همگام با تلاوت تأثیرگذار قرآن
مبانی و پیشنیازهای تلاوت حق
تلاوت حق، کیفیت بهرهبرداری از قرآن است که پس از اذعان به اهمیت، ضروت و اضطرار به آموزههای قرآنی مطرح میشود و همانطور که در آیه ۱۲۱ سوره بقره به آن توجه شده، زمانی میتواند از چالشها و مسائل اساسی ما باشد که نیاز به قرآن و لزوم ارتباط با وحی قرآنی را باور داشته باشیم و هدایت، سعادت و رستگاری در این کتاب آسمانی را پیجویی کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعلیاکبر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی، در تفسیر آیه ۱۲۱ سوره بقره که میفرماید: «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» نوشت: در آموزههای وحیانی و در روایات و مضامین دعاها، در توصیف قرآن، تعالیم معصومان، شاهد بهکارگیری عناوینی چون نور، حیات، آب زلال، چشمه جاری، درخت تناور، استوار و پرثمر و دائمی، بهار، ضیافت و نشاط، هستیم. در مواردی نیز این توصیفهای برای زمانها و مکانهای خاصی آمده است. در آیات قرآن در توصیف خداوند با عنوان نور آسمانها و زمین و آموزههای وحیانی قرآن، عامل حیات انسانی معرفی شده است و رسالت فرستادگان الهی، هدایت انسان از تاریکی بهسوی نور و روشنایی است.
براساس تفسیر گزارش شده از معصومان، از آخرین آیه سوره ملک، ولی خدا به آبی گوار تفسیر شده است. برخی روایات زمستان را بهار مؤمن و رمضان را بهار قرآن و ولی معصوم و امام عصر(عج) را بهار انسانیت و مظهر شادمانی نامیدهاند؛ هرگز نباید این توصیفها را تشبیه، تمثیل و استعارههای شاعرانهای دانست که تنها هدف آن زیبایی و شیوایی کلام است. این مفاهیم بازگوکننده حقایقی عمیق و واقعیاتی ژرف در فرانید تربیت توحیدی است؛ با تأمل در این مفاهیم، میتوانیم زمینه درک این حقایق و شرایط لازم را برای رویش و شکوفایی مادی و معنوی خود فراهم آوریم.
هدف اصلی آیات قرآن و تعالیم پیشوایان معصوم که با الهام از هدایت و تربیت قرآنی و بهمثابه ترجمه و تفسیر قرآن بیان شده، آن است که کارکرد دین را یادآور شوند و به ما بیاموزند، که حیات، شکوفایی، طراوت، شادمانی، رویش، تعالی مادی و معنوی فردی و اجتماعی خود را آموزههای قرآن و تعالیم معصومان، جستوجو کنیم.
آنگونه که ما از فصل بهار، حیات دوباره طبیعت، شکوفایی، طراوات و شادمانی را انتظار میکشیم و هر سال آمدن بهار را آرزو میکنیم و به استقبال بهار میشتابیم و حضور را جشن میگیریم و شادمانی میکنیم.
چگونه به تلاوت قرآن احساس نیاز میکنیم
این نکته شایان توجه است که آروزهای ما به شدت وابسته به نیازهایی است که احساس میکنیم و برای برطرف کردن این نیازها تلاش میکنیم؛ از اینرو انسان تنها زمانی، به قرآن و ظهور و حضور امام زمان(عج) احساس نیاز میکند که نقش حیاتی این دو رکن هدایت و تربیت، در زندگی خود آگاه باشد؛ درک این نیاز نیز زمانی میسر است که آدمی جایگاه خود را در نظام هستی و نیز برتری خود را بر سایر مخلوقات، و برتری خود بر فرشتگان را باور داشته باشد و نیز به وجود خدا، روز حساب، کتاب، مجازات و مکافات جهان آخرت، به کوتاهی عمر، سفر ناگهانی و بیبازگشت مرگ، آگاهی کامل و اعتقاد راسخ داشته باشد.
در مباحث اعتقادی از این شناختهای اساسی و باورهای بنیادی به اصول دین تعبیر میشود. اصولی که همه پیروان ادیان آسمانی و بهویژه مسلمانان، در کودکی و در اولین گامهای آموزشهای دینی آن را فرامیگیرد، اما جز، گروه اندکی، اهمیت و ضرورت این اصول و نقش بیبدیل آن را در گونه ارتباط خود با قرآن نادیده میگیرند و نیز نقش این باورهای اساسی را در انتخاب سبک زندگی توحیدی و پایبندی به دستورات دینی انکار میکنند.
در حالی که همه انسانها این حقیقت را میپذیرند که تمایلات، کنشها و رفتارها و روابط اجتماعی ما در طول زندگی مانند شاخ و برگها یک درخت تنومند هستند؛ ریشه و اساس آن شناختها و باورها و حیات شادابی و ماناییِ شاخ و برگ، وابسته به وجود ریشه و استحکام ریشههاست؛ میوه، شاخه و برگ، هنگامی که از اصل و ریشه خود جدا شوند، به سرعت پژمرده و نابود میشوند.
شناختها و باورهای اساسی، حیات مادی و معنوی ما را تضمین میکنند و ما را به قرآن و هدایت وحیانی نیازمند خواهند کرد. انسانی که شناخت اساسی و باورهای بنیادی درباره جهان، انسان و قیامت، اندیشه و احساس او را تسخیر کرده، هرگز نمیتواند نسبت به چگونگی رفتارها و مناسبات اجتماعی خود بیتفاوت باشد. چنین انسانی به وضوح میداند که چگونه زیستن او بهشدت وابسته به باورهای اساسی او نسبت به حیات پس از مرگ است.
انسان قیامتمحور هرگز نمیتواند نسبت به بدیها و خوبیهای خود بیاعتنا باشد. از آنرو که اذغان دارد جهان هستی و سرنوشت انسان در تسخیر خدایی است که کوچکترین اتفاق از نگاه او پنهان نمیماند و هرگز نسبت به رفتارهای خوب و بد ما بیتفاوت نیست. « وَ مَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ؛ و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نیست حتى به اندازه سنگينى ذرههاى، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار ثبت است.» (یونس،۶۱)
براساس دیدگاه قرآن، چگونه زیستن انسان بازتاب، شناختها و باورهای اساسی درباره جهان، انسان و روز رستاخیز است. حقیقتی که عقل سلیم نیز نمیتواند آن را انکار کند.
قرآن خود را تنها کتاب هدایت، سعادت و رستگاری انسان میداند؛ یعنی برای رستگاری انسان هیچ جایگزینی برای قرآن وجود ندارد. اما این نکته را نیز یادآور میشود که تنها کسانی این اصل قرآنی را نادیده نمیگیرند که به وجود قیامت باور دارند(مطففین، ۴) و یا دستکم نمیتوانند وجود چنین رخدادی را انکار کنند. (مؤمنون، ۱۱۷) و احتمال وجود و وقوع قیامت را میپذیرند.(بقره، ۴۶)
اهمیت اصول دین در فرایند هدایت و لزوم تعمیق و تثبت باورهای اساسی نسبت به خدا، انسان، جهان آخرت، وحی و فرستادگان الهی تا آنجاست که بخش معظمی از آیات به این امور اختصاص یافته است.
قرآن حاوی ۱۱۴ سوره است که ۸۴ سوره آن با عنوان سورههای مکی، پیش از هجرت پیامبر(ص) به مدینه و طی ۱۳ سال نازل شده است. درباره ویژگیهای سورههای مکی و مدنی نکات فراوانی از سوی مفسران و قرآنپژوهان بیان شده است؛ اما درباره تفاوت اساسی محتوای سورههای مکی و مدنی، تقریبا همه مفسران براین باورند که در سورههای مکی اهتمام فراوانی بر مباحث اصول اعتقادی بوده است و در سورههای مدنی بهتدریح کاهش مییابد؛ اما همچنان بر نقش باورهای اصولی، بر پایبندی به زندگی مؤمنانه تأکید میشود. از نکات قابل توجه در بسامد مفاهیم قرآن، وجود پرشمار آیات مربوط به قیامت است که بیش از یک سوم کل آیات قرآن را به خود اختصاص میدهد.
بدون تردید توجه به مفاهیمی چون، بهار انسانیت و شادامنی روزگاران و مانند اینها و تفکر در معانی ژرف این مفاهیم، تأثیری شگرف در تحول و تعالیِ شناختها، باورها، گرایشها و رفتارهای انسان خواهد داشت. این اسلوب شگفتانگیز در بهکارگیری تعبیرهای نغز در قرآن و روایات، از مؤثرترین عوامل انگیزشی این دو منبع تربیت و هدایت توحیدی است که تأثیر فراوانی در تحول اخلاقی و تعالی روحانی انسان دارد.
هنگامی که پیشوایان معصوم در تبیین نسبت ماه مبارک رمضان با قرآن، رمضان را ماه ضیافت الهی و یا فصل بهار قرآن مینامند؛ و یا زمانی که امام زمان را بهار انسانیت و شادمانی روزگاران میخوانند، بیدرنگ این پرسش در ذهن ما جوانه میزند که مقصود پیشوایان معصوم از این تعبیرها و تشبیهها چیست؟
پاسخ به این پرسشها را میتوان در آثار و برکات اعجابانگیز ماه رمضان و نقش آن در تربیت و تعالی انسان و نیز در نقش امام زمان(عج) در هدایت انسان و استواری و قوام زمین، دریافت کرد؛ آثار و برکاتی که بخشی از آن در آیات قرآن و برخی نیز در روایات و ادعیه به تفصیل بیان شده است.
«تلاوت حق» که در آیه ۱۲۱ سوره بقره به آن توجه شده، زمانی میتواند از چالشها و مسائل اساسی ما باشد که نیاز به قرآن و لزوم ارتباط با وحی قرآنی را باور داشته باشیم و هدایت، سعادت و رستگاری در این کتاب آسمانی پیجویی کنیم. انسان که از نیازمندی به قرآن و از اهمیت، اولویت و ضرورت این نیاز آگاه است، تلاش میکند تا صحیحترین و بهترین گونه ارتباط با قرآن را برای بهرهوری بیشتر از آن انتخاب کند. برای مثال وقتی نقشه گنجی در اختیار داریم و صحت رمز و رازهای نهفته در نقشه را باور داریم؛ برای دستیابی به گنج، نمیتوانیم نسبت به نوشتهها، اعداد، کلمات، حروف و رمزهای نقشه بیتفاوت باشیم.
تلاوت حق، کیفیت بهرهبرداری از قرآن است که پس از اذعان به اهمیت، ضروت و اضطرار به آموزههای قرآنی مطرح میشود. اساساً خواندن یک کتاب و توجه به مطالب آن، ارتباط وثیقی با میزان مفید بودن آن کتاب برای خواننده دارد.
کسانی که نیاز به هدایت قرآن را در درون خود احساس نکنند و ضرورت ارتباط و انس با سبک زندگی قرآن، انکار کنند، قرآن را وامیگذارند. به این نکته در سوره فرقان اشاره شده است. قرآن از زبان پیامبر اکرم(ص) با لحنی آمیخته با اندوه و حسرت درباره کسانی خود را نیازمند قرآن نمیدانند، میفرماید: «وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا: و پيامبر گفت: پروردگارا قوم من اين قرآن را رها كردند»؛ این نجوای تلخ پیامبر(ص) شامل همه کسانی است که خود را نیازمند آموزههای وحی قرآنی نمیدانند.
دو چالش اساسی در مسیر ارتباط مؤثر با قرآن
مهجوریت قرآن و وانهادن این نسخه نجات و رستگاری انسان، همان سرپیچی از تلاوت حق است که با زبان و بیان دیگری بازگو شده است. مهجوریت و وانهادن قرآن و ناتوانی در تلاوت حق، و بهجا آوردن حق تلاوت دو چالش اساسی در مسیر انس و ارتباط موثر با قرآن است؛ شناختهای توحید و باورهای اساسی درباره نقش قرآن در سعادت انسان، کلیدواژه ایفای حق قرآن و بهجا آورن حق تلاوت است.
ناتوانی از تلاوت حق از آنرو موجب بیمناکی و نگرانی میشود که قرآن در آیه ۱۲۱ سوره بقره با صراحت میفرماید: «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ؛ کسانی به کتاب آسمانی ایمان دارند که حق تلاوت آن را بهجا آورند» و در ادامه یادآور میشود: «وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» کسی که حق تلاوت را ادا نکنند؛ در زمره کافران به کتاب آسمانی و در صف زیانکاران خواهد بود.
خسران در منابع لغت به معنای نقصان، هلاکت، زیان و گمراهی آمده است.[۱] در قرآن کریم، خسران و مشتقات این واژه ۶۵ مرتبه و در شصت آیه، تکرار شده است.[۲] آنچه در کاربرد قرآنی خسران بارز است، پیوند آن با مفهوم کفر و مفاهیم هم سنخ آن است. بنابر آیات قرآن، کفر و خسران (هلاکت) انسان با یکدیگر نسبت مستقیم دارند، بهطوری که هرچه فرد بیشتر در کفر غرق شود، خسران او فزون مییابد[۱] و از حیث عمل، در شمار زیانکارترین انسانها قرار میگیرد «أَخْسَرینَ أَعْمالا» (کهف/ ۱۰۳ و ۱۰۵)
این خسران، به اعتقاد مفسران، خسرانِ حقیقی، پایدار و جبرانناپذیر است و موجب گرفتاری به عذاب اخروی میشود. در قرآن از آن به «الخُسرانُ المُبینُ؛ هلاکت آشکار»[۳] تعبیر شده است.
قرآن کریم شرط رهایی از خسران را پیوستن به اهل ایمان و انجام دادن عمل صالح و توصیه یکدیگر به حق و صبر بر طاعت خدا میداند.[۴]
در یادداشت نخست بیان شد که در کلام امام صادق(ع) حق تلاوت، در تفسیر آن حضرت عبارت است از: تلاوت قرآن به شیوه ترتیل، تفقه و فهم عمیق معارف، و پایبندی به دستورات و الزامات، شادمانی از بشارتها و بیمناکی از انذارها و عذاب، عبرتپذیری از قصهها و مثالهای قرآن است.
منابع:
[۱]. خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «خسر»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹. محمودبن عمر زمخشری، پیشرو ادب یا مقدمة الادب، قسم ۲، ص ۵۲۷، چاپ محمدکاظم امام، تهران ۱۳۴۲ـ۱۳۴۳ش. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «خسر».
[۲]. محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن کریم، ذیل «خسر»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
[۳]. زُمر/سوره۳۹، آیه۱۵. طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل آیه۱۵ سوره زمر. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه۱۵ سوره زمر. طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ذیل آیه۱۵ سوره زمر.
[۴]. حسن بن عبداللّه عسکری، معجم الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءآ من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲. کلینی، الکافی. محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن کریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
منبع خبر: خبرگزاری ایکنا