اِستغاثه: كمكخواهى از خدا هنگام بلا و رنج و گرفتارى
واژه استغاثه، مصدر باب استفعال از ريشه «غـوـث» بهمعناى طلب نصرت و فريادرس خواهى[36] و استمداد در حال شدّت و محنت است.[37] اين واژه از ريشه «غـىـث» بهمعناى طلب باران[38]، مورد بحث اين مقاله نيست. به گفته برخى، «غوث» در اصل نجات دادن از ابتلا و محنت و قرار دادن شخص در پناه خود است. از اين ديدگاه با دو قيد «نجات دادن و در پناه خود قرار دادن» فرق ميان اغاثه و انقاذ، تخليص، اعانه، نصر، انجاء و تفريج روشنمىشود.[39]حقيقت استغاثه كه شرط بندگى است[40]، استمداد از خداست، زيرا يگانه تأثيرگذار در عالم اوست و اگر از غير وى (اولياى الهى) كارى ساخته است، به اذن او و به اين جهت است كه آنان مجارى فيض وى هستند[41]، بر اين اساس، رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: يگانه حقيقتى كه بداناستغاثه مىشود، خداوند است[42] البتّه اين به معناى روا نبودن استغاثه به اولياى الهى نيست، زيرا انسانهاى كامل با توجه به مقام خلافت الهى خويش، در حكم «مستخلفٌ عنه» بوده و مىتوانند مورد استغاثه واقع شوند، ازاينرو در منابع دينى دعاهايى وارد شده كه در آنها ازاولياىالهى، چون حضرت زهرا(عليها السلام)[43] و امامعصر(عج)[44] استغاثه مىشود، پس شرك پنداشتن استغاثه به ارواح مقدّس، نادرست بوده، از عدم فهم صحيح توحيد افعالى ناشى مىشود.[45]
نمونه آشكار استغاثه هنگامى است كه انسان به بيمارى سختى مبتلا مىشود يا در امواج توفان دريا گرفتار مىآيد و دست خود را از همه جا كوتاه مىبيند و به اقتضاى فطرت توحيدى، اين حقيقت را درمىيابد كه در عالم، قدرتى هست كه بتواند وى را در هر شرايطى كه باشد نجات دهد. دراينحالت، انسان با تضرّع و زارى، فقط به خدا استغاثه مىكند.[46]
استغاثه در قرآن:
مشتقّات واژه «استغاثه» در قرآن 4 بار بهكار رفته كه دو مورد آن به اين بحث مربوط است: 1.استغاثه سپاهيان اسلام از خداوند در جنگ بدر. (انفال/8، 9) 2.استغاثه پدر و مادر به درگاه خداوند براى هدايت فرزند خويش (احقاف/46،17)، افزون بر اين، از برخى موارد كه در آن واژههايى مانند: «صرخ» (فاطر/35، 37)، «ندا» (انبياء/21، 76،83، 87ـ88; ص/38،3; نساء/4، 75)، «دعا» (انعام / 6، 63ـ64; يونس/10، 12)، بهكار رفته و همچنين از سياق برخى آيات، مانند 214 بقره/2، مفهوم استغاثه استفاده مىشود. «جؤار» نيز كه مشتقات آن در آيات 64ـ65 مؤمنون/23 و 53 نحل/16 آمده، به معناى بلندكردن صدا به استغاثه و در محدوده بحث داخلاست.استغاثه و اجابت:
در بسيارى از آياتى كه در آنها از استغاثه سخن به ميان آمده، بهاجابت آن از سوى خداوند نيز تصريح شدهاست.استغاثه سپاهيان اسلام در نبرد بدر*، به اجابت خداوند مقرون شد و مؤمنان به وسيله خيل عظيمى از فرشتگان، امداد شدند: «اِذ تَستَغيثونَ رَبَّكُم فَاستَجابَ لَكُم اَنّى مُمِدُّكُم بِاَلف مِنَ المَلَـئِكَةِ مُردِفين». (انفال/8، 9) استغاثه حضرتنوح*(عليه السلام)نيز از ديگر مواردى است كه با اجابت همراه شده و خداوند او و اهلش را از سختى بزرگ رهانيد: «ونوحـًا اِذ نادى مِن قَبلُ فَاستَجَبنا لَهُ فَنَجَّينـهُ واَهلَهُ مِنَ الكَربِ العَظيم» (انبياء/21،76)
آيه 84 انبياء/21 به اجابت استغاثه ايّوب و برطرف شدن گرفتارى وى اشاره دارد: «واَيّوبَ اِذ نادى رَبَّهُ اَنّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ ... * فَاستَجَبنا لَهُ فَكَشَفنا ما بِهِ مِن ضُرّ...» ، چنانكه آيه 87 سوره ياد شده به اجابت استغاثه ذوالنون (يونس*(عليه السلام)) و نجات وى از غم تصريح مىكند: «وذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ ... فَاستَجَبنا لَهُ ونَجَّينـهُ مِنَ الغَمِّ...» و بهطور كلّى، آيه 62 نمل/27: «اَمَّن يُجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ ويَكشِفُ السّوءَ...»، نيز آيه «وكَذلِكَ نُنجِى المُؤمِنين» (انبياء/21، 88) متضمّن اين وعده است كه خداوند استغاثه افراد مضطر و درمانده را اجابت مىكند و مؤمنان را از غم و اندوه مىرهاند.[47] مضمون برخى از احاديث نيز كه تكرار دعا را سبب برآمدن حاجت مىداند، مؤيّد مطلب ياد شده است.[48]
اجابت استغاثه، شرايطى دارد، از اينرو استغاثه امّتهايى كه پيامبران خويش را تكذيب كردهاند، به جز قوم يونس (يونس/10،98) هنگام ظاهر شدن عذاب الهى سودى به آنان نبخشيده است: «كَم اَهلَكنا مِن قَبلِهِم مِن قَرن فَنادَوا ولاتَ حينَ مَناص» (ص/38، 3) و استغاثه دوزخيانى كه خروج از جهنّم* را با ناله از پروردگار خويش خواستار مىشوند بىپاسخ مىماند: «والَّذينَ كَفَروا لَهُم نارُ جَهَنَّمَ ... و هُم يَصطَرِخونَ فيها رَبَّنا اَخرِجنا ... فَما لِلظّــلِمينَ مِن نَصير» (فاطر/35، 36ـ37) يا با خطاب مخصوص به راندن سگ، رانده مىشوند: «اخسَـوا فيها ولا تُكَلِّمون» (مؤمنون/23، 108) يا از استغاثه آنان به «جؤار» (صدايى كه حيوانات وحشى هنگام گرفتارى، براى نجات بلند مىكنند)[49] تعبير كرده و به صراحت به آنها مىگويند: شما از ناحيه ما يارى نمىشويد: «حتّى إذا أخذنا مترفيهم بالعذاب إذاهم يجـرون * لاتجـروا اليوم إنّكم منّا لاتنصرون» (مؤمنون/23، 64ـ65)
استغاثه كنندگان :
قرآن كريم به استغاثه برخى پيامبران و مؤمنان هنگام دچارشدن به شدايد و رنجها اشاره فرموده است:1. استغاثه نوح(عليه السلام):
حضرت نوح، هنگام گرفتار شدن به طوفان و در برابر قومش كه منكر رسالت الهى او بودند، به درگاه خدا استغاثه و تقاضاى كمك و پيروزى كرد: «ونوحـًا اِذ نادى مِن قَبلُ فَاستَجَبنا لَهُ فَنَجَّينـهُ واَهلَهُ مِنَ الكَربِالعَظيم». (انبياء/21، 76) از جمله«الكَربِ العَظيم» استفاده مىشود كه نداىنوح(عليه السلام)نداى عادى و عارى از استغاثه نبودهاست[50]: «فدعا ربّه أنّى مَغلوب فَانتصِر= او بهدرگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [اين قوم طغيانگر]شدهام. انتقام مرا از آنها بگير». (قمر/54،10) در اين آيه نيز از جمله «اَنّى مَغلوب فَانتصِر» آميخته بودن دعاى نوح(عليه السلام)بااستغاثه استفاده مىشود.[51] استغاثههاى حضرتنوح(عليه السلام)سرانجام نتيجه بخشيد و خداوند وى را بر قومى كه منكر رسالتش بودند، باغرقكردن آنها پيروز كرد. (قمر/54، 11)2. استغاثه ايّوب(عليه السلام):
حضرت ايّوب* در طول زندگى خويش به بيمارى شديد و طولانى دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلاگرديد. وى در اين حال به درگاه خدا استغاثهكرد و خداوند، استغاثه و دعاى او را اجابت فرمود و سلامتى، عافيت، فرزندان و اموالش را به وى بازگردانيد[52]: «واذكر عبدنا أيّوب إذنادى ربّه...= وبه ياد بياور بنده ما ايّوب را هنگامىكه پروردگارش را خواند...». (ص/38، 41; انبياء/21، 83)در اين آيات، نداى حضرت ايّوب با استغاثه همراه بوده است.[53]
3. استغاثه يونس(عليه السلام):
حضرت يونس هنگامى كه در برابر مقاومت قوم متكبّرش به ستوه آمد و از آنها فاصله گرفت، نشانههاى عذاب الهى بر آن قوم نمايان شد. آنان در اين حال به راستى توبه كردند و عذاب الهى برطرف شد. حضرت يونس در قعر دريا در دل ماهى به وحدانيّت خداوند ندا داد و رفع گرفتارى خويش را از خدا خواستار شد (انبياء/21، 87ـ88)، «...ولاتَكُن كَصاحِبِ الحوتِ اِذ نادى وهُوَمَكظُوم= ... و مانند صاحب ماهى [يونس ]مباش <[كه در تقاضاى مجازات قومش شتاب كرد و گرفتار مجازات ترك اَولى شد] در آن زمان كه بانهايت اندوه خدا را خواند». (قلم/68، 48) همانگونه كه خداوند در پى استغاثه يونس در شكم ماهى او را نجات داد، مؤمنان را نيز هنگامىكه به درگاه خدا استغاثه كنند و او را بخوانند از رنج و بلامىرهاند.[54]از ديگر مواردى كه در قرآن به استغاثه تصريح شده، استغاثه پدر و مادر مؤمن به درگاه الهى، براى هدايت فرزند خود به راه راست و دورى وى از انحراف و بىايمانى است: «وهُما يَستَغيثانِ اللّهَ ويلَكَ ءامِن اِنَّ وَعدَ اللّهِ حَقٌّ...» (احقاف/46،17)
منابع
بحارالانوار; بحوث فىالملل و النحل; التبيان فى تفسير القرآن; التحقيق فى كلمات القرآن الكريم; جامعالبيان عن تفسير آى القرآن; روضالجنان و روحالجنان; سنن ابنماجه; الغدير فى الكتاب و السنة و الادب; فرهنگ معارف اسلامى; الكافى; كشف الاسرار و عدة الابرار; كنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال; مجمعالبيان فى تفسير القرآن; معجم مقاييس اللغه; مفردات الفاظ القرآن; مكارم الاخلاق; الميزان فى تفسيرالقرآن.ابوطالب ربيعنيا
[37]. مقاييس اللغه، ج4، ص400.
[38]. مفردات، ص617، «غوث».
[39]. التحقيق، ج7، ص278، «غوث».
[40]. كشفالاسرار، ج4، ص23.
[41]. الغدير، ج3، ص292.
[42]. كنزالعمال، ج10، ص373; سنن ابنماجه، ج2، ص1360.
[43]. بحارالانوار، ج99، ص254; مكارمالاخلاق، ص330.
[44]. بحارالانوار، ج99، ص243ـ247.
[45]. الملل والنحل، ج4، ص78ـ84.
[46]. مجمعالبيان، ج6، ص564.
[47]. مجمعالبيان، ج7، ص97; روضالجنان، ج13، ص276; الميزان، ج14، ص315.
[48]. الكافى، ج2، ص475.
[49]. مجمعالبيان، ج7، ص178; الميزان، ج15، ص44.
[50]. التبيان، ج7، ص267.
[51]. جامعالبيان، مج13، ج27، ص122.
[52]. الميزان، ج14، ص314.
[53]. جامعالبيان، مج12، ج23، ص196.
[54]. همان، مج10، ج17، ص107.