ابومَيسَرَه: سلامان[22] از تيره عَوف بنسَبّاق از بنىعبدالدار[23] و از دشمنان اسلام
از شرح حال او اطلاعى در دست نيست. تنها جايى كه از او يادشده، در قضيه كشتن خبيب يكى از بازماندگان سريه رجيع* است كه پس از به دار كشيده شدنش در تنعيم،[24] او را با سرنيزه خود بر سرِ دار، به شهادت رساند.[25]ابوالفتوح رازى و بغوى با نقل مفصل اين ماجرا مىنويسند: خبيب به او گفت: از خدا بترس; ولى وى با سرسختى بيشتر، نيزه را در سينهاش فرو برد و آيه 206 بقره/2 در اشاره به اين واقعه نازل شد: «واِذا قيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتهُ العِزّةُ بالاِثم= وهنگامىكه به او گفته شود از خدا بترس، لجاجت و تعصب، اورا بهگناه مىكشاند».[26]
منابع
روضالجنان و روحالجنان; سيراعلام النبلاء; السيرةالنبويه، ابنهشام; معالمالتنزيل فى التفسير والتأويل، بغوى; المغازى; نهايةالارب فى فنون الادب.سيد محمد فاطمىابهرى
[22]. روضالجنان، ج3، ص147.
[23]. المغازى، ج1، ص361.
[24]. نهاية الارب، ج17، ص137.
[25]. السيرة النبويه، ج3، ص173; سيراعلامالنبلاء، ج1، ص22;المغازى، ج1، ص361.
[26]. روضالجنان، ج3، ص147; تفسير بغوى، ج1، ص132.