آبميوه
اين عنوان، براساس برخى روايات و گفتههاى مفسّران، از «شَرابِك» (بقره/2، 259)، «أعصِرُ خَمراً» (يوسف/12، 36)، «وَفِيه يَعصِرون» (يوسف/12، 49) و «تَتَّخِذُونَ مِنهُ سَكَراً» (نحل/16، 67) استفاده شده است.آب ميوه در داستان عُزَير:
خداوند، عُزَير*(عليه السلام)را صد سال ميراند؛ سپس او را زنده كرد و فرمود: «فَانظُر إلى طَعامِك وَ شَرابِكَ لَميَتَسَنَّه ... = به خوراك و نوشيدنى خود بنگر [كه طعم ورنگ آن]تغيير نكرده است...». (بقره/2، 259) برخى از مفسّران «شَرابِك» را با استناد به روايات، به آب ميوه تفسير كردهاند و آن را آب انگور* مىدانند؛[1] ولى در اين كه آيا آب ميوه را با خود به آنجا آورد يا از ميوههاى قريه ويران شدهاى كه از آن عبور مىكرد، تهيه كرد،اختلاف است. تغيير نيافتن آب ميوه «لَميَتَسنَّه» در اين مدّت طولانى،[2] امرى خارقالعاده است.آب ميوه در داستان يوسف:
يوسف(عليه السلام) در تعبير خواب عزيز مصر مىگويد: «...عامٌ فيه يُغاثُ الناسُ وَ فيِه يَعصِرُونَ =[سپس از پى آن]، سالى [بيايد]كه در آن براى مردم باران مىبارد [= گياهان مىرويد يا مردم از تنگى و سختى مىرهند]و در آن، [ميوه، انگور، زيتون و...]مىفشرند». (يوسف/12، 49) برخى، با استناد به كلام ابن عبّاس و مجاهد و قتاده، مقصود از«يَعصِرُون» را فشردن ميوه*، ودانههاى روغنى دانستهاند كه مصريان، پس از چهارده سال سختى، از آن بهرهمند شدند.[3] همبند يوسف در زندان براساس آيه 36 يوسف/ 12 به او گفت: «إِنِّى أَرَنى أعصِرُ خَمراً = من خويشتن را [در خواب]ديدم كه [انگور براى]شراب مىفشارم». برخى مقصود از «أعصِر خَمراً» را گرفتن آب انگور مىدانند و از اين كه به فشردنِ خمر* تعبير شده، چند پاسخ دادهاند: الف. عرب، در صورت روشنى و مشتبه نشدن معنا، اشيا (انگور) را به رسم آنچه به آن دگرگون مىشود، (خمر) نام مىنهد؛[4] ب. عربِ عمان[5] و غسّان،[6] عنب را خمر مىنامند؛ پس «أعصِرُ خَمراً» به معناى «أعصِرُ عِنباً» است.آب ميوه از آيات الهى:
«وَ مِن ثَمرتِ النَّخِيلِ وَالأَعنبِ تَتَّخِذونَ مِنه سَكَراً وَ رِزقاً حَسَناً إنَّ فِى ذلِكَ لأيَةً لِقَوم يَعقلونَ = و از ميوه درختان خرما* و انگور، باده مستىبخش وخوراكى نيكوبراى خود مىگيريد. به طور قطع در اين[ها]براى مردمى كه مىانديشند، نشانهاى است.» (نحل/16،67) مصطفوى مىگويد: سَكَر، اعم از مسكر و غير مسكر (آب ميوه) است. سَكَر بر وزن حَسَن، دگرگون شده چيزى برخلاف جريان طبيعى است؛ مانند شراب و آب ميوه كه از انگور و خرما به دست مىآيد.[7] ابوالفتوح رازى مىگويد: مراد از روزى نيكو (رزق حسن) سركه، دوشاب، خرما، مويز و چيزهاى حلال است كه از خرما و انگور گرفته مىشود.[8]منابع:
التحقيق فى كلمات القرآن الكريم؛ التفسير الكبير؛ تفسير المنار؛ جامعالبيان عن تأويل آى القرآن؛ روضالجنان و روحالجنان؛ كشفالاسرار و عدّةالابرار؛ مجمعالبيان فى تفسير القرآن.محمدصادق يوسفى
[1] التفسير الكبير، ج7، ص37.
[2] مجمعالبيان، ج2، ص640.
[3] جامع البيان، مج7، ج12، ص303؛ مجمع البيان، ج5، ص365؛ المنار، ج12، ص320.
[4] مجمعالبيان، ج5، ص356، كشفالاسرار، ج5، ص67.
[5] مجمعالبيان، ج5، ص356.
[6] المنار، ج12، ص303.
[7] التحقيق، ج5، ص160 «سكر».
[8] روضالجنان، ج12، ص61.