خوئی و البیان

نام نشریهفروغ وحدت

نام نویسندهمحمدرضا پیرچراغ

آشنایی با تفسیر شبر

نام نشریهمجله علوم و معارف قرآن

نام نویسندهمیرزا علیزاده